صفحه محصول - بررسی نقش عربستان سعودی در بحران سوریه

بررسی نقش عربستان سعودی در بحران سوریه (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشکده حقوق و علوم سیاسی رشته مطالعات منطقه ای( گرایش خاورمیانه و شمال آفریقا ) عنوان: نگارش: سید علی نجات تقدیم به او که شوق دانستن را در وجودم نهاد و تقدیم به کسانی که عاشقانه روشنی وجودشان، چراغ هدایتم شد پدر، مادر و خانواده ام. تقدیر و تشکر خدای من! با نعمتت مرا آغاز کردی، بیش از آنکه چیزی به یاد آمدنی باشم. ستایش یگانه ای را که حضورش، همواره روح پویایی را در زندگانی ام می دمد و آوای هلهه در ستارگان را نوید می دهد. نقش عربستان سعودی در بحران سوریه 4-9- روابط عربستان سعودی و سوریه روابط عربستان و سوریه در زمان بشار اسد به دلایلی از جمله تحکیم روابط سوریه با ایران، دخالت سوریه در لبنان - که برای عربستان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود- و بدنبال آن ترور رفیق حریری (2005) نخست وزیر اسبق لبنان تیره شد. این امر به دنبال خود کاهش حجم سرمایه گذاری عربستان در سوریه را به دنبال داشت( عمر حسن، 2012)؛ اما از نیمه های سال 2008 تا سال 2011 بهبودی در روابط دو طرف به وجود آمد. به گونه ای که ملک عبدالله، پادشاه عربستان در اکتبر 2009 به دمشق سفر کرد. اما با آغاز تحولات سوریه، عربستان تصمیم گرفت که بر سر سرنگونی اسد قمار کند، گفته مشهوری را پادشاه عربستان در آگوست 2011 بر زبان راند؛ مبنی بر این که خشونت برای کشور او قابل قبول نیست و از اسد می خواهد که جلوی کشتار را بگیرد روابط دو کشور تیره شد. در واقع در طی چند دهه اخیر، روابط سعودی ها با سوریه کاملا جنبه رقابت گونه داشته است و عامل شکست بسیاری از طرح های عربستان در لبنان، مناطق فلسطینی و ... را در سیاست ها و برنامه های سوریه جستجو می کند. تنش ها میان سوریه و عربستان بعد از سقوط صدام حسین و قدرت گیری نیروهای شیعی در عراق دو چندان شده است و باعث گردیده است که عربستان سیاست تضعیف نظام سوریه را در دستور کار قرار دهد. لذا عربستان سعودی از سال های 1982 به بعد، به حمایت از سلفی های سوری پرداخته است و آن را هم اینک به اوج رسانده است. 4-10- رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال بحران سوریه رژیم سیاسی عربستان به گفته بهجت کورانی، متخصص جهان عرب، در چارچوب نظام های استبدادی قبیله ای سلسله ای طبقه بندی می شود(کرمی، 1390: 81). این رژیم اقتدارگرا همواره با تکیه بر سیاست چماق و هویج( السیف أو المنسف)، تاکنون توانسته است سلطه ی خود را ابقاء و تحکیم کند. در رژیم های اقتدار گرا، از آنجا که سازوکار نهادینه شده ای برای انتقال قدرت وجود ندارد و سازگاری با تحولات داخلی و خارجی برای رژیم ایستا اغلب دشوار و حتی غیر ممکن است، چنین رژیمی همواره از دریچه ی امنیت به تحولات می نگرد و در تعامل با چالش های آن، از ابزارهای امنیتی بهره می گیرد. هر چند در کنار ابزارهای امنیتی چه بسا از مشوق هایی برای غلبه بر چالش ها بهره می گیرد. در پیگیری اهداف اعلانی واعمالی سیاست خارجی عربستان، اولویت های کاملاً مشخصی دنبال می شود. اولویت های سیاست خارجی عربستان به شدت متأثر از نفت و حرمین شریفین می باشد. این اولویت ها به ترتیب اهمیت عبارتند از: شبه جزیره ی عربستان، جهان عرب، جهان اسلام و سپس عرصه بین المللی(احمدیان و زارع، 1390: 80-79). ریاض تهدید علیه این محورها را تهدید علیه امنیت ملی خود قلمداد می کند و حاضر است برای پیشگیری از آن به جنگ متوسل شود. ارسال نیروهای نظامی و امنیتی به بحرین برای سرکوب نیرو های مردمی تحت عنوان نیروی سپر جزیره به خوبی تاییدی بر این موضوع است. عربستان سعودی به دنبال سقوط متحدین خود از جمله تونس و مصر به هیچ وجه نمی تواند سقوط یکی دیگر از حکومت های سنی در سطح منطقه را تحمل کند، در نتیجه بر خلاف سیاست سنتی و میانه رو خود؛ از تمامی ابزار های موجود حتی توسل به نیروهای امنیتی- نظامی استفاده می کند تا مانع از تغییر بیشتر شرایط به ضرر خود شود. در سوریه شرایط کاملاً متفاوتی حاکم است، برای مقامات سعودی واضح است که سقوط بشار اسد تا چه میزان می تواند توازن از دست رفته منطقه را به شرایط اول باز گرداند. در نتیجه این امر، عربستان بر خلاف سیاست سنتی خود که مبتنی بر میانه روی و حفظ وضع موجود بود، در سوریه سیاست دیگری اتخاذ نموده است. حمایت مالی و لجستیکی از نیروهای داخلی، ارسال اسلحه و مهمات، مداخله در امور داخلی و... از جمله سیاست ها و اقدامات عربستان سعودی در قبال بحران سوریه بوده است. 4-11- رویکرد تهاجمی به نظام و حمایت از معارضین در ارزیابی اقدامات عربستان سعودی می توان گفت، در فرصت بهار عرب، ملک عبدالله شیپور تغییر در سوریه را به صدا درآورده است. وی در بیانیه ای غیر منتظره گفت که ادامه کشتار در خیابان های سوریه برای عربستان غیر قابل قبول است و توسط اسلام چشم پوشی نمی شود. سعودی ها مایل اند سوریه را سرنگون سازند و برای این تصمیم دلایل ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی فراوانی دارند(نیاکوئی و بهمنش، 1391: 121). عربستان سعودی برای پیشبرد اهداف خود از قدرت سخت و از گروه های سلفی های مسلح و وابسته به القاعده حمایت می کند، سعودی ها نمی توانند طرفدار اصلاحات یا انتخابات در سوریه باشند چون در این کشور انتخابات آزاد، هرگز وجود نداشته است. همچنین آن ها طرفدار تشکیل دولتی در سوریه هستند که هم راستا با منافع خود در منطقه باشد و هم از نفوذ ایران در منطقه نیز جلوگیری به عمل آورد. عربستان در راستای رسیدن به هدف خود از مکانیسمهای مختلفی استفاده می کند. از جمله ساز و کارهای عربستان برای مداخله در سوریه، می توان به حمایت های مالی و تسلیحاتی از مخالفان نظام سوریه، همچنین تحریک اختلافات قومی و مذهبی در داخل سوریه، بکارگیری ابزارهای نرم افزاری وتبلیغاتی و به راه انداختن جنگ روانی اشاره کرد. حمایت های مالی و معنوی عربستان از معارضین سوری امروزه دیگر امری پذیرفته شده است؛ در این میان عربستان نقش جدید و فعال خود را در ساقط کردن نظام بشار اسد می بیند. عربستان، قطر و تركيه با حمايت و مسلح سازي گروههاي تروريستي، موجب بسته شدن افق گفت وگو و حل مسالمت آميز بحران و واردشدن خسارات مادي و تلفات انساني به ملت سوريه شده اند. در واقع سعودی ها قصد دارند با بردن تحولات سوریه به سمت رویارویی نظامی و نوعی از جنگ داخلی و حتی منطقه ای، روند انقلاب های عربی را با مجموعه ای از چالش ها و موانع مواجه کنند و در واقع با ایجاد الگویی جدید از تحولات و بحران ها،‌ جنبش ها و مطالبات مردمی در منطقه را به اولویت ها و مسائل با اهمیت در سطوحی پایین تر تبدیل نمایند. پشتیبانی مالی و اختصاص دلارهای عربستان برای تهیه سلاح و ارسال به داخل سوریه و ارائه راهکارهای عملیاتی به افراد برجسته در میان اعتراض کنندگان و مرتبط کردن آنها با رسانه های بین المللی و ایجاد فشار رسانه ای از طریق رسانه های تحت حاکمیت آن کشور می باشد(کرمی، 1390: 94-93). این کشور، علاوه بر حمایت مالی گسترده از مخالفان، با نقش آفرینی در اتحادیه عرب سبب تعلیق عضویت سوریه در اتحادیه عرب شد. همچنین علاوه بر حمایت از گروه های سلفی و تروریستی، حمایت گسترده ی رسانه ای از مخالفان با رسانه هایی همچون شبکه تلوزیونی العربیه و روزنامه های الحيات و الشرق الاوسط نیز از سایر اقدامات عربستان بوده است(برزگر،1392: 193). عربستان سعودی همواره پشتیبان فکری و مالی گروه های سلفی و وهابی تند رو در منطقه و جهان بوده است. این کشور از این گروه ها جهت پیشبرد منافع خود استفاده می کند و نگاهی ایدئولوژیک به منطقه دارد. در همین راستا، گزارش های رسیده حاکی از نقش عربستان سعودی و پشتیبانی مالی مخالفان حکومت سوریه به خصوص از گروه های سلفی رادیکال است(نیاکوئی و بهمنش، 1391: 121). دخالت های عربستان در سوریه با حمایتهای مالی، تبلیغاتی و تسلیحاتی از گروههای مسلح، مانع امنیت و ثبات در این کشور شده است. در همین راستا نقش شاهزاده بندر بن سلطان، رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان سعودی در بحران سوریه انکارناپذیر است. با پایان یافتن نقش قطر در براندازی نظام بشار اسد و تقدیم پرونده این بحران به عربستان سعودی و شخص بندر بن سلطان، وی تلاش بسیاری برای تغییر موازنه قوای میدانی در سوریه انجام داده است. در واقع پیروزی ارتش سوریه بر عناصر مسلح و گروه های تکفیری در «نبرد القصیر» که به همراه حزب الله لبنان صورت گرفت؛ منجر به تغییر توازن میدانی به سود دولت سوریه و نیروی ارتش آن شد. تغییر حاصل شده در موازنه نیروهای داخلی بعد از شکست تروریست ها در نبرد القصیر موجب نگرانی و هراس آل سعود شد. شهر قصیر که در ده کیلومتری مرز سوریه با لبنان واقع است، اهمیت استراتژیک بسیاری دارد؛ زیرا بین محور دره ی بقاع در لبنان و شهر دهل در مرز سوریه با لبنان ارتباط برقرار می کند و مسیر مبادلاتی با لبنان است. کنترل ارتش سوریه بر این شهر ضمن آنکه می تواند جلوی کمک هایی را که از لبنان به مخالفان دولت سوریه می شود، سد کند؛ ارتباط دولت سوریه با حزب الله لبنان را حفظ می کند(غرایاق زندی،1392: 33). بنابراین در اختیار گرفتن کامل شهر قصیر توسط ارتش سوریه و بیرون راندن گروه های تکفیری از آن موجب شد که عربستان به حمایت آشکار از این گروه های سلفی و جهادی بپردازد. این عامل نیز باعث ارتباط بیشتر بندر بن سلطان با گروه های تکفیری و جهادی حاضر در بحران سوریه شده و به تحرک و فعال شدن وی در پرونده بحران سوریه منجر شده است. بندر بن سلطان همچنین تلاش فراوانی برای اقناع مسکو برای جلوگیری از ارسال تجهیزات نظامی به ارتش سوریه انجام داده است. سفر اخیر «بندر بن سلطان» به روسیه با هدف بازداشتن «ولادیمیر پوتین» از پشتیبانی سوریه انجام شد. ریاض در قبال کوتاه آمدن روسیه از بشار اسد و عدم در اختیار گذاشتن تجهیزات نظامی به دولت سوریه، پیشنهاد خرید تجهیزات نظامی به قیمت 15 میلیارد دلار را به مسکو داده است(الشرقاوی، 2013).همچنین در صورت قبول مسکو در مورد عدم حمایت از بشار اسد در شورای امنیت و عدم رد قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل بر علیه سوریه تعهد می کند که قطر با صادرات گاز روسیه به اروپا رقابت نخواهد داشت و حضور پایگاه نظامی روسیه در بندر طرطوس را به رسمیت بشناسد( البستانی، 2013). اما رئیس جمهور روسیه، پیشنهاد عربستان در مورد کناره گیری از قضیه سوریه را رد کرد. خطاب «ولادیمیر پوتین» به بندر این بود که روسیه متحدین خود را به مشتی از نقره نمی فروشد. به همین دلیل بندر اظهار داشت که جنگ تنها گزینه، و راه حل باقی مانده، حمله نظامی است و متحدین سوریه باید کنفرانس ژنو را فراموش کنند(عبد الباري، 2013) با شکست طرح آل سعود که با هدف بازداشتن روسیه از پشتیبانی سوریه انجام شد؛ «بندر بن سلطان» درخواست خود به آمریکا را مبنی بر ادامه خونریزی و حمایت از مخالفان مطرح کرد. رئیس دستگاه اطلاعاتی عربستان مدت هاست که بر کمک به مخالفان دولت سوریه تمرکز کرده و اکنون نیز در تلاش ها برای اقدام نظامی علیه دمشق، نقشی محوری ایفا می کند. پس از اینکه آمریکا اعلام کرد که اقدام به حمایت تسلیحاتی از گروه های مسلح در سوریه خواهد کرد، عربستان سعودی مسئولیت ارسال سلاح های پیشرفته و جدید را برای معارضان سوری بر عهده گرفت و در این راه قراردادهایی تسلیحاتی با چندین کشور منعقد کرد. تجهیزات نظامی که عربستان با هزینه خود برای گروههای مسلح در سوریه فرستاده است، طی هفته های اخیر از طریق اردن و پس از اعمال سیاست چماق و هویج ریاض بر امان برای اینکه خط پشتیبانی از گروههای مسلح در سوریه را از طریق خاک خود بگشاید، فرستاده شده است( الفاس، 2013). 4-12- دلایل اتخاذ رویکرد تهاجمی عربستان در قبال تحولات سوریه از شروع ناآرامی ها در سوریه، عربستان سعودی یکی از اصلی ترین کشورهای حامی ادامه بحران و کمک به معارضان سوری بوده است. این در حالی است که در انقلاب های صورت گرفته در تونس، لیبی و مصر ، عربستان در ابتدا با احتیاط بیشتری با این موضوع برخورد می کرد اما در رابطه با سوریه از همان ابتدا به موضع گیری پرداخت و بعد از آن نیز به کمک های مالی و لجستیکی مخالفان بشار اسد پرداخت. رویکرد تهاجمی عربستان در طرح براندازی وتغییر رژیم سوریه را می توان در وجود رقابت های منطقه ای و بین المللی، اختلافات ایدئولوژیکی دو کشور، روابط استراتژیکی دمشق - تهران و رقابت عربستان با ایران مورد تحلیل و بررسی قرار داد. 4-12-1- رقابت های منطقه ای و بین المللی، عربستان و سوریه منشأ اختلافات منطقه ای و بین المللی عربستان و سوریه ریشه در روابط رقابت آمیز بین این دو کشور دارد. سوریه و عربستان در طی چند دهه اخیر در بسیاری از مسائل منطقه ای و بین المللی در جبهه متضاد یکدیگر بوده اند. در طی جنگ سرد، عربستان به یکی از ستون های امنیتی خاورمیانه در کنار بلوک غرب به رهبری آمریکا تبدیل شده بود. در همین شرایط سوریه منافع خود را دقیقاً در نقطه ی مقابل، یعنی بلوک شرق تعریف و بر اساس آن کوشید تا روابط مستحکم خود با مسکو و کشورهای سوسیالیستی را بیش از پیش تقویت نماید. پس از فروپاشی شوروی نیز اختلافات عربستان با سوریه همچنان ادامه داشت. عربستان همچنان وابسته به غرب باقی ماند و بر اساس این وابستگی، مناسبات بین المللی خود را شکل می داد. جنگ میان عراق و ایران اختلافات بین عربستان و سوریه را تشدید نمود. در مسئله فلسطین نیز، ریاض و دمشق در دو سوی بحران قرار گرفته بودند، عربستان از حکومت خودگردان و جنبش فتح حمایت نمود و از حماس فاصله گرفت. در واقع رویکرد عربستان را می توان در چهارچوب سیاست محافظه کارانه این حکومت تحلیل نمود. این حکومت خواهان حفظ وضعیت موجود منطقه می باشد؛ ثبات و پایداری حکومت خود را در این نکته می داند. همچنین به دلیل وابستگی به آمریکا، خواهان سازش فلسطینیان با اسرائیل است. این در حالی است که سوریه چنین نگاهی به مناسبات منطقه ای ندارد و با رویکرد مقاومت، با حماس و جهاد اسلامی مناسبات خاص خود را دارد و عدم سازش با اسرئیل را در سرلوحه دیدگاه منطقه ای خود قرار داده است. در لبنان نیز عربستان و سوریه در نقطه مقابل هم قرار دارند. سوریه حمایت بی شائبه ای از حزب الله لبنان داشت و بیشتر به حمایت از هشتم مارس می پرداخت، ولی سعودی ها بیشتر به گروه چهارده مارس و گروه های ضد مقاومت تمایل خود را نشان داده بود. اصولاً عربستان با هر نوع حکومت و یا حزبی که در منطقه مدافع تغییر وضعیت موجود است و خواهان نابودی اسرائیل باشد، مخالفت می کند. 4-12-2- اختلافات ایدئولوژیکی: تقابل مقاومت با محافظه‌کاری عربی یکی از جلوه‌های تقابل عربستان در برابر سوریه به سیاست‌های سوریه در منطقه بر می‌گردد. حکومت عربستان سعودی به طور کلی تلاش کرده است تا از نظر هویتی و ایدئولوژیک نوعی بنیادگرایی سنی را در منطقه گسترش دهد. در واقع گسترش اسلام وهابی و مخالفت با شیعیان از وجوه بارز سیاست منطقه ای عربستان محسوب می شود. بر این اساس می توان سرکوب شیعیان در بحرین و حمایت از گروه های سلفی سوریه در مقابل رژیم علوی سوریه را تبیین نمود(نیاکوئی،1391: 166). عربستان نماینده اسلام وهابی و پرچمدار کشورهای عرب محافظه کار می باشد؛ از اینرو ناچار است علاوه بر موقعیت دولت ومنافع ملی خود، به جهان سنی، در زمانه ای که اسلام شیعی حسب برخی قراین در حال برآمدن است، نیز بیندیشد. عربستان امروز وجدانی معذب دارد، اسلام گرایی شیعی به نحوی مداوم و البته ملایم در حال بر آمدن است( طاهایی،1388: 63). با توجه به این واقعیت ها عربستان سعودی رقیب دیرینه ایران در منطقه بسیار تمایل دارد که با ساقط شدن نظام علوی سوریه، نظامی متشکل از اکثریت سنی در این کشور بر سر کار آید تا با این وسیله قدرت گرفتن هلال شیعی و نفوذ ایران بر منطقه جلوگیری کند. در واقع این امر به مداخله عربستان در این کشور و تقویت جبهه مخالفان بشار اسد، ترویج اندیشه سلفی و ایجاد حکومتی بر اساس این اندیشه منجر شده است. در اینجا تقابل ایدئولوژیک به میان می آید. هر نوع حکومتی در منطقه به غیر از شیعیان به قدرت برسد، مورد تایید آل سعود است. آنها از گسترش اندیشه شیعه واهمه دارند. بسط تفکرات سلفی در منطقه مهم ترین استراتژی حفظ نظام سیاسی اقتدارگرا و سنتی سعودی و زمینه مناسب جهت ارتقای نفوذ و نقش‌آفرینی منطقه ای عربستان محسوب می شود. نقشی که با حذف سیاست های به اصطلاح رادیکال دولت سوریه با حمایت از جریان تندروی سلفی در منطقه معنا پیدا خواهد نمود. امری که حاکی از تقابل ایدئولوژیکی است و به اقلیت علوی حاکم در مقابل اکثریت سنی بر می‌گردد. حمایت‌های مالی و تسلیحاتی که ریاض از مخالفان در سوریه می‌نماید، همگی تلاشی است برای تقویت و روی کار آوردن سنی‌هایی که در خلاء قدرت همراهی خود را با عربستان نشان دهند. مقامات سعودی بر این باورند که سیاست جدید آن ها منافع عربستان را به شکل کامل تامین خواهد کرد. با این وجود، هرچند احتمالاً این پیامدها در کوتاه ‏مدت در راستای منافع این کشور است، اما در میان‏ مدت عملاً شرایط را برای سعودی‏ ها سخت‏ تر خواهد کرد. مقامات سعودی بر این باورند که این سیاست می‏ تواند وزن عربستان در خاورمیانه‏ در حال تحول را افزایش دهد و به شکلی روند امور را دوباره به سود کشورهای عربی با محوریت اهل تسنن تقویت نماید. به باور آن ها تغییر در کشورهای حامی ایران باعث تضعیف محور مقاومت و تقویت جریان محافظه ‏کار با محوریت عربستان خواهد شد. 4-12-3- نزدیکی استراتژیک سوریه با ایران یکی دیگر از اختلافات عربستان با سوریه، ریشه در نزدیکی ایران و سوریه دارد. آنچه از گذشته وجود داشته و امروز عربستان سعودی را در قبال سوریه بیش از پیش حساس کرده است، روابط حسنه و گسترده سوریه با جمهوری اسلامی ایران در منطقه است. به گونه ای که این کشور را به یک مخالف جدی علیه نظام سوریه مبدل کرده است. بر این اساس یکی از مهم ترین دلایل تصمیم عربستان در ورود مستقیم به بحران سوریه، نگرانی این کشور از نزدیکی استراتژیک ایران و سوریه و برقراری توازن قدرت منطقه ای با ایران است. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی، حافظ اسد طی پیامی به مقامات ایران این پیروزی را تبریک گفت و مراتب حمایت خود را نسبت به انقلاب اسلامی ایران بیان نمود( امامی، 1376: 237). در واقع طی سال های جنگ هشت ساله عراق علیه ایران، سوریه تنها کشور عربی بود که رسماً به حمایت از ایران پرداخت و عربستان سعودی هم که حمایت بالایی از عراق داشت، تلاش نمود تا جنگ به نفع صدام حسین تمام شود. عربستان در سال‌های گذشته در چارچوب رقابت ایران بر سر برتری منطقه‌ای به شدت از گسترش نفوذ جمهوری اسلامی در عراق و لبنان و بحرین و تشکیل آنچه که تحت عنوان «هلال شیعی» نامیده می‌شود نگران بوده و تلاش کرده است که این نفوذ را مهار کند. عربستان همچنین این که سوریه به عنوان تنها کشور عربی به صورت متحد استراتژیک ایران درآمده را نیز پیوسته با ناخشنودی و خشم نگریسته است. سوريه براي سال ها نقش دروازه ورود ايران به جهان عرب و اتصال استراتژيك ايران به منطقه مديترانه و خاور نزديك را برعهده داشته است. از اين رو تضعيف سوريه و سرنگوني اسد باعث تضعيف محور مقاومت و كاهش نفوذ منطقه اي ايران و مهار آن مي شود(برزگر، 1392: 264)؛ از همین رو این کشور بروز بحران سیاسی در سوریه را بهانه ای برای تسویه حساب با ایران یافته است. به عبارت دیگر، از نگاه ریاض سرنگونی رژیم اسد در دمشق ضربه سختی به امکانات ایران و تضعیف قدرت مانور آن در منطقه است. ریاض امیدوار است که با سقوط احتمالی رژیم اسد بتواند بر روندهای سیاسی در عراق و لبنان به سود سنی‌های این کشورها تأثیر بیشتری بگذارد و شیعیان متحد ایران در این کشورها را به حاشیه براند. به ویژه عربستان باقی ‌ماندن رژیم اسد در قدرت را پیروزی‌ برای رقیب خود ایران تلقی می‌کند و با انواع تلاش‌ها و اقدامات می‌کوشد که این رژیم برافتد. آل سعود با آغاز ناآرامی ها در سوریه به این دیدگاه رسیدند که اکنون فرصت طلایی ای برای تضعیف ایران در خاورمیانه پیش آمده و از این طریق می توانند به دستاوردی در برابر ایران در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه برسند. بنابراین سقوط نظام سیاسی سوریه را به نوعی تضعیف ایران تلقی می کنند. 4-12-4- رقابت با ایران و تغییر در موازنۀ قدرت منطقه ای تحولات اخیر در خاورمیانه را می توان به عنوان محور اصلی تغییر در موازنۀ قدرت منطقه ای دانست. هر گونه جابه جایی در ساخت قدرت سیاسی کشورهای منطقه، دارای پیامدهای راهبردی برای کشورهای مختلف خواهد بود. به عبارتی دیگر، جا به جایی قدرت و رهبران سیاسی در خاورمیانه نه تنها منجر به ایجاد خلاء قدرت در سطح منطقه ای می شود بلکه می توان آن را زمینه ساز دگرگونی های بنیادی تری در حوزۀ امنیت منطقه ای دانست. بنابراین تحولات مربوط به بهار خاورمیانه بر معادله قدرت و موازنه منطقه ای خاورمیانه تأثیر گذار خواهد بود. در همین راستا، تحولات و ناآرامی های سوریه فرصتی برای عربستان سعودی به منظور تضعیف موقعیت ایران در موازنه قدرت منطقه ای است(مصلی نژاد،1391: 35). عربستان سعودی نظم منطقه‌ای شکل گرفته پس از تحولات جهان عرب در راستای منافع موجود را قبول ندارد و این توازن قدرت منطقه‌ای را در تقابل با نگاه و سیاست های خود ارزیابی می کند. به همین دلیل آل سعود در پی آن هستند تا با بهره‌گیری از بحران ها و فرصت های موجود، نظم و توازن قدرت موجود منطقه ای را به نفع خود تغییر دهند. عربستان سعودی از جمله کشور های عربی است که به ویژه بعد از سرنگونی صدام در عراق خود را در رقابت جدی با ایران قرار داده است و تلاش دارد در برابر ایران نوعی توازن برقرار کند و از رشد روز افزون قدرت ایران جلوگیری کند به همین خاطر است که به نسبت دیگر کشور های عربی منطقه رفتاری کاملا تهاجمی نسبت به سیاست ایران در منطقه دارد(نادری نسب، 1386: 332). با توجه به الزامات قدرت منطقه ای بودن- که هدف اصلی عربستان سعودی در منطقه خاورمیانه است- این کشور توجه فراوانی به افزایش توان نظامی خود داشته است. خرید تسلیحاتی عمده و توسعه زیر ساخت های نظامی از جمله فعالیت های عربستان در این زمینه است(صادقی و احمدیان، 1389: 151). اختصاص بودجه ای قابل توجه از کل بودجۀ این کشور برای امور نظامی و خرید تسلیحات پیشرفته، در راستای رقابت و فائق آمدن بر قدرت های منطقه ای اتخاذ می شود. همچنین سیاست فعالانه این کشور نسبت به تحولات جهان عرب به ویژه در مورد مصر، بحرین و سوریه، نشان‏گر تلاش عربستان برای ایفای نقش فعالانه در منطقه با هدف تغییر توازن قوای منطقه ‏ای از دست‏ رفته به سود خود است. بنابراین تغییر موازنه قوای منطقه‏ ای به سود ایران و شیعیان، مهم ‏ترین عامل تغییر سیاست کلان عربستان سعودی در منطقه بوده است. از سوی دیگر، تحولات جهان عرب نیز اولین محل نمایش سیاست جدید عربستان سعودی و تلاش این کشور برای تغییر توازن قوای منطقه ‏ای به سود خود محسوب می‏ شود. سعودی ها سوریه و تغییر رژیم در این کشور را به عنوان نقطه آغازی برای بر هم زدن موازنه قوای منطقه ای نگاه می کنند. عربستان سعودی احساس می کند که به واسطه تحولات یک دهه گذشته در منطقه خاورمیانه، موازنه قوای منطقه ای به ضرر این کشور به هم خورده است و به ویژه با گسترش جنبش های مردمی در جهان عرب و فروپاشی رژیم های محافظه کار عربی مانند رژیم مبارک موازنه ی قوا به صورت جدیدتری در حال تغییر به زیان این دولت است. از این رو عربستان با توجه به تحولات و ناآرامی های سوریه تلاش می کند که بحران سوریه را به نقطه آغازی برای بر هم زدن و تغییر موازنه قوا به گونه ای معکوس با یک دهه گذشته تبدیل کنند و باعث ایجاد نظم منطقه ای نوینی شود که عربستان در آن نقش کانونی را داشته باشد. رویکرد سعودی ها به تحولات سوریه، تلاش برای تبدیل بحران سوریه به عنوان عامل یا تحولاتی بازدارنده در مقابل جنبش های مردمی جهان عرب است. حمایت های سیاسی، امنیتی و ژئوپلیتیکی آمریکا از عربستان محور اصلی شکل گیری تضادهای ژئوپلیتیکی جدید و برهم خوردن توازن قدرت منطقه ای محسوب می شود. الگوی رفتاری عربستان نشان می دهد که دولت آن کشور قصد ندارد تا اجازه بدهد که تحول قدرت منطقه ای ایران ادامه پیدا کند و یا اینکه ارتقاء نقش منطقه ای ایران به سکوت بگذرد. بنابراین از الگوی تهاجمی استفاده می نماید. چنین الگوهایی دارای ماهیت رسانه ای، دیپلماتیک و امنیتی است (ترابی، ۱۳۹۰: 160-158). بر این اساس این کشور در تلاش است با اقدامات مختلف سیاسی، امنیتی و مالی و در هماهنگی با سایر کشورهای مخالف سوریه به تغییر رژیم این کشور کمک کند. مقامات عربستان سعودی در اجلاس های مختلف برگزار شده به خصوص اجلاس موسوم به دوستان سوریه و اجلاس اتحادیه عرب نقش فعال داشته اند و مواضعی رادیکال برای تغییر رژیم سوریه اتخاذ کرده اند. عربستان ضمن تلاش برای تغییر رژیم در سوریه سعی دارد از این موضوع اطمینان یابد که پس از سقوط دولت حاکم سوریه حکومتی دوست در این کشور شکل خواهد گرفت (اسدی،1391: 158). مقامات سعودی بر این باورند که حمله آمریکا به افغانستان و عراق باعث برکناری رژیم ‏های ضدایرانی و قدرت ‏یابی جمهوری اسلامی ایران در این دو کشور شده است. این حملات به شکلی عراق و افغانستان را از موقعیت تهدید خارج و آن ها را تبدیل به فرصتی مناسب برای ایران نموده و توازن قوای منطقه‏ای را به ضرر عربستان و سایر کشورهای عربی تغییر داده است. از سوی دیگر با به قدرت رسیدن شیعیان در عراق و موفقیت‏ های حزب ‏الله در لبنان، روند قدرت‏ یابی ایران و شیعیان در منطقه سرعت بیشتری یافته است. (برزگر،1392: 229) برای سعودیها تحولات سوریه دارای ارزش استراتژیکی است و سعی در تداوم یا تشدید بحران سیاسی جاری سوریه از طریق مداخلههای مالی و نظامی دارند؛ چرا که از نقطه نظر آنان، تغییر رژیم سوریه نقطه آغازی برای بر هم زدن موازنه قوای منطقهای به نفع عربستان است. سوریه به دلیل برخورداری از موقعیت ژئوپلیتیکی و استراتژیکی از اهمیتی ویژه ای در منطقه برخوردار است؛ به همین دلیل آینده این کشور میتواند توازن قوا را در منطقه به شکل جدیدی تعریف کند. از همین رو عربستان به دنبال نفوذ در کشور دیگر و برقراری توازن قدرت در منطقه با ایران بوده است. در واقع کمک عربستان به معارضان سوری و دخالت آشکار در امور داخلی این کشور در چارچوب موازنه قدرت با ایران صورت می پذیرد. 4-13- چالش ها و فرصت های عربستان سعودی نسبت به رویکرد خود در تحولات سوریه در تبیین تأثیرات بحران سوریه بر منافع و امنیت ملی و منطقه ای عربستان می توان به تأثیرات کوتاه و بلند مدت اشاره کرد. در کوتاه مدت بحران سوریه از چند منظر برای امنیت و منافع دولت سعودی مفید و مطلوب است. اما در بلند مدت این بحران پیامدهای منفی قابل توجهی برای سعودی ها خواهد داشت. با تشدید بحران سوریه توجه و تمرکز جامعه بین المللی و بازیگران منطقه ای به این بحران معطوف می شود و در نتیجه جنبش ها و مطالبات مردمی درون عربستان و محیط پیرامونی به خصوص بحرین و یمن دست کم در مقطعی با وقفه و بی توجهی مواجه می گردد. پیامد مثبت دیگر بحران سوریه برای عربستان سعودی آن است که ابعاد قومی – فرقه ای و اهمیت راهبردی تحولات سوریه و همچنین تعارض منافع بازیگران که در نهایت، مناقشه های منطقه ای را گسترش می دهد، باعث می شود نقش عربستان به عنوان نماینده اهل سنت در مناقشه فرقه ای و رقابت های راهبردی منطقه ای ارتقا پیدا کند. سومین پیامد مثبت بحران سوریه برای عربستان سعودی در چهارچوب موازنه قدرت منطقه ای قرار می گیرد. تحولات و ناآرامی های سوریه فرصتی برای عربستان به منظور تضعیف موقعیت ایران در موازنه قدرت منطقه ای است. بحران سوریه علاوه بر نتایج مثبت کوتاه مدت برا ی عربستان سعودی در بلند مدت پیامدهای منفی برای سعودی ها خواهد داشت. اصلی ترین پیامد اینکه هر نوع تغییر و دگرگونی در سوریه در نهایت در مدار تغییرات منطقه ای را گسترده تر خواهد کرد و کمکی به حفظ وضع موجود و سنتی در منطقه نمی کند. نکته مهم اینکه سوریه در هر شرایطی به وضعیت گذشته باز نخواهد گشت و بیشتر به کشورهای مردم سالار نزدیک تر خواهد شد. در نتیجه موج تغییر در منطقه گامی دیگر پیش خواهد رفت و ممکن است در مراحل بعد و پس از به سامان رسیدن شرایط کشورهای بحرانی کنونی و به خصوص سوریه، عربستان سعودی و کشورهای پیرامونی آن مجبور شوند سیاست های جدید در قبال جنبش ها و مطالبات مردمی اتخاذ کنند. این موضوع در چارچوب ظرفیت های کنونی دولت سعودی و رویکردهای آن ممکن است باعث ایجاد چالش های سیاسی و امنیتی مهمی برای سعودی ها شود (اسدی، 1391: 59-158). منـابـع و مـآخـذ الف) منابع فارسی 1. آجرلو، حسین (1390) «تحولات سوریه ریشه ها و چشم اندازها»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال هجدهم، شماره سوم. 2. آقایی، داوود؛ صادقی، سعید و هادی، داریوش (1391) «واکاوی نقش اینترنت و رسانه های اجتماعی جدید در تحولات منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا»، روابط خارجی، سال چهارم، شماره دوم، تابستان. 3. ابراهیمی، نبی لله (1390) « اخوان گرایی و سیاست خارجی قطر در قبال انقلاب های عربی 2011»، فصلنامه مطالعات راهبردی، سال پانزدهم، شماره اول. 4. احمدیان، حسن؛ زارع، محمد (1390) «استراتژی عربستان در برابر خیزش های جهان عرب»، فصلنامه ره نامه سیاست گذاری، سال دوم، شماره دوم. 5. اخباری، محمد (1383) بررسی جغرافی کشورهای همجوار: جمهوری ترکیه، چاپ اول، تهران: سازمان جغرافیایی نیروی مسلح. 6. اسدی، علی اکبر (1391) «بحران سوریه و تاثیرآن بر بازیگران و مسائل منطقه ای»، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، سال سیزدهم، شماره 50. 7. اسدی، علی اکبر (1390) «نقش قطر در خیزش های مردمی جهان عرب:ظرفیت ها ومحدودیت ها »، ره نامه سیاست گذاری، سال دوم، شماره سوم، پاییز. 8. افشردی، محمد حسین؛ مدنی، سید مصطفی (1388) «ساختار نظام قدرت منطقه ای در خاورمیانه(با تاکید بر کشورهای برتر منطقه)»، فصلنامه مدرس علوم انسانی،دوره 13،شماره 3. 9. امامی، محمد علی (1377) «بررسی سیر روابط ترکیه وسوریه»، مجله سیاست خارجی، سال دوازدهم، شماره 3. 10. امرسون.ام.اس.نیو و دیگران (1381) موازنه قدرت، چاپ اول، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی. 11. امیدی،رضا؛ رضایی، فاطمه (1390) «عثمانی گرایی جدید در سیاست خارجی ترکیه: شاخص ها و پیامدهای آن در خاورمیانه»، فصلنامه روابط خارجی، سال سوم، شماره سوم. 12. ایزدی، جهانبخش؛ اکبری، حمیدرضا (1389) «برآورد دهه ی سوم مناسبات راهبردی جمهوری اسلامی ایران و سوریه؛ همگرایی بیش تر یا گسست»، فصلنامه ی ره نامه سیاست گذاری، سال اول، شماره دوم. 13. برچر، مایکل؛ جاناتان، ویلکفلند؛ پاتریک، جیمز و دیگران (1382) بحران، تعارض و بی ثباتی، ترجمه علی صبحدل، تهران: پزوهشکده مطالعات راهبردی. 14. برزگر، کیهان (1392) تحولات عربی، ایران و خاورمیانه، چاپ اول، تهران: مرکز پژوهش های علمی و مطالعات استراتژیک خاورمیانه. 15. برزین، سعید (1365) تحول سیاسی در سوریه، تهران: شرکت سهامی انتشار. 16. پلنو، جک سی؛ آلتون، روی (1387) فرهنگ روابط بین الملل، ترجمه ابوالفضل رئوف، تهران: انتشارات سرای عدالت. 17. تحلیل (آذر1391) «بحران سوریه و آرایش مخالفان» ماه نگار راهبردی دیده بان امنیت ملی، شماره هشتم. 18. ترابی، طاهره (1390) « آمریکا و ثبات خلیج فارس در روند رقابت های ژئوپلیتیکی ایران – عربستان»، تهران: فصلنامه دیپلماسی صلح عادلانه، شماره پنجم. 19. جعفری ولدانی، اصغر (1388) چالش ها و منازعات در خاورمیانه، چاپ اول، پژوهشکده مطالعات راهبردی. 20. جنتی، علی (اردیبهشت1391) «اهداف و نقش قطر در قبال تحولات اخیر خاورمیانه و شمال آفریقا» همشهری دیپلماتیک، ماهنامه سیاسی – تحلیلی ، شماره 59. 21. جویس، استار (1371) «بحران آب: زمینه ساز درگیری های آینده در خاورمیانه»، ترجمه طباطبایی، فصلنامه اطلاعات سیاسی – اقتصادی، شماره 56-55. 22. حافظ نیا، محمد رضا (1379) «تعریفی نو از ژئوپلیتیک»، مجله تحقیقات جغرافیایی، شماره ۵۸ و ۵۹٫. 23. حافظ نیا، محمد رضا (1390) اصول و مفاهیم ژئوپلیتیک، مشهد: انتشارات پاپلی. 24. حسینی، سید محمد (اردیبهشت 1391) «نگاهی به سیاست خارجی ترکیه در سال های اخیر؛ چیرگی کمالیسم بر پراگماتیسم»، همشهری دیپلماتیک، شماره 59. 25. خوشایند، حمید (مهر1391) «ناکامی سیاست خارجی ترکیه در قبال تحولات سوریه» ، روزنامه مردم سالاری. 26. دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه (1387) کتاب سبز سوریه، تهران: وزارت امور خارجه، مؤسسه چاپ و انتشارات. 27. دهشیار، حسین (1390) «بهار عرب: شورش بر مدرنیته وارداتی»، فصلنامه سیاسی - اقتصادی، شماره 283. 28. دوئرتی، تری (1385) سوریه، ترجمه مهسا خلیلی، چاپ اول، تهران: ققنوس. 29. دوئرتی، جیمز ؛ فالتز گراف، رابرت(1372)، نظریهی متعارض در روابط بینالملل، ترجمه علیرضا طیب و وحید بزرگی، چاپ اول، تهران: قومس. 30. دیوید، ای لیک؛ پاتریک، مورگان (1392) نظم های منطقه ای؛ امنیت سازی در جهانی نوین، ترجمه سید جلال دهقانی فیروز آبادی، چاپ اول، تهران: پژوهشکده ی مطالعات راهبردی. 31. رحمت الله، فلاح (1390) «سیاست خارجی ترکیه و تحولات انقلابی جهان عرب»، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، سال دوازدهم، شماره 46. 32. سهرابی، عبدالله (اردیبهشت1391) «سایه عربستان بر سر قطر» همشهری دیپلماتیک،ماهنامه سیاسی – تحلیلی ، شماره 59. 33. سیف زاده، سید حسین (1385) اصول روابط بین الملل(الف و ب)، تهران: میزان. 34. شریعتی نیا، محسن (1389) «ایران هراسی دلایل و پیامدها»، فصلنامه بین المللی روابط خارجی،سال دوم، شماره ششم. 35. صادقی، حسین؛ احمدیان، حسن(1389) « عربستان سعودی؛از هژمون نفتی تا رهبری منطقه ای»، فصلنامه بین المللی روابط خارجی، سال دوم، شماره سوم. 36. طاهایی، سیدجواد (1388) خاورمیانه جدیدتر(چشم انداز وسیع روابط ایران وسوریه)، چاپ اول، تهران: دانشگاه آزاد اسلامی، معاونت پژوهشی. 37. علوی، حسن (1374) قطر، چاپ اول، تهران: وزارت امور خارجه. 38. غرایاق زندی، داوود (1392) «سوریه در انتظار تحولی جدید»، ماه نگار راهبردی دیده بان امنیت ملی، شماره پانزدهم. 39. علی بابائی، مجتبی (1370) موازنه قوا در روابط بین الملل، چاپ اول، تهران: نشر همراه. 40. فرزندی، عباسعلی (شهریور1391) «اهمیت راهبردی سوریه برای ایران»، پیام انقلاب، شماره 62. 41. فنایی، داوود (آبان 1390) «چالش های سیاست خارجی ترکیه: دوری ازمدار صفر»، همشهری دیپلماتیک، شماره 50. 42. قاسمی، فرهاد (1390) نظریه های روابط بین الملل و مطالعات منطقه ای، چاپ اول، تهران: میزان. 43. کاظمی، سید علی اصغر (1366) مدیریت بحران های بین المللی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. 44. کاکس، رابرت (1387) رئالیسم نو: چشم اندازی بر چند جانیه گرایی، ترجمه مهدی رحمانی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی. 45. ــــــ کتاب سال همشهری (1380) «الجزیره تحول درنظام رسانه ای». 46. کرمی، کامران (1390) «بهار عربی و عربستان سعودی: آثار و واکنش ها»، فصلنامه مطالعات خاورمیانه، سال هجدهم، شماره سوم. 47. لارابی، استفان (1386) «نگاه دوباره ترکیه به خاورمیانه»، ترجمه سلطانی نژاد، فصلنامه مطالعات راهبردی جهان اسلام، سال هشتم، شماره 29. 48. لنچافسکی، ژرژ (1377) تاریخ خاورمیانه، ترجمه هادی جزایری، تهران: انتشارات اقبال 49. لیتل، ریچارد (1389) تحول در نظریه های موازنه قوا، بررسی وترجمه غلامعلی چگنی زاده، چاپ اول، تهران: موسسه فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر. 50. متقی، ابراهیم (1390) «نقش و راهبرد امریکا در گسترش نافرمانی مدنی سوریه»، فصلنامه ره نامه سیاست گذاری، سال دوم، شماره 3. 51. محمدی، مصطفی (دی 1391) «مثلث ایران، روسیه وچین در بحران سوریه»، پیام انقلاب، شماره 66. 52. مصلی نژاد، عباس (1391) «پیامدهای بی ثباتی امنیتی بر موازنۀ قدرت در خاورمیانه»، فصلنامه ژئوپلیتیک، سال هشتم، شماره 3. 53. مورگنتا، هانس جی (1389) سیاست میان ملت ها، ترجمه حمیرا مشیر زاده، چاپ اول، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. 54. نادری نسب، پرویز ( 1389) « چالش های روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان در منطقه»، فصلنامه سیاست،مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی،دوره40،شماره 1. 55. نای، جوزف، اس (1387) قدرت در اطلاعات، از واقع گرایی تا جهانی شدن، چاپ اول، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی. 56. نقدی نژاد، حسن (1387) سیاست خارجی حزب عدالت وتوسعه ترکیه، چاپ اول، مرکز تحقیقات استراتژیک. 57. نیاکوئی، سید امیر (1391) کالبد شکافی انقلاب های معاصر در جهان عرب، چاپ اول، نشر میزان. 58. نیاکوئی، سید امیر ؛ بهمنش،حسین (1391) «بازیگران معارض در بحران سوریه: اهداف و رویکردها»، فصلنامه روابط خارجی، سال چهارم، شماره4. 59. هينه بوش، ريمون (1386) سياست خارجي كشورهاي خاورميانه، ترجمه علی گل محمدی، تهران: پژوهشکده مطالعات راهبردی. ب) منابع عربی 1. البستانی، ناجی. س. (2013) «السعودیه حاولت سحب الدعم الروسی للاسد...هل نجحت؟»، موقع بانوراما الشرق الاوسط. 2. الشرقاوی، احمد (2013) «السعودیه ومخططاتها الجدیده فی سوریه ولبنان»، موقع بانوراما الشرق الاوسط. 3. الفاس، إسراء (2013) «بنـدر السعـودية : فليكن التفجير! »، موقع قناه المنار. 4. باکیر، علی حسین (2011) «محددات موقف الترکی من الازمه السوریه»، سلسلة دراسات و اوراق بحثیه، الدوحه: المرکز العربی للابحاث و دراسه السیاسیات. 5. حسام، مطر (2013) «ترکیا فی الشرق الاوسط بین الطموح وقیود النفوذ»، فصلیه شؤون الاوسط، بیروت، شتاء 2103، رقم144. 6. عبدالباری، عطوان (2012) «سوریا و فرص التدخل العسکری»، القدس العربی : www. Alquds.co.uk 7. عبد الباري، عطوان( 2013) «الامير بندر هدد بالحرب .. وها هو اوباما يستعد للتنفيذ» موقع بانوراما الشرق الاوسط . 8. عمر، حسن (2012) «دول الخلیج و الازمه السوریه: مستویات التحرک و حصیله المواقف»، مرکز الجزیره للدراسات. 9. مرسی، مصطفی عبدالعزیز (2013) «الأزمة السورية: أي مستقبل في ظل التطورات الأخيرة؟»، مرکز الامارات للدراسات و البحوث الاستراتیجیه. 10. ناجی، محمد عباس (2013) «إيران والربيع العربي: اعتبارات متداخلة واستحقاقات مؤجلة»، مرکز الاهرام للدراسات السیاسیه و الاستراتیجیه. 11. نيفين، عبدالمنعم مسعد (2011) «موقف تركيا من الأزمة السورية وإعادة تشكيل خريطة الشرق»، مرکز الامارات للدراسات و البحوث الاستراتیجیه. 12. والرشتاین، ایمانوئل (2012) «جیبولیتیک الاضطرابات العربیة»، ترجمه موسی الحالول، مرکز الجزیرة للدراسات. ج) منابع انگلیسی -Goodarzi, Jubin (2006) Syria and iran, tauris academic studies London. New york. -Rapoport, anatol( 1968) General system theory ,International Encyclopedid of social science, vol.15. -Mehran, Kamrava ) 2005( The Modern Middle East, University of California Press. -Philip K. Hitti )1959( Syria: A Short History, The McMillan Company, New York. -https://www.cia.gov/library/publications/the-world-factbook, 2012.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروش کتاب و تحقیقات و پاورپوینت دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید