ادبیات کودک و نحوه شکل گیری آن در کشورهای اسلامی و عربی (docx) 1 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 1 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
2158365top
دانشگاه قم
دانشکده ادبیات و علوم انسانی
پایان نامه دوره کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی
عنوان :
بررسی تاریخی ادبیات کودک در سه کشور مصر ، سوریه و عراق
استاد راهنما :
دکتر مصطفی شیروی خوزانی
نگارنده :
خدیجه بوعذار
تقدیم به :
ساحت مقدس حضرت علی اصغر و حضرت رقیه علیهما السلام
و
کودکان بی گناه سوریه ، مصر و عراق و کودکان دیگر کشورهای اسلامی که به خاطر سلطه طلبی استعمارگران ، ناله و شیون مادران را بیش از ترانه های کودکانه شنیده و به خاطر دارند .
تقدیر و تشکر
خداوند متعال را شاکرم که توفیق خواندن و نوشتن و خدمت به کودکان و نوجوانان میهن اسلامیم را به من ارزانی داد.
و بر پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام درود می فرستم .
و از استاد گرامی و بزرگوار جناب آقای دکتر « مصطفی شیروی خوزانی » که راهنمایی اینجانب را در انجام تحقیق ، پژوهش و نگارش این پایان نامه تقبل نموده اند نهایت تشکر و سپاسگزاری را دارم .
و برای اساتید گرامی و بزرگوار جناب دکتر « رسول دهقان ضاد » و جناب دکتر« حسن مقیاسی » و تمامی کسانی که در دوران تحصیل بر گردن اینجانب حق دارند توفیق روز افزون را از خداوند منان مسئلت می دارم .
همچنین از همکار گرامی استاد « علیرضا جلالی » و سایر دوستانی که مرا در انجام این پژوهش یاری رساندند کمال تشکر را دارم .
در نهایت از زحمات بی دریغ پدر و مادرم که در طول این مسیر مشوق و مؤید اینجانب بوده اند خالصانه سپاسگزارم و این اثر را با نهایت احترام و ادب تقدیم آن بزرگواران می نمایم
چکیده :
ادبیات کودک زیر شاخه جدیدی از ادبیات بشمار می رود و دارای ویژگی های خاص که آن را از ادبیات بزرگسالان متمایز می سازد .این ادبیات با اصول و قواعد و مکاتب خاص ، اهداف مشخصی را دنبال می کند . با توجه به اینکه هر کشور ادبیات مخصوص به خود را دارد . در این پژوهش ، ادبیات کودک در سه کشور مصر ، سوریه و عراق را در چهار فصل مورد بررسی قرار داده است . در هر بخش به سیر تاریخی ، ضرورت ایجاد و چگونگی شکل گیری ادبیات کودک آن کشور بحث شده و با توجه به مطالعه انجام شده و استناد به منابع و مآخذ معتبر و جمع آوری معلومات ، نتایج قابل توجهی به دست آمد که عبارتند از : ادبیات کودک در این سه کشور در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به تأثیر از کشورهای اروپایی شکل گرفت ، در ابتدا فقط در مدارس و در قالب کتب درسی به دانش آموزان عرضه می شد سپس در شکل ها و تنوع بیشتری و کامل تری به صورت مستقل و در قالب مجله ، روزنامه ، و شعر و موسیقی و داستان رونق گرفت و سپس با امتزاج وسعت زبان عربی و ذوق و خلاقیت ادیبان آن کشورها رونق بیشتری گرفت .
کلید واژه ها : ادبیات – کودک – مصر – سوریه – عراق
فهرست مطالبالف)مقدمه......................................................................................................................1ب)تعریف و بیان سوال های اصلی تحقیق ......................................................................1پ)اهداف تحقیق............................................................................................................3ت)روش تحقیق..............................................................................................................4ث)ضرورت انجام تحقیق................................................................................................4ج)سابقه و پیشینه تحقیق ................................................................................................5 TOC \o "1-3" \h \z \u دانشگاه قم PAGEREF _Toc2418880 \h أتقدیم به : PAGEREF _Toc2418881 \h بچکیده : PAGEREF _Toc2418882 \h ث1. نگاهی به ادبیات کودکان PAGEREF _Toc2418883 \h 91-1 . کودک و دوران کودکی PAGEREF _Toc2418884 \h 101-1-1 . اهمّیّت و جایگاه دوره ی کودکی PAGEREF _Toc2418885 \h 111-1-2 . دیدگاه اسلام به کودک PAGEREF _Toc2418886 \h 121-2 . تعریف ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418887 \h 151-3 . اصطلاح ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418888 \h 161-4. دیدگاه های متفاوت درباره ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418889 \h 231-5 . اهمیت و اهداف ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418890 \h 291-5-1 . اهداف ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418891 \h 301-5-1-1 . اهداف تربیتی PAGEREF _Toc2418892 \h 301-5-1-2. اهداف زبانی PAGEREF _Toc2418893 \h 311-5-1-3 . اهداف تعلیمی ، آموزشی و شناختی PAGEREF _Toc2418894 \h 331-5-1-4. اهداف تفریحی PAGEREF _Toc2418895 \h 341-5-1-5. اهداف زیبایی شناختی و ذوقی PAGEREF _Toc2418896 \h 351- 6 . تأثیرادبیات کودک در رشد شخصیت کودک PAGEREF _Toc2418897 \h 361-7 . وظایف ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418898 \h 391-7-1. وظیفه اجتماعی PAGEREF _Toc2418899 \h 391-7-2. وظیفه تاریخی و فرهنگی PAGEREF _Toc2418900 \h 401-8 . انواع ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418901 \h 411-8-1 . قصه PAGEREF _Toc2418902 \h 421-8-1-1. قصه های خیالی PAGEREF _Toc2418903 \h 441-8-1-2. قصه های جن و پری و جادوگران PAGEREF _Toc2418904 \h 461-8-1-3. قصه های حیوانات PAGEREF _Toc2418905 \h 471-8-1-4. قصه های واقع گرایانه PAGEREF _Toc2418906 \h 501-8-1-5. قصه های تاریخی PAGEREF _Toc2418907 \h 511-8-1-6. قصه های دینی PAGEREF _Toc2418908 \h 521-8-1-7. قصه های ادبی PAGEREF _Toc2418909 \h 531-8-1-8. قصه های فکاهی PAGEREF _Toc2418910 \h 541-8-1-9. قصه های علمی PAGEREF _Toc2418911 \h 541-8-2 . شعر کودک PAGEREF _Toc2418912 \h 561-8-2-1. خیال در شعر کودک PAGEREF _Toc2418913 \h 561-8-2-2 . وزن در شعر کودک PAGEREF _Toc2418914 \h 571-8-2-3 . انواع شعر کودک PAGEREF _Toc2418915 \h 591-8-2-3-1 . لالایی ها PAGEREF _Toc2418916 \h 591-8-2-3-2. متل ها PAGEREF _Toc2418917 \h 591-8-2-3-3 . شعرهای غنایی PAGEREF _Toc2418918 \h 601-8-2-3-4 . قصه های منظوم PAGEREF _Toc2418919 \h 601-9. پیدایش و سیر تاریخی ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418920 \h 601-9-1 . تاریخچه ادبیات کودک در جهان PAGEREF _Toc2418921 \h 641-9-2. ادبیات کودک در سرزمین های عربی PAGEREF _Toc2418922 \h 702 . سرآغاز و شکل گیری ادبیات کودک در مصر PAGEREF _Toc2418923 \h 742-1. بنیان گذاران ادبیات کودک در مصر PAGEREF _Toc2418924 \h 762-1-1 . رفاعه رافع طهطاوی پیشتاز ادبیات کودک در جهان عرب PAGEREF _Toc2418925 \h 762-1-1-1 . طهطاوی از دیدگاه أدبا PAGEREF _Toc2418926 \h 772-1-1-1-1 . عبدالغنی حسن و نقد کتاب المرشد الأمین PAGEREF _Toc2418927 \h 772-1-1-1-2 . علی مبارک آگاه به فضل و مرتبه علمی طهطاوی PAGEREF _Toc2418928 \h 792-1-1-1-3 . روضه المدارس ؛ جرقه آغازین ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418929 \h 802-1-2 . محمد عثمان جلال سردمدار ادبیات افسانه ای PAGEREF _Toc2418930 \h 832-1-2-1 . نمونه ای از آثار منظوم محمد عثمان جلال PAGEREF _Toc2418931 \h 852-1-2-1-2 . هدف عثمان جلال از ترجمه آثار لافونتین PAGEREF _Toc2418932 \h 902-1-2-1-2 . دیوان الیواقظ اثری خاص برای کودکان PAGEREF _Toc2418933 \h 922-1-3 . جایگاه عبدالله فریج در شکل گیری شعر کودک PAGEREF _Toc2418934 \h 932-1-4 . مصطفی کامل داعیه گسترش ادبیات تعلیمی PAGEREF _Toc2418935 \h 952-1-5 . احمد شوقی بنیانگذار قصه منظوم کودکانه PAGEREF _Toc2418936 \h 962-1-5-1 . اعمال و آثار احمد شوقی در حیطه ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418937 \h 992-1-5-1 . طرح یک پرسش PAGEREF _Toc2418938 \h 1012-1-5-3 . احمد شوقی از دیدگاه محمد غنیمی هلال PAGEREF _Toc2418939 \h 1042-1-6 . فعالیت های دیگر در زمینه ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418940 \h 1052-1-7 . علی فکری و اعتقاد به نقش تکالیف درسی در تکامل شخصیت کودک PAGEREF _Toc2418941 \h 1072-1-8 . ابراهیم عرب ؛ ارائه مضامین عالی با مفاهیم ساده PAGEREF _Toc2418942 \h 1082-1-8-1 . تبعیت ابراهیم عرب از روش ادیبان پیشین PAGEREF _Toc2418943 \h 1092-1-8-2 . دیوان آداب العرب ؛ اثری تربیتی و تهذیبی PAGEREF _Toc2418944 \h 1112-1-9 . محمد هراوی شاعری معتقد به ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418945 \h 1132-1-9-1 . محمد هراوی از دیدگاه اهل قلم PAGEREF _Toc2418946 \h 1132-1-9-2 . آثار هراوی در زمینه ی ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418947 \h 1142-9-2-1 . دیوان سمیر الأطفال قدیمی ترین اثر مستقل و خاص کودکان PAGEREF _Toc2418948 \h 1152-1-9-3 . اسباب و رموز موفقیت هراوی PAGEREF _Toc2418949 \h 1162-1-9-4 . نمونه ای از اشعار هراوی PAGEREF _Toc2418950 \h 1172-1-10 . کامل الکیلانی عامل تغییر در نگرش جامعه نسبت به ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418951 \h 1182-1-10-1. فعالیت های ادبی کامل کیلانی PAGEREF _Toc2418952 \h 1212-1-10-2 . منابع و عوامل فرهنگی در قصه های کامل کیلانی PAGEREF _Toc2418953 \h 1222-1-10-3 . نقش و اهمیت داستان در آموزش کودکان PAGEREF _Toc2418954 \h 1232-1-10-4 . انگیزه های فعالیت کامل کیلانی در ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418955 \h 1252-1-10-5. نمونه ای از اشعار کامل کیلانی PAGEREF _Toc2418956 \h 1282-1-11 . نتیجه فصل PAGEREF _Toc2418957 \h 1293. سیر تاریخی ادبیات کودک در سوریه PAGEREF _Toc2418958 \h 1323-1 . ترانه های عامیانه اولین سرچشمه ادبیات کودک در سوریه PAGEREF _Toc2418959 \h 1333-2 . توجه به یادگیری کودک در عصر عباسی کشور سوریه PAGEREF _Toc2418960 \h 1353-3 . الف باء اولین اثر خاص کودکان سوریه PAGEREF _Toc2418961 \h 1363-4. شعر تعلیمی در کشور سوریه PAGEREF _Toc2418962 \h 1373-5 . ترجمه در کشور سوریه PAGEREF _Toc2418963 \h 1383-5-1. پیشینه تألیف کتب درسی PAGEREF _Toc2418964 \h 1393-6 . پیشتازی شعر بر قصه در ادبیات کودک سوریه PAGEREF _Toc2418965 \h 1423-7 . احیای قصه در ادبیات کودک سوریه PAGEREF _Toc2418966 \h 1463-7-1. نمونه هایی از داستان های اولیه PAGEREF _Toc2418967 \h 1473-7-1-1 . نقد و بررسی داستان PAGEREF _Toc2418968 \h 1483-7-2 . پیشگامان احیای قصه در ادبیات کودک سوریه PAGEREF _Toc2418969 \h 1503-7-2-1. سلیمان عیسی و آثار او در زمینه ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418970 \h 1503-7-2-1-1 . نمونه از اشعار و قصاید سلیمان عیسی PAGEREF _Toc2418971 \h 1523-7-2-1-2 . دنیای کودکان در آثار سلیمان عیسی PAGEREF _Toc2418972 \h 1553-7-2-2 . زکریا تامر ؛ نویسنده ای با ایده هایی نو و اهداف متعالی PAGEREF _Toc2418973 \h 1563- 7-2-2-1 . نمونه ای از قصه های تعلیمی زکریا تامر PAGEREF _Toc2418974 \h 1583-7-2-3 . رزق الله حسون و ترجمه حکایت های کیدلوف روسی PAGEREF _Toc2418975 \h 1613-7-2-4 . لینا کیلانی و آثار ارزشمند او برای کودکان PAGEREF _Toc2418976 \h 1623-7-2-5 . جرجیس شلحت مترجم حکایت های اسقف فنلون PAGEREF _Toc2418977 \h 1633-8 . تحول در نویسندگی ادبیات عرب سوریه PAGEREF _Toc2418978 \h 1673-9 . نقش مراکز انتشاراتی اثر گذار در توسعه ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418979 \h 1714. سیر تاریخی ادبیات کودک در عراق PAGEREF _Toc2418980 \h 1754-1 . بیانگذاران ادبیات کودک در عراق PAGEREF _Toc2418981 \h 1784-1-1 . نمونه ی شعر از احمد حقی حلی PAGEREF _Toc2418982 \h 1814- 2 . شعر کودکان در کشور عراق PAGEREF _Toc2418983 \h 1814-3. داستان های کودکانه در کشور عراق PAGEREF _Toc2418984 \h 1844-3-1 . نمونه ای از داستان ذکری لعیبی PAGEREF _Toc2418985 \h 1864-4 . نمایش کودکانه در کشور عراق PAGEREF _Toc2418986 \h 1894-5 . مطبوعات کودکان در کشور عراق PAGEREF _Toc2418987 \h 1904-5-1 . نمونه شعر از یاسین نبیل PAGEREF _Toc2418988 \h 1944-6. لغت نامه ها و دایره المعارف خاص کودکان PAGEREF _Toc2418989 \h 1974-7 . نقش مراکز انتشاراتی در توسعه ادبیات کودک PAGEREF _Toc2418990 \h 1974-8 . ترانه های کودکانه PAGEREF _Toc2418991 \h 1984-9 . ادبیات کودک در عراق ، تجربه ای بدون مطالعه دقیق و برنامه ریزی صحیح PAGEREF _Toc2418992 \h 2004-9-1 . تدریس کتب مدارس PAGEREF _Toc2418993 \h 2024-9-2 . از بین بردن درک و خیال کودک عراقی PAGEREF _Toc2418994 \h 2034-10 . نتیجه فصل PAGEREF _Toc2418995 \h 205نتیجه گیری PAGEREF _Toc2418996 \h 209الف . منابع فارسی PAGEREF _Toc2418997 \h 213ب . منابع عربی PAGEREF _Toc2418998 \h 213
الف ) مقدمه
ب) تعریف مسأله و بیان سؤال های اصلی تحقیق
ادبیات کودک شاخه ای جدید از ادبیات است که جهت ارتقای رشد شخصیت و پرورش قوای ذهنی و باروری استعدادهای بالقوه کودک و به فعلیت رساندن آنها نقش کلیدی دارد . جهت تحقق این امر ، عرضه مفاهیم و تعالیم مورد نظر در قالب عباراتی ساده و در عین حال جذاب و متناسب با درک و فهم کودک و رعایت شرایط سنی و قوای ذهنی او حائز اهمیت است . ضمن اینکه ارائه اهداف ادبیات کودک به روش های مختلف و متنوع و بکارگیری خلاقیت و ابداع و ابتکار از مهمترین عوامل موفقیت در ایجاد رابطه با کودک و القای معارف به قلب و جان او و نیل اهداف مورد نظر خانواده و مربیان می باشد .
قصه ، شعر ، موسیقی ، نمایش ، تئاتر و سینما و سپس روزنامه ، مجله و تألیف کتب خاص کودکان و ایجاد تنوع و نوآوری در مؤلفات و آثار خاص کودکان ما را در رسیدن به اهداف خود یاری می دهد . کشورهای اروپایی و بخصوص فرانسه از دیرباز به اهمیت وجود ادبیاتی خاص کودک و توجه و عنایت ویژه به این قشر از افراد که خود متولیان امور فردای جامعه خواهند بود ، پی برده و در این زمینه ضمن اقدام به موقع ، آثار ارزنده و متنوعی برای کودکان خود و مردان فردای جامعه خود فراهم آوردند . همچون سایر کشورهای جهان ، کشورهای عربی نیز در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با این نوع ادبیات آشنا شدند . و در این میان کشور مصر با ترجمه آثار ادیبان فرانسه پیشتاز سایر کشورهای عربی بوده است .
شروع این نوع ادبیات در کشورهای عربی و بخصوص مصر و سوریه و عراق به شکل ترجمه آثار ادیبان مشهور فرانسوی و اقتباس و الگو برداری از آثار آنان بوده است. علاوه بر آن در بدو امر ، این ادبیات فقط مخصوص کودکان دانش آموز بوده و در قالب مطالب آموزشی و تعلیمی در کتب درسی دانش آموزان خردسال ارائه می شد و اغلب محتوای آن را مطالب دینی و تربیتی تشکیل می داد . از پیشگامان ادبیات کودک در کشورهای عربی می توان به نقش ارزنده کامل کیلانی ، محمد هراوی ، احمد شوقی ، محمد عثمان جلال اشاره نمود .
با گسترش و پیشرفت و تکامل ادبیات کودک در کشورهای عربی بویژه در مصر و عراق و سوریه و با توجه به وسعت زبان عربی و نبوغ ادیبانی همچون زکریاتامر ، رزق الله حسون سلیمان عیسی و معروف رصافی ، ادبیات کودک از محدوده شعر و داستان و انحصار کتب درسی ، خارج شد و فعالیت های مختلفی در زمینه های ترانه ، تئاتر ، طنز ، و مجلات و روزنامه های تخصصی و تألیف و انتشار کتب خاص کودک در تنوع و تعداد زیاد صورت گرفت .
کشورهای عربی و اسلامی سالیان درازی از این امر غفلت نموده و اهتمام قابل ملاحظه ای به کودک و ادبیات خاص آنها از خودشان نداده اند . سرانجام پس از سال ها غفلت و بی توجهی با باز شدن پای شخصیت های علمی و ادبی به کشورهای اروپایی جهت ادامه تحصیل و نیز با تغییر نگرش و دیدگاه های این افراد پس از آشنایی با ادبیات کشورهای پیشرفته و مترقی و مشاهده آثار و فعالیت های آنان و اقتباس از آنها ، ادبیات در کشورهای عربی را بوجود آوردند . در این اثر سعی شده به بررسی تاریخچه و پیشینه ادبیات کودک در کشورهای عربی بویژه مصر ، سوریه و عراق پرداخته شود و با اشاره به تحول و پیشرفت ادبیات کودک در این کشورها ، به اهم فعالیت ها و آثار ادیبان و مربیان و فعالان در این زمینه پرداخته و اولین فعالان ادبیات کودک و بنیانگذاران آن در مصر ، سوریه و عراق و نمونه ای از آثار آنها معرفی نماید .
و در نهایت با توجه به اهمیت دوران کودکی و نقش آن در تربیت کودک و شکوفایی استعدادها و باورهای توانمندی های او ، از جوامع اسلامی و عربی و بخصوص کشورهای مذکور انتظار می رود جهت تألیف و تدوین و خلق آثار و خاص کودک و بکارگیری خلاقیت و نوآوری و بالا بردن تعداد مؤلفات ، بیش از بیش به کودک بهاء داده شود و آثار خود را در این زمینه به حد وفور برساند به طوریکه در تمام نقاط در دسترس کودکان قرار گیرند .
در این راستا سعی شده است که به سؤالات زیر و سؤال های مشابه در این زمینه پاسخ داده شود :
1- شکل گیری ادبیات کودک در سه کشور مصر ، سوریه و عراق چگونه بوده است؟
2- در این کشورها ، در زمینه ادبیات کودک به چه موضوع هایی پرداخته شده است ؟
3- آیا آثار و فعالیت های موجود در زمینه ادبیات کودک در این کشور همه جانبه بوده است ؟
4- آیا ادبیات کودک این سه کشور، خلاقیت ، ابداع و نوآوری به چشم می خورد ؟
پ) اهداف تحقیق
هدف از بیان چنین پژوهشی بیان اهمیت ادبیات کودک و دوران کودکی و ضرورت انجام کارهایی در این زمینه و تشویق و ترغیب به فعالیت در این حیطه است .
و علاوه بر آن نواقص و کمبودها دانش پژوهان و ادیبان را مجاب می کند و جهت پر کردن خلاء موجود و تهیه منابع گرانبها و مبتنی بر تحقیق های جامع و مطالعه دقیق و صحیح ، آثاری ارزشمند را جهت استفاده دانشجویان و مربیان و پاسخگویی به نیازهای قشر فرهنگی و ادبی جامعه قرار دهد.
ت) روش تحقیق
در این پژوهش ادبی – علمی سعی شده که سیر تاریخی ادبیات کودک سه کشور مصر ، سوریه و عراق را مورد بررسی قرار گیرد ؛ بنابراین مطالب این پژوهش در چهار فصل بیان می شوند ؛ در فصل اول آن به تعریف ادبیات کودک و انواع آن و معرفی دوران کودکی و اهمیت آن پرداخته می شود و ضرورت ایجاد ادبیاتی خاص آنها که از طریق بازی و سرگرمی و با استفاده از هنر و ادبیات ، باعث شکل گیری شخصیت و پرورش قوای ذهنی آن ها در به فعلیت رساندن استعدادهای بالقوه ی آن ها کمک نماید . در فصل دوم به سیر تاریخی ادبیات کودک در مصر ، زمان و چگونگی شکل گیری آن اشاره می شود و پیشگامان این نوع ادبیات در مصر و آثار ارزنده ای که از خود بر جای گذاشتند را مورد بررسی قرار می دهد . در فصل سوم ادبیات کودک در سوریه ، زمان پیدایش آن ، ادیبان و فعالان در این زمینه و هم چنین آثار هنری و ادبی آنان برای کودکان سوریه سخن به میان می آید . فصل چهارم و پایانی این پژوهش شامل نگاهی کلی در زمینه ادبیات کودک کشور عراق و تمام جوانب و مسائل مربوط به آن می باشد و به بارزترین فعالان و چهره های شاخص و آثاری که تألیف و تدوین نموده اند و به فراز و نشیبی که این نوع ادبیات در مسیر پیدایش تا به مرحله تکامل پیش روی خود دید اشاره می شود .
در تهیه این اثر روش کتابخانه ای با مراجعه به سایت ها و وبلاگ ها و یادداشت برداری از آن ها و فیش برداری و در نهایت جمع آوری معلومات و دسته بندی نوشته های خود در قالب فصول و عناوین اصلی و فرعی به کار رفته است .
ث) ضرورت انجام تحقیق
فرهنگ غنی اسلام و آیات و روایات و در کنار آن ها نظریه های روان شناختی و جامعه شناختی همه بیانگر اهمیت دوران کودکی و ضرورت بهاء دادن به آن و میزان ثبات و رسوخ تعالیم در این دوران حساس و مهم است .
سرار کشور های جهان بخصوص کشورهای مترقی و پیشرفته فعالیت ها ارزنده و چشمگیری در زمینه ادبیات کودک و با بکارگیری هنرو طبع عالی و ذوق سلیم گام های بلندی در استفاده هر چه بیشتر از این دوران و ارائه آداب و تعالیم بیشتر به کودکان برداشته اند.
کشورهای اسلامی و عربی و از جمله مصر، سوریه و عراق و نیز هر چند با تأخیر و فراز و نشیب های فراوان ، فعالیت ها و اقداماتی در زمینه ادبیات کودک داشته و آثار قابل توجهی خلق نموده اند .
حال با توجه به اهمیت دوران کودکی و ضرورت بهاء دادن به کودکان ما که سکانداران آینده جامعه اند جهت آشنایی با ادبیات کودک این کشورها و معرفی فعالان در این زمینه و آثار و منابعی در دسترس محققان و پژوهشگران و دانشجویان وجود داشته باشد .باید گامهای محکم و بلندی برداشت بیش از آنچه تا کنون برداشته شده و آثار و منابعی در دسترس محققان و پژوهشگران و دانشجویان وجود داشته باشد .
با توجه به عدم وفور منابعی مشابه اقدام با انجام چنین پژوهش های علمی مبتنی بر اسناد و مدارک موثق و دال بر پیشینه تاریخی و سیر تکاملی ادبیات کودک در این کشورها ضروری به نظر می رسد . در این پژوهش نگارنده علاوه بر تلاش در جهت تألیف اثری نو و در بردارنده هر آنچه مورد نیاز مربیان و محققان باشد ، دانشجویان و ادیبان و پژوهشگران گرامی را به اهتمام در خلق چنین آثاری و فعالیت بیشتر در زمینه ادبیات کودک کشورهای عربی و اسلامی دعوت می نماید .
ج) سابقه و پیشینه تحقیق
در زمینه ادبیات کودک در سه کشور مصر ، سوریه ، عراق به تقلید از کشورهای اروپایی و بخصوص فرانسه کارهایی انجام شده که غالبا الهام گررفته از آثار ادیبان کشورهای پیشرفته و ترجمه آن آثار یا الگو گرفته و یا اقتباسی از آن هست .
اما به ندرت آثاری مبتنی بر فرهنگ غنی اسلامی و ادبیات وسیع عرب نیز یافت می شود که مؤلف در آنها افسانه ها و حکایت های محلی و سنتی را در کنار تجربه مربیان و رأی صاحبنظران قرار داده و اثری مستقل و دارای خلاقیت و نوآوری بوجود آورده است .
علاوه بر آثار فوق الذکر ، فعالیت های اعم از پژوهش و تحقیق و گاه پایان نامه هایی در این زمینه تهیه و تدوین شده اما تعداد و کمیت آثار موجود در این زمینه به آن حد نیست که بتوان گفت به حد وفور وجود داشته و در صورت نیاز به راحتی در دسترس مربیان و دانشجویان و محققین و پژوهشگران قرار گیرد .
از اهم تألیفات در این زمینه می توان به برخی روزنامه ها و مجلات پرتیراژ عربی و کتبی از مؤلفین بنام و صاحب آوازه همچون کتاب « أدب الأطفال ، أهدافه و سماته» اثر محمد حسن بریغش ، کتاب « حول ادب الأطفال » مصطفی الجوینی ، «الوجه الضائع درسات عن ادب الأطفل » اثر عبدالعزیز مقالح ، « قصص الأطفال و مسرحهم » اثر محمد حسن عبدالله ، « ادب الأطفال : دراسه و تطبیق » اثر عبدالفتاح ابو معال ، « ادب الأطفال بین احمد شوقی و عثمان جلال » اثر احمد زلط و... اشاره کرد .
1. نگاهی به ادبیات کودکان
ادبیات کودک تنها قصه یا حکایت منثور و منظوم نیست بلکه همه معارف انسانی را در بر می گیرد. هر آنچه برای کودک نوشته می شود خواه قصه یا نمایشنامه ، مطالب و معارف علمی، سوال و توضیح در کتاب ها یا مجله ها یا برنامه های رادیویی یا تلویزیونی و غیره ، همه آنها مواردی هستند که خمیرمایهی ادبیات کودک را تشکیل می دهند.
تعاریف ادبیات کودک با توجه به چارچوب موضوع استنادی که پژوهشگر از آن وارد می شود و با توجه به محیط و جامعه ای که تعریف در آن گنجانده می شود متعدد است. از جمله تعاریف اینکه ؛ « ادبیات کودک همان ابداع ادبی ویژهی کودکان است. و در تمام مراحل کودکی به ویژه در سن طفولیت تا پایان کودکی دیررس با آنها همراه است ؛ که مقصود همان ، کارهای هنری است که از طریق ابزارهای ارتباطی مختلف که مشتمل بر فکر و خیال و بیانگر احساسات و عواطف و دارای بیانی منظوم و منثور از فنون ادبی می باشد که همسو با سطح درک و فهم تربیتی مختلف آنها به کودکان منتقل می شوند .»
1-1 . کودک و دوران کودکی
کودکی بخش ممتد از عمر انسان است که از بدو تولد تا سالهایی که شخص اعتماد به نفس کامل پیدا می کند امتداد دارد. آخرین قانون مصری برای کودکان با توجه به آخرین اعلام جهانی حقوق کودک، صادره از دولت های متحد، کودکی را اینگونه مشخص کرده است ، «پایان مرحله کودکی سن 18 سالگی است، یعنی سن ورود به مرحله جوانی است ، و دوره بلوغ، دوره ی اول از مرحله جوانی است» و مفهوم طفل در قرآن کریم عبارت از: ولادت صبی تا وقتیکه به مرحله احتلام برسد. خداوند می فرماید : « وَنُقِرُّ فِي الْأَرْحَامِ مَا نَشَاءُ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى ثُمَّ نُخْرِجُكُمْ طِفْلًا »
و از نطفه ها آنچه به مشیّت ما تعلق می گیرد در رحم ها قرار می دهیم تا به وقت معین طفلی (چون گوهر) از رحم بیرون آوریم.
خداوند تبارک و تعالی می فرماید: « هُوَ الَّذِي خَلَقَكُمْ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ يُخْرِجُكُمْ طِفْلًا»
او همان كسى است كه شما را از خاك آفريد سپس از نطفهاى ،آنگاه از خون بسته و بعد شما را [به صورت] كودكى برمىآورد تا به كمال قوت خود برسيد.
و نیز خدای عزوجل می فرماید: « وَ إِذَا بَلَغَ الْطْفَلُ مِنکُمُ الْحُلُمَ فَلْیَسْتْأذِنُواْ کَمَا اسْتَذَنَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ لذلِکَ یُبَینُِّ اللَّهُ لَکُمْ ءَایَتِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ»
و چون كودكان شما به [سن] بلوغ رسيدند بايد از شما كسب اجازه كنند همان گونه آنانكه پيش از ايشان بودند كسب اجازه كردند خدا آيات خود را اين گونه براى شما بيان مىدارد و خدا داناى حکیم است.
1-1-1 . اهمّیّت و جایگاه دوره ی کودکی
مرحله کودکی یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل عمر آدمی است ، دارای خصوصیات و ویژگی های خاصی است که آن را از سایر مراحل عمر متمایز می سازد و می- توان آن را پایه و اساس بقیهی مراحل عمر دانست ؛ به عنوان مثال در این مرحله استعدادهای آدمی شکوفا می شود و قدرت تصمیم گیری او شکل می گیرد ، نیز احساسات و قابلیت های او در تعامل با زندگی بروز می کند. همچنین در این مرحله است که شخصیت آدمی ساخته می شود تا در آینده بعنوان یک جزء ثابت تا پایان عمر همراه آدمی باشد.
« بیشتر تحقیقات به این مطلب اشاره دارد که تکوین شخصیت انسان ها در 5 یا 6 سال ابتدایی عمر شکل می گیرد. » و کودک مانند زمین خالی و حاصل خیزی که هر آنچه را که بخواهیم می توانیم در آن بکاریم. آن زمین خالی و حاصلخیز اگر مورد توجه و رسیدگی قرار گیرد و دست های پاک و زحمتکش عهده دار آن باشد مانند درخت نیکو ثمر، پربار، مفید واقع خواهد شد و اگر از خدمات و رسیدگی مطلوب و مناسب محروم ماند و دست های پلید و آلوده به شر متولی آن گردد ، همچون درخت خبیث بد ثمر و بی حاصل خواهد شد .
1-1-2 . دیدگاه اسلام به کودک
اسلام به مرحله کودکی توجه خاصی نموده است ، و این توجه از ابتدای کودکی شروع می شود و تا پایان عمر انسان امتداد می یابد. پیامبر اکرم (ص) نسبت به انتخاب آغوش مناسب جهت تربیت کودک و محیطی که کودک در آن پرورش می یابد ، بسیار توصیه می- نمود . و می فرماید: « زنانی را برای نطفه های خویش انتخاب کنید که مناسب باشند ؛ زیرا زنان، فرزندانی مانند برادران و خواهرانشان به دنیا می آورند.»
همچنین اسلام به مرحله شیردهی کودک و مواظبت از او قوانین خاصی طراحی نموده و حقوقی را بر عهده والدین و برادران و نزدیکان کودک نهاده است . و از آنان خواهد تا فرزندان خویش را به بهترین شکل تربیت نماید. مثلا خداوند در قرآن کریم شیوه صحیح تربیت کودک را به شکل بسیار دقیق بیان می نماید. در این آیه ، خداوند شیردهی و تربیت کودک را با مسأله تقوی و ترس از خدا می داند . پیامبر اکرم(ص) نیز در باب تربیت فرزند و احترام به او می فرماید: « من لم یرحم صغیرنا و یعرف حق کبیرنا فلیس منا » کسی که به کودکان رحم نکند و حقوق بزرگترها را رعایت نکند ، از ما نیست .
در آیات فراوانی از قرآن کریم نیز شیوه رعایت و پاسداشت کودکان آمده است ؛ مثلاً در سوره اسراء آیه 3 می فرماید: « وَلاَ تَقْتُلُواْ أَوْلادَكُمْ خَشْيَةَ إِمْلاقٍ » و کودکان خود را بخاطر فقر تنگدستی نکشید. در هیچ فرهنگ جهانی به اندازه دین مبین اسلام به تربیت و پرورش کودکان اهمّیّت داده نشده است. زیرا اسلام بر دوران جنینی و شیردهی بسیار تأکید کرده است. « و این مرحله را حساس ترین مرحله دوران زندگی می داند. سازمان ملل بعنوان نماینده جامعه جهانی تنها در تاریخ 20/11/1959 حقوق کودک را بعنوان یک قانون جهانی ارائه نمود.» دین اسلام صدها سال قبل از آن ریزترین حقوق کودکان را ملاحظه نموده بود و دراین زمینه از تمام مکاتب تربیتی و فلسفی که در بخش تربیت کودکان فعالیت می کنند پیشی گرفته است . در مکتب اسلام کتاب های زیادی به منظور تأکید و سفارش پیامبر(ص) اسلام در بحث تربیت کودکان به رشته تحریر درآمده است .
در اینجا هم لازم است به تعدادی از کتابهایی که توسط اندیشمندان اسلامی در زمینه تربیت کودکان به رشته تحریر در آمده است اشاره کنیم. از آن جمله:
«احیاء علوم الدین و أیّها الطفل (ای کودک) از امام محمد غزالی ، جامع بیان العلم و فضله از ابن عبد البر، تحفه المورود بأحکام المولود از ابن قیم جوزیه ، جامع احکام الصغار از محمد بن محمد الأسروشی(4 جلد) ، تدبیر الحبالی و الأطفال و الصبیان از بلدی احمد ، انباء نجبا و الأبناء از ابن ظفر مغربی مکی ، العقد لفرید از ابن عبد ربه ، آداب المعلمین از ابن سحنون ، تذکره السامع و المتعلم فی آداب العالم و المتعلم از ابن جماعه الکنانی ، مقدمه ابن خلدون ، اللؤلؤ والتنظیم فی روم التعلم و التعلیم از زکریای انصاری ، بیان مساله وقف الاولاد از شمس الدین احمد بن سلیمان ، رساله فی احکام اطفال المسلمین از جلال الدین سیوطی ، سیاسة الصبیان و تدبیرهم از ابن جزار، کتاب العیال از حافظ ابن ابی الدنیا ، تحریر المقال فی آداب واحکام و فوائد یحتاج الیها مؤدبو الاطفال از احمد ابن محمد هیثمی ، تذکره الآباء از ابن عدیم حلبی ، تأدیب الناشئین بأدب الدنیا والدین از ابن عبد ربه . »
« ادبیات کودک نزد تمامی ملتها ارتباط تنگاتنگی با تربیت کودکان دارد ؛ زیرا هدف اصلی تربیت از هدایت و رشد جسمی ، عاطفی ، عقلی و اجتماعی افراد است. در دین مبین اسلام ، اساس تربیت بر محور اعتقاد به خداوند و عبودیت او می چرخد. بر خلاف فلسفه های تربیتی جدید که هیچگونه سنخیتی با عقیده و مذهب نداشته و تنها بر اساس اکتشافات علمی متبنی است. این تربیت جدید بخصوص در جهان غرب جز حیرت و گمراهی چیزی بهمراه نداشته است . به همین خاطر دین اسلام عقیده الهی و بنای شخصیت اسلامی را سرلوحه تربیت قرار می دهد.»
1-2 . تعریف ادبیات کودک
پیدایش ادبیات کودک پیشینه ای طولانی دارد و به پیدایش انسان بر زمین باز می گردد ، آن هنگام که مادران قبل از خواب کودکان ، حکایتی را تعریف می نمودند و گهواره ی آن ها را با خواندن ترانه ها و کلمات زیبا تکان می دادند ، و این در واقع ادبیاتی جالب اما به شکلی غیر مدوّن بود. این حالت ادبیات کودک ادامه پیدا کرد تا اینکه در اواخر قرن گذشته و قرن معاصر شناخته شد. و همان ادبیات آینده پسند زندگی و سرشار از آرزوهای درخشان است که بیانگر همه انسانیت خواهد بود. . »
در حال حاضر ادبیات کودک نقطه آغاز جهش تمدنی بزرگ است . جوامع دنیای معاصر سعی می کنند با همهی ابزارها و روش هایی که در اختیار دارند از این ادبیاتِ نوظهور و ریشه دار بهره مند گردند.
1-3 . اصطلاح ادبیات کودک
« ادبیات کودک از اصطلاحاتی است که در آن اختلاف قابل ملاحظه ای وجود ندارد . و معمولا به ادبیاتی گفته می شود که مخصوص کودکان بوده و احساسات و شعور متناسب آنها و کارهای هنری که از طریق وسایل ارتباطی مختلف به آنان آموخته می شود را بیان می کند. همچنین کارهایی که افکار و تخیلات کودک را شامل می شود، نیز در بر می گیرد. »
«عده ای حجم ادبیات کودکان را وسیع تر می بینند و معنای عمومی آن را شامل هر محصول عقلی مدون در کتاب های مخصوص کودکان در همه فروع و شناخت می دانند ، و معنای خاص آن هر کلام خوبی مانند شعر یا نثر، شفاهی یا کتبی که حتی در کتاب های درسی باشد ، در وجود کودکان لذّت هنری ایجاد می کند ، اطلاق می شود .»
«ادبیات کودک از نظر اسلامی ، گرایشی جدید در ادبیات عرب است. و به دنبال تأسیس جمعیت ادبیات جهانی اسلام در اوایل سده اخیر آوازه اش بر سر زبان ها افتاد. و در اواخر دهه ی گذشته گسترش یافت. پایگاه آن پاکستان ، و دارای رشته های اصلی در مصر و ریاض می باشد.»
نتیجه می گیریم در حوزه داستانی لازم و ضروری نیست که قصه از تاریخ اسلام یا فرهنگ آن غنی باشد تا اسلامی به حساب آید ؛ مهم آن است که حامل ارزش ها و تلقین ها و نمادهای اسلامی باشد تا از خلال آن به رویدادها ، محاوره ها و قواعد قصه دعوت کند. بنابراین در بعضی از کتاب های کودکان و ادبیات آنها معانی انسانی شریف و اصول متعالی وجود دارد و به آن جهت ، قصه های اسلامی نام گذاری شده اند .
« اما ادبیات اسلامی کودک همان ادبیات کودک است که با قصد و هدف اسلامی برای کودکان جهان نوشته می شود. و کودکان را از آنچه با اصول اسلام و تعالیم و اهداف آن ناسازگار است ، پاک می گرداند ؛ مثلاً خرافه ها و اسطوره هایی را که مبنی بر قدرت خرق عادت باشند و وجود خارجی ندارند از میان این ادبیات پاک می گرداند و به توضیح آنچه خداوند حلال گردانیده می پردازد. این ادبیات به منظور آگاهی کودکان و تأکید بر آنچه خداوند عزوجل حرام کرده ، سعی می کند تا کودکان جوانب و زیان های محرمات را بدانند و از آنها خودداری نمایند . همانگونه که این ادبیات تصویری کلی از زندگی مسلمانان حقیقی ارائه می دهد. و بخش اعظم اخلاق ، ویژگی ها ، عادت ها آداب و رسوم اسلامی ناب را بیان می کند.»
« یکی از وظایف ادبیات ابداع و نوآوری است . نوشته های موجود در کتاب ها که حاصل فعالیت عقل آدمی است یکی از نمادهای رایج و از تعاریف عام ادبیات در دوران قدیم ( قرن اول تا سوم هجری) است. اما ادبیات به معنای خاص عبارت از سخنی نیکو که به هنگام خطابه ایراد می گردد و علاوه برمعنای اخلاقی، لذتی هنری به وجود می آورد. در مورد ادبیات دست نوشته ها و کتاب هایی نگارش و تدوین شده است. و اشعاری سروده شده که به اصطلاحات و تعاریف ادبیات پرداخته است ؛ مثلاً شاعر معروف «سهم بن حنظله» در این باره می گوید :
لا یمنع الناس منی ما اردت و لا اعطیهموا ما ارادوا حسن ذا ادبا»
« مردم مانع دستیابی من به خواسته هایم نمی شوند و آنچه را آنان می خواهند ، من به آنها نمی دهم.»
یعنی ادبیات نفس آدمی را تهذیب می کند و به زیبایی ، وجدان آدمی را مورد خطاب قرار می دهد. ادبیات و درکنار آن علوم و معارف انسانی دیگر که با احساس و وجدان آدمی سروکار دارند فراتر ازآنند که در محدوده ماده و جسم بگنجند و هیچ گاه نمی توان برای آنها تعریف جامع و مانعی یافت و تنها راه شناخت آنها احساس و ادراک آدمی است نه عقل و منطق و قاعده و قانون.
از مطالب فوق برداشت می شود که آنچه در مورد ادبیات می توان گفت این است که ادبیات علاوه بر آنکه یکی از مهمترین هنرهای بیانی زیبا در علوم زبانی است خود دانشی با اصول و قواعد و مکاتب و اهداف خاص می باشد. البته ادبیات بدون بکارگیری زبان ، وجود خاصی ندارد. زیرا زبان وسیلهای ضروری جهت بیان افکار و احساسات آدمی می باشد.
« ادبیات کودک زیر شاخه ی جدیدی از شاخه های ادبیات رفیع و متعالی و دارای ویژگی هایی خاص است که آن را از ادبیات بزرگسالان متمایز می سازد. ضمن اینکه هر کدام ازآنها، مشتمل بر یکسری آثار هنری هستند که در ساختار و محتوا مشترک می باشند. و در نهایت ادبیات به عنوان هنر ابداعی و نوگرا از طریق بیانی ادبی نقش موثری در بروز ارزش هایی همچون حقیقت ، خوبی و زیبایی دارد. »
اکنون ناقدین در تلاشند تا ادبیات کودک که نوع جدیدی از ادبیات است را از لحاظ ویژگی های ذاتی، منابع ، مقاصد ، خواسته ها و اهداف آن مورد بررسی دقیق قرار دهند تا برای این ادبیات نوپا حد و مرزهایی تعیین کنند و اختلاف نظری که در میان موسسات و ارگان ها و اشخاص وجود دارد را بپذیرند و البته بار این مسولئیت بر دوش ادبا ، مربیان و اصحاب رسانه است.
ادبیات کودک ، جزئی از ادبیات عام وگسترده است و همه تعاریفی که بر ادبیات وارد می شود نیز بر آن منطبق میگردد. جز اینکه ادبیات کودک با ویژگی خاص خود ، گروهی مشخص از جامعه که همان کودکان و خردسالان هستند را مخاطب قرار می دهد. و با این خصوصیت از فروع و شاخه های ادبیات متمایز می گردد. و به تبع اختلاف سطح فکر و اندیشه، درک و فهم ، تجربه ، سن و سال از نظر کمی و کیفی با ادبیات بزرگسالان تفاوت پیدا می کند.
در این است که جنس ادبیات در داستان های بومی ، محلی و همچنین سنتی ، کودکانه است اختلاف نظری وجود ندارد که طی هزاران سال برای کودکان یک قوم (ملت) بازگو می- شود و بر عاطفه و تخیل آنها احاطه می یابد. از جریان عمومی تخیل و تفکر (خیال و فکر) و ادراک آن قوم جدا نبوده است و داستان های کودکانه ، انعکاسی ادبی از خصائص روحی آن قوم است که بزرگسالان آنها را بوجود آورده اند.
مسأله مایه امیدواری این است که ادبیات کودک در کشورهای عربی رو به رشد و توسعه است و تلاش و تاکید ادبا در برخورداری متون ادبی از ارزش های متعالی اخلاق ، مسأله ی دیگریست که امیدواری را به حداکثر می رساند.
ادبیات کودک در آموزش و فراگیری کودک بسیار مهم است. زیرا بطور مستقیم و غیرمستقیم در رشد عقلانی و عاطفی کودک مؤثر است. و از آنجا که کودک در این مرحله به آسانی تحت تاثیر هنر و ادبیات قرار می گیرد و روح او همچون صفحهای سفید ، که می توان هر نقشی را در آن ایجاد نمود ، لذا می توان خواسته های متعالی و اهداف خود را به کودک القا کنیم و البته عقل کودک در این مرحله خام بوده و می توانیم آن را به هر شکلی که بخواهیم در بیاوریم .
« از مهم ترین مواردی که ادبیات کودک را از دیگر انواع ادبیات مشخص و متمایز می- سازد این است که علوم و معارف را به شکلی ادبی عرضه می کند. و در معرفی راه ها و روش های آموزش و شناخت نمایان می گردد. و ضمن اینکه بر نحوه و کیفیت عرضه آموزش به فراگیر بسیار دقت می کند ، چگونگی پذیرش و الهام بخشی به آن را از طریق متن منظوم یا منثور با روشی آسان مورد توجه مخاطب قرار می دهد.»
همچنین احساس علاقه را در روحیهی کودک بکارد . و به پیوند مبتنی بر محبت با افراد پیرامون خود در کودک استحکام بخشد. و مهمتر از آن حس استقلال فکر و اندیشه را در کودک بنیان نهد. بطوری که این احساس استقلال کودک را در عین نگرش هدفدار ، به غلبه بر مشکلات فرا خواند. نگرشی که کودک دریابد ، که باید با دیگران همکاری و ارتباط داشته باشد. و اگر از ضرورت حس استقلال شخصیتی بگذریم به اهمیت این نکته پی می بریم که کودک باید به فعالیت هایی بپردازد. شخصیت او را که در کارهایش به او کمک کند و او را به موفقیت برساند. و آرام آرام بسازد.
هیچ کس مدعی این نیست که همه این اهداف و انتظارات در یک متن یا یک شعر و سرود برآورده شوند ، اما همین کفایت میکند که نویسنده ادبیات کودک ، موضوع و هدف خود را پیش روی خود قرار دهد و برمبنای آن اقدام به نگرش متن نماید. تا متن را به عالم و ادبیات کودک نزدیک و نزدیک تر کند. و با متن ادبی با کیفیت و زبان نوشتاری زیبا ، کودک را به احساسی قشنگ نایل گرداند. و در آن احساس زیبایی به وجود آورد. و او را سرشار از تجربه های مفید گرداند.
هیچ متنی خالی از مضمون و محتوا (پیام ) نیست. و چه بسا محتوای متن آنگونه که خوشایند برخی طرفداران نوگرایی در ادبیات کودک هست ، نباشد اما گاه ممکن است که در یک متن ادبی کودکانه ، یک یا چند شخصیت وجود داشته باشند که کودک مجذوب آنها شود و یا ممکن است یک پیام اخلاقی معینی باشد که کودک شیفتهی آن گردد و یا اینکه متن وسیله ای برای دانش افزایی کودک یا افزودن گنجینه لغوی و علمی وی باشد.»
در واقع می توان گفت که ادبیات کودک همچون انواع ادبی و هنرهای دیگر از دیر باز شکل مشخصی داشته که با ویژگی ها و فرهنگ زمانه و نیز با خصوصیات هرجامعه و آداب و رسوم و طرز فکر آن جوامع مطابقت داشته است.
1-4. دیدگاه های متفاوت درباره ادبیات کودک
واژه ادبیات هنوز نتوانسته است تعریفی را بیابد که مورد اتفاق همه صاحب نظران باشد چرا که هر یک از پژوهشگران از زاویه دید خود بدان نگریسته اند . « عده ای آن را پدیده اجتماعی برشمرده و معتقدند که از پدیده های اجتماعی نمی شود تعریف درستی به دست داد شاید یکی از جامع ترین تعاریف از ادبیات این باشد که بگوییم مجموعه نمادهای هنری هر قوم که در قالب کلام درآمده است ، ادبیات آن قوم یا ملت به شمار می رود و به همین سبب تا حد زیادی به فرهنگ سازنده آن تعلق دارد ، یعنی منعکس کننده افکار و عقاید ومسائل قومی است که پدید آورنده ی آن باشد .
« یا به تعریف دیگر ادبیات مجموعه ی عکس العمل های آدمیان در برابر عوامل درونی و بیرونی که به صورت کلام همراه با تخیل و عاطفه درآمده و هدفش سعادت آدمی است .»
« در فرهنگ بزرگ سخن درباره تعریف ادبیات می خوانیم : 1- مجموعه آثار مکتوب که نمایانگر بازتاب های عاطفی همچون غم وشادی و مانند آنها بوده و به شیوه هنری در قالب شعر ، داستان ، نمایشنامه ، شرح حال ، مقاله و . . . درآمده باشد . 2- بخشی از علوم انسانی شامل دانش هایی چون لغت ، صرف و نحو ، معانی و بیان ، عروض و قافیه ، شعر شناسی و مانند آنها . 3- مجموعه نوشته هایی درباره موضوعی مشخص مانند ادبیات جنگ .»
« علی اکبر شعاری نژاد » مؤلف کتاب « ادبیات کودک و نوجوانان » ادبیات را چنین تعریف می کند : « ادبیات یا ادب به طور کلی عبارت از چگونگی تعبیر و بیان احساسات و عواطف و افکار به وسیله کلمات در اشکال و صورت های مختلف از قبیل انشاء و خطابه . گاهی نیز ادبیات را وسیله جلوگیری از خطا در خواندن و نوشتن تعریف می کنند . هدف از ادبیات این است که شخص را در اندیشیدن ، درست گفتن ، درست خواندن و درست نوشتن یاری کند و به وی مهارت بخشد ؛ به عبارت دیگر به انسان این توانایی را ببخشد که بتواند به سهولت و سرعت با دیگران روابط کلامی برقرار کند و از تفاهم مطلوبی برخوردار شود همچنین بتواند با بیان آسان احساسات خویش و برقراری تعامل عاطفی سالم با مردم ، از سلامت روانی بهره مند شود .»
با توجه به تعاریف گوناگونی که درباره مفهوم ادبیات ارائه می شود ، قطعا در مورد ادبیات کودک نیز در ارائه تعاریف توسط صاحب نظران و پژوهشگران تفاوت هایی به چشم می خورد .
« در تعریفی دیگر از ادبیات کودک آمده است . « آثار فکری که مخاطب آن ها کودکان هستند در همه حوزه های دانش مانند تاریخ ، جغرافی ، علوم و تربیت و دانستنی های عمومی. همه ی این آثار به دنبال پرورش عقل کودک و برطرف کردن نیاز مبرم وی به شناخت و دانش می باشند و دائره المعارف ها و کتاب هایی با موضوعات سرگرمی و تفریح و فعالیت های علمی و تربیتی و ادبی که شامل قصه ها و نمایش نامه ها و ترانه ها و سرود ها و اشعار می باشند ، و پرورش ذهن کودک را مطمح نظر خود قرار داده اند ، نیز در حوزه ادبیات کودک قرار می گیرند . »
« بنفشه حجازی » از محققان حوزه ادبیات کودک در کتابی به عنوان « ادبیات کودک و نوجوانان » معتقد است که « تعریف ادبیات کودک با تعریف ادبیات به مفهوم اعم تفات ندارد ؛ اما تفاوت بین نیازها و امکانات کودکان با بزرگسالان موجب می شود که از ادبیات کودک انتظار بیشتری وجود باشد ، چرا که برای انسانی کم تجربه بوجود می آید لذا باید عالی تر و سازنده تر باشد . وی این تفاوت ها و محدودیت را عبارت دانسته از :
- محدود بودن تجربه کودکان از لحاظ نوع و وسعت و میزان تجربه
- محدودیت زبان ( محدود بودن گنجینه لغات و محدود بودن زمان دقت )
- ناتوان بودن در دریافت رویدادهای مختلف در یک زمان
با توجه به این محدودیت ها و نیازهایی که کودکان در سنین مختلف دارند ، شاید بتوان این تعریف را پذیرفت که هرآنچه از قبیل افسانه ، شرح حال ، مطالب علمی و ... خارج از برنامه ی درسی و آموزش مستقیم ، هنرمندانه نوشته و تنظیم شود ادبیات کودک خوانده می- شود.» بنابر این تعریف ، قطعا کتاب های آموزشی و مطالبی که جنبه ی آموزش مستقیم دارند در این گروه به شمار نخواهند آمد .
«صدیقه هاشمی نسب » مؤلف کتاب « کودکان و ادبیات رسمی ایران » نیز تعریفی مشابه تعریف مذکور از ادبیات کودک ارائه کرده است . وی نیز معتقد است ادبیات کودک از لحاظ موضوع با ادبیات بزرگسالان تفاوتی ندارد و تنها وجه تمایز آن با ادبیات بزرگسالان را در تفاوت بین نیازها و امکانات کودکان با بزرگسالان برشمرده است . وی ادبیات کودک را چنین تعریف کرده است : « ادبیات کودک مجموعه نوشته ها و سرودها و گفتارهایی است که از طرف بزرگسالان جامعه برای استفاده خردسالان فراهم آمده است . از لحاظ موضوع فرقی بین ادبیات کودک و ادبیات بزرگسالان نیست و هر چه خارج از برنامه درسی و آموزشی مستقیم ، هنرمندانه نوشته و تنظیم شود ، ادبیات کودک خوانده می شود . تفاوت ادبیات کودک و بزرگسالان در تفاوت نیازها و امکانات کودکان و بزرگسالان است . تمامی آثاری که در حوزه های دانش بشری برای کودکان نوشته می شود و در آن خلّاقیّت هست ادبیات کودک می باشد . وی در این تعریف بر خلاقیت ادبیات کودک تاکید کرده است . »
« علی حدیدی » از نخستین پژوهشگران حوزه ادبیات کودک در جهان عرب تنها وجه اختلاف ادبیات کودک با بزرگسالان را در گروهی برشمرده است که ادیب آنها را مخاطب قرار می دهد . « وی در تعریفی که از ادبیات کودک ارائه داده است مواد و خواستگاه آن را درست مشابه ادبیات بزرگسالان برشمرده و معتقد است که ادبیات کودک به دور از جریان کلی ادبیات به مفهوم عام شکل نگرفته ، ا و تفکیک آن از ادبیات بزرگسالان در خواستگاه و مواد و ابزار از ادبیات بزرگسالان امری نادرست می باشد .»
« عبدالفتاح ابو معال » از پژوهشگران ادبیات کودک عرب نیز ادبیات کودک را بخشی از ادبیات به مفهوم اعم برشمرده است . وی نیز همانند علی حدیدی معتقد است که « ادبیات کودک و نوجوان با ادبیات بزرگسال در مواد ، ابزار و خواستگاه اشتراک دارد . وی علی رغم اذعان به این وجه تشابه معتقد است که ادبیات کودک به قشر معینی از افراد جامعه یعنی خردسالان تعلق دارد . به نظر وی آنچه در آن اختلاف نظری وجود ندارد آن است که ماده ادبی داستان های عامیانه و « فولکوریک» ادبی کودکان ، که علی رغم گذشت هزاران سال برخی از ملت ها هنوز آن را برای کودکانشان بازگو می کند ، نه تنها از علاقه به تخیل و تصویر سازی و عاطفه و اندیشه آنها جدا نبوده ، بلکه قصه های کودکان محصول تعابیر ادبی خالصی است که بزرگسالان با تکیه بر ذوق و قریحه ، آنها را ابداع کرده اند .»
« هیفاء شرایحه » در کتاب « ادب الأطفال و مکاتبهم » تعریفی از ادبیات کودک ارائه داده است که مبتنی بر فرهنگ کودک می باشد و در آن رنگ و بوی کلی گرایی و شمول به چشم می خورد وی در این تعریف اذعان نموده است « ادبیات کودک شکل های متعددی به خود می گیرد و در حوزه های وسیع و گوناگونی نوشته می شود و اگر فرهنگ کودک به معنای کتاب ها و مجله هایی باشد که کودکان آنها را می خوانند و یا فیلم هایی که به تماشای آن می نشینند و یا سرودها و ترانه های تصنیف شده برای آنها باشد ، در این صورت ادبیات کودک نیز به همین مفهوم دلالت می کند . »
« عبدالله ابوهیف » تعریفی متفاوت تر از سایرین از ادبیات کودک ارائه داده و در آن « بین دو مقوله بسیار مهم تمییز قائل شده است که عبارتند از : سیاق ( اسلوب) متن و سیاق تربیتی . وی مجموعه کلمات را از طبیعت ادبیات و مجموعه ارزش ها را از طبیعت تربیت و اهداف آن برشمرده است و برای بیان ویژگی های ادبیات کودک این دو مجموعه را درون زبانی درهم آمیخته تا بین ادبیات از لحاظ ادب بودن و اهداف تربیتی آن پیوند برقرار کند و بدین ترتیب بین عناصر نظری ادبیات که در موسیقی ، خیال و زبان تجلی می یابد و بین جامعه ، واقعیت و تعلیم و تربیت ارتباط برقرار کرده باشد ؛ زیرا بین این عناصر رابطه ای از نوع انسان با شرایط تاریخی حاکم بر عصرش وجود دارد و بدین صورت این فرصت را برای کودک فراهم می کند تا با آداب و رسوم و سنت های جامعه اش درآمیزد و آداب و رسوم مخصوص خود را خلق کند . »
با توجه به تعاریف ارائه شده از ادبیات کودک می توان گفت محققان و دانش پژوهان هنوز به دیدگاه مشترکی درباره ماهیت ادبیات کودک دست نیافته و تعریفی مانع و جامع از آن ارائه نکرده اند و هریک از روزنه دید خود به طبیعت ادبیات به تعریف آن پرداخته اند .
1-5 . اهمیت و اهداف ادبیات کودک
« ادبیات کودک در خلال بسیاری از تأثیرات مختلف که در شخصیت کودک ایجاد می- کند و یا در محیطی که کودک در آن زندگی می کند ، در رشد شخصیت کودکان تأثیر می- گذارد. پس ادبیات کودک ، ازعناصر اساسی است که علتهای سازگاری انسانی را در فهم گروهی که مورد خطاب این نوع ادبیات (کودک) هستند، افزایش می دهد. و کودک را با علت هایی که ورای انواع سازگاری می باشند و نیز آنچه محرک انگیزه ها است ، آشنا می گرداند. پس کودکان همواره ادبیات خاص خویش را دارند، ادبیاتی که خیالِ آنها را حرکت و رشد می دهد. کودکان کتابهایی را که باعث شادمانی و بهره مندی و نشاط آنها می گردد، و نیز کتاب هایی که آنها را به دنیای کودکیشان می برد دوست دارند. و باعث می شوند تجربه های انسانی مختلف را که نیاز مبرم به یادگیری آنها دارند در وجودشان افزایش یابد. ادبیات کودک قصه های پهلوانی و شجاعت و بی باکی، قصه های انسانی که ارزش های اصیل را رشد می- دهد و به خوبی تشویق می نماید و شر(بدی) را دور می سازد. را شامل می شود.»
1-5-1 . اهداف ادبیات کودک
اهمیت ادبیات کودک در تلاش این نوع ادبی برای تحقق بخشیدن به اهدافی متعالی روشن ترمی شود که پرورش شخصیت کودک را مطمح نظر قرار می دهد تا در آینده بتواند مسولیت پذیر باشد این اهداف را می توان در موارد زیر دسته بندی کرد :
1-5-1-1 . اهداف تربیتی
« تربیتی که کودک از طریق ادبیات دریافت می کند کم اهمیت تر از تربیت او در مدارس به وسیله مربیان و معلمان یا یا تربیت پذیری از طریقه جامعه نیست ؛ زیرا معلومات و اطلاعاتی که در بستر ادبیات ارائه می شود در ذهن کودک نفوذ می کند و از سوی دیگر کودکان به طور طبیعی به تقلید از دیگران تمایل دارند و به هنگام مشاهده فیلم یا شنیدن یا خواندن قصه ای از شخصیت های آنها یا قهرمانانی که جذب آنها شده است ، تقلید می کند و در امر تربیت می بایست به این جنبه توجه داشته باشند . لازم است ادبیات کودک اخلاق نیکو را به کودکان بیاموزد . و اهداف تربیتی در این نوع ادب اهدافی متعالی است که عبارتند از ارزش ها و فضایل و اخلاق پسندیده می باشند.»
1-5-1-2. اهداف زبانی
« ادبیات کودک اهداف پرورشی مهمی را دنبال می کند که در یاری کردن کودک در رشد زبانی به ویژه غنی سازی گنجینه ی زبانی و بالا بردن سطح برداشت وی از مفاهیم نمایان می گردد . این امر کودک را در فهم سبک های زبانی متنوع توانمند می سازد ، و توانایی او را در درک و فهم اسلوب های مجازی گوناگون و جنبه های زیبای زبانی پرورش می دهد. کودکان به ادبیاتی نیاز دارد که مختص آن ها باشد ؛ زیرا این قشر به تثبیت سنت های صحیح زبان و کاربرد آنها نیازمند تر می باشند . کودک از طریق روی آوردن به تصاویر ادبی و نمونه هایی از شاهکارهای ادبی و نیز انواع قالب های شعری ( قصیده و ترانه و قطعه هایی غنایی ) ، قصه ، رمان ، نمایش نامه و خواندن یا شنیدن حکایت های عامیانه دارای اسلوب الهام بخش و سمبلیک و حفظ آنها و یا مشارکت در اجرای نمایش زمینه بیان و بازگویی خود را تقویت نموده و گنجینه ی زبانی اش را توسعه می دهد و زبان را در اسلوب های گوناگون به کاربرده و توانایی فهم دیدگاه ها و حل مشکلات و مسائل اجتماعی که با آنها روبرو می شود ، را به دست می آورد . بدین طریق کودک اصالت زبانی و سبک ویژه خود را در کلام به دست می- آورد . سبکی که در آینده به او کمک می کند ادیبی نثر نویس یا شاعری با ذوق و هنرمندی مبدع و خلاق شود . از این رو بر ما واجب است ، آثار ادبی را به کودک ارائه دهیم که با الفاظی دارای معنای واضح و قالبی صحیح و سبکی زیبا متمایز شده باشد . »
اکثر قریب به اتفاق ادباء و پژوهشگرانی که به قضیه زبان و اسلوب در ادبیات کودک پرداخته اند بر ضرورت توجه به زبان کودک و گنجینه زبانی او بر حسب مراحل مختلف رشد و تلاش برای ارتقای تدریجی این زبان اتفاق نظر دارند .
بسیاری از پژوهشگران در زمینه الفاظ و ساختارهای زبانی به استفاده از الفاظ و ترکیب ها و عبارت های ساده و آسان و تکرار آنها و نیز پرهیز از به کار بردن واژگان و ترکیب های متروک و نامتداول و کاستن از واژه ها و عبارت های مجازی دعوت نموده اند .
در زمینه جمله و ترکیب های آن و نیز دستور زبان مرتبط بدان نیز ضروری است جمله ها کوتاه و دالّ بر مفاهیم حسی باشند و می بایست از به کار بردن جمله های پیچیده و جمله هایی که بر مفاهیم انتزاعی و معنوی دلالت می کنند ، پرهیز کرد .
لازم است اسلوب زبان آثار ادبی ویژه کودک آراسته به وضوح و دقت و زیبایی باشد ، و از به کار بردن اسلوب زبانی متکلف و متصنع و مالامال از آرایه ادبی مانند تلویح و مجازهای مبهم و پیچیده و دشوار ، اجتناب گردد.
1-5-1-3 . اهداف تعلیمی ، آموزشی و شناختی
در واقع کودک امروز کودک خردسالی نیست که از جامعه و علم و دانش به دور باشد ، بلکه او توانایی ها واطلاعاتی دارد که احیانا در این زمینه با والدینش برابری می کند ، کودک می تواند سریع تر و دقیق تر از آنچه تصور می شود ، مسائل را بفهمد .
« خیال کودک دنیای وسیع و بدون مرزی است که در آن تصاویر ، شخصیت ها و حوادث فراوانی وجود دارد ، هر چند که ما نتوانیم این دنیای خیالی را برای آنها تصور کنیم ؛ ولی با این وجود آنها دنیای خیالی را ابداع می کنند ، زیرا آن دنیایی است که کودک با شنیدن یا خواندن قصه ها و حکایت ها آن را می سازد و مطابق میل خود و آنگونه که دوست دارد ، به آن نظم می بخشد .»
بر این اساس شاعران می توانند در اشعارشان مهارت ها و تجربه های فکری ، عاطفی و اجتماعی خود را در قالب سبک های زیبا و بدیع و موزون به کودکان ارائه کنند و نیز نویسندگان قصه ها ، حکایت های عامیانه و نمایشنامه ها می توانند جزئیات حقایق علوم و معارف و مراحل تکامل و تغییرات مرتبط به جامعه را ذکر کنند و نهفته ترین احساسات و ظریف ترین عواطف و گرایش ها و انگیزه ها را علی رغم پیچیدگی و ابهام ، در آنها برانگیزد تا کودکان از آن دانش و معرفت و تجربه به دست آورند و به وسیله آن از مسائل آگاهی پیدا کند که در گذشته اطلاعی نداشته اند و بدین طریق شناخت خود را از جامعه و زندگی گسترش دهند .
بدین ترتیب این نوع ادبی کودک را به کشف هر چیز جدید و شناختن علم و دانش در حال رشد پیرامونش تشویق می کند و علوم انسانی مانند تاریخ و جغرافیا و نیز علوم تجربی از قبیل فیزیک ، رایانه و ماهواره را به او می آموزد تا علاقه به علم و دانش را در روح او بپروراند و حس کنجکاوی او را ارضا کند .
1-5-1-4. اهداف تفریحی
کودک تفریح و سرگرمی را بیش از جدیت دوست دارد ؛ چرا که جدیت او را خسته و ملول می کند. وقتی فرهنگ و تعلیم و تربیت را از طریق تفریح و سرگرمی به کودک ارائه می کنیم ، کودک با اشتیاق و علاقه فراوانی بدان روی می آورد و مطالب مورد نظر بهتر به ذهنش نفوذ می کند .
« وظیفه تفریحی و سرگرمی ادبیات کودک نباید فقط هدفی فی ذاته باشد ، بلکه لازم است وسیله ای باشد که با دیگر وظایف ارتباط پیدا می کند ؛ بسیاری از آثار ادبی که هدف آن فقط فراهم کردن تفریح و سرگرمی برای کودکان بوده ، ناخودآگاه در روح کودکان خلق و خصلت هایی را بر جای گذاشته است که با ارزش های اخلاقی انسانی در تعارض قرار می- گیرد .»
1-5-1-5. اهداف زیبایی شناختی و ذوقی
« ادبیات کودک پنجره دنیای کودک را به سوی زیبایی می گشاید و توانایی ابداع وخلاقیت ناب را می پروراند . کودک از طریق حس زیبا شناختی می تواند در تمام مراحل رشد ، توانایی لذت بردن و بهره مندی و حس زیبایی را مطابق هر مرحله و ویژگی ها و اثر ادبی مناسب آن مرحله را کسب کند . به همین سبب می توانیم ذوق کودک را بر حسب استعداد و توانایی او و طبیعت و مرحله رشد پرورش دهیم . پرورش ذوقی کودک او را در بهترین حالت های احساسی و عاطفی و ذهنی قرار می دهد که همه این ها پژواک حس ذوقی است که در اثر ارتباط دائم با لذت و ذوق ادبی رشد کرده است ، از این رو عجیب نیست که یکی از متفکران با توجه به عوامل متعددی بگوید : «کتاب کودک نه تنها می تواند ذوق جهان را تغییر دهد بلکه قادر است تمام دنیا را متحول سازد.» و به نظر او این عوامل متعدد عبارتند از :
- ادبیات کودک برای رشد و تکامل شخصیت و حمایت از ارزش های اجتماعی ، دینی و فرهنگی تلاش می کند .
- به کمک این ادبیات ، کودک علاوه بر پشتیبانی از ارزش های معنوی ، روحی ، ملی و میهنی توانایی هایی را برای صدور حکم های مثبت در تأیید نظم و بهداشت در چارچوب زیبایی کل به دست می آورد. کودکی که با ذوق و قریحه ادبی رشد می کند و مهارت هایی را به دست می آورد که عبارتند از :
- بیان افکار و احساسات با زبان و تصویر
- ذوق و قریحه زبانی و ادبی افق های وسیعی را در تعامل و ارتباط با جامعه انسانی برای او باز می کند و کودک درون گرا و گوشه گیر را درمان می کند . همین توانایی زبانی و ذوق ادبی ، کودک را از قالب عیوب شخصی و اجتماعی خارج کرده و به چارچوب وسیع تری از نشاط ، پویایی ، سرزندگی و تعامل اجتماعی سازنده رهنمود می شود .
ادبیات هنر است و هنر زادگاه و موطن زیبایی است ، و رابطه ذوق با هنر بر پرورش حسن و زیبا شناختی کودک مبتنی می باشد . بنابراین ادبیات کودک نمایشگاه هنری و موطن زیبایی جهان و تصویر زندگی و جولانگاهی برای پرورش ذوق و قریحه است . همچنین ادبیات کودک عنصری فعال در ساختن شخصیت کودک و پرورش استعدادها و توانایی های کودک می باشد ، از این رو ادبیات یکی از حوزه هایی می باشد که برای شکوفا ساختن مرحله کودکی و تربیت کودک تلاش می کند .
1- 6 . تأثیرادبیات کودک در رشد شخصیت کودک
« تأثیرگذاری ادبیات کودک در رشد شخصیت کودک از خلال موارد زیر امکان پذیر است :
الف) یاری رساندن به کودکان در لمس کردن تجربه های دیگران
ب) فرصت دادن به کودکان برای بیان دیدگاه خود به دیگران ، و نیز یاد گرفتن مشارکت در حل مشکلات و سختی های زندگی.
ج) درک و فهم سبک فرهنگ های دیگر، و روش های زندگی در آن از طریق میراث این فرهنگ ها یا فرهنگ معاصر آنها.
د)گسترش افق دید کودکان، وآشنا کردن آنان با شخصیت های بزرگوار ، که دیگران را قبول کنند و فرهنگ آنها را بفهمند.
هـ )گرایش های خوب در نزد کودکان، آنها را به سوی افراد دیگر و عقاید مختلف و حرفه های فراوان رشد می دهد، و هیچ کسی شخصی را به سبب رنگ یا عقیده یا حرفه ویا کار از خود دور نمی سازد.
و) ادبیات کودک ، آنها را به سمت و سویی می کشاند که برخوردار از چیزهای است که حاصل خواندن است و آنها را از طریق هنر به حرکت وا می دارد و ملاحظه میکنیم که تداخل بزرگی بین اهداف ادبیات کودک و تأثیر آنها بر کودکان وجود دارد ، زیرا هدف تأثیر گذاری است . »
ادبیات کودک در نتیجه آگاهی کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه از نقش و کارکرد آن در تربیت فکری ، اجتماعی ، روانی و رفتاری و نیز هماهنگی آن با مفهوم تربیتی جدید در ارائه معلومات علمی و هنری مسئله ای حساس و محوری شده است .
« کودکی بهترین مرحله زندگی انسان را شکل می دهد . آغاز صحیح زندگی نصف زندگی را سامان می بخشد و این بدان معنی است که آغاز صحیح و علمی با انتقال تجربه های پیشینیان و استفاده از رهنمودها ی آنها نصف عمر کودک را می سازد ؛ به همین علت « ژان ژاک روسو» در انتقال تجربه های خود به فرزندش امیل هدف از این کار را بیان می کند ، وی می خواهد به او بیاموزد چگونه احساس کند و زیبایی را در اشکال مختلف آن دوست داشته باشد و ذوق و عاطفه اش را را پرورش دهد و شهوت ها و خواسته هایش را از آلوده شدن به پلیدی و خیانت حفظ کند و اگر او همه این توانایی ها را به دست آورد در ابتدای زندگی راه سعادت و خوشبختی را در پیش می گیرد . این امر ما را به ضرورت طراحی فلسفه ادبیات کودک بر پایه اهداف و مقاصد منسجم و متحد سوق می دهد که همه وسایل و اهدافش را از مضامین اجتماعی و ارزش های اخلاقی و هر آنچه بشر بدان دست یافته است به عاریت می گیرد . بخشی از این راهنمایی ها تأثیر به سزایی در تربیت کودکو ساختن شخصیت او دارد ، به طوریکه ادبیات موجب می شود کودک از طریق خواندن قصه و آشنایی با سرگذشت قهرمانان بزرگ و نیز از طریق پرورش خیال علمی او به اخلاق پسندیده آراسته گردد و بذرهای عشق به وطن در روح آنها افشانده شود .»
اهمیت ادبیات کودک زمانی برای ما روشن تر خواهد شد که بدانیم این نوع ادبی در ساختن شخصیت کودک و نیز تکامل رشد او طبق مراحل مختلف رشد نقش مهمی ایفا می- کند ، بدین معنی که ذوق هنری و زیبا شناختی کودک را از طریق گوش دادن به سرودها و ترانه ها با تماشای هنرهای زیبا پرورش می دهد و خیال علمی کودکان را نیز به وسیله گوش دادن و خواندن قصه ها و حکایت ها شکوفا می سازد ، به این ترتیب که جنبه های عاطفی و اجتماعی و عقلی آنها آشکار می شود و نظر به اینکه ادبیات کودک در بالا بردن توانایی های زبانی کودکان از طریق غنی سازی گنجینه ی زبانی نقش دارد ، در پرورش جنبه های دیگر از شخصیت آنها سهیم می باشد .
همچنین ادبیات کودک تفریح و شادی را برای کودکان به ارمغان می اورد و کودک احساس لذت می کند و این امر باعث ارضای نیازهای روانی و درونی در رهایی یافتن کودک از مشغولیت ها ی ذهنی سهیم می باشد و او را در گزینش خواسته ها و سرگرمی هایش توانمند ساخته و اوقات فراقتش را به بهترین وجه پر می کند .
1-7 . وظایف ادبیات کودک
1-7-1. وظیفه اجتماعی
« با توجه با اینکه ادبیات کودک تصویری از محیط یا محیط هایی که با واقعیت در ارتباط هستند را به کودک انتقال می دهد و بدین سان شکلی از اشکال تعامل اجتماعی را محقق می سازد و وظیفه اجتماعی مهمی را انجام می دهد که از طریق پرورش حس اجتماعی کودک تجسم می یابد ، بنابراین کودک را از فرد گرایی و خود محوری و گوشه گیری و انزوازطلبی خارج می کند و ارتباط صحیح با خانواده ، مدرسه و جامعه را به او می آموزد و او را به نظم و انضباط و صبر و عقل گرایی عادت می دهد و آزادی شخصی را می پروراند .» ادبیات کودک همچنین کودک را با محیطی که در آن زندگی می کند و محیط های دیگر به ویژه آنچه مرتبط با امور خانواده و روابط اجتماعی می باشد و آنچه را برای سازگاری مثبت با جامعه و تعامل با آن در آینده آماده می کند ، آشنا می سازد .
1-7-2. وظیفه تاریخی و فرهنگی
« از وظایف ادبیات کودک ، عمق بخشیدن به ریشه های تاریخی کودک و پیوند دادن گذشته و آینده او می باشد به نحوی عشق به وطن از طریق ترسیم تصویری درخشان از میراث اصیل و شخصیت های علمی ، سیاسی و فرهنگی منحصر به فرد و قهرمانان در روح کودک ریشه بدواند از سوی دیگر ادبیات کودک می تواند وسیله مهمی برای آموختن اصول و مبادی حقوق انسان مانند : آزادی ، عدالت ، مساوات و کرامت ، همبستگی و تعاون به کودک باشد . روش های آموزشی حقوق انسان در ادبیات کودک متنوع می باشد که در رأس آنها سرودها ، ترانه ها ، اشعار ، قصائد و ضرب المثل ها قرار دارد . کودک انواع ادبی مذکور را دوست دارد و به حفظ کردن و ترنم آن ها به صورت فردی و گروهی علاقمند می گردد . اهمیت این امر در آن است که بسیاری از اهداف زبانی و تربیتی را محقق می سازد و به درمان حالت های خجالت و کمرویی و لغزش های زبانی کمک می کند .
چه بسا بهترین نوع ادبیات که کودک به آن تمایل پیدا می کند ، شعر غنایی باشد که درباره ی نگرانی های او سخن می گوید و به روشی که مورد پسند و مطلوبش باشد ، این مشکل را حل می کند ؛ لذا از این نوع ادبی جهت آموختن حقوق انسان به کودک بهره برده می شود .»
1-8 . انواع ادبیات کودک
« نوع ادبی اصطلاحی است برای دسته بندی آثار ادبی بر حسب قالب ، تکنیک و موضوع و معادل کلمه لاتین « ژانر » می باشد ، دسته بندی آثار ادبی حاکی از این معنی است که در میان حوزه های نوشته ادبیات ، صرف نظر از نویسنده ، مضامین و زمان و مکان نوشته ، از لحاظ قالب و تکنیک و تا حدودی موضوع ، مشخصات مشترکی دارند ؛ مثلا در ادبیات می توان به سادگی بین یک تراژدی ، یک کمدی و یک داستان رئالیستی تمییز قائل شد یا به همین صورت می توان قصه پریان را از اسطوره جدا کرد .
البته با گسترش دامنه ادبیات کودک ، گاهی این قالب ها و تکنیک ها با یکدیگر آمیزش پیدا کرده و موجب ابهاماتی شده اند . امروز اصطلاح « نوع ادبی » را تنها با تسامح می توان به کار برد . اما علی رغم این آمیزش و اختلاط هنوز می توان تا حدود زیادی به نوعی دسته- بندی از نظر قالب و تکنیک ، بین آثار ادبی سخن گفت و انواع ادبی را از هم جدا کرد . در ادبیات کودک نیز مثل ادبیات بزرگسال انواع ادبی کم و بیش قابل تشخیص هستند .»
ما در این بحث تلاش می کنیم بی آنکه وارد پاره ای از ریزه کاری های تکنیکی شویم برخی از مهم ترین انواع ادبی را معرفی نماییم .
1-8-1 . قصه
« قصه در اصطلاح هنر ادبی است که کشف مجموعه ای از ارزش ها و اصول و رویکردها یا نهادینه کردن آن ها را هدف قرار می دهد و آن را از طریق نثری محقق می سازد که به حادثه یا مجموعه ای از حوادث تنظیم شده در چارچوب هنری متکامل می پردازد و شخصیت های بشری یا غیر بشری آن ها را به وجود می آورند . این حوادث در مکان و زمان معینی اتفاق می افتند و با اسلوب ادبی والا نوشته می شوند . »
« قصه از میان انواع ادبی شایع ترین و متداول ترین نوع ادبی بین کودکان است و تنها به مفاهیم و افکار نمی پردازد ؛ بلکه علاوه بر برانگیختن فعالیت های عقلی و شناختی ، عواطف و احساسات سازنده ای را در کودکان بر می انگیزد.»
قصه به اختصار نوع ادبی است که در آن حادثه یا حوادثی روایت می شود که از واقعیت یا خیال و یا از هر دو برگرفته می شود و مبتنی بر قواعد معینی می باشد و نیز عناصر اساسی و قواعد منظمی دارد که در حوادث ، شخصیت ها ، زمان ، مکان ، ساختار هنری و اسلوب نمایان می گردد .
« قصه کودکان نوع ادبی منثوری است که برای کودکان نوشته می شود و با دنیای آن ها متناسب می باشد و حکایت های جذابی را در بر می گیرد که موضوع معین و طول مشخص دارد و از شخصیت های آن ها اعمال واضحی سر میزند و زبان آن ها برگرفته از فرهنگ زبانی کودک می باشد و ارزش ضمنی را مطرح می کند و محتوایی را بیان می کند که اساس تربیتی دارد که از علم روان شناسی برگرفته می شود . خاستگاه قصه باید تربیتی باشد . اعمال قهرمان در آن ، به علت اینکه کودکان اعمالی را از آن یاد می گیرند ، باید مثبت باشد ؛ زیرا اگر کودکان از قهرمان منفی تقلید کنند ، نتیجه معکوسی حاصل می شود و قهرمان چه انسان باشد و یا حیوان ، گیاه و اشیاء باشد ، کودک آن را به عنوان نماینده مثال برتر و الگو برمی گزیند . قهرمان قصه گاهی یک فرد و گاهی یک گروه است و گاهی ضعیف و یا قوی . تا زمانیکه که کودک ضعیف و قوی وجود دارد ، حضور هر دو شخصیت قهرمان ضعیف و قهرمان قوی در قصه ضرورت دارد .»
قصه غذایی برای تغذیه عقل ، خیال و ذوق کودکان می باشد و به آن ها فرصت می- دهد بر بال های تخیل به پرواز درآیند و با اشخاصی روبرو شوند که به آن ها شباهت دارند و یا به آن ها کمک می کنند مشابه آن ها شوند . کودکان در قصه ، زمان و مکان را در می نوردند و خودشان را در زمان حال و یا عصرهای بسیار دور گذشته و یا آینده می یابند و گاهی اوقات قصه ، بدون زمان ، روایت می شود و تنها در آن با ارزش ها ، افکار و حقایق جدید آشنا می شوند . کودکان علاقه شدیدی به قصه دارند و گوش دادن به آن را دوست دارند و با شوق و شغف فراوانی آن را می خوانند و از آنجا که بر فضای قصه عنصر خیال حاکم است ، در فضایش پرواز می کنند ، و از خلال آن فضاهای عادی را در می نوردند و با حوادث آن در می آمیزند و با افکارش زندگی می کنند ، بالاخص آنکه آن ها را به نرمی و لطافت و سحر به سوی جمال و زیبایی می برد که خود حامل آن است و علاوه بر آن کودکان فرصتی برای تفریح و استفاده از صحنه زندگی افکار و ارزش ها ، احساسات ، عواطف ، تمایلات ، تخیلات و قوه فهم و درک کودکان را راضی می کند .
1-8-1-1. قصه های خیالی
« این نوع قصه ها ، قوه تخیل کودک را بر می انگیزد و آن را در فضاهای تخیل به پرواز در می آورد که از مرزهای واقعیت و منطق عبور می کند . شخصیت های آن اعمال خارق العاده ای انجام می دهند که با عقل و منطق باور شدنی نیستند و به اشیاء ، حیوانات و موجودات دیگر شخصیت انسانی داده می شود و زمان و مکان به صورت منطقی با حوادث تعامل ندارند . این نوع قصه از دنیای سحر و خرافه کمک می گیرند و با تأکید بر ارتباط محکم بین خیال و ابداع برای پرورش خلاقیت کودکان و توانایی های ابتکاری آن ها تلاش می کند . »
« قصه های تخیلی انواع مختلفی دارد که عبارتند از : قصه تخیلی جدید ، قصه خرافی ( حکایت های عامیانه و اسطوره ها ) ، قصه های کهن در میراث . » منظور از قصه تخیلی جدید ، قصه ای است که بسیاری اوقات شخصیت های وهمی را به عاریت می گیرند و یا به اشیاء و جامدات جان می بخشند ، مانند اینکه درخت سخن بگوید ؛ اما از نظر غرض تعلیمی یا ارشادی با حکایت های عامیانه تفاوت دارد و عموما موضوع آن درباره ازدواج نمی باشد .
« قصه ی عامیانه قصه ای است که مردم نسل به نسل و سینه به سینه آن را برای یکدیگر نقل می کنند و مؤلف مشخصی ندارند . قصه های عامیانه ملّیت های مختلف ، تا حدود زیادی شباهت هایی با یکدیگر دارند ، چرا که همه آن ها ریشه های مشترکی در تاریخ بشری دارند ، درست است که همه آن ها ریشه های مشترکی در تاریخ بشری دارند و همه انواع ادبی آموزش ذهنی و تعلیم غیر مستقیم را دارند ، ولی با این وجود قصه های تخیلی اسالیب فراوانی را به کار می برند که باعث می شوند خوانندگان کودک احساس لذت کنند . بیشتر کودکان سحر و جادوی اشیاء عجیب و غریب و غیر مألوف را درک می کنند . وقتی کودک پنج ساله قصه هایی را می نویسد بسیاری از اوقات ترجیح می دهد حوادث قصه هایش در مکان های مهیّج و سرزمین های عجیب و غریب و ناشناخته اتفاق بیافتد .»
کودکان دوست دارند بارها و بارها به قصه های تخیلی گوش کنند به این دلیل که این قصه ها توانایی کودکان را در رابطه با درک کمیات و مقادیر پرورش می دهند .
« قصه های عامیانه مشهور فراوانی وجود دارد که بمنظور تناسب یافتن با ذوق و توانایی های عقلی و عاطفی ، زبانی طبق اصول و نظریه های تربیتی و روانشناسی و ... در آن ها دخل و تصرف شده است و معارف ، افکار و معلومات جدیدی بر آن ها افزوده شده و بخش های زیادی از آن ها حذف شده است تا در پرورش قوه عقل و تخیل کودک نقش بهتری داشته باشند .»
1-8-1-2. قصه های جن و پری و جادوگران
« قصه های پریان به دسته ای از قصه های غالبا کوتاه اطلاق می شود که در فضای پر رمز و راز و سرشار از ماجراهای شگفت انگیز و مرتبط با دخالت چهره های ماوراء طبیعی و نامتعارف مثل غول و جن و پری جریان می یابند. »
در زیر مجموعه قصه های جن و پری ، قصه هایی قرار می گیرد که اوصاف عجیب و خارق العاده یا غیر طبیعی مانند حماقت و خنگی شخصیت ها را شامل می شود .
با توجه به اینکه قصه های جن و پری و حکایت های خرافی نیازهای کودکان را پاسخ می دهند و با ویژگی های ذهنی و روانی آنها متناسب می باشند ؛ هیچکس نمی تواند در مورد کودک و حکایت تأمل کند ، بی آنکه درباره این نوع قصه ها اندیشیده باشد . پیرزن قصه های خرافی که با دستانی لرزان عصایی را گرفته ، و با یکبار حرکت دادن آن می تواند شادی و لذت را در کودکان برانگیزد . اگر ما کودک را از این میراث خرافی محروم کنیم ، در واقع ملک خصوصی او را سلب کرده ایم که نسل های پیشین آن را برای او به ارث گذاشته اند .
1-8-1-3. قصه های حیوانات
« کودکان به ویژه کودکان در رده سنی سه تا شش سال علاقه شدیدی به قصه های حیوانات علاقه شدیدی دارند . کودکان رده سنی پایین بیش از هر نوع دیگری به این نوع قصه ها جذب می شوند ؛ زیرا آنها بنابر اعتقاد روانشناسان کنار حیوانات کوچک به ویژه وقتی با آن ها دوست می شوند و انس میگیرند ، احساس خوشبختی می کنند .
هدف از قصه های حیوانات ؛ انتقال مفهوم اخلاقی ، تعلیمی و یا حکمت می باشد و یا محتوایی ادبی را به خواننده منتقل می کند. حقایق اخلاقی در شکلی جالب و جذاب به کودک انتقال داده می شود و از این رو کودکان پیش دبستانی این نوع قصه ها را ترجیح می دهند .»
« شخصیت های قصه ی حیوانات باید دارای صفات حسی و جسمی قابل درک مانند « جوجه زرد» و « دختری با موهای قرمز» یا « پیرمرد ریش بلند» باشد و همچنین شایسته است شخصیت های قصه ، سخن گو و دارای صدا و حرکت باشند ؛ زیرا بخشیدن قدرت سخن گویی ، حرکت و جنبندگی و رنگ های درخشان باعث می شود که تمایل کودک به وهم و تخیل ارضا شود و از سوی دیگر کودک در این مرحله تمایل به اعتقاد وهمی دارد که در آن جامدات ، حیوانات و نباتات سخن می گویند .
کودکان در رده های سنی مختلف به سه نوع از قصه حیوانات گوش می دهند :
الف – قصه هایی که در آن پرندگان و حیوانات ، کارهای کودکان و بزرگسالان را انجام می- دهند ، کارهایی که جنبه هایی از زندگی را با هدف عادت دادن کودکان به آداب و رفتارهایی که در زندگی برای آن ها مفید است ، را تفسیر می کنند ، مانند اینکه مرغابی در قصه کارهایی را انجام دهد که دانش آموز در زندگی روزمره آن ها را انجام می دهد ، لباس مدرسه بپوشد و کیفش را بردارد و در مدرسه حاضر شود و به هنگام بازگشت به خانه تکالیفش را انجام دهد و یا خرگوش که در نقش مادر به مراقبت از فرزندانش می پردازد و آن ها را نصیحت می کند و خطرهای بازی با کبریت را به آنها توضیح می دهد . »
ب – « قصه هایی که در آن پرندگان و حیوا نات به اعمال و رفتارهای حقیقی در محیط زندگی خود می پردازند ، مانند آن که سگی از خانه صاحبش پاسداری می کند و نسبت به اهل منزلی که از او نگهداری می کنند ، وفادار است و رفتاری بی غل و غش از خود نشان می دهد و یا مانند سگی به هنگام آتش گرفتن خانه ، کودک را از خطر آتش نجات می دهد ، یا مانند الاغی که در یک مزرعه کشاورزی کار می کند و در طول روز صاحبش او را به انجام کارهای مشقت آور وا می دارد. بدین صورت کودک با بسیاری از ویژگی های حیوانات و پرندگان آشنا می شود و به فوائد حیوانات و منافع آنها در زندگی انسان اهمیت می دهد .»
ج – « در نوع سوم از این نوع قصه ها حیوانات و پرندگان نقش انسان را ایفا می کنند و با روشی غیر مستقیم راه حل هایی برای حل مشکلات به مخاطب ارائه می نمایند . به عبارتی دیگر ظاهر این قصه ها لذت و سرگرمی و باطن آنها حکمت و پند و اندرز و نقد سیاسی و اجتماعی می باشد ، به طوریکه مؤلف کلام خود را با زبان حیوانات و پرندگان می راند تا ظاهر آن برای کودکان و عوام مردم سبب سرگرمی و لذت و باطنش برای دانشمندان و اندیشمندان باعث تهذیب اخلاقی و برای افراد فریهخته مایه نقد گردد . »
« این نوع قصه را فابل ، تمثیل یا قصه های پندآموز نامیده اند و در زمره قصه های شفاهی در مجموعه هایی چون کلیله و دمنه و افسانه های ازوپ جمع آوری شده اند . برخی از نویسندگان قرن های اخیر نیز با استفاده از الگوی این قصه ها در ادبیات عامه قصه های پندآموز جدیدی را ساخته اند و از جمله آنها فابل های لافونتین شاعر فرانسوی است .»
1-8-1-4. قصه های واقع گرایانه
« قصه های واقع گرایانه به قصه هایی گفته می شود که برای بازتاب واقعیت و انتقال پیام خود از وقایع معمول و مأنوسی که در زندگی روزمره با آن ها روبرو می شویم و از شخصیت هایی که با آدم های عادی پیرامون ما تفاوت چندانی ندارد ، بهره می گیرد . در این قصه ها انگیزه ها ، احساسات و اندیشه های آدم ها ، هم از نظر ظاهر و هم از نظر مضمون با واقعیت بیرونی خود مطابقت می کند . قهرمان های اصلی ، مناظر و صحنه ها با ریز بینی و ذکر جزئیات توصیف شده اند .»
کودکان از سنین کم با این قصه ها آشنا می شوند، زیرا کودکان قبل از سنین دبستان به جز دنیایی که می بینند، چیز دیگری را نمی شناسند و هر چه در آن هست برای آنان جالب توجه است به همین دلیل اولین قصه هایی که برای آنها گفته می شود بهتر است درباره واقعیات زندگی و محیط آنان باشد . گرچه در حدود هشت و نه سالگی اغلب خردسالان به افسانه ها دل می بندند ، ولی بعد خیلی زود ، بار دیگر به قصه های واقعی روی می آورند و این بار برای همیشه به آن ها وفادار می مانند .
« برخی معتقدند که تمییز و تشخیص قصه های واقعی از غیر آن امری دشوار می باشد ، زیرا در این نوع قصه نیز عناصر خیالی وجود دارد . در زیر مجموعه این نوع ، گروه دیگری از قصه ها قرار می گیرد که قهرمانان آنها حقیقی هستند و در زمان و مکانی اتفاق می افتند که تعیین آن امری ممکن است . موضوعات این قصه ها عبارتند از : قصه های خانوادگی ، سفرهایی در طبیعت و علاقه به زیبایی طبیعت و تأمل و تفکر در آن ، قصه های جوانان موفق . محتوای اغلب این نوع قصه ها بر محور موضوع هایی همچون آداب سلوک ، بلندپروازی ، از بین بردن فقر ، عاقبت غرور و علاقه به کتاب و مطالعه می چرخد. »
1-8-1-5. قصه های تاریخی
« از ویژگی های قصه های تاریخی ، پرورش احساس ملی گرایانه می باشد که خواننده بدان وابسته است و حس نزدیک بودن و همخوانی را تقویت می کند و همین ویژگی است که قصه های تاریخی را به عنوان واسطه ای برای تربیت حس قومی و وابستگی و کرامت ملی کودکان قرار می دهد .
قصه های تاریخی می توانند با ایجاد رویکردهای مطلوب و تثبیت ارزش های معنوی از طریق برانگیختن آنها و مشارکت عاطفی با رفتارهای انسانی نقش مهمی در انتقال دانش تاریخی به کودکان ایفا می کنند .»
قصه ی تاریخی حکایتی است که حوادث و شخصیت هایش را از تاریخ برمی گیرد و گاهی بر محور قهرمانی می چرخد که حوادث آن از زندگی او گرفته می شود و گاهی نیز حادثه تاریخی معینی را به تصویر می کشد که شخصیت ها در چارچوب آن شناخته می شوند و قصه های ملی و حوادث دینی و تاریخ مردان و زنان مشهور از انواع قصه های تاریخی می- باشد .
ارائه حقایق تاریخی به کودکان کار آسانی نیست ، زیرا تاریخ با زمان پیوند خورده است و مهفوم زمان برای کودکان مبهم و پیچیده است . همچنین تاریخ مرتبط به مکانی است که مفهوم آن با رشد عقلی و زبانی و ادبی کودک روشن می گردد و از سوی دیگر کودکان در فهم و درک تسلسل حوادث به مشکل برمی خورند ؛ لذا قصه های تاریخی که علاوه بر ثبت و ضبط رویدادهای زندگی انسان و عواطف و احساسات او در بستر تاریخی است ، حوادث تاریخی را با اسلوب جذابی ارائه می کنند که مورد پسند کودک واقع می شود . و کودکان زمانی که به چنین قصه هایی گوش می دهند ، می توانند جنبه های بسیاری از زندگی را درک کنند .
1-8-1-6. قصه های دینی
« قصه های دینی عبارتست از هر آنچه از قرآن کریم ، سنت و سیره نبوی – صلّی الله علیه و آله و سلّم – و یاران و جانشینان او ، فتوحات اسلامی و برپایی دولت های اسلامی برگرفته می شود . این نوع قصه ارکان اسلامی و پایه های ایمان و نیز قدرت خداوند در خلق مخلوقات و ایمان به پیامبران الهی و کتابهای آسمانی آن ها را شرح می دهد . »
از شروط تألیف قصه های دینی ، دوری از تعصب و فرقه گرایی و هر آنچه بذر تفرقه را در بین گروه ها و ادیان می کارد ؛ زیرا در غیر این صورت ادبیات کودک به جای آنکه سازنده باشد ، مخرّب خواهد بود و بذر اختلاف و تفرقه و تنفّر بین مذاهب و ادیان را در دل کودک معصوم خواهد کاشت.
1-8-1-7. قصه های ادبی
« منظور از این نوع قصه ، قصه ای است که پیرامون مسئله ی ادبی معین یا درس نحوی و صرفی یا عروضی می باشد که در قالب قصه به زبان ساده بیان شده است ، و یا قصه هایی است که به ادبا و زندگی و سرگذشت و شرح حال و آثار آن ها می پردازد . »
خواندن قصه در عادت دادن کودک به خواندن و مطالعه و کسب علم نقش مهمی دارد . و قصه های ادبی علاوه بر دارا بودن ارزش های زیبا شناختی ، در عادت دادن کودک به خواندن صحیح کلمات با رعایت قواعد دستور زبان ، حائز اهمیت می باشد . خواندن قصه و هنرهای روایی مختلف با عناصر جذّاب و مشوّق و ماجراجویی و بدیهه گویی ، کودک را به دنیای کتاب جذب می کند .
1-8-1-8. قصه های فکاهی
« قصه های فکاهی عبارتست از مجموعه حکایت های خنده دار و مضحک برای
کودکان . این قصه باید شادی بخش باشد و از احساس عمیق به روابط بین اشیاء نشأت بگیرد. »
« قصه های فکاهی متمایز به کوتاهی و سادگی می باشند و موضوعاتشان را از زندگی روزمره می گیرند و گاهی نیز از واقعیت فاصله می گیرند و در آن ها شخصیت های عجیب و غریب و استثنایی می بینیم و احیانا در طول قصه با حوادثی برخورد می کنیم که امکان دارد در زندگی عادی اتفاق نیافتد.» « این نوع قصه علاوه بر اینکه اهداف تربیتی را در برمی گیرد ، روح کودک درونگرا را برمی انگیزد . چنین کودکی روح او در جامعه ادغام می شود و در شادی های آن شریک می شود . از سوی دیگر قصه فکاهی احساسات و عواطف کودک را پرورش می دهد و مشکل گوشه گیری و انزوا طلبی و خجالت کودکان را بر طرف می کند .»
1-8-1-9. قصه های علمی
قصه های علمی در ادبیات کودک به دو نوع تقسیم می شوند که عبارتند از :
« قصه های علمی که موضوع علمی یا اختراعی را ارائه می کنند و به قوانین و تاریخ اختراع آن و ... می پردازند . قصه های علمی تخیلی بر اساس نوآوری های علمی و فنی یا شبه علمی و فنی فرضیه ی خود را بنا می نهند .و از دنیایی سخن می گویند که بر اساس آنچه ما امروز از علوم می دانیم ممکن است روزی در آینده وجود داشته باشد . »
« نوشتن قصه های علمی تخیلی با توجه به جوهر ماده آن ، که قبل از هر چیز به نظریه علمی متکی است ، در حد بسیار دشوار می باشد . قصه علمی تخیلی که برای کودک نوشته می شود باید به یک چارچوب فرهنگ علمی تکیه داشته باشد و از سوی دیگر در استناد به علم و دستاوردهای آن قانع کننده باشد . قصه های علمی تخیلی با قصه های خرافی متفاوت می باشند و با قصه های علمی نیز فرق دارند . قصه های علمی ، قصه های توصیفی هستند که پژوهش های علمی دانشمندان و تلاش های مخترعان و مبتکران را دنبال می کنند ؛ اما قصه های علمی تخیلی بر خیال اما نه خیال محض مبتنی می باشد ، بلکه خیال متکی بر نظریه ها و تئوری های علمی است که گاهی در عصر مؤلف رواج یافته و گاهی نیز در عصرش انتشار نیافته است . ضرورتی ندارد که نویسنده قصه های علمی تخیلی شخصی ، دانشمند ، متفکر یا نظریه پرداز باشد ، اما لازم است قوه تخیل قانونمند و ثابت داشته باشد تا بتواند دنیای خیالی را در ذهن خود مجسم سازد .»
1-8-2 . شعر کودک
« شعر ، کلامی است آهنگین و موزون که به بیان اندیشه ها و عواطف به شکلی موجز و با استفاده از کیفیات ذوقی می پردازد .»
« شعر کلامی است موزون و زیبا ، چه از حیث ترکیب صداها و کلمات و چه از حیث مضمون . شعر کودک برپایه موسیقی اصوات و کلمات بنا می شود و وسیله ای است برای بازی ، حرکت و آواز کودک . یکی از مختصات مهم شعر ، میزان روانی و سهولت خوانده شدن آن است . خوش آهنگی و حرکت انگیزی شعر ، حاصل روانی خواندن است . در شعرهای بی معنی یا متل ها ، شعر های شوخی آمیز و فکاهی و بسیاری از اشعار دیگر آهنگ و ریتم خواندن آنها با حرکات و بازی های بچه ها هماهنگی می کند . »
1-8-2-1. خیال در شعر کودک
« کودک ، خیالی واضح و روشن دارد و مبالغه در خیال شعری پذیرفتنی نمی باشد . خیال مطلق و مرز ناپذیر با حقیقت تناقض دارد و هر چقدر خیال از قوه فهم و درک کودکان دورتر شود ، باعث گمراهی و سردرگمی او می شود . از این رو سخن « شیرین ترین شعرها دروغ ترین آنهاست » در اینجا سخنی غیر مقبول است ؛ زیرا شاعر قبل از هر چیزی ، مربی و معلم و کاشف قشری است که به طور مداوم رشد می کنند .
خیال رابط بین قوه فهم و درک کودک و حقیقت پنهانی است . از این رو خیال شعری برای نزدیک کردن این حقیقت و تهذیب آن برانگیخته می شود . همچنین خیال ، رابط بین کودک با آرزوهایش است که واقعیت آن را تحقق می بخشد و به تور خیال آن را صید می کند . این بدان معنی نیست که وظیفه شعر کودک دوری از حقیقتی است که از آن انتظار می رود و با اندیشه ارتباط برقرار کند .»
1-8-2-2 . وزن در شعر کودک
« اگر در مجموعه ای از کلمات ، واژه ها طوری کنار هم قرار گرفته باشند که گوش از شنیدن آن ها نظم و تناسبی را درک کند ، آن نظم و تناسب را وزن و آن کلام را موزون می- نامند .آهنگ و موسیقی شعر که نتیجه تکرار اجزای تشکیل دهنده وزن است ، لذت و احساس خواننده را بر می انگیزد . » «یکی از وجوه مشترک شعر کودک کیفیت موسیقایی با آهنگین بودن آن است . این امر به عنصر وزن و قافیه در شعر کودک جایگاه خاصی می دهد . کودکان بر خلاف بزرگسالان در شعر تنها جویای جوهر شعری محض یعنی ادراک ، احساس ، تخیل و صور خیال نمی باشند . لذا وزن و آهنگ در شعر کودک بیش از شعر بزرگسالان اهمیت دارد . شاعران شعرهای کودکان ، با توجه به این امر ، همواره دنبال اوزانی هستند که برای کودک جذّابیّت بیشتری داشته باشد . » چرا که « قوی ترین عامل جاذبه و کشش شعر برای کودک ، موسیقی آن است . آهنگ ، برانگیزنده ی حرکت و جنب و جوش است که از بافت کلمات و ترتیب مصراع ها به وجود می آید . قافیه در شعر آهنگین است و با موسیقی پیوستگی دارد و جذب کننده کودکان است ، قافیه علاوه بر آهنگین بودن ، شعر را به قطعات مشخص تقسیم می کند و بر زیبایی آن می افزاید .»
« شعر کودک در موارد زیر با شعر بزرگسال تفاوت دارد :
- به کار بردن جمله های ساده ، نه مرکب و بلند
- به کار بردن کلمات متداول و رایج غیر متروک و هر بیت یک اندیشه را در برداشته باشد .
- به کار گیری الفاظ عاطفی و اصطلاحات هنری و جمله های معترضه
- سادگی اندیشه که شعر آن را بیان می کند و این اندیشه می بایست محتوی و هدف تربیتی داشته باشد .
- زبان شعر می بایست نه تنها ساده و فاقد واژگان دشوار و نامتداول باشد ؛ بلکه لازم است واژگانی متناسب با فرهنگ زبانی کودک داشته باشد تا با افکار کودک هماهنگ و منسجم باشد . همچنین می توان در قصیده از توانایی های زبان صوتی استفاده کرد و از صدای پرندگان و حیوانات تقلید نمود .
- شعر کودک می بایست قوه تخیل کودک را بپروراند و احساسات و زیبایی شناختی او را برانگیزد و علاوه بر آن لازم است با اهداف ادبیات کودک در ارتباط باشد .
- شعر کودک می بایست به امور روزمره کودک و علاقه های او مانند حیوانات ، آداب و
رسوم و سال تحصیلی بپردازد . »
1-8-2-3 . انواع شعر کودک
1-8-2-3-1 . لالایی ها
« بسیاری از لالایی ها برگرفته از اشعار عامیانه می باشند . لالایی ها اشعاری بوده اند که مادران در کنار گهواره فرزندشان برای خواباندن آن ها می خواندند . در حقیقت لالایی بیش از آنکه شعر باشند نغمه و آهنگ و ترانه است . هر چند در لالایی ها مفهوم شعر چندان مورد نظر نیست ، اما در بسیاری از آن ها مضامین جالبی پیدا می شود که حکایت از درد دل های مادران و آرزوها و امیدهای آن ها برای فرزند خفته در گهواره دارد . و جالب تر از آنکه این مضامین بین همه ملت ها مشترک می باشد و فرقی نمی کند چه زبانی یا لحنی داشته باشد .»
1-8-2-3-2. متل ها
با بزرگ شدن کودک دیگر لالایی و ترانه های نوازش برای سرگرم کردن کودک کافی نیست . این بار مادر شیوه جدید را پیش می گیرد و داستان هایی را با آهنگ خوشایند برای کودک می خواند که در کتاب « گذری در ادبیات کودک » از آن به عنوان متل یاد می شود .
1-8-2-3-3 . شعرهای غنایی
« دسته ای از اشعار که با تکیه بر ریتم موسیقایی به توصیف مظاهر هستی و خلقت ، طبیعت ، زیبایی های دنیای پیرامون و از این قبیل می پردازد ، می توان شعر غنایی خواند . در این اشعار شاعر می کوشد با استفاده از موسیقی کلام ، زیبایی های زندگی را به کودک بنماید و ذوق هنری او را پرورش دهد .بخش عمده ای از شعر غنایی در حقیقت نقاشی زیبایی ها با ابزار کلامی و با استفاده از خاصیت موسیقی واژه هاست . شاعر می تواند با اشعار خود کودکان را تشویق کند که با دید تازه تر و خیال انگیزتر به دنیای پیرامون خود نظر کند . »
1-8-2-3-4 . قصه های منظوم
« این نوع اشعار در واقع قصه هایی هستند که به زبان شعر بیان شده اند . گاهی برای قصه از زبان شعری با کلام آهنگین استفاده می شود و شاعری از این طریق می خواهد قصه را گیراتر کند و بر ظرفیت احساسی آن بیافزاید . عناصر شعر و خصایص شعری مانند ریتم ، موسیقی ، لحن ، صورت و حرکت به خیال انگیزی به قصه گیرایی می دهد . بنابراین در کنار قصه های منثور می توان قصه هایی به صورت شعر داشت . »
1-9. پیدایش و سیر تاریخی ادبیات کودک
« پژوهشگران در مورد نقطه ی آغازین پیدایش ادبیات کودک اختلاف نظر دارند. بیشتر آنان بر این باورند که این نوع از ادبیات جدید است . و تنها در دو قرن گذشته پا به عرصه وجود گذاشت . دسته ای دیگر خلاف دیدگاه فوق دارند و بر این باورند که ادبیات کودک همراه با بشر و با مهر مادر به کودک ، تکوین یافته است. و هر جا مادر و کودکی باشد، به ناچار ادبیات کودک که شامل قصه ، حکایات ، ترانه ، آواز ، افسانه ها و « فکاهیات » است ، نیز حضوری تازه دارد.» ولی مانند شعر و ادبیات سیر تاریخی داشته است و همانگونه که نقد ادبی به تازگی ظهور پیدا کرده و محتوای اشعار چندین ساله را بررسی می کند، ادبیات کودک نیز جدیداً ظهور پیدا کرده اما ریشه های آن همراه با بشر و در طول حیات بشری است به همین خاطر بعضی از منتقدان، ادبیات کودک را در دو حیطه فلکلور بررسی می کنند . ادبیات کودک قدمتی دیرینه دارد. و چه بسا قدمت آن از دیگر انواع ادبی بیشتر باشد ؛ زیرا ریشه در پیدایش زبان و ارتباط آن با بیان انواع زندگانی بشری دارد. بیان آن آسان است و زندگی فطری (طبیعی) انسان را نمایان می سازد و به طرز آشکاری عاطفه پدری و مادری را در قبال کودک ترسیم می کند. ادبیات کودک دارای تعابیری برگرفته از محیط است که دربردارنده علایم و نمادهایی از ارزش ها و عادات و اعتقادات ، میباشد و این امری عادی و طبیعی است ؛ زیرا ادبیات کودکان با ادبیات بزرگسالان متفاوت است.»
« برخی تحقیقات نشان می دهد که «اسپارت ها» فرزندان خود را تربیت نظامی خشنی یاد می دادند و همچنین در بررسی های انجام شده ، آمده است که فرعونیان اهتمام زیادی به ادبیات کودکان داشته اند.
به عنوان مثال برخی داستان هایی که مادران برای کودکان نقل می کردند. در کتیبه های فرعون پیدا شده است در این زمینه سه داستان مهم در آن دوره بر دیوارهای فرعون نقش بسته اند که عبارتند از: « داستان جزیره اژدها » ، «داستان تاج و فیروزه » و « داستان عقاب جادو شده » . »
اگر بار دیگر به ادبیات عرب و اسلام باز گردیم مشاهده می کنیم که این نوع ادبیات حضوری دائمی در ادبیات عرب و اسلام داشته و بسیاری از اشعار جاهلی و اسلامی را به کودکان اختصاص داده که متضمن خواسته های والدین از فرزندانشان بوده است. و کتاب «أغانی ترقیص الأطفال » چنین اشعاری را ذکر کرده که به عنوان مثال در ذیل یکی از این شعرها را ذکر می کنیم :
یا حـــــبذا ریح الولد ریح الخـــــزامی فی البلدأهکـــــذا کلُّ ولـــد ام لـــم یلـــــد مثلی أحد»
« چه خوب است بوی فرزند ، بوی اسطوخودوس در شهر »
« آیا همه فرزندان اینگونه اند ، یا کسی فرزندی همچون فرزندم به دنیا نیاورده است .»
این نوع اشعار بیانگر مدح و عجب والدین به کودک خویش می باشد. و از خداوند خواسته می شود که چنین فرزندان را برای آنان حفظ کند. در جای دیگر ذکر شده که زنی کودک خویش را بازی می داد و به صفات پسندیده فرزندش اشاره می کرد و می گفت :
« إنّ بنیَّ سیـد العشیـرة عفٌّ طیبٌ حســــن السریرةجزلُ النوال کفّـهُ مطیرة یُعطی علی المیسورِ و العسیرة »
« فرزند من بزرگ مرد قوم و طایفه است و پاکدامن ، آراسته و نیکو سرشت است .»
« دستان بسیار بخشنده ای دارد و در حالت توانگری و نداری می بخشد .»
در بسیاری از اشعار کودکانه والدین از فرزندان خود می خواهند که شبیه یکی از بزرگان باشند ؛ مثلاً مادران جایگاهی شریف و متعالی رابرای فرزندان خود می خواستند. بدین صورت با شعر و داستان های مختلف چنین خواستی را القاء می کردند. برای نمونه در شعر زیر که از هند دختر عتبه نقل شده این امر به وضوح مشاهده می شود.
إنَّ بنـیَّ « مُعـرقٌ» کریـــمُ محبَّبٌّ فی اهــلهِ حـلـیـمُلیس « بفـحاشِ» و لا لـئیـمٌ و لا بطـخرور و لا سـئـیـم صخر بنـی فـهـرٍ به زعیمُ لا یخلف الظـن و لا « یـخـیم» »
« فرزندم دارای اصل ونسب و بخشنده ودر میان خانواده خود دوست داشتنی و فروتن است .»
« نه بذله گو ( بد زبان) و نه پست فطرت و نه سست و تنبل و نه ضعیف و ناتوان است .»
« صخر، بزرگ مرد قوم فهر کفیل اوست .قوم خود را نا امید نمی کند وساده لوح و بی هنر نیست .»
مضامین این شعرها گاهی از لحاظ مفهومی و محتوایی با هم متفاوت می باشند ؛ مثلا برخی از آنها به لجبازی های والدین با یک دیگر اشاره دارد. و برخی متضمن یک نوع گلایه که مبادا فرزندشان در آینده به آنان بی احترامی نمایند. و برخی دیگر متضمن نوعی طنز و شوخی می باشد.
1-9-1 . تاریخچه ادبیات کودک در جهان
در سراسر دنیا کودکان با لالایی ها و متل ها ، کودکی مشابهی را پشت سر می گذارند ، اما تعیین تاریخ دقیق ادبیات کودک چندان کار ساده ای نیست ؛ زیرا توجه به آموزش و پرورش کودک و اهمیت دوران کودکی در زندگی بزرگسالی از زمان های بسیار قدیم مورد توجه بوده است و مراجعه به آثار و کتاب های فیلسوفان غرب و شرق در قرن های اولیه این واقعیت را روشن می نماید ؛ ولی در همه آن ها کودک به عنوان مرد یا زن کوچک منظور شده است . و از سوی دیگر متخصصان تربیتی دوران کودکی را یک دوران انتقالی می پنداشتند که کودک از آن می گذرد و به صورت مرد و زن در می آید . بنابراین می کوشیدند کودکان را با مسائل و اموری آشنا کنند که در بزرگسالی به آنها نیاز پیدا می کنند و در نتیجه همه کتاب ها بخصوص کتاب های درسی مطالبی را در برداشتند که در بزرگسالی استفاده علمی از آن ها ممکن بود و در نتیجه هرگز به شرایط و ویژگی های رشد و تکامل و نیازها و رغبت های سنی کودکان توجهی نداشتند .
وقتی ادبیات کودک یک کشور یا یک جامعه را مطالعه می کنیم ، درواقع فرهنگ گذشته و حال آن را مورد مطالعه قرار می دهیم ؛ زیرا ادبیات کودک از جمله مظاهر تمدن و فرهنگ به شمار می رود و نیز از شرایط اقتصادی و اجتماعی هر عصر پیروی می کند . به طور کلی ادبیات هر عصر و جامعه نشانگر اعتقادات ، افکار ، ارزش ها ، آداب و سنن و آرمان های آن عصر و جامعه است .
فولکلور و فرهنگ عامه مردم همچنان که سرآغاز پیدایش همه هنرهاست ، سرآغاز ادبیات و به خصوص ادبیات کودک نیز هست . لالایی ها ، متل ها ، ترانه های کودکان ، افسانه های خردسالان ، داستان های ماجراجویانه ، حماسی ، عاشقانه و اسطوره ها که زاییده تخیل و تفکر مردم دوره های مختلف هستند ، بنیاد و اساس ادبیات کودک را تشکیل می دهند . این مجموعه که طی زمانی بس طولانی ، سینه به سینه به نسل های بعدی منتقل شده و می شود ، اثر روانی و تربیتی عمیق بر کودک باقی می گذارد . بنابراین اگر بگوییم ادبیات کودک سرچشمه در فرهنگ فولکلور و فرهنگ عامه دارد و به قدمت زندگی بشر بر روی زمین باز می گردد ، خلاف نگفته ایم و باز اگر بگوییم وقتی قصه های عامیانه و فلوکلور به صورت مکتوب گرد آمد ، ادبیات کودک نیز به عنوان نوعی از ادبیات با تمام قدرت های هنری و کم و کیف آن در کنار ادبیات بزرگسالان مطرح شد ، باز هم خلاف نگفته ایم . بنابراین ادبیات کودک همانند اجناس ادبی و هنری دیگر ریشه در دوران بسیار قدیم دارد که با فرهنگ و ویژگی های جوامع و اعتقادات و آداب و رسوم آن ها تناسب نداشته است ، همانطور که نقد ادبی ، قصه ، شعر ، مقاله و ادبیات به طور کلی قدمتی دیرینه دارند ؛ اما شکل و قالب آنها طی قرون مختلف تغییر کرده و به عصر کنونی ، عصر تخصص گرایی رسیده است و چه بسا ادبیات کودک از قدیمی ترین انواع ادبی باشد ، زیرا ادبی است که با شکل گیری و رشد زبان و ارتباط آن با صورت های بیان و باز گویی از زندگی انسان همراه بوده است ، زندگی فطری و اولیه انسان را نمایان می سازد و با بیانی ساده و واضح و تصویرهای برگرفته از محیط که به ارزش ها ، اعتقادات و آداب و رسوم اشاره می کند ، عاطفه انسانی ، عاطفه پدر و مادر نسبت به فرزند را به تصویر می کشد و این امری بسیار طبیعی است ، زیرا ادبیات کودک در زبان ، تصاویر و اسلوب های بیانی با ادبیات بزرگسالان تفاوت دارد و مختص دنیای خردسال ، دنیای پاکی و معصومیت می باشد .
تقریبا می توان گفت « مطالعه علمی انسان و توجه به علل و انگیزه های رفتار او در قرن هفدهم و هجدهم آغاز شد و اوج گرفت . ظهور دانشمندانی از قبیل نیوتن ، بیکن ، گالیله ، کپرنیک ، داروین و . . . تغییرات زیادی در افکار و گرایش ها و ارزش های مردم به وجود آورد و روش های علمی برای تحقیق در پدیده های گوناگون جهان معمول شدند و بدین ترتیب ، استدلال منطقی جانشین عقاید یا معتقدات تحمیلی و تعصب آمیز گردید و مطالعه طبیعت و ماهیت انسان نیز به صورت علمی درآمد چنانکه « جان لاک » اظهار داشت که طبیعت انسان تا حدی نتیجه تأثیر محیط است . روسو تأکید می کند که انسان به طور فطری خوب است و فساد و انحراف او نتیجه تأثیر عوامل محیطی است . بدین ترتیب مطالعه و تحقیق علمی و تجربی در رفتار انسان و شناخت او آغاز شد و روانشناسان اهمیت دوران کودکی را در طول زندگی دریافتند و به شناخت ویژگی های آن پرداختند .»
یافته های روانشناسان کودک ، دید مربیان را نسبت به کودک و تربیتش تغییر داد . ایشان این نکته مهم را متوجه شدند که هر گونه فعالیت تربیتی باید بر مبنای استعدادها ، نیازها ، رغبت ها و به طور کلی ویژگی های سنی کودکان بنیانگذاری شود .
« از سوی دیگر متخصصان آموزش و پرورش به مطالعه علمی تأثیر عوامل و محیط های غیر رسمی مانند خانواده و کتاب های آزاد در رفتار و تجربه کودک پرداختند و از تحقیقات خود نتیجه گرفتند که این نوع عوامل در بعضی موارد پیش از مدرسه در رفتار و تجربه کودک مؤثرند واین تأثیر گاهی چندان شدید و قوی است که امکان دارد اثر عوامل مدرسه مانند معلم و کتاب های درسی را تحت شعاع قرار می دهد . روشن شدن این حقیقت و پذیرش آن از طرف معلمان و نویسندگان توجه به ادبیات کودک را ضروری ساخت و به تدریج در کشورهای مختلف به تهیه و تألیف کتاب ها ، مجلات و کتابخانه های مخصوص کودکان اقدام نمودند.»
با توجه به مطالب گفته شده می توان گفت پیشرفت علم و صنعت در جهان کم کم موجب شد که کارشناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت به کودکان و زندگی آنها نیز با روش علمی بنگرند و همین امر موجب توجه فراوان نویسندگان و شاعران به ادبیات کودک شد و بدیهی است تاریخچه ادبیات نوین کودک از همین زمان شکل می گیرد ، چنانچه در اواخر قرن هفدهم و کمی پس از آن در قرن هجدهم پژوهشگران و نویسندگانی پیدا شدند که با تلاش ها و تحمل رنج های فراوان به گردآوری داستان های کهن عامیانه پرداختند.
اولین آثاری که برای کودکان نگاشته شد در کشور فرانسه بود که « کتاب حکایت « مامان اردک » از مشهورترین کتاب های کودکان می باشد که در اواخر قرن هفدهم یعنی سال 1697 م پس از جمع آوری و تدوین توسط چارلز پرو شاعر بزرگ فرانسوی در فرانسه منتشر گردید. این کتاب مشتمل بر هشت قصه می باشد و قصه های « سیندرلا » ، « زیبای خفته » ، « ریش آبی » و « گربه چکمه پوش ... » از جمله این قصه ها می باشد . این کتاب برای اولین بار در سال 1729 م به زبان انگلیسی ترجمه و انتشار یافت و پس از آن به زبان های مختلف جهان ترجمه شد .»
« چارلز پرو علی رغم شهرت فراوان ، به خاطر ترس از لطمه خوردن جایگاه ادبی خویش به دلیل نویسندگی برای کودکان این مجموعه را به پسرش پرو دار مانکو نسبت داده و از انتشار آن به نام خود اجتناب ورزیده است ، اما پس از آنکه این مجموعه با سیل استقبال بی نظیر خوانندگان مواجه گردید و شهرت وسیعی یافت ، شارل پرو مجموعه دیگری با عنوان « قصه ها و حکایت های زمان گذشته » تألیف نمود و این بار آن را با نام خود منتشر نمود . این مجموعه سرآغاز شکل گیری ادبیات کودک به شمار می رود و تأثیر به سزایی در حکایت ها و قصه های عامیانه کودکان در بسیاری از کشورهای اروپایی گذاشته است .»
پس از فرانسه ، انگلستان از کشورهای پیشتاز در زمینه تألیف آثار برای کودکان می باشد و « داستان های کودک در انگلستان همراه با نوعی نصیحت گویی و ارشاد بود که در آنها تکالیف روزانه کودک همراه با تهذیب و اصلاح آنان بود. به همین خاطر کتاب هایی همچون «وصیتی برای فرزند» و«سخن گفتن با کودکان» و «کتابهایی برای دختران و پسران» و «سمبل های مقدس» منتشر شد. چیزی که امر فوق را تشدید می کرد ، پیشرفت حرکت دینی پروتستانی بود. البته این نوع نوشته ها زیاد مورد پسند عوام نبود تا اینکه کتاب « مامان اردک » به انگلیسی ترجمه شد و تأثیر بسزایی در ظهور نوع جدیدی از ادبیات کودک گذاشت. در این زمان بود که «جون نیوبری» کتاب های فراوانی در زمینه ادبیات کودک نوشت که به حدود دویست کتاب رسید که متضمن داستان های کودکان در انگلیس و آمریکا بود به گونه ای که به او لقب پدر ادبیات کودک در انگلیس داده شد.
بعد از جون نیوبری، نویسنده دیگر به نام «ماریا ادجوورث» (1767–1849) در انگلستان ظهور پیدا کرد. که توانست سهم به سزایی در رشد و شکوفایی ادبیات کودکان داشته باشد.
در اوایل قرن نوزدهم شخصی به نام « چارلز لامپ » به صحنه ادبیات کودک پا گذاشت و یک نوع انقلاب جدیدی علیه شیوه نوشتاری داستان های کودکان بوجود آورد. او در سال( 1806م) توانست سهولت و آسانی را وارد ادبیات کودک نماید. در سال (1865م) مجموعه جدیدی از داستان های کودکان جدیدی به نام « آلیس در سرزمین عجائب» از نویسنده مشهور، لویس کارول پا به عرصه وجود گذاشت. که زمینه ساز ظهور داستان های خرافی گردید و سبب پیشرفت ادبیات کودک در قرن طلائی یعنی قرن بیستم شد.»
1-9-2. ادبیات کودک در سرزمین های عربی
« استاد عبدالتواب یوسف درباره ی ادبیات کودک در سرزمین های عربی می گوید : ادبیات کودک در سرزمینهای ما اگر چه ریشه های آن تا مصر قدیم گسترده شده ، اما جدید است.» در این سخن به نظر می آید که بیشتر پژوهشگران با تاثیرپذیری از شکل جدید ادبیات کودک و آنچه نزد غربی ها شناخته شده است ، هم رای هستند. و به این علت بیشتر پژوهشگران وجود ادبیات کودک را تا قبل از دو قرن اخیر انکار کرده اند، و پیرو آن نیز به وضع معیارهای فنی برای این نوع نوشته طبق آنچه نزد غربی ها شناخته شده، رای داده اند وهر اثری را که فاقد آن معیارها باشد متفاوت یا ناموفق نامیده اند. البته اگر این دیدگاه درست باشد، باید وجود هر گونه علم یا ادب یا اختراعی را قبل از اطلاع یافتن غربی ها از آن انکار کرد ؛ زیرا این علوم و فنون و آداب و اختراع قدیمی در مقیاس ها، شیوه ها و ابزارها ، یا چیزی که در عصر جدید شناخته شده است متفاوت می باشند.
و اما واقعیت چیز دیگری است، آداب و فنون و علوم چه در قدیم، و چه در حال حاضر شناخته شده هستند و به تمام ملت ها رسیده اند و به مقادیر مختلفی از همه آن دست یافته اند ولی اروپایی ها بر طی یک قرن و نیم اخیر بر جهان مسلط شده و توانستند تمام قدرت ها جهانی در علوم و فنون مختلف از جهت قدمت و شکوفایی را به تسخیر خویش در آورند. آنان توانستند شکوفایی و پیشرفت خویش را نمایان سازند و کارهای نیک خود را بزرگ جلوه دهند. و در نبود آگاهی و آزادگی حقیقی ملت های دیگر در آسیا و آفریقا و آمریکای جنوبی بر داشته های ملت های دیگر را چپاول نمایند و میراث آنها را از آن خود کنند و از علوم و فنون و آداب آنها استفاده نمایند و میراث را به یغما ببرند .سپس تمام غارت ها را با لباسی که سازگار با اروپای جدید است رو نمایند و سپس ادعا کردند که همه آنها از ابتکارات و اکتشافات خویش می باشند.
بسیاری از نظریه های علمی، قوانین، تحقیقات، اکتشافات و اختراعاتی که در جهان اسلام در زمان قدیم شناخته شده، اروپا آن را گرفت و در دوره های عدم حضور اسلام یا
عصرهای افول و تجزیهی اسلامی ادعای مالکیت آنها را کرد. درست است که اروپا از حیث مادی پیشرفت نمود. و خوبی های دیگران را گرفت. و نیرو و توان آنان را ربود، اما پیشرفت آنها حاصل خونریزی صدها میلیون بشر بوده است. از حقایق این پیشرفت که باید برایمان روشن باشند اوضاع ملت هایی که زیر آتش استعمار اروپایی برای دوره های طولانی تهیدست شدند. تا جایی که زبان و هویت خویش را از دست داده اند و رنگ فلسفی اروپایی به خود گرفتند. و ادبیات کودک یکی از این انواع است که در قدیم به شکل های دیگری که سازگار با مردم و ملت ها و مذاهب مختلف است شناخته شد.
2 . سرآغاز و شکل گیری ادبیات کودک در مصر
سرآغاز و شکل گیری ادبیات کودک در جهان عرب ، با ظهور جنبش ترجمه و باز شدن دروازه های جهان عرب به سوی غرب ، به ابتدای قرن نوزدهم بر می گردد . کشورهای عرب در عهد محمد علی پاشا که هیأت های علمی به اروپا اعزام نمود و از طریق نویسندگانی که که به چند زبان تسلط داشتند ، به صورت ساده و ابتدایی با ادبیات کودک آشنا شدند .
« ادبیات کودک با تأسیس مکان های آموزشی و تعلیم جدید عربی – برای مسلمانان و مسیحیان – در دوره دولت عثمانی ( مصر ، سوریه ، فلسطین و لبنان ) طی قرن نوزدهم تکامل یافت . با این حال منتقدان درباره شخصیت های پیشگام ادبیات کودک اختلاف نظر دارند ؛ برخی این پیشگامی را به « رفاعه رافع طهطاوی » نسبت داده اند و گروهی دیگر نیز « محمد عثمان جلال » یا « محمد هراوی » یا « کامل کیلانی » را در این زمینه پیشگام دانسته اند . برخی نیز معتقدند که امیر الشعراء « احمد شوقی » اولین کسی بود که در طول اقامت خود در فرانسه به ادبیات کودک در مفهوم جدید آن به عنوان نوع ادبی متمایز از ادبیات بزرگسال و مشابه ادبیات کودک در کشورهای متمدن توجه کرده است و از این رو او را طلایه دار ادبیات کودک نوین در جهان عرب برشمرده اند .»
با این وجود ، ادبیات کودک نوین عرب با تکیه بر ادبیات کودک اروپا که در اواسط قرن نوزدهم نوع ادبی مستقل و منظمی گردید و از دستگاه آموزشی و تعلیم استقلال یافت ، رشد نمود و تکامل پیدا کرد . این موضوع به دلیل قرار گرفتن کشورهای عربی تحت سلطه و نفوذ سیاسی ، اقتصادی ، هنری و فرهنگی جهان غرب به ویژه فرانسه امری غیر طبیعی و دور از انتظار نیست .
« متون و آثاری که در این دوره برای ارائه به کودکان از ادبیات کودک اروپا اقتباس شده است در مقایسه با متون و آثار اقتباس شده در حوزه ادبیات بزرگسالان با دقت بیشتری انتخاب شده است و برای تاکید این ادعا می توان گفت که آثار ادبی مخصوص کودکان که پس از گذشت مدت بسیار کمی از چاپ ، شاهکارهای ادبیات کودک به شمار می رفت – مانند « آلیس در سرزمین عجایب تألیف لویس کارول» – در همان دوره به زبان عربی ترجمه نشد و از آن ها اقتباسی صورت نگرفت . همچنین ترجمه حکایت های عامیانه که در کشورهای اروپایی رواج بی نظیری پیدا کرد – مانند « حکایت چارلز پرو » و « حکایت عامیانه برادران گریم » در آلمان و « حکایت های هانس کریستان اندرسون » در دانمارک و . . . به دلیل دقت در انتخاب متون جهت ارائه به کودکان عرب در قرن نوزدهم مورد بی توجهی قرار گرفت . «کامل کیلانی » در دهه سی ام قرن بیستم با اقتباس از این حکایت ها این وضعیت را تغییر داد ... بدین ترتیب علاوه بر غربال کردن متون اقتباس شده از فرهنگ اروپایی ، این متون برای هماهنگی و سازگاری با فرهنگ عرب اصلاح کرد .»
2-1. بنیان گذاران ادبیات کودک در مصر
2-1-1 . رفاعه رافع طهطاوی پیشتاز ادبیات کودک در جهان عرب
« « رفاعه رافع طهطاوی » ، رهبر نهضت علمی مصر ، اولین کسی به شمار می رود که در زمینه ادبیات ویژه کودک در جهان عرب گام برداشته و برای ایجاد آن تلاش کرد .» « وی در سال 1883 م در استان « طهطا » متولد شد و در دانشگاه « الأزهر » قاهره به تحصیل پرداخت . وی یکی از ارکان نهضت علمی مصر و مدیر مدرسه آمادگی و دبیر روزنامه « الوقائع » بود . طهطاوی در اوایل قرن نوزدهم از سوی حکومت مصر در عهد محمد علی پاشا به عنوان پیشوا و واعظ دینی در زمره یک هیأت علمی به فرانسه اعزام شد . وی در فرانسه شکوفایی و رونق فرهنگ و تمدن غرب را مشاهده نمود و شیفته آن گردید و با علوم و فنون جدید اروپا آشنا شد . ادبیات کودک از جمله فنونی بود که توجه طهطاوی را به خود جلب کرد . به این دلیل او نوشته های نویسندگان اروپایی در حیطه ادبیات کودک به خصوص تألیفات چارلز پرو ، نویسنده مشهور فرانسوی را مطالعه نمود و به اهمیت ادبیات کودک در تعلیم وتربیت کودکان پی برد . وی پس از بازگشت به مصر مسؤلیت آموزش و پرورش را در عهد محمد علی پاشا به عهده گرفت و برای آفرینش ادبیات ویژه کودکان عرب از هیچ تلاشی دریغ نورزید . از جمله اقدامات وی در زمینه ایجاد ادبیات کودک می توان به گنجاندن ماده ای درسی با عنوان « قصه خوانی » در برنامه درسی دانش آموزان مدارس ابتدایی اشاره کرد . از آنجا که طهطاوی هیچ گونه ادبیات مکتوبی ویژه کودکان در میراث غنی ادبیات عرب نیافت ، به ترجمه حکایت ها و قصه هایی از زبان انگلیسی پرداخت و مجموعه آن را « عقله الأصبع » نامید . وی هم چنین در ربیع الثانی 1243 هـ . ق طی نامه ای خطاب به سفیر مصر در انگلیس خواست کتاب های تألیف شده ای برای کودکان و دانش آموزان را برایش بفرستد تا کودکان عرب را به خواندن و مطالعه علاقمند سازد . »
« تلاش های طهطاوی برای خلق ادبیات کودک عرب به ترجمه ی حکایت ها و قصه هایی از زبان انگلیسی محدود نشد ، بلکه کتابی با عنوان « المرشد الأمین فی تربیه البنین و البنات » را برای کودکان تألیف کرد .
2-1-1-1 . طهطاوی از دیدگاه أدبا
2-1-1-1-1 . عبدالغنی حسن و نقد کتاب المرشد الأمین
مرحوم « عبدالغنی حسن » نویسنده و پژوهشگر و شاعر مصری و نیز عضو هیأت آکادمی زبان عربی در قاهره بود که دارای تألیفات بیشماری می باشد ، کتاب المرشد الأمین را در اصل کتابی با مضمون تربیتی و اخلاقی برشمرده است که تا حدودی صبغه ی ادبی دارد و پیرامون ادبیات و کودک می باشد . وی تقسیم بندی این کتاب را چنین توصیف می کند : کتاب المرشد الأمین شامل مقدمه و باب های مشتمل بر فصول و یک خاتمه می باشد . طهطاوی در مقدمه کتاب گفته است : « صدر لی الأمر الشفاهی بعمل کتاب فی الآداب یصلح لتعلیم البنین و البنات علی السویه » با مطالعه دقیق مقدمه کتاب می توان دریافت که مؤلف در آن اهداف و مقاصد تربیتی را مطمح نظر خود قرار داده است .
کتاب المرشد الأمین در ابتدا به صورت بخش های مجزا و در قالب مقاله در صفحه های مجله « روضه المدارس » ، از شمارگان شانزدهم به بعد منتشر می شد و سپس شاگردان طهطاوی آنها را گردآوری نموده و در سال 1875 م منتشر کرده اند .» « از این رو بسیاری از پژوهشگرانی که به بررسی تاریخ ادبیات کودک عرب پرداخته اند ، سال 1875 م را آغاز شکل گیری ادبیات کودک در جهان عرب ، بخصوص در مصر به شمار آورده اند و بر این باورند که طهطاوی با تألیف این کتاب و ترجمه قصه ها و حکایت هایی از زبان انگلیسی در مجموعه ای با عنوان « عقله الاصبع » سنگ بنای ادبیات کودک را در جهان عرب بنیان گذاشته است ؛ اما «احمد زلط» از پژوهشگران برجسته ادبیات کودک عرب با دیدگاه این گروه از پژوهشگران به مخالفت برخاسته و معتقد است که نطفه ادبیات کودک عرب در سال 1870 م با انتشار مجله ی « روضه المدارس المصریه » شکل گرفته است و این تاریخ نه تنها نشان دهنده این است که نطفه ادبیات کودک در رحم یک مجله ادبی شکل گرفته است بلکه بدین معناست که شکل گیری ادبیات کودک عرب با یک مجله تخصصی – آن دوره – که برای کودکان و دانش آموزان مصری به رشته تحریر درآمده است ، پیوند خورده و این مجله به همان نسبت که به فرهنگ و اطلاعات عمومی دانش آموزان توجه داشته ، به زبان و ادبیات عربی و نوشته های خلاقانه خود دانش آموزان نیز اهمیت قائل بوده است . »
2-1-1-1-2 . علی مبارک آگاه به فضل و مرتبه علمی طهطاوی
« علی مبارک » مؤسس مجله روضه المدارس و وزیر آموزش و پرورش مصر – در آن دوره – می باشد . وی با هزینه وزارت ، این مجله را تأسیس نموده و به انتشار آن پرداخته و طهطاوی را شایسته ترین شخص برای مدیریت مجله برشمرده و او را به عنوان سردبیر آن برگزیده است . وی در این باره گفته است : « رفاعه طهطاوی ، مدیر گروه مترجمین در دیوان المدارس و از دانشمندان بنام و نویسندگان چیره دستی است که هر انسانی به فضل و مقام علمی وی اعتراف می کند ؛ از این رو مناسب آن دیدم که وی را به سمت دبیری مجله روضه المدارس المصریه منصوب کنم تا این مجله به مروارید دانش وی مزین گردد . » « این مجله نه تنها در مصر ، بلکه در جهان عرب اولین مجله تخصصی کودکان بوده است . »
« مجله روضه المدارس شامل باب های ادبی ، تاریخی ، جغرافیایی ، نجومی ، علوم عربی ، غرائب و نوادر ، عقاید و لطیفه ها می باشد . و توجه آن به انتشار قصه در انواع مختلف آن مقامه نویسی ، مقاله های ادبی ، شعر و معما به شکلی منظم در تشکیل پایگاه وسیعی برای دانش آموزان نابغه و علاقمند به ادبیات ، نقش داشته است و نویسندگان مشهوری از جمله علی فکری ، حسین مرصفی ، محمد عثمان جلال ، حمزه فتح الله و دانش آموزان نابغه آن دوره مانند : محمود وهبی ، محمد حشمت ، احمد نجیب و اسماعیل صبری در آن قلم زده اند .»
2-1-1-1-3 . روضه المدارس ؛ جرقه آغازین ادبیات کودک
« « شعیب غباشی » در کتاب « صحافه الأطفال فی الوطن العربی» معتقد است که نمی توان مجله روضه المدارس را به عنوان سرآغاز شکل گیری ادبیات نوین کودک عرب به شمار آورد . وی برای ادعای خود دلایلی را مطرح کرده است که عبارتند از :
الف – مجله روضه المدارس برای گروه مشخصی از دانش آموزان منتشر می شد ، گروهی که جمعیت قابل ملاحظه ای از کودکان را تشکیل نمی داند .
ب – اغلب اعضای هئیت تحریریه مجله ی روضه المدارس را کارشناسان آموزشی و معلمانی تشکیل می دادند که در زمینه تدریس در مدارس به فعالیت می پرداختند .
ج – مجله روضه المدارس برای دانش آموزان مدارس تدریس می شد ؛ امری که برای همه کودکان محقق نگردیده است و این موضوع مجله را از چارچوب مجله ای برای همه کودکان خارج می کند .
د – مجله روضه المدارس به سبکی بسیار متصنع و متکلف و مالامال از آرایه های لفظی به ویژه صنعت سجع نوشته می شد ، بدین ترتیب کودکان غیر دانش آموز به خاطر منحصر کردن آن در برنامه آموزشی مدارس نمی توانسته اند محتویات و مفاهیم آن را بفهمند .
هـ -هئت تحریریه مجله آن را مجله ای ویژه ی همه کودکان به شمار نیاورده اند ، اما تاکید کرده اند که روضه المدارس ، مجله ای است که برای دانش آموزان مدارس به رشته تحریر درمی آید . از اینرو مجله در دسترس کودکانی قرار گرفته است که فقط در مدارس حضور داشتند .»
« اگر چه مجله روضه المدارس تنها در دسترس دانش آموزان قرار داشته ؛ اما جایگاه فرهنگی و بالاخص ادبی بین آنها که از سال 1870- 1877 در سیصد نسخه بدون وقفه منتشر می شد ؛ نشان دهنده و مؤکد اهمیت آن در روند ادبیات کودک عرب می باشد ؛ چرا که این مجله به دلیل انتشار مواد ادبی متناسب با سطح فهم و درک و عواطف دانش آموزان اولین شمعی به شمار می رود که قبل از مطبوعات عمومی یا تخصصی دیگر در میدان ادبیات کودک عرب روشن شده است و از اینرو جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است .
اولین چیزی که در افتتاحیه شماره اول این مجله جلب توجه می کند ، به کار بردن ادبیات به عنوان ابزاری تربیتی جهت محقق ساختن لذت تعلیمی و کمال تهذیبی برای شکل دادن به شخصیت مخاطبان می باشد .
توجه مجله روضه المدارس به زبان و ادبیات عرب در روش ، شکل و محتوا در یک خط موازی با اهداف یک مجله ادبی و اهداف تربیتی آن حرکت کرده است و چه بسا گام هایی که مجله ی روضه المدارس در روند ادبیات مکتوب کودک برداشته است ، ادامه تلاش ها و اقدامات طهطاوی باشد که قبل از انتشار روضه المدارس ، با گنجاندن ماده ی درسی با عنوان قصه خوانی در برنامه درسی دانش آموزان در عصر محمد علی پاشا به منصه ظهور رساند . »
لازم به یادآوری است که رهبر نهضت عربی « رفاعه طهطاوی » نیز اولین کسی به شمار می رود که کتاب مستقلی برای کودکان تألیف نموده است و علاوه بر آن با ترجمه ی حکایت ها و قصه هایی از ادبیات بیگانه و گنجاندن آن در برنامه درسی دانش آموزان گام های نخستین را در ادبیات نوین کودک عرب برداشته و آن را به حوزه آموزش و پرورش سوق داده است .
« پس از طهطاوی شاگرد وی ، محمد عثمان جلال از جمله کسانی به شمار می رود که در حوزه ادبیات کودک قدم برداشته است.
2-1-2 . محمد عثمان جلال سردمدار ادبیات افسانه ای
« محمد عثمان جلال » در سال 1828 م در « وناء القیس» از توابع استان «بنی سویف» در مصر دیده به جهان گشود ، و پس از حفظ قرآن کریم و آموختن ریاضیات و خوشنویسی ، در سال 1839 م در مدرسه « القصر العینی » به تحصیل پرداخت وی مورد علاقه طهطاوی واقع شد و از طریق او به « مدرسه الالسن » راه یافت و زبان فرانسه را آموخت و پس از آن در « مدرسه الخدیوی » به تدریس زبان فرانسه پرداخت و به تدریج در امور مترجمی و نویسندگی در دفاتر حکومتی ترفیع رتبه یافت و آخرین منصبی که به عهده گرفت ، منصب قضاوتِ بخشِ تجدید نظر دادگاه قاهره بود .»
« محمد عثمان جلال از مترجمان مشهوری است که کتاب های زیادی را از زبان فرانسه به زبان عربی ترجمه کرده است و از جمله آن ها می توان به چهار نمایشنامه مشهور از آثار « مولییر» با عناوین « النساء العالمات » ، « مدرسه الزواج » ، « مدرسه النساء » و «ترتوف » اشاره کرد که مجموعه آنها را « الأربع الروایات فی نخب التیارات » نامیده است . وی به شخصیت های این نمایشنامه ها صبغه مصری داده و آن ها را به زبان عامیانه ترجمه کرده است .»
« محمد عثمان خالق اثر بزرگی با عنوان « العیون الیواقظ فی الأمثال و المواعظ » می باشد که زبان ، افکار ،ساختار و حجم آن خواننده را شگفت زده می کند . این دیوان در واقع ترجمه ی افسانه های « لافونتین » شاعر برجسته فرانسوی در قرن هفدهم میلادی می باشد.«افسانه های لافونتین » اولین اثری است که عثمان جلال آن از ادبیات فرانسه به عربی برگردانده است . این ترجمه را در عهد عباس پاشا اول آغاز نموده و در عهد سعید پاشا به پایان رساند .» « چاب اول دیوان الیواقظ به طور دقیق مشخص نیست و محققان درباره آن اختلاف نظر دارند . احمد زلط از محققان این دیوان گفته است که وی طی تحقیقاتش بر این دیوان به نسخه اصلی چاپ اول آن دست یافته و ترجیح بر آن است که بین سال های 1849 – 1954 منتشر شده باشد . »
« این حکایت ها شهرت جهانی دارند . هر چند که در اصل برای کودکان روایت نشده اند اما همزمان با ظهور ادبیات کودک در بسیاری از کشورها ، سروده شده اند و بانی حرکتی به سمت ادبیات افسانه ای ساده مبتنی بر حکایت های خرافی و امثال و حکم در همه ی زبان ها گردید .
عثمان جلال این حکایت ها - که دویست حکایت اند - را به نظم از زبان فرانسوی به عربی ترجمه کرد و در به نظم درآوردن آنها از میان اوزان عروضی وزن رجز را به خاطر سهولت حفظ کردن و خوش آهنگی آن که باعث جذب و پذیرش کودکان است ، انتخاب کرد. ضمن اینکه تعداد کمی از آنها را به لهجه ی عامیانه مصری به نظم درآورد و موضوع و محور تمامی این حکایت ها ، پیرامون مردم ، مورچه ها ، سگان ، پشه ها ، گوسفندان ، مارهای سمی ، قاطرها ، اسبان و مرغان و خرگوش ها و حیوانات دیگر و حشرات بود .»
2-1-2-1 . نمونه ای از آثار منظوم محمد عثمان جلال
حکایت هشتم که عنوان آن « گرگ و قوچ » است نمونه ای از این حکایت هاست :
« حِكاية الذئب مَع الخَروف رَسَمتُها بِأَجمَل الحُروف كان الخَروف عِندَ نَهر يشرَبُ وَالذئب فَوقَ ريحه وَأَقرَبُ فَقالَ يا خَروف حينَ جاءَ يَكفيك عَكَّرت عَليَّ الماءقالَ أَبو الصوف لِهَذا الضاري الماء مِن عِندك نَحوي جاري فَكَــيفَ قُلـــت إِنَّني أُعــكِّرُذَكرت يا سرحان ما لا يُذكَرُ قالَ لَهُ الذئــب وَكَم شَـــتَمتَني أَما علمت يا خَـــروف إِنَّني يَكفيــك أَن شَتَمتَني عاماً مَضى فَكَم قَضا بدلت فيكَ بِالرِضى قالَ الخَروف بِفَصيح الأَلــسنه إِنــّي مَولودٌ بِــــهَذِهِ السنةفَعـــندَ ذاكَ الذئب زادَ عَجَــباً وَاشتَـدَ غَيظاً في الخَلا وَغَضبا
وَقالَ إِن لَم تَك أَنــتَ الشاتِــما كان أَبــوك أَو أَخــوك رُبَما
أَو أَحَد مِــــن أَهـــلك القباح عَلَيــهم اللَعنَةُ فـــي الصَباحوَكرَّ وَاغــتال الــخَروف ظُـــلما وَأَكَلَ اللَـــحمَ وَمَصَّ العَظما فَاِنظُر إِلى الظالم وَالمَـــظلـوموَ أحكم بِما تَرى من المَعلوم وَقُل لِأَهـــل العَقــل وَالفـتوّة أَحسَن ما احتج الفَتى بِالقوَّ »
« حکایت گرگ و قوچ را با بهترین کلمات را به تصویر کشیدم .»
« قوچ از رود می خورد و گرگ به او بسیار نزدیک می شد.»
« هنگامی که گرگ بر بالین قوچ رسید گفت : تو را بس است دیگر از آب خوردن دست بکش که آب را بر من گل آلود کردی.»
« قوچ پشمالو به این گرگ درنده گفت : چنین نیست که می گویی زیرا آب از سمت تو به
سوی من جاری است و آب خوردن من مزاحمتی برای تو ایجاد نمی کند. »
« چگونه می گویی که آب را گل آلود می کنم . ای گرگ سخنان نادرستی میگویی »
« گرگ به او گفت که تو بسیار ناسزا می گویی ، گویا نمی دانی که من کیستم .»
« ناسزاهایی که پارسال به من گفتی کافی نبود؟ مدت زیادی نگذشته که از تو گذشت کردم و تو را بخشیدم .»
« قوچ با زبانی شیوا گفت : من امسال متولد شده ام .»
« گرگ از این گفته قوچ بسیار شگفت زده شد و در این هنگام بر شدت و غضب او افزوده شد. »
« و گفت اگر آن ناسزاگو تو نباشی ، حتما پدر یا یکی از برادران تو بود .»
« یا یکی از اعضای خانواده پلید تو بود که هر صبحگاهان لعنت خدا بر آنان باد .»
« پس گرگ به او یورش برد و ظالمانه او را به قتل رساند و گوشت او را خورد و استخوان هایش را لیسید . »
« پس به ماجرای ظالم و مظلوم خوب دقت کن و طبق همین قراین و شواهد قضاوت و داوری کن»
« و به خردمندان و جوانمردان بگو که : بهترین سبب بهانه جویی شخص مقتدر ، توانایی و قدرت اوست .»
این حکایت هشتم کتاب بود که هرگاه آن را بخوانیم و یا همزمان با آن اسرائیل ، آن دشمن حیله گر پست را به یاد می آوریم که همواره به دنبال بهانه جویی و ستمگری و متهم کردن فلسطینی هاست که آرامش و رویاهای اشغالگران را بر سرزمین های اشغالی خود ، بر هم می زنند .
چه خوب است اگر این داستان ها ی نمادین که در کتب کودکان سرزمین های عربی و اسلامی انتشار یافته اند ، به تفسیری دست یابند که بیانگر برخی از تعالیم نهفته در آنها باشد . و به واقعیت های نمادین آنها اشاره درست نمایند و این نمادها را متناسب با اهداف و آرزوهای وطن دوستانه ما به کار گیرد .
« « لافونتین » یکی از شاعران برجسته فرانسه در قرن هفدهم میلادی می باشد ، عصری که در تاریخ ادبیات فرانسه به عصر طلایی شهرت یافته و در آن نوابغی همچون « مولیر » و« راسین» ظهور کرده و توانستند در نهضت ادبی آن عصر و رساندن ادبیات به قله شکوه تاثیر به سزایی بگذارند.»
« وی در سال 1621 م متولد شد و هنگامی که به سن نوجوانی رسید او را برای فراگیری آموزه های دینی نزد کشیش فرستادند ، اما کشیش وی را نصیحت نمود که از این کار کناره گیری نماید ؛ چون که با استعدادهایش سازگاری نداشت ، لذا از آموزه های دینی بهره ای نبرد و به دوستانی پیوست که وقت خویش را وقف فکر و هنر کرده بودند . و زندگیش را صرف افکار پوچ و واهی و زیاده روی در خواب کرد و شاید اگر یکی از خویشاوندانش او را به پاریس فرا نخواند ، ممکن بود شاعری گمنام می ماند و تا چهل سالگی به عنوان شاعری با سبک و شیوه خاص شناخته شده بود .
چیزی که این مرد را جاودانه ساخت و نظر معاصرانش به خود جلب نمود حکایت های او از زبان حیوانات است ، با وجود آنکه مصادر جهانی آن ها معروف می باشند و دارای تاریخی ریشه دار هستند و به گذشته های دور در زندگی بشر برمی گردند و در مصادر هندی « کلیله و دمنه » و در مصادر یونانی « خرافه های ایسوب » متمرکز می شوند .»
« لافونتین در انواع ادبی مختلفی مانند شعر در اغراض گوناگون ، خطب و رسائل ، حکایت و قصه و افسانه منظوم به زبان حیوانات و پرندگان طبع آزمایی کرده است و آنچه بیش از هر چیز شهرت و بلند آوازگی را برای وی محقق ساخت ، افسانه های منظوم می باشد . وی بین سالهای 1668- 1896م افسانه های منظومش را در سه مجموعه که شامل دوازده کتاب بود ، منتشر نمود .
لافونتین مبدع هنر افسانه منظوم به زبان حیوانات و پرندگان نبوده است بلکه آن را به تقلید از ادبا پیش از خود مانند «ازوپ یونانی» ، «فیدر لاتینی» و « بیدبا هندی» و همچنین ادبای افسانه پرداز فرانسه در قرن شانزدهم امثال « مارو » و « رابولید » و افسانه های بازمانده از ملت های شرق و غرب به رشته نظم در آورده است . هر چند که وی در افسانه هایش به موضوعات تقلیدی و کلاسیک اکتفا نموده است ، اما به طبع هنرمندانه و عاطفه قوی و نکته سنجی های شیرین و ظریف و شوخی های لطیف و ملاحظات دقیق و توانایی در نفوذ کردن در جان مخاطب و احساس تمام عیار ، توانست واقعیت جامعه آن وقت فرانسه ، بلکه تصویری از جامعه انسانی ارائه کند ، و بر خلاف ادبای پیشین که درس اخلاقی حاصل از حکایت یا افسانه را با به کار بردن عباتی مانند « افسانه می گوید که » یا « هدف افسانه تصحیح اخلاق مردم است » در پایان به طور مستقیم در اختیار مخاطب می گذاشتند و این روش باعث می شد که مخاطب احساس کند این درس بر وی تحمیل شده است ، استفاده نکرده و به جای آن روشی دیگر به کار برده است که بر اساس آن مخاطب از طریق ترتیب حوادث و تسلسل افکار به غرض اصلی افسانه پی می برد. وی همچنین درس اخلاقی را در ابتدا یا وسط یا انتهای افسانه آورده است .»
2-1-2-1-2 . هدف عثمان جلال از ترجمه آثار لافونتین
اما سوالی که در اینجا مطرح می شود آن است که چه چیزی باعث شده عثمان جلال که خود به زبان فرانسه تسلط داشته به ترجمه افسانه های لافونتین بپردازد ؟ و سوال دوم آنکه آیا هدف وی از تدوین دیوان « العیون الیواقظ » ارائه به کودکان بوده است؟
« با مطالعه مقدمه دیوان العیون الیواقظ می توان گفت : انگیزه ی اصلی عثمان جلال از تدوین این دیوان لذت و سرگرمی بوده است ، زیرا وی در اوقات فراغت به خلق این اثر لذت بخش پرداخته و خود در مقدمه دیوان گفته است : « در اوقات فراغت به ترجمه کتاب دانشمند شهیر فرانسوی ، لافونتین پرداختم .کتاب لافونتین از بزرگترین و گرانبهاترین آثار فرانسه به شمار می رود که در قالب منظومه هایی به زبان حیوانات و پرندگان به سبک و شیوه کتاب «الصادح و الباغم » و « فاکهه الخلفاء » نوشته شده است . من مجموعه ترجمه ام را « العیون الیواقظ فی الامثال و المواعظ » نامیده ؛ اما برای چاپ آن با مردی فرانسوی مالک چاپخانه ای قرارداد بستم ، اما او به عهد خود وفا نکرد ؛ از اینرو به چاپخانه ی دیگری مراجعه کردم و برای انتشار آن تمام اموالم را صرف نمودم . پس از انتشار دیوان ، آن را به واسطه ی مرحوم مصطفی فاضل پاشا به عباس پاشا عرضه کردم ؛ اما او دیوانم را به سوی مصطفی پاشا پرتاب کرد و مصطفی پاشا دست از پا درازتر بازگشت و غم و اندوه جانم را فرا گرفت.»
« چه بسا هدف عثمان جلال از ارائه دیوانش به عباس پاشا اول این بود که « انتظار داشت وی دستور دهد این دیوان در مدارس مصر تدریس شود . اما عباس پاشا که به عقب ماندگی فرهنگی و دشمنی با علم و دانش شهرت داشت خواسته وی را محقق نساخت . اما سرانجام عثمان جلال به هدف خود رسید و ثمره تلاش خود را به عینه مشاهده کرد ، زیرا وزارت آموزش وپرورش آن وقت در سال 1894م تدریس دیوان وی را در مدارس مصر مقرر نمود و به مدت نیم قرن از کتاب های درسی اصلی در مدارس بشمار می رفت . در چاپ سال 1906م دیوان با تصاویر آراسته شد به طوریکه در هر حکایتی تصویری ترسیم شده است .»
در پاسخ به سوال دوم نیز باید گفت «عثمان جلال در مقدمه بلندی که بر دیوان العیون الیواقظ نوشته است درباره ارائه آن به کودکان و متناسب بودنش با سطح فهم و درکشان سخنی به میان نیاورده است و تنها در آخرین منظومه دیوان با عنوان «الخاتمه» پرده از هدف خویش برداشته و بیان کرده است که اغلب منظومه ها و اشعار این دیوان با هدف تعلیمی و تربیتی در قالب ادبیات تعلیمی و تهذیبی و ادبیات حکیمانه به صورت داستانهای منظوم به زبان حیوانات و پرندگان برای کودکان به رشته نظم در آمده است. این شاعر و مترجم در انتقال شاهکار ادبی فرانسه به کودکان و بزرگسالان و بخشیدن رنگ و بوی مصری بدان بسیار چیره دست بوده است .» وی همچنین در پایان این منظومه تدریس این دیوان را در مدارس پیشنهاد کرده است :
«یغرسه فی سائر المدارس انا من احسن المغارسویقتنی الحمد به والشکرا من کل من ینظره و یقراء»
« آن را در تمام مدرسه ها می کارد براستی که آن از بهترین کاشتنی هاست .»
« و از ستایش و تشکر هر بیننده و خواننده برخوردار می شود . »
2-1-2-1-2 . دیوان الیواقظ اثری خاص برای کودکان
« عثمان جلال در دیوان العیون الیواقظ علاوه بر ترجمه امثال و حکایت های لافونتین که بالغ بر 163 قصه منظوم به زبان حیوانات و پرندگان می باشد و هر یک با پند و اندرزو حکمت و ضرب المثل پایان می یابد ، از بسیاری از امثال حکیمانه و اشعار کهن میراث ملی مصر و میراث عربی بهره گرفته است و همچنین بسیاری از آیات قرآن و احادیث شریف نبوی را در تعدادی از قصه هایش تضمین کرده است و برخی از قصه هایش را با تکیه بر اندیشه و خیال ، گاه به زبان فصیح و گاه به زبان عامیانه به رشته نظم کشیده است . این دیوان در مجموع شامل دویست حکایت می باشد که اغلب آنها به شیوه ی تمثیلی به نظم کشیده شده است .»
« وظیفه ادبیات بالاخص ادبیات کودک برمضامین ومفاهیمی که عثمان جلال در نظم قصه ها مطمح نظر قرار داده است ، تقریبا تنها بر ، سی و چهار منظومه انطباق دارد . وظیفه منظومه ها در دیدگاه وی محقق ساختن اهداف اصلی ادبیات کودک از جمله اهداف اخلاقی ، تعلیمی، عاطفی ، زبانی و هنری تجلی یافته است و سایر منظومه ها برای کودک مناسب نمی باشد ، زیرا شاعر در آنها موضوعاتی مانند زن بیوه ، دختر باکره ، نکوهش زشتی زن و... سخن گفته که چنین مفاهیمی در دنیای کودک ، در هر رده سنی که باشند ، وجود ندارد.»
بنابراین با توجه به مطالب بیان شده می توان نتیجه گرفت که عثمان جلال از اولین کسانی به شمار میرود که اشعار لافونتین را با دخل و تصرف نزدیک به اقتباس ترجمه نموده است و با افزودن بسیاری از حکایات و اشعار عربی به آن ، صبغه مصری داده است . دیوان العیون الیواقظ وی اولین تلاش عربی برای ایجاد ادبیات کودک در نیمه دوم قرن نوزدهم بشمار می رود که راه را برای شکل گیری ادبیات نوین کودک به معنای تمام کلمه در جهان عرب هموار کرده است.
2-1-3 . جایگاه عبدالله فریج در شکل گیری شعر کودک
« « عبدالله فریج » شاعر شامی الاصل ناشناخته که در اسکندریه زندگی کرده است و مورخان به سختی می توانند در کتاب های تاریخی و ادبی اخباری از وی به دست آورند چون که تنها چند قصیده یافت می شود که در مدح یا رثای وی سروده شده است وی دیوانی با عنوان « نظم الجمان فی امثال لقمان » در سال 1893م منتشر نموده است . که شامل پنجاه مثل پیرامون حیوانات ، پرندگان ، حشرات و انسان می باشد و آنها را در قالب « ارجوزه » ریخته و هر ارجوزه را با یک مثل از امثال لقمان به پایان رسانده است . وی در مقدمه کتاب گفته است: امثال سرورمان لقمان ،کسی که خداوند متعال به حکمت وی گواهی داده است و دیگر امثال و حکم جالب و شگفت انگیز دارای مفاهیم استوار را به زبان شعر در آوردم سپس آن را خدمتی ادبی برای دانش آموزان مدارس ابتدایی قرار دادم . با اینکه عبدالله فریج مقدمه ادبی مفصلی برای دیوان نوشته است اما محتوای دیوان ، فاقد روح شعری می باشد . »
دیوان « نظم الجمان فی امثال لقمان » یک تجربه جدید در حوزه شعر می باشد که در شکل گیری شعر کودک جایگاه مهمی داشته و از سوی دیگر دیوانی است که در آن صبغه ملی به چشم می خورد ؛ زیرا نه تنها ترجمه ای از آثار ادبیات بیگانه نیست ، بلکه دیوانیست که فقط امثال عربی معروف درباره ی حیوانات در آن به رشته نظم کشیده شده است .
2-1-4 . مصطفی کامل داعیه گسترش ادبیات تعلیمی
« نیمه دوم سال 1893م شاهد اولین دعوت عربی برای گسترش ادبیات تعلیمی تهذیبی وآگاهی ملی در روح و جان نونهالان عرب در عرصه مطبوعات می باشیم . آنچه در این میان شگفت آور می نماید این است که صاحب این دعوت ، رهبر و سیاست مدار ملی عرب ، «مصطفی کامل» می باشد . وی در دوران تحصیل در مدرسه حقوق با ایمان به اینکه نونهالان، امید آینده ملت هستند ماهنامه ای با عنوان «المدرسه » برای آنها تاسیس نمود تا از نفوذ یأس و ناامیدی به درون آنها جلوگیری کند . هدف وی از انتشار این مجله ، فرهیخته کردن کودکان و پرورش فکر و اندیشه و روح آنها بود . و در آن به اهمیت تربیت کودکان تاکید ورزیده و به نقش و جایگاه سرودهای ملی حماسی و قطعه های منظوم و تأثیر آن در پرورش روحیه ملی گرایی آنها اشاره کرده است . وی در این باره گفته است : از آنجا که والاترین هدف ما در این ماهنامه ، تعلیم و تربیت و تهذیب کودکان و نوجوانان می باشد ، تصمیم گرفتیم در هر شماره از آن دو الی سه سرود را به سبکی بسیار شیوا و جذاب درج نماییم ، تا پس از گذشت شش ماه مجموع آن را در کتابی جمع آوری نماییم . و بسیاری از سخنان شیوا و حکیمانه را بدان ضمیمه کنیم ، تا منبعی غنی برای تربیت کودکان و پرورش روح وطن دوستی در آنها باشد.»
« تلاش های مصطفی کامل در عرصه ادبیات کودک تنها در تحریر مجله المدرسه محدود نشده است ، بلکه وی در روزنامه های « المؤید » و «الاهرام » نیز به ادبیات کودک پرداخته ، و مقاله هایی در این باره منتشر نموده است .»
توجه مصطفی کامل به ادبیات کودک ابعادی تربیتی دارد که از منبر مطبوعات به انتشار آنها پرداخته است و درآن بیش از هرچیز به پرورش روحیه ملی گرایی و میهن دوستی کودکان به وسیله ادبیات کودک توجه نموده است .
2-1-5 . احمد شوقی بنیانگذار قصه منظوم کودکانه
« امیر الشعراء « احمد شوقی » بنیانگذار حقیقی هنر قصه منظوم برای کودکان در عصر معاصر به شمار می رود . وی در سال 1868م متولد شد. در ابتدا در مصر به تحصیل پرداخت و سپس در سال 1891م از سوی حکومت وقت ، برای ادامه تحصیل در رشته حقوق به فرانسه اعزام شد . او اولین قصه های منظوم خود را از پاریس به مصر فرستاد و پس از بازگشت به مصر در سال 1893م به سرودن قصه های منظوم ادامه داد. وی قصه های منظومش را با چاپ اول دیوانش منتشر نموده و به اثر پذیری خود از اسلوب لافونتین اشاره کرده است.»
« احمد شوقی در مقدمه چاپ اول دیوان «الشوقیات» به سال 1898م گفته است : اندیشه و خیال خود را در نظم حکایت ها و قصه هایی به سبک مشهور لافونتین قصه منظوم آزمودم و در این دیوان مقدار قابل ملاحظه ای از این قصه ها و حکایت های منظوم را گنجانده ام . هرگاه نظم دو یا سه افسانه را به پایان می بردم ،آن را برای نوجوانان مصری می- خواندم و آنها بی درنگ مضمون ومحتوای قصه را می فهمیدند و با آنها انس می گرفتند و به اغلب آنها می خندیدند. من این موضوع را به فال نیک می گیرم و آرزومندم – اگر خداوند به من توفیق دهد - برای کودکان اشعاری بسرایم که مشابه آن چیزی باشد که شاعران کشورهای متمدن برای کودکان خود سروده اند . اشعاری را برای کودکان عرب بسرایم که با سطح فهم و درک آنها متناسب باشد و به اندازه توانایی های ذهنی خود ، از آن حکمت و ادب بیاموزند. از این رو در راستای محقق ساختن این هدف دوستم «خلیل مطران» صاحب لطف و آگاه در ادبیات و مسلط به سبک عربی و فرانسوی ، در نظم شعرسرایی را به سرودن اشعار کودکانه دعوت می کنم و امیدوارم که در خلق ادبیاتی برای کودکان همکاری کند وسایر شاعران و نویسندگان ما را در محقق ساختن این هدف یاری کنند.»
« ادبیات کودک فرانسه در آن دوره به مرحله اوج و شکوفایی خود رسیده بود . احمد شوقی همانطور که با فنون جدید ادبی مانند شعر غنایی ، نمایشنامه و نشست های ادبی آشنا شد ، از نوع جدیدی از ادبیات یعنی ادبیات کودک اطلاع یافت وی با اندیشه و احساسات شاعرانه خود جنبش های هنری و ادبی بین هنرمندان و ادبای فرانسه را درک نمود و فهمید موضوعات جدیدی در ادبیات فرانسه وجود دارد که شایسته است شاعران عرب از آن تاثیر بپذیرند و هنرهای نوینی وجود دارد که لازم است جایگاهی برای آن در ادبیات عرب پیدا شود از اینرو تصمیم گرفت موهبت ها و استعداد شعری خود را در این هنرهای جدید بیازماید و از حاصل مطالعه ی خود و آثار نوابغی در ادبیات فرانسه مانند «لامارتین » ، «دی موسیه » و « ویگتور هوگو » بهره گیرد. »
« با بررسی مقدمه ی چاپ اول دیوان «الشوقیات» میتوان دریافت که احمد شوقی برای آفرینش ادبیاتی برای کودکان در قالب حکایت ها و قصه های افسانه ای منظوم به زبان حیوانات و پرندگان ، مشابه آنچه در کشورهای متمدن غربی مشاهده نموده بسیار راغب بوده است ، و این خود ، نشان دهنده میزان تاثیر پذیری وی از ادبیات غرب می باشد . ازسوی دیگر احمد شوقی به صراحت اذعان نموده است که در راستای خلق ادبیات کودک از اسلوب مشهور« لافونتین » تاثیر پذیرفته است. منظور شوقی ، زبان و بیان شعری لافونتین نیست بلکه مقصودش از « اسلوب » محتوای قصه ها وحکایت های افسانه ای موسوم به « فابل» می باشد که لافونتین آن را به زبان حیوانات روایت می کرد. »
« فابل بر اساس تعریفی که « محمد غنیمی هلال » از آن ارائه داده ، عبارت است از قصه ها و حکایت هایی با ویژگی های اخلاقی - تعلیمی در قالب ادبی خاص آن که به شیوه ی نمادین در معنای کلی کلمه نه در مفهوم کتبی آن نوشته می شود . و نماد به این معناست که شاعر یا نویسنده شخصیت هایی در قالب حیوانات و ماجراهایی را ارائه می کند ، حال آنکه منظور وی شخصیت های انسانی است که نمادی برای شخصیت های دیگری بکار گرفته می- شود.»
لافونتین این نوع ادبی را به بالاترین حد کمال هنری رسانده و در آن اصول کلی ، هنر نوابغ پیش از خود که در این نوع ادبی وضع نموده اند ، را رعایت نموده است و خود این اصول و قواعد هنری را به مرحله کمال و پختگی رسانده و در آن به تفوق و برتری دست یافته و قریب به اکثریت شاعران و نویسندگان از سبک وی تقلید کرده اند. از اینرو می توان گفت احمد شوقی نیز تحت تاثیر سبک و شیوه آن قرار گرفته است.
احمد شوقی در مقدمه مذکور ادبا و شاعران را به بنیان گذاشتن شالوده ادبیات نوینی برای کودکان عرب مشابه ادبیات کودک در کشورهای متمدن غربی دعوت نموده است به گونه ای که اهداف اخلاقی ، تعلیمی ، تربیتی و زیبا شناختی در این نوع ادبی تحقق یابد.
2-1-5-1 . اعمال و آثار احمد شوقی در حیطه ادبیات کودک
« احمد شوقی که بزرگ ترین شاعر عصر خود بود در زمینه کودکان حکایت هایی با عنوان « صیاد و گنجشک » ، « بلبل های نوزاد » ، « بوقلمون » ، « مرغان خانگی » ، « جانشینی شیر» و « سخنرانی الاغ » نوشت . و این حکایت ها را در جزء چهارم دیوان معروف خود منتشر کرد . و در پی آن دیوان اشعار کودکان که شامل مجموعه ای دیگر از اشعار و حکایت های نسبتا آسان برای کودکان نوشت و نمونه ای از آثار منظوم شوقی که در دیوان خود « مادربزرگ » را این چنین معرفی کرده است :
لـــي جَدَّةٌ تَرأَفُ بـــي أَحــنى عَلــَيَّ مِن أَبــي وَكُلَّ شَـــيءٍ سَــــرَّني تَذهَــبُ فــــيهِ مَذهَبي إِن غَضِــبَ الأَهــلُ عَلَيـيَّ كُلـــُّهُم لَـــم تَغــضَبِ مَشــــى أَبـي يَومــاً إِلَيـيَ مِـــشيَةَ المُــــــؤَدِّبِ غَضــــبانَ قَـد هَدَّدَ بِالضَر بِ وَإِن لَـــم يَضـــــرِبِفَلَــم أَجِــــــد لِيَ مِنهُ غَيـرَ جَدَّتــــي مِن مَهـــرَبِ فَــتجــَعَلني خَلـــفَهـــاأَنجـــو بِهــــا وَأَخـــتَبيوَهــــيَ تَقــــولُ لِأَبــــي بِلَهـــجَةِ الـــــمُؤَنِّبِوَيــــحٌ لَـــهُ وَيــــــحٌ لِهَ ذا الــــوَلدِ المُــعَذِّبِأَلَـــم تَكُـــن تَصـــنَعُ ما يَصـــنَعُ إِذ أَنتَ صَبي »
« مادر بزرگی دارم که به من مهر می ورزد او از پدرم به من مهربان تر است ».
« و هر چه مرا خشنود و شادمان سازد مادربزرگم آن را به خاطر من دوست دارد . »
« اگر همه خانواده ام بر من خشم گیرند ، او از من به خشم نمی آید .»
« روزی پدرم به قصد تنبیه به طرف من آمد . »
« در حالیکه بسیار خشمگین بود مرا تهدید به کتک زدن نمود ، هر چند که او من را نمی زند.»
« در آن هنگام جز مادربزرگم حامی و پناه دهنده من نبود .»
« او بین من و پدرم می ایستد و مرا پشت خود پنهان می کند و بدین وسیله از تنبیه نجات می یابم.»
« و با لحنی سرزنش گو پدرم را مورد توبیخ قرار می دهد .»
« به پدرم می گفت : ای وای بر تو ای پسر شکنجه گر »
« آیا تو همچون او بازیگوشی نمی کردی آن زمان که خردسال بودی ؟!»
احمد شوقی در این قطعه بیش از این در دیوان اشعار خود ، به کودکان بسیار نزدیک بود و در حد درک و فهم آنان سروده بود . اما در قطعه « الوطن » از کودکان دور می گردد و در سطحی بالاتر و تاحدودی فراتراز سطح فکر آنان می سراید . و این فاصله ، هم در بکارگیری کلمات و نمادها و حتی عنوان قطعه شعری نمایان است .
2-1-5-1 . طرح یک پرسش
سوالی که در اینجا پیش می آید این است که چرا احمد شوقی در مقدمه مذکور به تلاش های عثمان جلال برای ترجمه قصه های منظوم لافونتین اشاره ای نکرده است؟ آیا وی دیوان العیون الیواقظ را مطالعه کرده وآن را جدی نگرفته است؟ یا بطور کلی اطلاعی از عثمان جلال و اثرش نداشته است؟ زیرا دیوان العیون الیواقظ به عنوان اولین ترجمه لافونتین به چاپ رسیده و حتی در مدارس مصر به عنوان ماده درسی تدریس می شده است.
شاید به این سوال ها می توان چنین پاسخ داد که عثمان جلال در ترجمه ی فابل های لافونتین بیش از هر چیز به بخشیدن صبغه ی مصری به آن توجه داشته است و آن را گاه به زبان عامیانه و گاه به فصیح ترجمه نموده است ؛ زیرا روحیه مصری گرایی در بیشتر آثاری که به ترجمه آنها پرداخته ، بالاخص نمایشنامه هایی که از ادبیات فرانسه مانند نمایشنامه های راسین ، مولییر و کورنی ترجمه نموده ، مشهود بوده بطوریکه وی به غالب شخصیت های نمایشنامه ها رنگ و بوی مصری داده است ، از اینرو طبیعی است که احمد شوقی به دلیل بکار رفتن زبان عامیانه و آمیختن آن به زبان فصیح و صبغه مصری در بیشتر حکایت ها و قصه های منظوم ، از دیوان العیون الیواقظ چشم پوشی کند و در مقدمه چاپ اول «الشوقیات» به آن اشاره ای نکند . نکته قابل ذکر اینکه ساختار هنری قصه های منظوم لافونتین توجه احمد شوقی را بیش از هرچیز دیگر به خود جلب نموده و خیال شعری وی را بر انگیخته است و به عبارتی دیگر کمال هنری در حکایت های لافونتین تجلی یافته و احمد شوقی بزرگترین شخصیت ادبی بوده که از هنر وی الهام گرفته است.
البته این به معنای دفاع از شوقی در نادیده انگاشتن دیوان العیون الیواقظ نیست ؛ زیرا از عیوب ما در پژوهش تاریخ ادبیات ، بی توجهی به آثار نویسندگان و ادبای فاضل و نادیده گرفتن پیشگامی آنهاست. محمد عثمان جلال در هر صورت از پیشگامان عرصه ادبیات نوین کودک به شمار می رود که در زمینه سازی برای شکل گیری ادبیات نوین کودک نقش مهمی ایفا نموده است.
علی رغم آنکه احمد شوقی اولین شخصی به شمار می رود که بسیاری از ادبا را برای خلق ادبیات نوین برای کودکان عرب دعوت نموده است ، اما خود وی در تطبیق این تئوری موفقیت قابل ملاحظه ای کسب نکرده و آثار چشم گیری برای برطرف کردن نیاز کودکان به ادبیات خلق نکرده است ؛ « زیرا از زمانی که وی به ادبیات کودک دعوت نموده ، آثار خلاقانه وی در این زمینه کاهش یافته است و مقدار آن حتی به یک سوم آثاری که به ترجمه آن پرداخته است ، نمی رسد .» « از سوی دیگر احمد شوقی قصائدی را برای کودکان سروده و آنها را در چاپ اول دیوان شوقیات منتشر نموده ، و در چاپ دوم دیوان حذف کرده است و قصائد مدیح و مناسبات را جایگزین آنها نموده است .»
برخی از پژوهشگران در پاسخ به این سوال که چرا آثار احمد شوقی در حیطه ادبیات کودک پس از بازگشت به مصر کاهش یافته و در تطبیق تئوری خلق ادبیات کودک در جهان عرب موفقیت چندانی به دست نیاورده است دو دلیل عمده بیان می کنند که عبارتند از :
« 1 : دیدگاه تحقیر آمیز به ادبیات کودک و بی ارزش برشمردن آن
2 : جامعه ی عربی ، جامعه ای مرد سالار است . و هنر بدون توجه به جایگاه کودک بر محور
بزرگسال می چرخد تا رضایت او را به دست آورد. »
« احمد شوقی علاوه بر قصه های افسانه ای منظوم به زبان حیوانات و پرندگان ، قصه های منظوم ترانه ها و سروده هایی دیگری نیز برای کودکان سروده است . مجموعه قصه های منظوم به زبان حیوانات شوقی که آنها را در چاپ اول دیوان « الشوقیات » گنجانده ، بالغ بر پنجاه منظومه بوده است که در چاپ مجدد الشوقیات در جلد چهارم آن ، چهار منظومه دیگر برآن افزوده شده است و « محمد صبری السربونی » در «الشوقیات المجهوله» حکایتی با عنوان «دوله السوء» بدان افزوده است که قبل از آن در «المجله المصریه» با نام مستعار « نجی الخرس » منتشر شده است . »
2-1-5-3 . احمد شوقی از دیدگاه محمد غنیمی هلال
« محمد غنیمی هلال » در این باره گفته است : « شوقی دریافت ، که شعر غنایی برای بیان افکارش کفایت نمی کند ؛ از اینرو از قالب موضوعی قصه به زبان حیوانات بهره گرفت و منظومه ای با عنوان «دوله السوء» سرود . و در سال 1900 در «المجله المصریه» منتشر کرده است که محتوای اجتماعی ، هجایی و سیاسی داشته است که به خاطر ترس از حکومت آن را از دیوانش حذف کرده است .»
« احمد شوقی در نظم قصه ها و سرودها و ترانه ها از چهار منبع بهره گرفته است که عبارتند از :
الف - حکایت ها و داستان های منظوم لافونتین به زبان حیوانات
ب- حکایت هایی از میراث دینی
ج- حکایت هایی از میراث ادبی عربی
د- قصه هایی از تجربه ها و مهارت های درونی »
2-1-6 . فعالیت های دیگر در زمینه ادبیات کودک
« الاب یونا و فتورا » در سال 1883م کتابی با عنوان « لطائف الاقوال فی القصص و الامثال» را از ادبیات بیگانه در دو جلد تالیف ترجمه نموده است که شامل شصت و دو قصیده و ضرب المثل می باشد . این کتاب در مجموع ترجمه سخنان شیوا و امثال حکیمانه و قصه های عامیانه رایج در فرهنگ وادبیات بیگانه است که لذت و فایده را برای کودکان به ارمغان می آورد .»
« در سال 1897م مجله «السمیر الصغیر» منتشر شد و صاحب امتیاز آن یک گروه علمی بودند که آن را اینگونه معرفی کرده اند : مجله علمی تهذیبی و تصویری و کشاورزی و تجاری و صنعتی که در روزهای یازدهم و دوازدهم و بیست و یکم هرماه منتشر می شود .این مجله به مسائل تربیتی توجه داشته و بخش های ثابتی را به آداب و تهذیب اختصاص داده است و در آن کودکان را به دوری از رذیلت و آراسته شدن به فضیلت نصیحت کرده است و در بخش دیگری با عنوان «الجنس اللطیف» نصیحت هایی را به دختران نموده و در آن موضوعاتی درباره ی آشپزی گنجانده شده است . از باب های مهم دیگر این مجله بخش قصه ها می باشد که در قالب نظم و نثر بازگو شده است .»
« پس از مجله «السمیر الصغیر» انتشار مجله و روزنامه مختص کودکان ادامه یافت .در سال 1998 م روزنامه « انیس التلمیذ » منتشر شد ، اما پس از مدت زمان اندکی متوقف شد. در سال 1902م فقط یک شماره از مجله « دلیل الطلاب الشهریه » و نیز روزنامه «التلمیذ الشرقی » انتشار یافت . یک سال پس از آن « محمد عمر باجوری» مجله « التربیه » و « عزالدین صالح» مجله « مساعد الا سبوعیه » را منتشر ساختند .در سال 1906م مجله علمی، خانوادگی و مدرسه ای «الکوثر» به چاپ رسید این مجله موضوع های متنوعی را در برداشت که از جمله آنها در زمینه تربیت ، شیردهی ، اخلاق و پرورش ذهن با علم و دانش می باشد. انتشار مجلات و روزنامه ها با ویژگی مدرسه ای تعلیمی برای مدت طولانی ادامه یافت .»
2-1-7 . علی فکری و اعتقاد به نقش تکالیف درسی در تکامل شخصیت کودک
« « علی فکری » در سال 1903م کتابی با عنوان «مسامرات البنین» در دو جلد در موضوع های اجتماعی ، تربیتی ، موعظه و پند و اندرز و عقاید و باورهای دینی تالیف نمود . و اندکی از اخبار زنان و ویژگی های آنان در قالب لطائف و نوادر ادبی با هدف تهذیب اخلاقی گنجانده است. این کتاب به دلیل تنوع در جنس ادبی و تاریخی و دینی در حوزه ادبیات کودک به شمار نمی رود . »
« او با تالیف کتاب های دیگری به عناوین «النصح المبین فی تربیه البنین » و « فی تربیه البنات » در سال 1916م نقش مهمی در روند ادبیات نوین کودک ایفا نموده است. »
« کتابچه ی «فی تربیه البنین» اثری است که کودک را به انجام تکالیف مدرسه و وظائف وی در منزل و جامعه راهنمایی می کند تا از همان دوران کودکی با مکارم اخلاقی و خصلت های نیکو و اعمال پسندیده بزرگ شوند و در بزرگسالی برای خود ، خانواده و جامعه مفید باشند.»
2-1-8 . ابراهیم عرب ؛ ارائه مضامین عالی با مفاهیم ساده
« در سال 1911م « ابراهیم عرب » کتابی با عنوان «آداب العرب» تالیف نمود و سازمان فرهنگ و معارف مصر - در آن دوره - آن را باهزینه ی خود به چاپ رساند و به عنوان کتاب درسی مدارس ابتدایی دخترانه و پسرانه و مکتب خانه ها قرار داد. علیرغم اهتمام این سازمان به کتاب آداب العرب ، « علی حدیدی » از نویسندگان ادبیات کودک ، معتقد است که ابراهیم عرب قصه های افسانه ای منظوم به زبان حیوانات وپرندگان در آداب العرب را به شیوه ی لافونتین سروده است که برای بزرگسالان مناسب است نه کودکان.
در واقع ابراهیم عرب قصه های افسانه ای منظوم خود را برای کودکان به رشته نظم کشیده است ؛ چرا که از یک سو ساختار محتوای این قصه ها با فهم و درک کودکان متناسب است و ازسوی دیگر به عنوان ادبیاتی تعلیمی – موعظه ای کودکان را مخاطب قرار داده است. و علاوه بر این مطلب اولین چیزی که پس از عنوان اصلی کتاب بر رو جلد توجه خواننده را به خود جلب می کند این عبارت است : چاپ سازمان فرهنگ و معارف جهت تدریس در مدارس دخترانه و پسرانه مقطع ابتدایی و مکتب خانه ها. این عبارت خود موکد آن است که ابراهیم عرب آداب العرب را با هدف ارائه به کودکان تالیف نموده است.»
« وی درمقدمه این کتاب گفته است : آداب العرب کتابی است که با تالیف آن به نونهالان محبوب وطنم خدمت کرده ام و در آن ضرب المثل ها و سخنان حکیمانه ازگذشتگان را نقل کرده ام تا با خواندنش جان و روحشان پرورش یابد و اخلاقشان اصلاح گردد و خلق و خصلت خود را با صحیح ترین آرا پیشنیان سرشت دهند . مواعظ و پند و اندرزها را در قالب قصه هایی منظوم قابل فهم با مفاهیم ساده و شعری روان بیان کردم تا کودکان بدون احساس خستگی و ملالت آنها را بخوانند و حکمت ها و سخنان جامع آن را به نیکی بفهمند و آنها به عنوان قصه های شیرین قلمداد کنند . هرچند که با نویسندگان و ادبا پیشین غرب و عرب همگام شدم و حکمت ها وپند و اندرز ها را به زبان حیوانات و پرندگان بازگو کردم تا با این شیوه روایت دلنشین تر و مواعظ گیرا تر و جذاب تر باشد.»
2-1-8-1 . تبعیت ابراهیم عرب از روش ادیبان پیشین
با بررسی مقدمه آداب العرب می توان دریافت که ابراهیم عرب غالب قصه هایش را به زبان حیوانات و پرندگان بازگو کرده و معتقد بوده است که این روش در بیان هدف قصه رساتر و دلنشین تر است وملالت و خستگی را از خواننده دور می کند و بسیاری از ادبا پیشینیان شرق و غرب در تالیف قصه این شیوه را دنبال کرده اند . ابراهیم عرب به تاثیر پذیری خود از آثار غربی مانند قصه های لافونتین و آثار شرقی مانند «کلیله و دمنه» ، « الصادح و الباغم » و « فاکهه الخلفاء » در تالیف قصه های منظوم به زبان حیوانات و پرندگان به طور ضمنی اشاره کرده است.
ابراهیم عرب در خطبه پایانی کتاب درباره مضمون وعظی و حکیمانه آداب العرب گفته است :
علی لسان وحوش القفر اسردهـا و الصدق فی الوحش دون الانس معهودامثال صـــدق تجلت لامثیل لـها معــنی صحـیـح و لفـظ فیــه تجـویدضمنتها النصح و الاعراض شاهده و فـــی لســان الفـتــی للحـق» تاییـــد
« به زبان حیوانات داستان هایم را بیان می کنم راستگویی از صفات دیرینه درندگان است.»
« در آثار من امثال و حکمت های صادقانه آمده که صحت آن آشکار است و مثل و مانندی ندارند معنای آن سخنان ، همه درست و الفاظ آن مسجع و آراسته به صنایع ادبی است .»
« آن سخنان حاوی و دربردارنده پند و نصیحت و کاملا منصفانه و حق به جانب است و پرهیز از افراط و تفریط شاهد این مدعاست و در سخنان جوانمرد همیشه حق گرایی و جانبداری ازحق دیده می شود.»
با توجه به مقدمه آداب العرب و سخن پایانی آن می توان گفت که هدف اصلی مؤلف ، تعلیم و تهذیب و وعظ و پند و اندرز در قالب قصه های منظوم است و در آن به ارزش های دینی ، اخلاقی ، اجتماعی و ملی تاکید نموده است ؛ اما در آن به جنبه سرگرمی و تفریح و چیستان های شعری توجه نداشته و بر خلاف قصه های منظوم عثمان جلال و احمد شوقی روح سرگرمی و طنز در آن دمیده نشده است .
2-1-8-2 . دیوان آداب العرب ؛ اثری تربیتی و تهذیبی
«دیوان العرب نه تنها قصه ایی به زبان حیوانات و پرندگان است ، بلکه قصه های منظوم دیگری را شامل می شود که در آن حیوان یا پرنده بخشی از موضوع نیست و ارزش هایی را در برمی گیرد که به رفتار و آداب پسندیده و نیکو تشویق می کند . دیوان در مجموع شامل نود و نه قصه منظوم می باشد که هفتاد و شش قصه منظوم آن به زبان حیوانات و پرندگان و نباتات و بیست وسه قصه منظوم از زبان انسانها نقل شده است و شاعر در آنها به ترویج ارزش های اخلاقی پرداخته است.»
به طور کلی ابراهیم عرب در تالیف آداب العرب از دو منبع اصلی و مهم تاثیر پذیرفته است که عبارتند از :
1- میراث عربی اسلامی ، وی در تالیف کتاب از روایت های شعری در امثال و اقوال حکیمانه از ادبیات عربی قدیم و امثال لقمان حکیم بهره گرفته است.
2- حکایت ها و قصه های افسانه ای در ادبیات ملل دیگر، بالاخص ادبیات معاصر غرب .
« آداب العرب بالغ بر هفتاد و شش قصه افسانه ای منظوم به زبان حیوانات و پرندگان است که آنها را به تقلید افسانه های لافونتین نوشته است و محمد عثمان جلال آن را به عربی ترجمه کرده است. ابراهیم العرب الفاظ ساده و آسان را به کار برده ، که به دور از پیچیدگی زبانی از آداب العرب می باشد ؛ اما قصه ها و حکایت های منظوم در آداب العرب با به کاربردن برخی از الفاظ دشوار به تثبیت زبان فصیح عربی در ذهن کودک توجه شده است و به ندرت پیش می آید که قصه ای از یک یا دو لفظ دشوار یا جدید در فرهنگ زبانی کودک خالی باشد . از این رو زبان بسیاری از قصه های آن با سطح فهم و درک کودکان در مرحله پیش دبستانی و چه بسا کودکان رده های سنی بالاتر متناسب نیست و تنها کودکان در رده های سنی بالاتر می توانند داستانهای منظوم آداب العرب را به خوبی درک کنند.»
با این وجود ابراهیم العرب از دیوان العیون الیواقظ استفاده کرده ، و برخی از موضوع قصه های منظومش را از آن برگرفته و در عین حال به اشاعه ارزش های اخلاقی پرداخته است. به طوری که حدود یک چهارم دیوانش را به آن اختصاص داده است . و در آن ادب تهذیبی یا ادب وعظی حکیمانه را مطمح نظر قرار داده است . این ویژگی نه تنها با بررسی مقدمه و خطبه پایانی کتاب مشخص می گردد ، بلکه از طریق عنوانی که پیش از عنوان اصلی قرار می گیرد وضوح بیشتری می یابد . وی لفظ موعظه را پیش از عنوان اصلی هر قصه منظوم قرار داده است.
بنابر آنچه گفته شد می توان دریافت که در اغلب قصه های منظوم آداب العرب صبغه تعلیمی – تربیتی دارد که نویسنده در آن به وعظ و ارشاد مستقیم مخاطب پرداخته و به پرورش توانایی زبان آموزی کودک با به کار بردن الفاظ دشوار و جدید در سیاق متن و آموزش زبان فصیح عربی به آنها توجه نموده ، ولی به جنبه تفریحی و سرگرمی ادبیات کودک اهمیت نداده است.
2-1-9 . محمد هراوی شاعری معتقد به ادبیات کودک
« « محمد هراوی » از جمله شاعرانی بود که به خلق ادبیاتی ویژه کودکان ایمان داشته و بدون توجه به تهکم و استهزا برخی از ادبا ، به آن پرداخته و با سرودن اشعاری متناسب با سطح درک و فهم کودکان در آن خوش درخشیده است. وی در روستای « هریه زرنه » متولد شد و در قاهره به تحصیل پرداخت . در دوران تحصیل مجله « الرسول » را به رشته ی تحریر در آورد . هراوی از سال 1902م تا1911م در وزارت فرهنگ مشغول به کار شد پس از آن ریاست امر حسابداری کتابخانه عمومی قاهره را تحت اشراف حافظ ابراهیم شاعر عرب به عهده گرفت و تا پایان زندگی به سال 1939 م در این قسمت باقی ماند.»
2-1-9-1 . محمد هراوی از دیدگاه اهل قلم
« « خیر الدین زرکلی » نویسنده و تاریخ نگار و شاعری سوری است و در « الاعلام » درباره هراوی گفته است : محمد هراوی شاعری است مصری که در نظم نوعی از شعر آسان و روان منحصر به فرد گردیده است ؛ شعری که آن را برای کودکان سروده تا آن را حفظ نمایند و در مدارس و منازل برای یکدیگر بخوانند. هراوی سرودهایی با صبغه ی ملی در مصر سروده است.»
« «مختار وکیل » نویسنده و شاعر مصری نیز درباره وی گفته است : هراوی افقی جدید در ادبیات گشوده است و با جدیت و شکیبایی ، رنج نظم شعر را برای کودکان را به جان خریده و منظومه هایی لطیف با عبارات آسان و مفاهیم ساده در اوزان دقیق و سبک و الفاظ شیرین به رشته نظم در آورد و در آن برای اولین بار در زبان عربی به موضوعاتی پرداخت که با روح کودک عرب تناسب دارد.»
« محمد هراوی از اولین کسانی به شمار می رود که با جدیت به سرودن شعر برای کودکان پرداخته وتلاش کرده است با زبان شعری ساده و واضح و گویا ، کودکان را مخاطب قرار دهد. وی سبک ترین و آسان ترین وزن را برای اشعارش برگزیده است تا کودکان آنها را به راحتی به حافظ کنند . هراوی موضوعات شعرش را از جوهر زندگی برگرفته است.
2-1-9-2 . آثار هراوی در زمینه ی ادبیات کودک
الف- سمیر الاطفال للبنین در سه جلد
ب- سمیر الاطفال للبنات در سه جلد
ج- السمیر الصغیر برای کودکان پیش دبستانی
د- الطفل الجدید
ذ- اغانی الاطفال در چهار مجلد
هـ- نمایشنامه هایی برای کودکان به عناوین « رویای کودک در شب عید» ، «حق و باطل »
م- دیوان انباء الرسل محفوظات للاطفال بالشعر السهل
وی این آثار را بین سال های 1923تا1939م تالیف نموده است.»
2-9-2-1 . دیوان سمیر الأطفال قدیمی ترین اثر مستقل و خاص کودکان
« دیوان سمیر الاطفال که جلد اول آن در سال 1922 م منتشر گردید. از نظر تخصص هنری و توجه به کودک در ماده و مضمون به عنوان کتابی مستقل ، قدیمی ترین اثر ادبی به شمار می رود که به طور اختصاصی برای کودکان تالیف شده و مبتنی بر ابتکار و نوآوری می باشد و اثری است که ترجمه و اقتباس از آثار پیشینیان مانند العیون الیواقظ عثمان جلال و دعوت نظری به ادبیات کودک مانند دعوت احمد شوقی پا را فراتر نهاده است. هراوی در موضوعات دینی ، اخلاقی، اجتماعی ، خانوادگی ، تعلیمی و وصفی شعر سروده است و قصه های منظومی به زبان حیوانات و پرندگان نیز به رشته نظم در آورده است .» . «از جمله شعرهای او ، « نشید النیل » از مجموعه « السمیر الصغیر » می باشد .
النــیــلُ سَلـــسبــیل لیـــس لــه مَـــثـیــلُنَـــهــرٌ کَریــمٌ طیـب یـَروی الثَّـری فیَخصِبوادیـــه روضٌ أخـضَریَنـسابُ فیــه الکـــوثریُـــفیـضُ بالإحــسـان فی مِصـــر و الســودانو النیــلُ فی قُطرِیــــن حــیـــاه تَــوامــــَینفلیـــحی نیــلُ مصــرا مـــدی الــزمانِ حُــرا»
« رود نیل صاف و گوارا است ، که مثل و مانندی ندارد .»
« رودی بخشنده و پاک که با آبیاری زمین ، آن را حاصلخیز می کند .»
« دشت آن سرسبز و با صفاست و آب زلال و گوارایی همچون آب کوثر در آن جاریست .»
« لبریز و مالال از خیر و نیکی در سرزمین های مصر و سودان جاری است . »
« باشد که رود نیل ، سرزمین مصر را سرسبز و شاداب گرداند . »
« پس شایسته است رود نیل ، مصر را سرسبز و زنده گرداند . مصری که در طول تاریخ آزاد است . »
2-1-9-3 . اسباب و رموز موفقیت هراوی
« پر واضح است که در کنار ساده گی و زیبایی ، روان و آهنگین بودن اشعار محمد هراوی علت اصلی انتشار آن در بین کودکان بوده است ؛ زیرا اشعار بسیاری از شاعران پیش از هراوی مانند شوقی و ابراهیم عرب دارای واژه های دشوار و ترکیب های پیچیده و نامناسب برای برخی از گروه های سنی کودکان بوده است . هراوی شعر کودکان را از روح تعلیمی مدعی رهانیده و آن را در محتوی و ساختار به روح تعلیمی شیرین و گوارا و نزدیکترین اشیاء به کودکان سوق داده است.»
« هراوی در بسیاری از اشعار خود به وصف اختراعات جدید در معاصر مانند قطار، دوچرخه ، هواپیما ، ماشین وکشتی و لوازم التحریر پرداخته و شعر کودک را وارد قلمرو پدیده های جدید معاصر کرده است و آن را از انحصار در موضوعاتی مانند وصف طبیعت یا قصه های منظوم به زبان حیوانات و پرندگان خارج ساخته است . باتوجه این ویژگی ها می-توان اشعار هراوی را تجدید در شعر کودکان به شمار آورد که در آن کسی بر وی پیشی نگرفته است . هراوی وصف اختراعات جدید برای کودکان را بی هدف و بدون نتیجه گیری به پایان نمی برد ، بلکه آنها را در راستای ارائه پند و اندرز و موعظه و تشویق به علم ودانش و میهن پرستی و ترغیب به ابتکار و نوآوری به کار می گیرد.»
2-1-9-4 . نمونه ای از اشعار هراوی
او در شعر « انشوده الصباح » در دیوان « سمیر الأطفال » می گوید :
نحــن إن أشــرَقَ صــبح نَهجــُر النــومَ و نصــحُوو نَــحیــی أبَــویـــنــا فَــرَضــا الآبـــاء ربــحُثم نَــمــضی فَنُــصّلــــی إنّ تَقـــــوی الله نَــجحُولِـــدورِ العِــلمِ نَســــعَی و إلـــی العَــلیاءِ نَنـحوُنحــنُ لـــلآدابِ ذُخـــــرٌ نحـــنُ للأخلاقِ صَـرحٌنحـــــنُ للأوطانِ نَصــــرٌ یـــومَ تـــدعُونا وَ فتــحٌو لنــــا کُـــلَّ صَــــباحٍ أمَــــلٌ فـــی الله سَمــحٌ»
« سحرگاهان چون هوا روشن شود ما خواب را ترک می کنیم و بیدار می شویم. »
« و به پدر و مادرمان سلام می کنیم رضایت والدین خوشبختی دنیا وآخرت را به دنبال دارد. »
« پس به نماز می ایستیم زیرا تقوای الهی رستگاری است »
« و به سوی خانه های دانش رفته و به سربلندی می رویم »
« ما سرمایه های ادب هستیم ، ما بنای بلند اخلاق هستیم »
« ما مایه فتح و پیروزی وطن هستیم آن هنگام که ما را فرا خواند و بطلبد. »
« و در هر صحبدم امیدی به خدای داریم که ما را ببخشد . »
2-1-10 . کامل الکیلانی عامل تغییر در نگرش جامعه نسبت به ادبیات کودک
«« کامل الکیلانی » یکی از پیشگامان ادبیات کودک به شمار می رود که شعر کودک عربی از او تأثیر بسیاری گرفته است . و بیشتر کارهای او در زمینه قصه می باشد و منظومه ها و شعرهایی را در ضمن قصه ها آورده است . یکی از شعرهای زیبای کامل کیلانی « نشید النحله الفاعله » می باشد :
إنّ حــبَّ الجــدِّ و أبی و فعـــالَ الخـــیرِ طبعیفأنا أعطیــک شَهـــدی مثلمــا أعطیـــک شَمعیوَ حیــاتی مثلُ عُــــمر الزهــرِ ، تذوی بعدَ حین»
« دوست داشتن پدر و پدر بزرگ ، و انجام کارهای نیک از ویژگی های درونی من است .»
« همانا من شهد گوارایم را به تو می دهم همانطور که شمع وجودم را برایت می افروزم .»
« و زندگی من همچون عمر کوتاه گل ها بعد از آن خاموش می شود .»
از بین نسل پیشگام در هنر قصه نویسی برای کودکان و همچنین درمیان نویسندگان این نسل به نظر می رسد اسم کامل کیلانی آشناتر باشد ؛ اگر چه امیر الشعراء احمد شوقی توانست به تنهایی از بین پیشگامان قصه منظوم همچون « عثمان جلال » ، « ابراهیم عرب » و «محمد هراوی » این راه را ادامه دهد ، و آن به دلیل سبکی اوزان ساده و ریتمی واضح و کلمات آشکار و معانی دقیق و ظرافت حکایت ، و درستی نتیجه بدست آمده بود.
« اما نسبت به قصه های « کامل کیلانی » ، همانا ادامه آنها بر علت های دیگری استوار بود . او جایگاه پیشگام و مؤسس هنر قصه های نثرگونه کودکان را دارا است ، پس قلم و اندیشه خویش را صرف این کار نمود تا آنکه قصه های منتشر شده او بالغ بر 250 قصه گشت که شامل : تالیفات ، ترجمه ، اقتباس شده ها و قصه های کوتاه می باشد.»
او همه مراحل سنی کودک را در پیش چشم خود قرار داده و برای هر مرحله به تناسب زبان و اهداف آنها قصه می نوشت . قصه های خویش را با موضوعات متنوع می نوشت . پس افق های دید خود را وسعت بخشید و دریچه های معرفت را تازه ساخت و به تجربه های عربی نیک ، تجربه های ملل و تمدن های دیگر را افزود ، بطوریکه این هنر را غنی و معتبر ساخت و دیگران را متوجه این ادب ساخت . و شکی در آن نیست که تلاش کامل کیلانی در نویسندگی و عمق بخشیدن به شیوه ی خویش و اصرار بر مخاطب قرار دادن کودک عربی و ارتقای آن با زبان و ذوق و هدف باعث شد که نگاه جامعه نسبت به تعلیم و تربیت خاص کودک تغییر پیدا کند ، و در میان ظهور نویسندگان معاصر سرزمین های عربی صاحب فضل و برتری است .
« نسب « کامل کیلانی » به « شیخ عبدالقادر گیلانی » صوفی معروف ، می رسد . او در کوی «قلعه » در قاهره به سال 1897م متولد شد ، پدر او مهندس و ریاضی دان بود ، که مالک کتابخانه متنوعی از حیث علوم و معارف بود. چشمان فرزندش بر روی گنجینه های دینی و تاریخی این کتابخانه باز شد . و می توان پرورش او در محیطی فرهنگی و دربین انواع علوم از عوامل تاثیر گذار اولیه او دانست . و عامل موثر دیگر در شکوفایی استعداد و موهبتش را به کوی « قلعه » نسبت داد . این کوی قدیمی و آنچه در اطراف آن از شواهد تاریخی و هنرها است باعث تقدیم تعدادی ازچهره های متمایز ادبیات و هنر به جامعه مصر گردید . این محیط خاص همانگونه که حس اصالت و وابستگی را ریشه دار می کند ، حس زیبایی و رغبت به کشف را در وجدان تحریک می کند .علاوه بر این ، مادر کامل کیلانی شعر « زجل گونه » تنظیم می کرده است و دایی او اسماعیل که پیرمرد بیماری بود به حفظ قرآن و بسیاری از اشعار و قصه ها و اخبار مشغول بود . همانگونه که در زیر سایه لطف آنان زنی یونانی به همراه دو دخترش می زیست ، و از فرهنگ بسیار بالایی برخوردار بودند و این خانواده یونانی کوچک مامور تربیت کودک(کامل کیلانی ) مراقبت از او را بر عهده داشتند. مدتی بعد آن خانواده یونانی به وطن خویش بازگشتند و زندگی جدید ، کوی و برزن های قدیمی را از دنیای معاصر گرفت ؛ اما کامل کیلانی همچنان در مهد اول خویش به خاطر علاقه بر تداوم ارتباطش با تاریخ وطن و ریشه اولیه ی الهام بخش خویش ماندگار شد .»
2-1-10-1. فعالیت های ادبی کامل کیلانی
« کامل کیلانی در دانش سرای مقدماتی به عنوان مدرس ترجمه کار کرد . سپس به مدرسه ی راهنمایی «الاقباط» در « دمنهور » منتقل شد . و شاید که دوری او از قاهره او را به استعفا تشویق کرد . پس به وزارت اوقاف برای کار کردن بازگشت و در این مراحل تجربه ی تربیتی او را یاری نمود. تجربه ای که از راه تدریس به دست نمی آمد . او کارهای بسیاری را تجربه نمود و علوم فراوانی بدست آورد ، سپس به دانشگاه دولتی ملحق شد و پس از آن به مدرسه « دانتی الیجیری » برای فراگیری ادبیات ایتالیایی رفت . سپس رئیس آموزشگاه بازیگری نمایشنامه ای و مدیر روزنامه « الرجاء » شد . شرکت او در انقلاب 1919م و نیز تاثیر انقلاب های فکری و درگیری بین فرهنگ غربی جدید و دعوت کننده به تجدید و نوآوری و فرهنگ میراثی ( عربی اسلامی) حمایت شده و دعوت به اصالت را در وی مشاهده نمود. با وجود بیزاری کامل کیلانی از درگیری ها و اختلافات ، آثار این درگیری در فعالیت ادبی او از آن منظر که متعلق به قصه های کودکان با ویژگی خاص می باشد منعکس گردید .»
2-1-10-2 . منابع و عوامل فرهنگی در قصه های کامل کیلانی
« اگر چه شوقی به سبب پیشگامی در نوشتن اشعار کودکانه برگزیده و مطرح شد ، کامل کیلانی بزرگترین سردمدار ادبیات کودک در جهان عرب ، نیز به لطف نوشتن داستانهای نثر برای کودکان برجسته مطرح شد . همانا او با تالیف دهها کتاب و ترجمه از زبان های دیگر و اقتباس چندین کتاب از کشورهای مختلف ، کتابخانه های عربی را که از ادبیات کودک تهی و خالی مانده بود را غنی و پربار ساخت .
کامل کیلانی همچنین به آسان کردن و قابل استفاده نمودن بعضی کتاب های عربی برای جوانان و نوجوانان و نیز کودکان اهتمام خاص نمود . کتاب هایی همچون کتاب « حی بن یقظان » و سفرنامه « ابن جبیر » و بعضی از داستان های هزار و یک شب که بعضی از این داستان ها همچون حکایت « علی بابا » و حکایت « علا الدین » را از زبان انگلیسی به زبان عربی ترجمه کرد.»
کیلانی به این مقدار اکتفا ننمود و علاوه برآن فعالیت ها، تعداد زیادی قصیده شعری برای کودکان نوشت ولی به آن موفقیتی که در نوشته های نثری خود دست یافته بود ، در این زمینه ، دست نیافت.
2-1-10-3 . نقش و اهمیت داستان در آموزش کودکان
همانا نقش او در مهم جلوه دادن داستان برای کودکان ، بسیار مهم بود و از جالب ترین خاطرات او در این زمینه ، آن چیزی است که از استاد ادبیات عرب خود به یاد داشت.
« به عنوان نمونه عرض میکنم که استاد ارجمندی از استادان ادبیات عرب در مدرسه ابتدایی ام ، عباس تدریس می کرد نتایج و نمرات درس این استاد بسیار شگفت انگیز و دانش آموزان او بسیار توانمند و زرنگ بودند ، راز این امر همانا علاقه بسیار زیاد او به داستانها و حکایت هاست .او بطور عجیبی به روش تدریس داستان گویی علاقه داشت بطوریکه علاقه زیاد وی به این روش باعث شد که به هنگام تدریس قواعد عربی ، آنها را به صورت داستان به ما آموزش می دهد ازجمله :
درتدریس افعال ناقصه و حروف مشبهه و اثر آنها بر مبتدا وخبر می گفت : مبتدا و خبر دو برادرند که ، همیشه سرخود را بالا نگه می دارند (رفع). دریکی از روزها که این دو بردار درخانه نشسته بودند صدای در را شنیدند پس برای بازکردن در شتافتند و به مهمان خوش آمد گفتند و اسم او را پرسیدند و به گرمی از ا واستقبال کردند . میهمان گفت : اسم من« کان » است.
به او خوش آمدن گفتند و پرسیدند چه خدمتی از ما ساخته است؟ «کان » گفت : من می خواهم با شما دوست شوم و می خواهم دوستی ام با شما خاص باشد ، و متمایز از سایر دوستی ها باشد. می خواهم اثری بر شما بگذارم و تغییری در شما بوجود آورم تا بدین وسیله من از دیگردوستانتان متشخص و برجسته تر شوم به او گفتند : چگونه می خواهی بر ما اثر بگذاری و تغییر ایجاد کنی؟
گفت : می خواهم یکی از شما را به کار گیرم . هنوز حرف اوتمام نشده که « خبر » پیش آمد و شرط او را پذیرفت. و از ایجاد تغییر در او و به کارگرفتن او (نصب او) ابراز رضایت و شادی نمود.
دراین هنگام ناگهان صدای کوبیدن در را شنیدند که به شدت کوبیده شد پس هنگامی که در را باز کردند عده زیادی میهمان پشت در بودند . ازآنان پرسیدند شما کیستید ؟ و چه میخواهید ؟
آنها گفتند : ما خواهران « کان » هستیم و پس از مدتی بحث و جدل ، به آنچه «کان » دست یافته بود آنان نیز دست می یابند و به ایجاد تغییر در یکی از آن دو بردار(مبتدا و خبر) و به کارگرفتن خبر و نصب آن ، نائل می شوند.
چون روز بعد فرا رسید « أنّ » به دیدن این دو بردار (مبتدا و خبر) آمد و از آنها خواست با او پیوندی متمایز داشته باشند همانگونه که دیروز با « کان » برقرار کردند تا او نیز بدین وسیله از سایرین متشخص گردد.
این بار مبتدا پیش آمد و درخواست او را پذیرفت. هنوز لحظه ای سپری نشده بود که همه خواهران «أنّ » رسیدند و درخواستی همچون خواهرشان داشتند. و با اصرار و پافشاری به خواسته شان رسیدند.
این استاد ارجمند درتدریس عربی و قواعد صرف و نحو این گونه عمل می کرد و عربی رابرای دانش آموزان شیرین ودوست داشتنی می کرد. »
این روش بسیار زیبا بود واستاد را نزد دانش آموزان و دانشجویان دوست داشتنی و دارای مقبولیت می نمود و در دل آنان جای می داد و آنان را به فراگیری مطالب از او تشویق و ترغیب می کرد. در چنین محیطی که تاثیر داستان گویی در آن بسیار واضح وآشکار است، کامل کیلانی پرورش یافت و انگیزه های او جهت اهتمام به ادبیات کودک شکل گرفت.
2-1-10-4 . انگیزه های فعالیت کامل کیلانی در ادبیات کودک
در تبلور و به فعلیت رسیدن این انگیزه ی ، انگیزی مهم تر دیگری دخیل بود که نویسنده کتاب « کامل کیلانی پیشگام ادبیات کودک » آن را نقل می کند. مؤلف این کتاب می- گوید : اگر بخواهیم انگیزه فعالیت کامل کیلانی در حیطه ادبیات کودک را جستجو کنیم ، آن را در دو چیز می یابیم :
اول : احساس کیلانی است ، او در کودکی داستانهای کودکانه بیگانه را سرشار از ظرافت و زیبایی می یافت درحالیکه داستانهای عربی درنهایت کهنگی و انحراف بودند . تا جایی که در همان دوران کودکی به دوست و همکار کنونی خود ، استاد ابراهیم می گفت : « از خواندن این کتا بهای عربی زده شدم . دوستش به او گفت : اگر بتوانی بهتر از اینها تالیف کن .»
« این احساس از همان اوان کودکی در او بود. بدین سبب او بسار مطالعه می کرد و در این راستا هر ایده مناسب و داستان جالبی که نظرش را جلب می کرد ، یادداشت می کرد ؛ زیرا که به یقین مورد پسند کودکان هم سن و سال او قرار خواهند گرفت . تا اینکه روز موعود فرا رسید و اولین داستان از داستان های کودکان که « سند باد دریایی » بود ، در سال 1927 میلادی به چاپ رسید.»
اما جزء دوم : که باعث ایجاد انگیزه و فعالیت او در این راستا بود این است که « او قصه ای را برای پسرش تعریف کرد بعد از چند روز مشاهده کرد که پسرش آن قصه را با ذکر تمام جزئیات و بی هیچ کم و کاستی برای خدمتکارانش بازگو می کرد و موقعی که دانست ، فرزندش آن قصه ر ا بارها و بارها برای همسالان خود بازگو کرده بی آنکه چیزی از آن بکاهد بیشتر شگفت زده شد .کامل کیلانی در آن هنگام متوجه شد که این داستان باعث ایجاد انگیزه در همه کودکان خواهد شد ؛ لذا خود را در برابر دو امر مهم یافت ؛ یا اینکه تمام وقت خود را بر این رسم و منوال کُند صرف تأدیب و تربیت فرزندان خود کند و یا این داستانهایی به چاپ رسانده و منتشر کند و فرزندان خود را همگام با سایر کودکان ، تربیت نماید و دومی رابرگزید .»
داستان نویسی برای کودکان از نظر کامل کیلانی یک کار بی هدف نبود بلکه نویسندگی او تاحدی تحت ضابطه و چارچوب مشخص و دارای هدف و قاعده مند بود و از انجا که کودکی دارای مراحل متوالی و متصل به هم ، همچون مراحل عمر آدمی است و از انجا که دوران کودکی نردبان رو به رشد تدریجی را می پیماید کامل کیلانی به این رشد آهسته و تفاوت دوران و سنین کودکان پی برده و قصه های خود را چه آنهایی که خود تالیف کرده یا قصه هایی که از زبان های دیگر ترجمه کرده را با ملاحظه و مدنظر قرار دادن این مراحل و تفاوت رده ها ، عرضه کرده است .
و با وجود این گروه بندی متناسب با عقل وخرد کودکان و با وجود همه این تلاش مجدانه که کیلانی درتالیف برای کودکان از خود نشان داد ، در این زمینه صاحب خبره وتجربه گردید وبدین وسیله شایسته تقدیر و تمجید ازسوی همه ادیبان ومربیان گردید اما آثار او از آنجا که در نوع خود اولین فعالیت بوده و پیشگام فعالیت های مشابه می باشند به سبب پیشگامی خالی ازعیب ونقص نیست.« و چه بسا بزرگترین عیب و نقص در آثار کیلانی همان توجه و اهتمام به افسانه ها و شخصیت های خرافی و افسانه ای و غفلت نمودن از اوضاع و مسائل اجتماعی است. او به عالم خرافه و افسانه بجای واقعیت ها وحقایق ، اکتفا نموده و ازپدیده های اجتماعی همچون فقر و تفاوت طبقاتی و وجود تبعیض و... چشم پوشی کرده است.»
2-1-10-5. نمونه ای از اشعار کامل کیلانی
از جمله از شعرهای او « الوقــــت » می باشد .
« قالت الطیر : لقـــد حل الشتاء حل فصل البرد ، و اشتد الصقیعفَوداعاً – ایها الغصن - وداعاً سوف القـاک أذا عــاد الربیـــع قالت الأوراق للغصـــن وداعاً ایها الغصــن – فقد جاء الشــتاءسوف القاك اذا ما الطـير عادت فی الربیع الطلق نشدو بالغناءثـم قـال الوقـت للـناس وداعا إنـني أنفـس شيء فــي الوجودتـرجع الاوراق والـطير جميعا و انا مـن حيـث امضـي لا أعود»
« پرنده گفت همانا که زمستان فرا رسید فصل سرما آمد و یخبندان شدت گرفت. »
« پس خداحافظ ، خداحافظ ای شاخسار اگر بهار یکبار برگردد ، تو را خواهم دید.»
« برگ ها به شاخسار خداحافظ گفتند : ای شاخسار اکنون زمستان سر رسید .»
« تو را زمان بازگشت پرندگان در بهار به هنگام آواز خواندن آزاد و رها در آسمان ،خواهم دید.»
« پس وقت به مردم گفت خداحافظ ، همانا گرانبهاترین چیز در جهان ، من هستم. »
« برگ درختان و پرندگان ، همه باز خواهند گشت . اما من از جایی که بروم باز نخواهم گشت.»
2-1-11 . نتیجه فصل
با توجه به آنچه تا کنون درباره ی روند شکل گیری ادبیات کودک نوین عرب گفته شد می توانیم این مرحله را مرحله ترجمه و اقتباس و تالیف قصه های منظوم به زبان حیوانات برگرفته شده از فابل های لافونتین و میراث کهن انسانی و عربی توصیف کنیم .
در سال 1911 م احمد شوقی قصه های منظوم «الشوقیات» را بار دیگر چاپ نمود و تا این دوره می توان آغاز شکل گیری ادبیات نوین کودک در ادبیات معاصر عرب به معنی هنری آن و آغازی مبتنی بر ترجمه و اقتباس و تاثیر از ادبیات غرب توصیف نمود در واقع ادبیات کودک که احمد شوقی و بسیاری از شعرا و نویسندگان عرب به خلق آن دعوت نمودند، شکل یک جنبش ادبی به خود نگرفته اند و تنها در حد تلاش های فردی باقی مانده است و در مورد آنها هیچگونه نظریه پردازی یا پژوهش ادبی قاعده مند صورت نگرفته است. ادبیات کودک تا دهه ی سوم قرن بیستم بیشتر بر تعلیم و تلقین اصول و ارزش های اخلاقی و معارف و آداب و اخلاق نیکو و پسندیده و پند او اندرز های مستقیم می چرخید . چه بسا علت عدم ظهور ادبیات کودک به عنوان هنر ادبی مستقل و پدیدار نشدن اصطلاح ادبیات کودک تا این دوره این باشد که پرداختن به آن بین شاعران و نویسندگان ، نه تنها از جایگاه ویژه ای بر خوردار نبوده بلکه به ادیبانی که در حوزه ادبیات کودک فعالیت می کردند به دیده ی تحقیر و استهزا نگریسته می شد و آن را نشانه ضعف و ناتوانی هنری و ادبی آنها در زمینه ی ادبیات بزرگسالان تلقی می کردند. بسیاری از شعرا و نویسندگان بر این باور بوده اند که پرداختن به ادبیات کودک و فعالیت در شاخه های آن ، آنها را به آستانه ی شهرت ادبی که برای رسیدن بدان تلاش می کردند، نمی رساند و مجد ادبی را برای آنها محقق نمی سازد. چنین دیدگاهی نسبت به ادبیات کودک حاصلی جز تأسف به بار نمی آورد. نویسندگان و شعرای کشورهای متمدن اهمیت فراوانی برای ادبیات کودک قائل بوده و برای خلق انواع مختلف و فنون و رورش های گوناگون آن بسیار تلاش می کردند و تفاوتی بین ادبیات کودکان و ادبیات بزرگسالان از نظر اهمیت وجود نداشت.
از این رو پرداختن به ادبیات کودک در فضایی که بدان به دیده تحقیر و استهزا نگریسته می شد و پرداختن به آن نشانه ناتوانی هنری ادبی در حوزه ی ادبیات بزرگسالان به شمار می- رفت ؛ فداکاری بزرگی را می طلبید و تنها نویسندگان و شاعرانی از عهده این فداکاری برمی- آمدند که ایمان داشتند ادبیات کودک نیز نوعی از هنر به طور اعم و نوعی ادبیات به طور اخص است که کیان مستقل دارد و در تعلیم وتربیت کودک و پرورش ذهنی و عقلی و عاطفی وی نقش مهمی ایفا می کند .
3. سیر تاریخی ادبیات کودک در سوریه
اگر چه از عمر کشور مستقل سوریه کمی بیش از نیم قرن می گذرد ولی سرزمین شام در طول تاریخ ، فرهنگی درخشان داشته است . در دوران جاهلی روابط تجاری گسترده ای با قریش داشت در دوران اسلامی در زمان معاویه و بعد از او به عنوان پایتخت سرزمین های اسلامی جایگاه خود را داشت .
« موقعیت جغرافیایی این کشور و آب و هوای خوب آن یکی از دلایل پیشرفت این منطقه می باشد . در کتاب « معجم البلدان » در مورد آب و هوای این منطقه سخن به میان آمده است . حتی این منطقه یکی از مدعیان اختراع خط می باشد .»
و نیز ، قبل از فتوحات اسلامی ، دارای فرهنگ و خط مختص به خود بوده است ولی با ورود اسلام ، خط عربی به عنوان خط مردم این سرزمین پذیرفته شد و به سرعت رواج یافت تا جایی که ترانه های عامیانه امروز کودکان سوری و شعرهایی که بر لب جاری می کنند از همین زبان گرفته شده است .
3-1 . ترانه های عامیانه اولین سرچشمه ادبیات کودک در سوریه
« ادبیات عامیانه در کشورهایی که از فرهنگ قدیمی برخوردارند به عنوان اولین سرچشمه ادبیات و شعر کودک محسوب می شود . می توان دلیل این را ارتباط مستقیم بعضی از انواع ترانه های عامیانه ، با کودک دانست . لالایی ، شعر بازی ، « شعر مهمل» ... بیش از دیگر ترانه های عامیانه در ارتباط با کودک مطرح می شود . لالایی و شعر بازی گونه ای از ترانه های عامیانه می باشد که فقط مختص کودک است و بدون وجود کودک ، این دو گونه از ترانه های عامیانه معنا ندارد . به همین دلیل نمی توان ترانه های عامیانه و تأثیر آن بر ادبیات کودک را نادیده گرفت . ادبیات عامیانه کودکان سوریه در لالایی ها ، شعر بازی ، اشعار مهمل ، متل ، چیستان و . . . خلاصه می شود . علاوه بر این در زبان عربی شعرهایی با زبان فصیح و در موضوعات مربوط به کودکان مانند لالایی ، اشعار نوازش و ... وجود دارد . در دوره جاهلی – اسلامی به کودک به عنوان یک مرد کوچک نگریسته می شد .»
« در این دوره ادبیات خاص کودکان وجود داشت و نیز گاهی کودک خود موضوع بعضی از آثار ادبی قرار گرفته است ؛ مانند اشعاری که درباره رثاء فرزند و یا احساس مسئولیت در مقابل کودک و یا نوازش و رقصاندن او وجود داشت . بعد از ظهور اسلام توجه به تعلیم و تربیت کودک در شبه جزیره عربستان گسترش یافت ولی تغیر در نظام آموزش ، سبب تغییر دید شاعران نسبت به کودک نگردید. »
اگر بخواهیم نشانی از ادبیات کودک به معنای امروزی در ادبیات قدیم بیابیم مسلماً به خاطر تفاوت شناخت کودک و پیشرفت روانشناسی کودک آن عصر ، نمی توانیم به شعری دست پیدا کنیم ولی اگر بخواهیم کودک را با توجه به شرایط زمان و دید جامعه نسبت به او ، در ادبیات عصر مربوطه بررسی کنیم کودک و شعر کودک در هر عصری وجود دارد . اگر چه پرداختن به کودک در این اشعار به معنی مناسب بودن آن اشعار برای کودکان نمی باشد ؛ ولی می توان اندک نشانه را به عنوان نقش کودک در عصر خود و ادبیات کودک در آن زمان در نظر گرفت .
« احمد سویلم» نویسنده و منتقد مصری ادبیات کودکان ، یکی از کسانی است که به این مسأله اشاره کرده و گفته است : « او شعر کودک را که شاعران آن عصر برای کودک گفته- اند مناسب آن عصر و دیدگاه آن – به عنوان یک مرد کوچک – دانسته است .»
در این دوره متفکران بسیاری در باب کودک و تعلیم و بهداشت و اخلاق او سخن گفته اند : « بیان الصفدی » در کتاب مختارات تراثیه فی الطفل و العلم و التعلیم به تعدادی از این کتاب ها در فاصله زمانی قرن سوم تا نهم اشاره کرده است . تألیف این تعداد کتاب در این عصرها از جنبه تعلیمی حائز اهمیت می باشد و تحقیق در کتب مذکور که توسط عالمان بزرگ عصر نگارش یافته ، می توانست راهگشای سیستم نظام آموزشی در جهان اسلام باشد ، ولی متاسفانه اهمیت این کتاب ها در حد نگارش باقی مانده و به صورت عملی در جامعه آن عصر پیاده نشده است .
3-2 . توجه به یادگیری کودک در عصر عباسی کشور سوریه
ارزش تعلیم و تربیت در این دوره به قدری بوده که تنها به تألیف کتاب ختم نمی شد بلکه شاعران و بزرگان مذاهب و فقهاء نیز در مورد تعلیم و ارزش علم اشعاری سروده اند. از جمله می توان به شعر امام شافعی در مورد علم اشاره کرد :
«تَعَلّم فَلَیسَ المرءُ یولَدُ عالِماً و لیسَ أخُو عِلمِ کَمَن هو جاهلٌو إنّ کبیرَ القومِ لا عِلمَ عندهُ صَغیرٌ إذا التَفّت إلیه الجحافِلو إنّ صغیر القوم ِ إن کان عالماً عالماً کبیرٌ إذا رُدّت الیه المحافلُ»
« دانش بیاموز ، زیرا که آدمی دانا متولد نمی شود و شخص دانا همچون فرد نادان نیست .»
« و بزرگ قوم و طایفه اگر از علم بی بهره باشد مرد کوچکی است آن هنگام که لشکرها وی را در برگیرد »
« و یک جوان کم سن و سال چنانچه به دانش آراسته باشد انسان بزرگی خواهد بود آن هنگام که در مجلس ها از او نظری خواسته شود »
کتاب به عنوان همدم ، از جمله مضامینی است که شاعران قدیم به آن اشاره کرده و شاعران امروز نیز در اشعار خود سعی کرده اند همین شیوه را دنبال کنند شاعری در این مورد گفته :
«نِعمَ الأنیسُ إذا خَلَوتَ کتابٌ تَلهو به إن خانتکَ الأحبابُلا مُفشیاً سِراً إذا استَودَعته و تُفادُ منه حِکمَهٌ و صوابُ»
« به هنگام فراغت چه همدم خوبی است کتاب ، اگر دوستان با تو کوتاهی کنند کتاب تو را سرگرم می کند .»
« اگر رازی را به او بسپاری آن را فاش نمی کند و از آن حکمت و علوم مفید و شایسته نصیب تو می شود . »
در حقیقت بیشترین تلاش قدما صرف حکمت و نصیحت و تعلیم شده و بیشتر به این جنبه ادب و معرفت توجه کرده اند .
3-3 . الف باء اولین اثر خاص کودکان سوریه
« « الف باء » تنها اثر تألیف شده برای کودکان بود اما در این میان می توان اندک افرادی را دید که سعی کرده اند آثار خاص کودک تألیف کنند ؛ اگر چه باز هم در تفکر خود با دید آموزش کودک پیش رفته اند . « ابو الحجاج البلوی الأندلسی یوسف بن محمد » از علما و ادبا قرن هفتم ، اولین کسی بود که به فکر تألیف اثری ادبی و تعلیمی خاص کودکان افتاد . او کتاب « الف با » را برای تعلیم فرزند خود « عبدالرحیم » که هنگام کهنسالی شاعر به دنیا آمده بود ، سروده است . در مقدمه این کتاب می گوید :
هذا کتابٌ ألف با صنعته یا ألِبّا مِن أجل نجلی المُرجیّ إذا شدا أن یُلبّا
« این کتاب الف و با را ، ای پاره های دل من برای فرزند مورد انتظار خودم تألیف کردم . »
با اینکه این کتاب در سطح بزرگسالان سروده شده و مناسب کودکان نمی باشد اما اندیشه تألیف برای کودکان اولین بار توسط او صورت گرفت . »
3-4. شعر تعلیمی در کشور سوریه
« از آنجایی که اولین سرایندگان شعرها ، معلمان بودند و دیدگاه تعلیمی در آن غلبه داشت ، هدف تعلیم و تربیت در شعرها بیش از اهداف دیگر دیده می شود . و شعرهایی که در محدوده سال های ( 1936- 1958 م ) سروده شده دوره ای به نام شعر تعلیمی را تشکیل می دهد .آثار تألیف شده در این دوره ، با انتقاداتی از جانب نویسندگان ادبیات کودک مواجه شده است .
« مصطفی خضر» ، « محمد علی کنعان »، این آثار را در سطح درک لغوی کودک دانسته اند . رعایت نکردن گروه های سنی ، یکی از مشکلات این کتاب ها می باشد .» « « عیسی الشماس » نیز ، تکیه بر پند و نصیحت مستقیم را به عنوان یکی از اشکالات کتاب ها معرفی می کند .» از جمله معلمانی که نقش عمده ای در مسیر ادبیات کودک داشته اند ، می- توان به « مصطفی الصواف » ، « جمیل سلطان » ، « عبدالکریم الحیدری» ، « نصره سعید » و « انور سلطان » و . . . اشاره کرد .
3-5 . ترجمه در کشور سوریه
آشنایی با فرهنگ ها و ادبیات سرزمین های دیگر و ترجمه یکی از راه های انتقال فرهنگ و ادبیات یک منطقه به منطقه ی دیگر می باشد افرادی که خارج از منطقه با گونه ی جدید از ادبیات آشنا می شوند ، سعی می کنند این گونه جدید را وارد منطقه خود کنند و ترجمه ساده ترین روش برای این کار می باشد .
از آنجایی که کشورهای عربی تحت سلطه حکومت عثمانی بودند ، لذا فعالیت های آن ها در ارتباط با یکدیگر بوده و نمی توان تا قبل از مرحله استقلال سوریه ، نقش شاعران مصری و تأثیر آن ها را بر دیگر کشورها نادیده گرفت .
شروع ادبیات کودک در کشور سوریه با دیگر کشورهای عربی تفاوتی ندارد و ترجمه در منطقه عربی آغازگر شعر ناب کودک محسوب می شود . البته در بیشتر بررسی هایی که کتاب های نقدی ادبیات کودک چاپ شده به این مسأله اشاره نشده یا فقط اسمی از کتاب های ترجمه شده آورده شده است . گویی ناقدان نمی خواهند منشأ ادبیات کودک سوریه را ترجمه بدانند .
پیش از این گفتیم اولین کتابی که با محتوی قصه منظوم به زبان حیوانات در نیمه اول قرن نوزدهم در جهان عرب منتشر شد ، دیوان العیون الیواقظ محمد عثمان جلال بود ؛ اما دیری نپایید « ادبیات عرب در سوریه انتشار کتابی به عنوان «النفثات» را به تجربه کرد . این کتاب که در اصل تالیف «ایفان کریلوف» از پیشگامان قصه ی کودکان روسیه بود ، « رزق الله حسون » برای اولین بار آن را به شعر ترجمه کرد و در لندن منتشر نمود ؛ اما از آنجا که اسلوب دیوان بسیار متکلف و مصنوع و مملوء از واژگان دشوار بود ، معلمان در مدارس به تدریس برخی از منظومه های آن که در لا به لای کتاب های درسی گنجانده شده بود ، رغبتی نشان ندانند . »
3-5-1. پیشینه تألیف کتب درسی
« در اواخر قرن نوزدهم جنبشی متکامل در تالیف کتاب های مدارس سوریه شکل گرفت و از نمونه های آن می توان به « النفائس لتلامذة المدارس » از مؤلفی مجهول در سال 1886 م و «مدارج القراءة » در شش جلد نوشته ی « جرجس همام » در سال 1900 نام برد.» جرجس همام اهمیت گام به گام آموزش در مدارس را دریافته و کتابش را « گامهای آموزش» نامیده است . و در آن قصائدی با مضامین تهذیبی و اخلاقی گنجانده است . در سال 1866م « لویس صابونچی» کتابی با عنوان «اصول القراءة العربیة والتهذیب الادبیة » تالیف نمود و در آن از میراث ادبی - آنچه را که طبق دیدگاه خودش برای دانش آموزان مدارس مناسب بود – گلچین نمود . » « در سال 1910م « جرجس شلحت » بسیاری از امثال و حکم و قصائد «فرانسوا فنلون» مربی آموزش و پرورش و از ادباء کاتولیک فرانسه را در قالب شعر و نثر در کتابی با عنوان «النخبة من امثال فنلون » ترجمه نمود . هر چند که وی در ایده ترجمه آن طور که خود در مقدمه کتاب گفته است ، دنباله روی « رزق الله حسون » بوده است ؛ اما اسلوب و زبان شعری کتابش بسیار ساده و روان و سلیس و فاقد آرایه هایی ادبی و سجع می باشد . از اینرو زیبایی تجربه شلحت باعث شده است که مؤلفان کتاب های درسی از آن بهره گیرند و تدریس شعر و نثر آن را در مدارس مقرر نمایند . »
«در سال 1923 م کتابی با عنوان « سلسلة محفوظات العربیة » در سه جلد از انتشارات « ترقی » در دمشق منتشر شد که نویسنده آن « عبد الرحمن سفرجلانی » بود . بر روی جلد کتاب و نیز اولین صفحه ی آن این عبارت نوشته شده است : متناسب با رده های سنی دانش آموزان کلاس های اول و دوم ابتدایی سوریه . « سفر جلانی » در مقدمه کتاب اشاره کرده است که وی متن کتاب را انتخاب کرده و آن را برای روخوانی و حفظ کردن در اختیار کودکان قرار داده است . وی از آثار علی بن ابی طالب ، شافعی ، متنبی ، طه حسین ، احمد شوقی ، حافظ ابراهیم ، و .... در نظم و نثر بهره جسته است . »
بنابر آنچه گفته شد می توان گفت که ادبیات کودک در سوریه متاثر از تجربه های ادبی جهانی در این زمینه و با تکیه بر ترجمه و اقتباس از میراث ادبی عربی شکل گرفته و بر تلاش های فردی استوار بوده و به صورت جنبش ادبی مطرح نشده است . هدف مؤلفان نیز به طور واضح ارائه تجربه های ادبی خود به همه کودکان نبوده است ، بلکه آثار این نویسندگان تنها در خدمت دانش آموزان مدارس به کار گرفته شده است . از دهه سوم قرن بیستم شاهد شکل گیری شعر کودکی هستیم که مبتنی بر تجربه و ابداع و ابتکار شاعران عرب می باشد .
« در سال 1928م « جمیل سلطان » مدیر بخش آموزش ابتدایی در سازمان آموزش و پرورش سوریه دو قصیده با عنوان «پسرک و گنجشک » و «مربض الشم الاسود » برای کودکان سرود و در آن زبانی ساده و روان و شیرین به کار گرفت که تا حدودی مناسب با دنیای کودکان می باشد. وی علاوه بر این دو قصیده ، قصائد دیگری نیز برای کودکان سروده و آنها را در کتاب های درسی وارد کرده است ؛ اما علیرغم کثرت قصائد ، آن ها را در مجموعه ای مستقل تدوین و منتشر ننمود است . موضوع غالب سرود های جمیل سلطان درباره اشیاء و ابزاری مانند مدرسه ، خیابان ، خانه ، خط کش ، قلم ، کتاب ، بخاری ، مغازه و .... می باشد که کودک در محیط زندگی ، آنها را تجربه می کند . وی هم چنین فراموش نمی- کند که به وسیله شعر در کودک نسبت به امت عرب و افتخارات آنها احساسات حماسی بر انگیزد و از این طریق حس ملی گرایی را در او تقویت کند . »
3-6 . پیشتازی شعر بر قصه در ادبیات کودک سوریه
بنابر این می توان گفت شعر کودک در سوریه بر قصه پیشتاز بوده است ؛ زیرا شعر در سایه تعلیم و تربیت رشد کرده و اکثر کسانی که به آن روی آوردند ، معلمان و مسؤولان آموزش و پرورش بودند . « آنها از شعر برای بهبود روشهای تعلیمی بهره جسته اند که برای القاء کردن ارزش های تربیتی مرتبط به ارزش های روحی و روانی تلاش می کند. »
« شعر بر سرودها و گفتگو ها و قصائد و نمایشنامه هایی تمرکز یافته بود که صبغه ملی داشت و در روح کودک حس ملی گرایی را بر می انگیخت و همگی به دنبال پرورش شخصیت کودک و تلقین اصول اخلاقی مانند محبت و فداکاری و خوش رفتاری با ضعیفان و میهن پرستی و عادت دادن کودک به آنها بوده است . »
« در سال 1936 م « مصطفی صواف » کتاب «سرودهای جوانان »را تالیف نمود . وی در مقدمه آن گفته است : این کتاب مجموعه سرودهای ملی برای دانش آموزان مدارس به طور اخص و فرزندان ملت به طور اعم می باشد که شاعران بزرگ سوریه آنها را سروده اند . در سال 1937م جمیل سلطان ، انور سلطان و عبد الرحمن سفر جلانی به تقلید از اسلوب محمد هراوی کتاب « استظهار الصور فی ادب البنین و البنات » را در دو مجموعه منتشر نمودند و در باره موضوعاتی مانند سوزن ، کشاورز ، خرگوش ، جوجه ، اعتماد به نفس ، علم و ... سخن گفته اند . »
«در سال 1937م « عبد الله کریم حیدری » کتابی با عنوان « باغچه اشعار مدرسه » در حلب منتسر نمود و آن را به مسؤولان آموزش و پرورش جهان عرب و فرزندانش تقدیم نمود. وی به حق ، پیشگام شعر کودک سوریه به شمار می رود و جایگاهی همانند محمد هراوی در شعر کودک مصر دارد . » زبان شعری ایشان ساده و روان و شیرین می باشد . وی اشعارش را در بحرهای کوتاه سروده است . کتاب ها مرحله ابتدایی در سوریه از دیوان وی بهره برده و بسیاری از قصائد وی ضمیمه کتاب های کلاس دوم ابتدایی گردید که برای اولین بار در سال 1948م به چاپ رسید . موضوع اشعار وی درباره علم ، تربیت ، اخلاق ، کشاورز ، وحدت و فصول چهار گانه بود .
« در دوره ای که هنوز حضور زن در جامعه عرب به عنوان شاعر پدیده ای استثنایی بود به شاعری برمی خوریم که مجموعه شعری کاملی برای کودکان تحت عنوان « روضه الأطفال » در 1934 م منتشر نموده و بر روی جلد آن نوشته شده است : سرودهای تهذیبی برای دانش آموزان خردسال دختر و پسر. این شاعر « جسمانی حبیب شقراء » می باشد . از مقدمه ای که وی بر دیوان نوشته شده ، چنین به نظر می رسد که در آن دوره مدارس احساس نیاز شدیدی به شعر کودک داشته و وزارت آموزش و پرورش از شاعران خواسته است این نیاز را برطرف نمایند . این موضوع خود نشان می دهد که شعر کودک غالبا برای پاسخ گویی به غرض تعلیمی سروده شده است.»
« در سال 1945 م « نصره سعید » ، دیوان « سروده های کودکی » را منتشر نمود و معلمان ، آن را در مدارس پیش دبستانی ، ابتدایی ، راهنمایی و دبیرستان تدریس کردند . »
به طور کلی می توان گفت شعر کودک در این دوره مبتنی بر تلاش های فردی بوده و ارزش های تربیتی و اخلاقی حکیمانه و رویکرد تهذیبی و روحیه اصلاح گرایی با اسلوب مواعظ و پند و اندرز بر آن ها غالب می باشد .
« پس از آنکه سوریه در سال 1945 م استقلال سیاسی خود را بدست آورد و جمهوری سوریه را تأسیس شد ، آموزش در سطح وسیعی گسترش یافت و تعداد دانش آموزانی که خارج از حیطه مدرسه به دنبال کتاب بودند ، افزایش یافت . از این رو برخی از ناشران به اقتباس از اسطوره ها و حکایت های عامیانه خود فلوکلوریک و مناسب کردن آن ها با گروه- های سنی مخاطبان پرداختند . موضوع بخش اعظم این کتاب ها بر محور ابلیس ها ، شیاطین ، بدخواهان ، غول ، کتوله ، جن و حیوان می چرخید . توجه به زندگی رسول اکرم – صلّی الله علیه وآله و سلم - و حکما و قهرمانان بعد دیگری از ادبیات کودک را تشکیل می داد . ادبیات کودک هنوز جنبه تعلیمی داشت و هنوز بر فضایل و اصول اخلاقی مبتنی بود و کودکان را با زبانی مخاطب قرار می داد که بیش از هر چیز به زبان بزرگسالان نزدیک تر شده و از حوزه ادبیات کودک بسیار دور بود و هدف آن ، بالا بردن سطح آگاهی و تربیت کودک ، سود مادی بوده است .»
« شعر کودک بر خلاف قصه از اسطوره و حکایت عامیانه بهره نجسته و به دور از این جریان سیر تکامل خود را طی کرده است . موضوع های شعر به جدیت و همگامی با عقل کودک و راهنمایی او برای در پیش گرفتن راه صحیح در زندگی بوده است . با آغاز دهه شصت تعداد نویسندگان در عرصه ادبیات کودک افزایش یافت و نویسندگان با اهداف ادبیات نوین کودک پیش از پیش آشنا شدند و دیگر به تألیف و ترجمه قصه اکتفا نکردند و به میراث کهن روی آوردند و از سرچشمه های آن بهرمند شدند ، اما آنها در این مرحله نیز در دام ابهام و پیچدگی قرار گرفتند و بین روی آوردن یا نیاوردن به این رویکرد قرار گرفتند که عبارتند از:
الف) تلاش برای بازگشت به گذشته و اقتباس ارزش ها و آرمان ها از آن و انتقال به کودکانی که در عصر حاضر زندگی می کنند .
ب ) انکار گذشته به طور کلی و تمایل به تألیف و ترجمه قصه های جدید از دیگر ملل بدون در نظر گرفتن تناسب آن ها با کودکان سوریه . »
3-7 . احیای قصه در ادبیات کودک سوریه
« وزرات آموزش و پرورش اهمیت قصه در تعلیم و تربیت کودکان را دریافت . از این رو طی مصوبه ای در تاریخ ( 17 ، 9 ، 1967 ) تدریس قصه را در برنامه های آموزشی مدارس ابتدایی تصویب نمود و کتاب هایی با موضوعات شبه داستانی برای کلاس های پنجم و ششم مدارس ابتدایی در نظر گرفت . که در این راستا « منیر خیر » کتابی با عنوان « قصه- های کوتاه » را برای دانش آموزان کلاس پنجم تنظیم کرد . این کتاب شامل شش قصه می باشد و به نظر می رسد همه قصه ها به جزء قصه « درخت کوچک لیمون » ترجمه شده از ادبیات سایر ملل باشد . « یوسف بنا » و « عادل زریت » نیز کتابی با عنوان « قصه های گلچین » برای دانش آموزان کلاس شش ام تهیه کرده و در سال 1970 م منتشر نمودند. و در آن از آثار ادبی نویسندگان سوریه ، ادیب و نحوی « عبدالرحمن پاشا » و « عبدالله عبد » و نوشته های مستشرق آلمانی « زیغرد هونکه » و بخشی از خاطرات فضانورد روسی « فالنتینا » و نمایشنامه « قطره آب » از « سلیمان عیسی » استفاده کردند .»
3-7-1. نمونه هایی از داستان های اولیه
قصه به عنوان یک جنس ادبی خاص در کتب درسی شناخته شده نبود و تنها بعنوان یک متن در کتاب درسی «قرائت» جهت خواندن بی صدا و آشکار رخنه کرده بود ؛ به عنوان مثال متنی شبیه داستان در کتاب کلاس پنجم ابتدایی صفحه 105در سال1954 م با عنوان « لا سحر فی الکلمات » (جادویی در سخنان نیست ) به شکل ذیل آمده است ؛ « سعید کودکی سهل انگار است. او در یک روز ، ابتدا بر شاخه درخت سیب آویزان شد وشاخه را شکست و سپس در حالیکه عروسک خواهرش را در دست داشت از درختی بالا رفت پس گیسوان عروسک از هم گسسته شد و بصورت رشته رشته در آمد و به یک ظرف جدیدی برخورد کرد و آنرا شکست و پس از هر اتفاقی اقدام به معذرت خواهی می کرد و می گفت «ببخشید» او فکر می کرد که با گفتن این جمله مورد بخشش قرار میگرفت . و در روز بعد اعضای خانواده مشغول صرف شام بودند و سعید ندانسته خامه را بر روی فرش ریخت و گفت «متأسفم» مادرش بجای تنبیه و سرزنش او شال سفید رنگ خود را برداشت و بصورت دستاری بر روی سر سعید گذاشت و یک میله شیشه ای که آنرا از رخت آویز جدا کرده بود به او داد و به او گفت: اکنون تو جادوگر هستی و این عصای جادویی تو است ، پس جمله ی جادویی خود را تکرار کن . کلمه ی «متأسفم» را دهها بار بر روی لکه چربی تکرار کن . او سخن مادر را اطاعت کرد و شروع به گفتن کلمه من متأسفم نمود و آنرا تکرار می کرد. دیگر خانواده ریشخند خود را پنهان می نمودند ؛ پس چون سعید از گفتن آن عبارت فارغ شد مادر به او گفت آیا لکه پاک شد؟ سعید در حالیکه بغض او را خفه کرده بود گفت : نه، اگر یک میلیون بار هم بگم «من متأسفم» لکه از بین نمی رود. من خواستم ، همین را بدانی ، کلمه من متأسفم لکه را برطرف نمی کند ، لکه ای که با کمی توجه و دقت می توان از وقوع آن جلوگیری کرد. و پس از آن دیگر مادر سعید ، هیچگونه سهل انگاری و بی توجهی از او ندید زیرا که میله شیشه ای(عصای جادویی) در انتظار او بود.»
3-7-1-1 . نقد و بررسی داستان
شرح : این داستان در بین دروس قرار گرفته بدون اینکه علامت و نشانه ای داشته باشد که آنرا از دروس دیگر متمایز کند و هیچ نشانه ای از قصه بودن آن ، مشاهده نمی شود و می توان ملاحظه کرد که : جمله های آن بلند هستند ، متن آن دشوار است و عنوان آن نیز آسان نیست . داستان به دو بخش تقسیم شده و در یک جریان خانوادگی دو شخصیت در آن خودنمایی کردند. اما از لحاظ هماهنگی نوشتاری ، شیوه ی نگارش قصه در آن رعایت نشده زیرا که در آن ، گفتگو با شرح و توضیح درهم شده است. قصه به استقلال عنوان اهتمام فراوان نموده و در قصه روش ارائه مستقیم مطالب برگزیده شده ، قصه ، روش ارائه مستقیم مطالب را برگزیده و تصریح کرده که : سعید کودکی سهل انگار بود و این فرصت را در اختیار کودک مخاطب قرار نداده که خود، این ویژگی و پدیده ی سهل انگاری را از رفتار سعید برداشت کند . سپس قصه از عرضه مستقیم مفاهیم به برداشت و نتیجه گیری مخاطب تغییر روش داد آنگاه که ارزش را در لا به لای مفاهیم عرضه کرد و آن هنگامی است که سعید به اشتباه خود پی برد. اما دیری نپایید که روش ارائه مستقیم تعالیم دوباره قد علم کرد و آن هنگامی است که مادر در پایان داستان با گفتن: (این همان چیزی است که می خواستم ، بدانی) به پیام داستان اشاره مستقیم نمود. این قصه با در برداشتن ارزش هایی که در چارچوب روابط اجتماعی در خود جای داده بود وظیفه ی آموزشی خود را در انتقال مفاهیم آموزشی و تربیتی به نحو أحسن ایفا نمود و مسائلی همچون محافظت و نگهداری از اسباب و اثاث منزل و رعایت پاکیزگی و بهداشت ، و احترام به مادر و رعایت رفتار پسندیده بر سر سفره و تصویری کلی از آنچه که انسان در دوران زندگی و روابط خود با دیگران باید رعایت کند ، را به خوبی انتقال نمود و نیز یک نشانه مشخصی را برای جادوگر یاد آور شده که همانا خنداندن دیگران است.
و از آن هنگام به بعد ادبیات کودک شروع به دسته بندی گونه های متنوعی از ذخیره های فرهنگی و ادبی نمود .
« سازمان « الطلائع » نیز همزمان با انتشار مجله « اسامه » ماهنامه ای با عنوان « الطلیعی » در پنجاه هزار نسخه منتشر نمود و در سال 1972 م نیز مجله « الرافعی » برای کودکان انتشار یافت . این مجله شاعران و نویسندگان را به همکاری در ادبیات کودک چه بوسیله ترجمه و چه تألیف تشویق نمود . »
3-7-2 . پیشگامان احیای قصه در ادبیات کودک سوریه
« قصه کودک به معنای علمی و هنری آن با حضور چهار تن از نویسندگان « عادل ابوشنب » ، « زکریاء تامر » ، « عبدالله عبد » ، « دلال حاتم » در عرصه ادبیات کودک پا به وجود نهاده است و این نویسندگان در نوشتن قصه برای کودکان بسیار توانمند بودند و نقش مهمی در غنی سازی تجربه کودک به طور کلی داشتند . عادل ابوشنب و زکریاء تامر در آگاه کردن افکار فرهنگی عموم نسبت به این جنس ادبی نوپا در جهان نقش مهمی ایفا نمودند و هر دو به طور متوالی ریاست تحریریه مجله اسامه را به عهده داشتند .»
ادبیات کودک را فقط دو پدیده مهم آن را معرفی می کند . یکی از پدیده ها شعری و دیگری داستانی و هر دو پدیده شایسته عنایت و پرداختن و توجه خاص می باشند و سرآغاز آنها کشور عربی سوریه است.
3-7-2-1. سلیمان عیسی و آثار او در زمینه ادبیات کودک
« از شاعران پیشگام در عرصه شعر می توان به « سلیمان عیسی » اشاره کرد که قصائد و نمایشنامه های منظوم متعددی را برای کودکان را به رشته ی نظم درآورده است . از آثار وی می توان به « دیوان کودکان » ، نمایشنامه های غنایی « آینده » و « رودخانه » اشاره کرد .»
« « سلیمان عیسی » که پیش از این شاعر وحدت عربی بود ؛ اما پس از اینکه جدایی و تقسیم سرزمین های عربی رویای او را برباد داد و شکست باعث سقوط پرچم وحدت گردید این شاعر بزرگ که دم از اتحاد می زد به ادبیات کودک روی آورد تاخود را از شکستی که از قشر بزرگسال عایدش شد ، برهاند . پس دست های خود را از سنگ هایی که در مبارزه با دشمن به کار می برد ، خالی کرد و به فریاد در صحرا پایان داد. او پس از شکست رویای اتحاد و انفصال سرزمینی های عرب از همدیگر و رها کردن شعر و ادبیات اتحاد ویکپارچگی و روی آوردن به ادبیات کودک اولین دیوان کامل خود را نوشت » ، « که در سال 1969م به عنوان « دیوان الأطفال » برای کودکان سوریه چاپ گردید . این دیوان ، نوعی انتقال از مرحله کودکی به مرحله نوجوانی شعر کودک سوریه محسوب می شود . و به عنوان « دیوان الأطفال » برای کودکان سوریه چاپ گردید . در این دیوان که شیوه ای متفاوت از مجموعه های پیشین در پیش گرفته بود شعر از حالت خطابی ، و شکل و مضمون کلاسیک و از پند و نصیحت مستقیم فاصله گرفت . او توانست به خوبی ، کودکان و دوره ی کودکی و نیازهای روحی و تربیتی آنها را درک کند و ارزش های اخلاقی و تفریحی و انسانی را در شعر خود جمع کند .»
« ایشان علاوه بر دیوان مذکور ، نمایشنامه « النهر » و « اوبریت المستقبل » و نمایشنامه های شعری و غنایی برای کودکان نوشت و پس از آنها نمایشنامه « میسون » و قصیده های دیگری را نوشت . او در مقدمه نمایشنامه های آهنگین خود ، برای کودکان با غم و اندوه از محرومیت های کودکان سخن می گوید و اظهار می کند : کودکان ما محروم هستند و همچون گیاهان صحرایی زندگی می کنند که همیشه در خشکی و تشنگی به سرمی برند. و شاعران ما حتی یک روز هم که شده از اسبان چوبی خود پایین نیامدند تا با سروده ای همبازی کودکان ما شوند یا شعر و ترانه ایی را برلبان او جاری سازند. نزدیک بود ادبیات عرب بطور غم انگیزی از ادبیات کودکان تهی گردد و شعر کودکان در آن به کلی یافت نشود. براین پندار، خودم شخصاّ شروع به نوشتن برای کودکان نمودم و دغدغه ها و نگرانی هایم را به آنان انتقال دادم. »
3-7-2-1-1 . نمونه از اشعار و قصاید سلیمان عیسی
در دیوان اشعار کودکان او این شعر دسته جمعی است که می خواست این سرود صبحگاهی همه کودکان باطلوع آفتاب هر روزشان باشد .
«القبلة الاو لى في الصباح لجبهة الفلاح ، لمعول الفلاح لساعد الفلاح ، الساعد المفتول تحبه الحقول ، تعطيه ما يشاء من ثمرمن غلة دفقة المطر ، و تضحك البلاد لموسم الحصاد ، و يسعد البشر »
«بوسه اول بامداد ، بوسه برپیشانی کشاورز »
« بوسه بردست کشاورز ، بوسه بر بیل کشاورز »
« به ساق دست قوی او ، کشتزارها، درود می فرستند »
« آنچه را می خواهد از میوه و ثمره به او می دهند »
« هر چه را بخواهد از حبوبات و غلات ، آن هم به وفور و فروانی
ریزش باران وبا کار وتلاش اوسرزمین ماخندان می شود »
« درهنگام برداشت محصول و آنگاه آدمی خوشبخت می شود. »
و نمونه ای از نمایشنامه های منظوم برای کودکان صدای این سرود همگانی در آسمان کشورهای عربی می پیچد و در آن ، رویاها وآرزوهای کودکان بر زبان جاری می گردد کودکانی که با تلاش و کوشش خود درصدد ساختن مدرسه خود هستند .
سلیمان عیسی در مورد قصیدهایی که احمدشوقی برای کودکان نوشت اظهار نظر میکند و می گوید که احمدشوقی برای کودکان نوشت ، اما به زبان بزرگسالان، مادرصدد آن هستیم که ببینیم این اظهار نظری که درمورد شوقی کرده تا چه حد درمورد او صحت دارد.
سلیمان عیسی در قصیده ای که بنابه گفته خود برای دخترش « بادیه » که هشت ساله بود نوشته است و عنوان قصیده « دخترکی که پدرخود را بیدار میکند » است و با یک دختر هشت ساله صحبت می کند ولی بعضی از ابیات آن درحد درک و فهم کودکان دوساله یا ده ساله نیست و متناسب با کودکان نوشکفته وکم سن وسال نبوده است . و هم اکنون خود همانند احمدشوقی دیروزی است که برای کودکان می نوشت اما بعضی نوشته های او به زبان بزرگسالان بود یا به عبارت واضح تربرای کودکان درسایه نگرش ودیدگاه بزرگترها می نوشت. سلیمان عیسی این گره را خود ازهر شخص دیگری در احمدشوقی وسپس درآثارخود درک کرده و به آن پی برده بود ولی او به جای سعی و تلاش برای رهایی از آن می بینیم که مصرانه از آن دفاع می کند آنگاه که می گوید :
« من سعی کردم که داستانهایم در سطحی باشند که بتوانند وسیله ای جهت ترغیب کودکان به پایبندی به زبان عربی صحیح باشند و توانایی های او را برای درک و فهم مطالب ادبی که عقل و قلب او را مورد خطاب قرار می دهند بدون اینکه فراتر از سطح درک و فهم کودکان سخن بگویم یا داستانهایم را در حدی بسیار پایین بنویسم . به نظر من هر ناقد ادبی که خواهان نوشتن در حد سطح درک و فهم کودکان باشد ، هرگز دعوت به نوشتن در حد پایین نمی کند ؛ بلکه تنها می خواهد متناسب با توانایی های او برایش بنویسیم و آن ناقد خواهان کوتاه شدن فاصله فکری نویسنده ، و مجموعه افراد مخاطب (کودکان ) بخصوص کودکان 3 تا 6 سال است ، که در واقع از ادبیات متناسب و هم سطح خود محرومند و استعدادهای انها زیر چنگال های قهرمانان تجارت ادبیات کودک محو می شود .»
3-7-2-1-2 . دنیای کودکان در آثار سلیمان عیسی
او در بیشتر اشعار خود دنیای کودکان را در نظر گرفته و سعی کرده اصول شعر کودک را در نظر بگیرد ، حتی در ابتدای دیوان الأطفال خود ، بعضی از خصوصیات شعر کودک را بیان می کند .« لعبتی » از جمله شعرهایی است که شاعر به خوبی توانسته با دنیای کودک رابطه برقرار کند .
سَمَيتها مَها قلبي يُحِبهاشَقراء لعبتي تفهم لهجتيألبَستُها الحرير فأوشكت تطيربوجهها الجميل وخَصرُها النحيلحبيبتي مها كل الهوى لها »
« نام او را مها گذاشتم ، دلم بسیار دوستش دارد »
« عروسک من بور است ، سخنانم را می فهمد »
« لباس های حریر بر او پوشاندم ، از شادی نزدیک بود به پرواز درآید »
« با روی خوشکل و زیبا او ، و کمر باریک خود »
« عزیز من مها ، فقط به او عشق می ورزم »
سلیمان عیسی در شعرهای « دیوان الأطفال » موضوعاتی چون طبیعت ، میراث فرهنگی ، میهن پرستی ، فلسطین ، توصیف کودک را برای کودکان به نظم درآورده است .
3-7-2-2 . زکریا تامر ؛ نویسنده ای با ایده هایی نو و اهداف متعالی
« زکریا تامر نویسنده ، روزنامهنگار و طنزپرداز سوری ، در سال ۱۹۳۱ در دمشق به دنیا آمد. اولین داستانهای خود را در سال ۱۹۶۰ منتشر کرد و از سال ۱۹۸۱ م در انگلستان زندگی میکند. شاید به همین خاطر نسبت به سایر نویسندگان معاصر عرب از تفکرات مدرنتری برخوردار است. او از مهمترین نویسندگان داستان کوتاه در جهان عرب به شمار میآید. داستانهای او فضایی سوررئال دارند و گاهی به حکایتهای عامیانه پهلو میزنند . عنصر طنز در آنها برجسته است و به زبانی ساده نوشته شدهاند. تامر با ترکیب همه اینها که سبکی منحصر به فرد را برای او ایجاد کرده است ، پیرامونش را نقد میکند و چون آینهای تمام قد در مقابل جامعهی عرب ایستاده است. او در حوزهی ادبیات کودک هم فعالیت میکند و آثار ارزشمندی نیز در این زمینه خلق کرده است.
تامر سردبیری مجلههای مختلف عربی از جمله الموقف الادبی و اسامه را برعهده داشته است. در سال 2009م دو جایزه در جهان عرب به زکریا تامر تعلق گرفت ؛ یکی جایزه ی « بلو مترو پلیس المجادی بن ظاهر » و دیگری جایزهی « قاهره برای قصهکوتاه ». آثار زکریا تامر به زبانهای مختلف ترجمه شده و داستانی از او در حوزهی کودک توسط مصطفی رحماندوست به شعر برگردانده شده و با نام « درسی برای گنجشک » به چاپ رسیده است. همچنین چند داستان کوتاه از او به صورت تک داستان به فارسی ترجمه شده که در کتابهایی که به صورت گزیدهی داستان درمیآیند یا در فضای مجازی و یا در مجلات ، منتشر شدهاند.»
پدیده دیگری که در زمینه ادبیات توجه من را به خود جلب کرد و خاستگاه آن سوریه است ، همانا نوشته های داستانی و نویسنده ی معروف « زکریا تامر » است . زکریا درباره تجربه جدید خود در نوشتن برای کودکان می گوید : « من بیش از صد قصه برای کودکان نوشتم و فکر می کنم که قصه ها ، موضوعات متنوعی را در برمی گیرند و در آن ها تلاش نمودم ، ارزش هایی که شایسته است کودکان آن ها را ملاک و سرلوحه معتقدات و باورهای خود قرار دهند را برایشان مجسم نمایم . سعی کردم تکه ای کوچک اما مستحکم و استوار از این دنیای بزرگ و پهناور به کودک ببخشم تا بر روی آن بایستد و با چشمانی بینا به محیط پیرامون خود بنگرد و دوست را از دشمن بشناسد و تشخیص دهد . »
اما در مورد انگیزه هایی که او را به نوشتن برای کودک تشویق و ترغیب کرد ، می- گوید : « هنگامی که جنگ حزیران پیش آمد و عواقب و نتایج آن رقم خورد ، ارتباط من با جهان واقع بیشتر شد و بر شدت آن افزوده شد . در این هنگام دید من نسبت به کودکان عوض شد . این کودکان همان نسلی است که در آینده نزدیک باید رو در روی دشمن مکار قرار گیرد ؛ لذا باید او را آگاه ساخت و به او قدرت و حس مبارزه طلبی و تلاش مضاعف برای گام برداشتن در جهت ایجاد تغییر مثبت و مداومت و محافظت بر این حس و انگیزه در او قرار داد. این نسل باید شهامت ایثار و فداکاری و از خود گذشتگی داشته باشد و آن ها را در راه رسیدن به آزادی و گسترش عدالت و خوشبختی به کار گیرد .
3- 7-2-2-1 . نمونه ای از قصه های تعلیمی زکریا تامر
از نوشته های زکریا تامر که برای نسل آینده نوشته و آن قصه ای است با عنوان « چرا رود خاموش شد » می باشد.
كان النهر في الأيام القديمة قادراً على الكلام، وكان يحلو له التحدث مع الأطفال الذين يقصدونه ليشربوا من مائه ويغسلوا وجوههم وأيديهم ، فيسألهم مازحاً: "هل الأرض تدور حول الشمس أم الشمس تدور حول الأرض و . . .»
در زمان گذشته رود می توانست سخن بگوید و از سخن گقتن با کودکان که به طرفش می آمدند تا از آب آن بنوشند و دست و صورتشان را بشویند خوشش می آید . لذا با شوخی از آنها با شوخی می پرسد : آیا زمین به دور خورشید می چرخد یا این خورشید است که به دور زمین در گردش است و ... .
« اغلب داستانهای تامر در فضای سوررئال و با زبانی ساده نوشته شده و طنز از مهمترین عناصر آثار اوست. تامر در زمینهی ادبیات کودک کتابهای ارزشمندی منتشر کرده که «جوجهتیغی » و « ببرها در روز دهم » از معروفترین آنهاست.»
« زکریا تامر در سال 1968 م به نویسندگی براي کودکان توجه نشان داد. زبان و مفاهیم خاص وي در مورد کودکان توجه عده زیادي را به خود برانگیخت . « احمد محمد عطیه » در این مورد می گوید : تامر داستانهاي بسیاري را براي کودکان به رشته تحریر در آورد که در سرتاسر سرزمینهاي عربی حتی اروپا و اسرائیل منتشر و آثار وي به انواع زبانهاي زنده دنیا ترجمه شده است . داستانهاي وي ، شکل دهنده آغاز راه صحیح براي کودکان عرب بود که با زبانی بدیع و در قالب هنري مدرن ، ارزشهاي انسانی ، قومی و مبارزه طلبی را می گستراند . تامر بر این باور بود که کودکان در اجتماعی که پدران و مادران از ستم و جور و بیچارگی رنج می برند ، امکان ندارد از رشدي سالم و مطلوب برخوردار باشند. از این رو توجه حقیقی و ویژه به کودکان را در گرو توجه همزمان به بزرگترها میدانست. در نظر وي ، گام اولی که باید برداشته شود ، آزاد سازي بزرگترها ست از هر آنچه که انسانیت آنان را خدشه دار می سازد وجلو پیشرفت آنان را می گیرد . » شکست معروف سال 1967 م اعراب از اسرائیل ، ارتباط نزدیکی با تحول ادبیات داستانی کودك در سرزمینهاي عربی دارد . این شکست تأثیر زیادي بر نویسندگان حوزه ادبیات کودك در سرزمینهاي عربی داشت ، واین شکست بر روي زکریا تامر نیز بسیار تأثیر گذار بود و نقش مهمی در تعیین مسیر داستان نویسی وي داشت . تامر خود در این باره می گوید : « زمانی که نتیجه ي جنگ 1967 م مشخص شد ؛ ارتباط من با واقعیت بیشتر گشت و دیدگاه من نسبت به کودکان وسعت بیشتري یافت. آنان نسلی بودند که میبایست به این دشمن وحشی پاسخ می گفتند ؛ پس باید به آنان حس مبارزه میدادیم. آنها باید شدیداً تغییر میکردند تا به نسلی تبدیل شوند که قادر به ایثارگري و قربانی کردن خود در راه عدالت و آزادي و سعادت باشد . »
« زکریا تامر نیز از آن زمان به بعد ، بالغ بر 150 داستان براي کودکان ، منتشر ساخت که بسیار مورد استقبال قرار گرفت . مجموعه داستانهاي وي در این زمینه « لماذا سکت النهر » ، « قالت الوردة للسنونو » ، « البیت » و « بلاد الأرانب » نام دارد . تعدادي از تک داستانهاي وي نیز که به صورت کتابچه هایی کوچک و مصور در اختیار کودکان قرار گرفته است ، عبارتند از : « جواد الأرض الخضر اء » ، « الحمامۀ البیضاء » ، « یوم بلا مدرسۀ » ، « ندم حصان » ، « غزال محب لأسئلۀ » ، « المطر » ، « القنفذ » ، « بیت للورقۀ البیضاء » ، « الغضب » ، « ضحکۀ الشمس » ، « الشجرة الخضراء » و... .»
تامر بر این باور بود، که عرضه کتاب ناپسند براي کودکان گناهی است که آثار منفی آن درشخصیت کودك به هنگام بزرگسالی نمایان میگردد. وي مؤسسات فرهنگی را مسئول رشد فکري و فرهنگی کودك می دانست .
3-7-2-3 . رزق الله حسون و ترجمه حکایت های کیدلوف روسی
« اولین تلاش هایی که در زمینه ترجمه شعر در سوریه صورت گرفته به سال 1867 م بر می گردد . رزق الله حسون شاعر حلبی « النفثات » را در این سال ترجمه نمود . این کتاب ترجمه منظوم حکایت های « کیدلوف » یکی از پیشگامان ادبیات کودک روسیه می باشد . کار او تقریبا شبیه کار محمد عثمان جلال می باشد ولی از لحاظ کیفیت و سبک ترجمه و شاعری ترجمه عثمان جلال بهتر می باشد . از جمله شعرهای مترجم حسون در این کتاب می توان به شعر « صید الأسد » اشاره کرد :
لیثُ و ذئبُ و ثعلبو کلبُ صیدُ مجرَّبتشارکوا باتفاقفی الصید مِن کل مأدبو إن یکونوا جمیعاً و الکلُّ یسَمی و یَتَعبتشارک بالتساوی قَسَما بِعَقدٍ مرتب»
« ببر و گرگ و روباهی ، و یک سگ شکاری با تجربه »
« همه دست به دست هم داده ، و در شکار با هم شراکت نمودند »
« و اینکه همه با هم باشند ، و همه به یک اندازه کار کنند و زحمت بکشند »
« و بر مساوات مشارکت کردند ، و در یک پیمان منظم قسم خوردند »
3-7-2-4 . لینا کیلانی و آثار ارزشمند او برای کودکان
« « لینا کیلانی » نویسنده ای سوری است که از مشهورترین نویسندگان کودک در سوریه و جهان عرب به حساب می آید . او در دمشق در سال 1969م به دنیا آمد . پدر وی افسر ستاد جنگ در نیروی نظامی عربی سوری در رسته توپخانه بود . مادر لینا نویسنده معروف سوری قمر کیلانی است که در سوریه و در همه جهان عرب در دهه ششم ، در ادبیات و روزنامه نگاری شهرت کسب کرد . لینا کیلانی تا سال 1990م در اتحادیه عرب ، دفتر منطقه ای سازمان عرب برای توسعه و رشد کشاورزی ، مشغول کار بود . پس از آن از سال 1992م خود را وقف فعالیت های ادبی کرد . از دوره دانشگاهی تعدادی از داستان های ادبی برای کودکان نوشت و از سال 1995م به نشر داستان های خود برای کودکان در مطبوعات سوری « تشرین» ، « البعث » ، « الثوره » و دیگر مطبوعات سوری و عربی پرداخت ، و تا کنون به صورت هفتگی ، در مجله کودکان با داستان های کوتاه و مقاله های انتقادی مشارکت دارد .
لینا کیلانی ضمیمه ای برای کودکان در روزنامه « تشرین » می نویسد . وی همچنین مجله «زن عربی » را تأسیس کرد و این علاوه بر مشارکت او در تأسیس ضمیمه ای برای کودکان در روزنامه « البعث » است . او در مجله « العربی الصغیر » ، « اسامه » و « باسم » نیز فعالیت می کند و در تلویزیون هم فعالیت های متعددی برای کودکان انجام داده است . علاوه بر این او به نقد ادبیات کودک مشغول شده است .
از آثار او برای کودکان می توان از مجموعه های داستانی « العصافیر لا تحب الزجاج » ، « الجزیرة السعیدة » ، « رحلة الأمل » ، « سمکة المغرورة » ، « مغامرات الکلب فوفو » ، « الغزالة » ، « ریم » ، « السمکة سیرا » ، « الدحلام الذهبیة » ، « الغراب غاق » در دو جلد ، « الحلم و المستقبل » ، « الأحلام الخضراء » ، « من وحی الأنبیاء » ، و ... »
3-7-2-5 . جرجیس شلحت مترجم حکایت های اسقف فنلون
او در سال 1910 م حکایت « أسقف فنلون » را به صورت قصه منظوم ترجمه کرد و حکایت های منثور را نیز به آن اضافه نمود این کتاب به نسبت کتاب رزق الله حسون از روانی بیشتری برخوردار می باشد . از جمله حکایت های این کتاب « ثعلبان » می باشد .
إثنان مِن ثَعالبِ البیداء تَصاحبا للصیدِ فی الصحراءفَواحدٌ کان کبیر السِنِّ و قد غدا أدیمه کالشنِّتَسَلِّلا إلی بیوتِ القریة فَخَنَقا بَعضَ الدِّجاجِ خفیةِو بعدَ ذاک انتَشبَ اللجاج بینهما و احتَدَم الحجاجِ»
« دوتا از روباه های صحرا ، در بیابان برای شکار رفیق هم شدند »
« یکی از آن دو مسن تر بود ، و عهد حمله و چالاکی او به سر رسیده بود »
« یواشکی به خانه های روستا سرک کشیدند ، و یواشکی بعضی از مرغان روستا را خفه کردند»
« و پس از آن دشمنی میان آن دو شروع شد ، و لج و لجبازی بالا گرفت و ... »
« مربیان دریافتند که داستان ، تصویر مورد انتظار که آموزش و پرورش خواهان رسیدن به آن است را محقق می کند لذا قصه را در کتب ابتدایی گنجانده و لذت بردن و سرگرمی را که دربردارنده ی ارزش های اخلاقی و ارشادات تربیتی است را از اهداف آن برشمردند. و این داستانهای مدرسه ای با داستان هایی که نویسندگان در مجموعه های خاص منتشر می کردند و معیارهای فنی و هنری ادبیات داستانی را بطور کلی رعایت می کرد و از تجربه های ملل دیگر در زمینه آثار و نوآوری های حاصل از این هنر جدید و دشوار استفاده می کرد ، تفاوت داشت.
« کتاب هنر نویسندگی برای کودکان » از محقق مصری « احمد نجیب » و انتشارات دار الکاتب العربی ، قاهره 1969 م مرجع بسیار مهمی برای بسیاری از نویسندگان و ناقدان ادبیات کودک در سوریه بشمار می رود قصه نویسی در ابتدا بیشتر متمایل به نوشته های خود جوش و بی قاعده که شباهتی به قصه ی ادبی نداشت ؛ زیرا که این قصه ها ، زائیده ی یک دیدگاه مبدع و خلاق و متکی بر فرهنگ غنی ملی و مذهبی نبود ؛ بلکه بیشتر ناظر بر دیدگاه های تربیتی بود زیرا که بیشتر نویسندگان این قصه ها معلم بودند و این قصه ها را ادبای خلاق ننوشته اند و حتی نویسندگان کار آزموده نیز در ابتدای نگارش قصه ، آنچنان که می بایست عمل نکردند و در آثار خود نشانه هایی از خلاقیت و ابداع به چشم نمی خورد ؛ زیرا آنها مطالب و حکایت هایی را که بصورت نظم در کتب قدیمی و سنتی نوشته شده و داستانهای اقوام و ملل عرب و مطالب تاریخی را جمع آوری نموده و به آنها شاخ و برگ داده و یا به آن انرژی و حماس می افزودند و آن را روایت می کردند و اندکی از هنرهای روز را نیز به آن می افزودند ؛ ولی علیرغم سادگی داستانهای اولیه و خودجوش بودن آنها و عدم مراعات شرایط ادبی در داستانهای کودکان ، اما در واقع آن قصه ها ریشه های تاریخی در زمینه ادبیات دواند که به نویسندگان کمک کرد تا اندک اندک به آن رونق دهند. تا اینکه داستان ها به کمال خود رسیدند و دقیقاٌ بعد از شکست تلخ در حزیران 1967 م که در واقع زنگ خطری برای جامعه- ی فرهنگی بود و آنها را از بلایی که بر سر جامعه خواهد آمد مطلع ساخت و هشدار داد و به آنها الهام کرد که جامعه در برابر خطرات احتمالی و مبارزه با استکبار و صهیونیسم جز با سرمایه گذاری بر نسل نو جوان و کار کردن ریشه ای و بنیادین بر این قشر از جامعه ، هیچ امیدی نخواهد داشت . »
از دلایل سبقت شعر کودکانه نسبت به قصه در سوریه این بود که شعر کودکان به نوعی امتداد شعر عربی بوده و نتیجه و زاییده دیوان عریق شعر عربی است حال آنکه داستان ریشه تاریخی مشخصی ندارد و بطور آنی و ناگهانی جزء اهداف درسی قرار گرفت و در کتابها گنجانده شد. و آنچه برای اولین بار به عنوان داستان در کشور سوریه پا به عرصه وجود گذاشت چیزی جز تابلوهای داستانی نبود ، و داستان در کتابها و کتابخانه های سوریه تاریخ پیدایش و شروع مشخص و مستقلی ندارد جز اینکه سه تن از نویسندگان بزرگ خود را به نوشتن داستانها و روایت ها بسیار توانمند و چیره دست بودند و آن سه « زکریا تامر » و « عادل ابوشنب » و « عبدالله عبد» بودند. و زکریا تامر و ابو شنب ، نقش برجسته ای در باروری تجربه نگارش برای کودکان داشتند .« این دو با توجه به موقعیت اداری و ادبی خود در موسسات دولتی و نهادهای فرهنگی در آن زمان ، توانستند مجله های آن زمان را به ادبیات کودک به چاپ رسانند و یا صفحاتی از روزنامه های آن زمان را به ادبیات کودک اختصاص می دهند. و این عمل اثر بسیار عمیقی در آگاه سازی و جلب توجه مردم به این نوع ادبیات نو ظهور داشت. علاوه بر این دو نویسنده یکی پس از دیگری به عنوان مدیر تحریر مجله اسامه فعالیت می کردند.»
3-8 . تحول در نویسندگی ادبیات عرب سوریه
« شکست سال 1969 م اعراب از اسرائیل شاخصه بسیار مهمی در تحول نویسندگی به عنوان عام و ادبیات کودک بصورت خاص بوده است. «سلیمان عیسی» در این زمینه می گوید : و سرانجام روزی ملت عرب بوسیله ی یکی از وقایع ناگوار که بطور پیوسته به سراغ ما می آمد ، بیدار شد و آن شکست در ماه حزیران بود . در این مصیبت سیاه خفه کننده به کودکان نگاه کردم و آینده امت عرب را در چشمانشان یافتم ، پس از خود پرسیدم چرا به آنها توجه نکنم؟ چرا برای آنها ننویسم ؟ و چرا همه ی نگرانی هایم را برایشان بازگو نکنم ؟ جز با ترانه ای که حامل قطره ای از خون شهید به خاک و خون کشیده شده در راه دفاع از خاک وطن نمی توان انتقام خون او را بگیرم ، آهنگ و ترانه ای که بر لبان کودکان زمزمه می شود ، ما خاک می- شویم ، خشک و پژمرده می شویم و کودکان ما همچون امواج پر جوش و خروش می آیند و به مد خروشان و جریان آن می پیوندند.
با ایمان راسخ به این حقیقت کوچک اما بزرگ در معنا و واقعیت سطحی اما متعالی مسیر فعالیتم برای کودکان آغاز شد و شروع به نوشتن برای آنها کردم و با آنها ترانه می خواندم. ساعتهای طولانی را در کنار آنها سپری کردم و کلمات پر فروغ و درخشان و آهنگ پیام رسان و گیرا را برایشان انتخاب می کردم . »
« « لینا کیلانی » می گوید : آن زمان که قدرت کافی را در خود یافتم که برای کودکان بنویسم من دانشجوی سال اول دانشگاه بودم و با دوران کودکی ام فاصله زیادی نداشتم و هنوز سیرابی مطالعه کتب بسیار زیاد و فیلم های فراوان که در کودکیم مشاهده کرده ام را احساس می کردم و نمایشنامه هایی که مشاهده کرده ام و دوران کودکی بی نقصی که سپری کرده ام را به یاد داشتم. ولی به دلیل تحصیل در دانشکده کشاورزی و به سبب ارتباطی که با طبیعت داشتم ، اثر بزرگی در من بوجود آمد که ارتباط بین موجودات و زندگی را کشف کنم . گویا درخت صحبت می کند و انگار پرنده شخصیت کودکی را بازی می کرد که در حال حرکت بود و کم کم این تفکر در ذهنم ریشه دواند و روز به روز بزرگتر شد که هرچه در جریان درس خود پیشرفت کنم این دانستنی ها را به داستانهایی جذاب و دلنشین برای کودکان درآورم که سرگرمی و آموزش را در کنار هم به آنها انتقال دهد. پس از اینکه تعدادی داستان را از زبان انگلیسی به عربی برای کودکان ترجمه کردم کم کم جرأت نوشتن پیدا کردم بعدها متوجه شدم که می توانم همچون داستانهایی که برای کودکان ترجمه کردم افکار و اندیشه هایم را نیز در قالب قصه و داستان به آنها ارائه نمایم و این یک نقطه آغاز برای کارم بود. و چقدر خوشحال شدم هنگامی که اولین داستان من ، در سال 1976 منتشر شد و چاپ آن به منزله بهترین تشویق و بزرگترین عامل ایجاد انگیزه در من بشمار می رفت .»
« « دلال حاتم » نویسنده سوری اعتراف می کند که هنگامی که پا به عرصه ادبیات کودک گذاشت هنوز از آن شناخت کافی نداشت و تا پیش از آنکه ، از زبان بیگانه دیگر با ادبیات کودکان آشنایی پیدا کرده و داستان هایی را از آن زبان بیگانه به عربی ترجمه نموده ، خود داستانی برای کودکان ننوشته بود و قبل از آشنایی با ادبیات کودک از طریق یک زبان بیگانه و ترجمه آثاری از آن به زبان عربی ، هنوز حتی یک داستان را هم از خود ننوشته بود. و در این راستا می گوید : هنگامی که روزنامه «الموقوف الأدبی» از من خواست تا از تجربیاتم در زمینه برای کودکان سخن بگویم ، ترس سراپای وجودم را فرا گرفت و احساس کردم که هنوز به سالیان درازی نیاز دارم تا به نویسندگی بپردازم ، آنگاه از تجربیاتم در این زمینه سخن بگویم.
و اکنون نیز تجربه ام در این زمینه همچون کودک خردسال که چهار دست و پا راه می رود و به عنوان یک نویسنده ادبیات کودک چاره ای جز اعتراف به این حقیقت ندارم که من بر ساحل این نوع ادبیات ایستاده ام و از وارد شدن به آبهای عمیق آن هراس دارم .
تا پیش1970 هیچ سابقه پیشینه ای در زمینه ادبیات کودک نداشتم ؛ اما به یکباره برای کار کردن در روزنامه « اسامه » فرا خوانده شدم . و این بدان معناست که در ارائه مطالبی در چند صفحه که کودکان آنها را بخوانند سهیم باشم . در آن هنگام مجلات زیادی به مدیریت روزنامه می آمد لذا شروع به مطالعه فراوان در این زمینه نمودم و جهت دستیابی به سر نخی در این حیطه یادداشت برداری می کردم در آن هنگام تمایل و رغبت شدیدی به نویسندگی پیدا کردم اما ترس مانع این کار می شد . در آن زمان همچون کسی بودم ، که او را در چاله ای انداخته باشند و او تلاش می کرد تا دستش را به چیزی بند کند تا از سقوط رهایی یابد ؛ لذا شروع به ترجمه داستان هایی از زبان فرانسوی به عربی نمودم. و این شروع کارم بود. هر چند که احتمالاٌ این شروع نادرستی باشد اما من این کار را کردم . همکارم استاد « سعد الله ونوس » که در آن هنگام سر دبیر مجله بود کار بسی دشوار را برعهده ی من قرار داد ، از قبول آن عذر خواهی کردم و گفتم من در این زمینه تجربه قبلی ندارم او گفت: من هم در کارم تجربه قبلی ندارم و پیش از این سر دبیر نبودم ؛ اما حجم زیادی از کار هست که باید انجامش دهیم. در کنار مطالعه مجله هایی که به دفتر روزنامه می رسید شروع به مطالعه ی کتب روان شناسی و آداب تعلیم و تربیت کودکان نمودم تا از مخاطبی برای او می نویسم شناخت کافی بدست آورم.
شکست حزیران همچنان بر سینه های ما سنگینی می کرد و تلخی آن همچنان در زیر زبانمان بود لذا به نوشتن داستان های ملی روی آوردم و اولین داستان من تحت عنوان «بیگانه» در سه بخش در مجله اسامه به چاپ رسید.»
3-9 . نقش مراکز انتشاراتی اثر گذار در توسعه ادبیات کودک
« علیرغم نفش رقابتی که مراکز انتشاراتی خاص در تألیف برای کودکان ، خیلی زود به آن روی آوردند ؛ اما این مراکز در ایجاد و پیدایش داستان های دینی که سیره ی نبوی را برای کودکان به زبانی ساده تر بیان می کرد و در کنار آن داستان هایی برگرفته از داستان های هزار و یک شب و سفرنامه ها و سرگذشت های بومی و محلی همچون سفرهای سند باد و علاء الدین و چراغ جادویی و علی بابا و چهل دزد و داستان ها جُحا و قراقوش و... قرار داشتند. و اگر گرایش صرف این مراکز انتشاراتی به تجارت و سود بیشتر نبود ، می توانست نقشی در وضعیت ادبی و فرهنگی ایفا کند . این گرایش محض به سود و تجارت در ضعف هایی همچون ؛ سهل انگاری در ثبت تاریخ انتشار اثر ، عدم ذکر نام صاحب اثر و مترجم و محل چاپ ، ضمن اینکه این مراکز از داشتن نویسنده ای ادیب و پر تلاش آنچنان که در مراکز انتشاراتی مصر وجود دارد ، محرومند . نویسندگان و ادبیانی همچون کامل کیلانی که از حکایت های هزار و یک شب الهام گرفت و آنها را به زبانی ساده تر و متناسب با درک و فهم کودکان در آورد و در اختیار آنان قرار داد و اولین نمونه از آنها حکایت سندباد دریایی در سال 1927 بود.
و با این حال ، تعداد اندکی از مراکز انتشاراتی سوریه به آسان نمودن داستان های شگفت انگیز و جذاب همچون داستان «دو شهر» اثر «چارلز دیکنز» و « نمایشنامه های شکسپیر» که در قالب داستان آسان سازی شد و نیز « هشتاد روز دور دنیا » و علاوه بر آن به آسان سازی تألیف عربی همچون قصه های هزار و یک شب و سرگذشت قهرمانان و بزرگان عرب و مسلمانان ، پرداختند و در این زمینه مرکز نشر « دار الشرق » در شهر حلب ، نقشی برجسته و پیشگامانه ای داشت . آنجا که پروژه جدید انتشار کتاب های ویژه کودکان عربی و جهانی را در دوران اتحاد سوریه و مصر شروع کرد و صاحب امتیاز این مرکز نشر «عبد السمیع عفش» بر این امر بسیار پا فشاری و اصرار می کرد ، پس از آنکه کتابخانه خویش را با قصه های مصری و لبنانی در زمینه ادبیات کودک تغذیه می نمود.
نشانه کلی تمام داستانهای کودکان در ابتدا اینکه داستانها ، فرهنگ عمومی رایج را رعایت می نمود . این داستانها خلق و خو و تمایلات عام افراد ، در دهه ی شصت و پیش از آن را آشکار می کرد . این داستانها توجه خاصی به قهرمانان عرب نموده که از لا به لای آن موارد طلایی تمدن عربی معرفی شد . کتابخانه های حلب اولین عامل معرفی و انتقال فرهنگ بودند و در رأس آنها کتابخانه « ربیع » و کتابخانه « شرق » و کتابخانه « بلاغت » می باشد. مراکز نشر دمشق ، راه کتابخانه ها را ادامه دادند. مراکزی همچون « دار الفکر » و « دار الکرم » و « مکتبه الزهراء» و « دار الجلیل » و « مکتبه اسامه » و کتابخانه « مرکز ادبیات سنتی » در دیر الزور و همچنین « امام محمد غزالی » در شهر حماه نیز بعدها نقش مهمی در این زمینه داشتند. »
3-10 . نتیجه فصل
به این نتیجه می رسیم که ادبیات کودک همزمان با گسترش صنعت چاپ و پیشرفت علم روانشناسی و روانشانسی کودک و تغییر در نظام سنتی تعلیم و تربیت و آشنایی با فرهنگ غرب وارد مرحله تازه ای گردید و رزق الله حسون ، جرجیس شلحت و زکریا تامر ترجمه را وارد ادبیات کودک عربی نمودند . با توجه به گسترش مدارس جدید و تألیف کتب درسی ، نیاز به شعر و قصه کودکانه بیش از بیش شد . بنابر آنچه گفته شد می توان گفت که ادبیات کودک در سوریه متاثر از تجربه های ادبی جهانی در این زمینه و با تکیه بر ترجمه و اقتباس از میراث ادبی عربی شکل گرفته و بر تلاش های فردی استوار بوده و به صورت جنبش ادبی مطرح نشده است . هدف مؤلفان نیز به طور واضح ارائه تجربه های ادبی خود به همه کودکان نبوده است ، بلکه آثار این نویسندگان تنها در خدمت دانش آموزان مدارس به کار گرفته شد .
4. سیر تاریخی ادبیات کودک در عراق
عراق یکی از مهم ترین کشورهای عربی بشمار می رود که خیلی زود به تربیت ادبیات کودک چه در قالب داستان و شعر و چه در روزنامه و مطبوعات و یا نقد و بررسی آن پرداخته و در این زمینه توجه و اهمیت خاصی به فرزندان خود نموده است .
در کشور عراق اهمیت زیادی به کودک از دوران پیش دبستان و مهد کودک تا مرحله نوجوانی و بلوغ داده شده است . و مجموعه ای از برنامه ها و راهکارهای رشد را برای ارتقا او در همه زمینه ها ترسیم شده است .
و در این راستا به همه ی جوانب و زمینه های زیست محیطی و اجتماعی و تربیتی و ادبی و علمی او توجه و عنایت خاصی شده است . و در زمان حزب بعث ، شیوه های آموزشی مبتنی بر نظام کمونیستی و غیر دینی بمنظور جهت دهی به فعالیت ها و سرگرمی ها و علاقه مندی های کودکان و کتب و مدارس آنها پی ریزی شد .
« سرزمینی که امروزه کشور عراق در آن قرار دارد . به میان رودان ( بین النهرین ) معروف بوده است . حدود 2000 سال پیش از میلاد ، تمدن سومر ، آشور و بابل در این منطقه شکل گرفت . از پادشاهان نامدار این دوره ، حمورابی است . قانون نامه او نخستین قانون نامه مکتوب و مدون جهان است که نخستین سرمنشاء ادبیات مکتوب محسوب می شود .
اولین کتابخانه ی جهان نیز در این سرزمین توسط « آشوربانیپال » پادشاه آشور بنیان نهاده شد. بخش هایی از این کتابخانه در کاوش های باستان شناسان در استان نینوای عراق در حدود 1859 م کشف شد و در این کتابخانه که منبعی برای شناخت تمدن آشور و دیگر تمدن های میان رودان است . آثاری چون حماسه « گیلگمش » و افسانه « طوفان سومری » یافت شده است . حماسه گیلگمش ، یکی از کهن ترین آثار حماسی ادبیات دوران میان دورود است. قدیمی ترین متون موجود مرتبط با این حماسه به میانه ی هزاره سوم پیش از میلاد مسیح می رسد که به زبان سومری است . کامل ترین متن این حماسه ، متنی است که بر الواحی از خشت نگاشته اند . این مجموعه شامل دوازده لوح است . هر لوح مشتمل بر شش ستون پله وار ، به صورت شعر است . »
« سرزمین میان رودان در سال 539 پیش از میلاد ، طی جنگی بین کوروش کبیر و شاه بابل به تصرف ایران درآمد و بیش از یازده قرن بخشی از قلمرو ایران بود . پس از هخامنشیان ، سلوکیان ، اشکانیان و سامانیان بر عراق حکومت کردند . در دوره ساسانیان عراق ، که آن را سورستان می نامیدند ، اهمیت بیشتری یافت ، به طوری که پایتخت ایران یعنی تیسفون در آنجا قرار گرفت . با ظهور اسلام ، این منطقه جزو قلمرو مسلمانان شد و زبان عربی در بین مردم رواج یافت . با انتقال پایتخت قلمرو اسلام از مدینه به بغداد ، این منطقه مرکز دنیای اسلام شد . پس از آن عراق زیر نظر حکومت اموی ، عباسی ، آل بویه ، سلجوقی ، خوارزمشاهی ، مغول و . . . قرار گرفت . تا اینکه در دوره صفویه عراق مجدداً جزئی از ایران شد و بعدها تا زمان جنگ جهانی اول بخشی از حکومت عثمانی را تشکیل داد .»
این گونه بود که قومیت های مختلف عرب ، کرد ، ترک ، ترکمن و ... در این کشور ساکن شدند و ادبیات عامیانه متنوعی را که سرچشمه ی ادبیات کودک آن محسوب می شود خلق کردند . با وجود این تنوع ، ادبیات کودک در این کشور یکی از مهمترین ادبیات کودک در کشورهای عربی به حساب می آید که از جایگاه ویژه ای برخوردار است .
« پس از جنگ جهانی اول در سال 1914 تا 1918 م این منطقه به تصرف بریتانیا درآمد و تحت نظارت این کشور اداره می شد . در سال 1920م از به هم پیوستن سه استان بصره ، بغداد و موصول کشور عراق تشکیل شد .
ادبیات کودک عراق در دهه ی بیست قرن بیستم تحت تأثیر « احمد شوقی » شاعر و نویسنده مصری کودک عرب ، شکل نوینی به خود گرفت .
از سال 1920م به بعد طیف وسیعی از روزنامه ها و مجلات ویژه ی کودک پا به عرصه ادبیات این سرزمین گذاشت . در سال 1923م نخستین مجله ی تخصصی کودک با نام « تلمیذ العراقی » ( دانش آموز عراقی ) تحت نظارت ، « سعید فهیم ظاهر » منتشر شد . از مهم ترین نشریات کودک دیگر می توان نشریه ی « الکشاف العراقی » در سال 1924م به سردبیری « محمود ندیم » و مجله ی « مدرسه » در سال 1926م را نام برد .»
4-1 . بیانگذاران ادبیات کودک در عراق
« « عبدالغنی رصافی » از بنیان گذاران ادبیات کودک عراق بود . معروف رصافي، فرزند عبدالغني محمود، از شعرا و نویسندگان مشهور عراق در عصر اخير است كه در سال 1875 م . در محله ی « رصافه » بغداد چشم به جهان گشود و به سال 1945 به بيماري ذاتالريه در اين شهر وفات يافت . معروف الرصافی در یكی از مهمترین دوره های جهان اسلام و شرق می زیست. دوره ای كه استعمار غرب و خصوصا انگلیس تمام سعی و كوشش خود را برای سیطره بر جهان اسلام به كار برد و برای رسیدن به این مقصود حكومت عثمانی را مهمترین مانع فرا روی خود می دید ، لذا به مبارزه با آن پرداخت. او پس از فراغت تحصیل از مدرسه ی دینی در سال 1899م ، به تدریس ادبیات عرب در شهرهای استانبول ، دمشق و بیت المقدس پرداخت . رصافی همچنین علاقمند به سرودن شعر بود . او در شعرهایش کوشید تا زندگی واقعی مردم دردمند از ظلم و ستم را به تصویر بکشد . ضمن اینکه نوشته هایش از سال 1942م ، بیشتر جنبه ی آزادی خواهانه و مبارزه طلبانه داشت . از این رو او را بنیان گذار مکتب اجتماعی در شعر معاصر عرب می نامند . بخشی از شعرهای رصافی برای کودکان سروده شده است . این مجموعه ی اشعار بیشتر جنبه ی تربیتی و آموزشی دارد . یکی از این مجموعه ها با نام « آموزش آلودگی » دربرگیرنده موضوعات سلامت و رعایت بهداشت برای کودکان است . در بزرگداشت این شاعر توانا ، مجسمه اش را در میدانی به نام خود او ، در شهر بغداد نصب کردند . »
« « جمیل صدقی زهاوی » از شاعران ، نویسندگان و اندیشمندان مشهور عراقی ، با اینکه اصلیت کردی داشت همواره شعرهای خود را با زبان عربی و فارسی می سرود . زهاوی در سراسر جهان عرب نویسنده ای شناخته شده است . او در زمینه ادبیات کودک نیز فعالیت می کرد و آثارش را در مجلات کودکان به چاپ می رساند . به پاس قدردانی از او ، یکی از خیابان های بغداد را به نامش نامگذاری کرده اند .
« شیخ محمد رضا شبیبی » یکی از بزرگترین متفکرین بنام شیعه ، و از برجسته ترین ادیبان مجاهد عراق در قرن چهاردهم هجری است . وی فرزند شیخ جواد بود و در ۶ رمضان ۱۳۰۶ ق در نجف اشرف به دنیا آمد و نزد پدرش پرورش یافت. او ـ همانند پدر خود ـ میل فطری بسیار به آموختن علوم اسلامی داشت . از اینرو مبادی علوم را فراگرفت و مقدمات را خواند و از آغاز نوجوانی به سرودن شعر پرداخت. در عراق و شاعر ادبیات کودک عراق بود . شبیبی با مخالفت شدید خود در برابر نیروهای استعماری انگلیس در مبارزات انقلابی دهه ی بیست ، نقش فعالی در پیروزی مبارزات مردم عراق بر علیه استعمار ایفا کرد . شیخ محمد رضا شبیبی پس از تشکیل دولت پادشاهی عراق برای پنج دوره به عنوان وزیر معارف ( آموزش و پرورش ) منتخب شد و ریاست مجمع علمی عراق را نیز عهده دار بود . همچنین از طرف دانشگاه قاهره ی مصر به مدرک دکترای ادب و لغت عربی نایل گشت . شبیبی در سرودن شعر سرآمد زمان خود بود . او مطالب بسیاری در زمینه ی ادبیات کودک نوشته است که بیشتر آنان درون مایه ی آموزشی و تربیتی دارند . علما و ادبای بسیاری از جمله شاعر مصری « عمر اباظه پاشا » و « طه حسین » از او به خاطر نوشته هایش تقدیر نموده اند.
« احمد حقی حلی » یکی از پیشگامان ادبیات کودک در عراق بود . او در شهر حله به دنیا آمد و در همین شهر پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی وارد مدرسه ی عالی شد . سپس برای تکمیل تحصیلاتش به انگلیس رفت و در سال 1948 م موفق به دریافت درجه ی دکترا از دانشگاه منچسر شد . پس از بازگشت به وطن به تدریس در دانشکده ی آموزش و پرورش بغداد پرداخت . بعدها مدیر کل آموزش و پرورش و مشاور وزارت فرهنگ در ادبیات کودک عراق شد . از کتاب های درسی نوشته شده ی حقی حلی می توان « خواندن برای سواد آموزی » 1976م ، « آموزش دستور زبان عربی » 1982م ، «تدریس عربی در سطح ابتدایی » 1987 ، « آموزش زبان انگلیسی » 1987 ، « آموزش دستور زبان عربی » 1982 ، را نام برد . او با زبانی ساده و جذاب و انتخاب موضوعاتی پرمعنا به نوشتن برای کودکان پرداخت . در شعرهایش از اوزان مناسب با سن کودک بهره گرفت و به داستان سرایی علاقمند بود .
4-1-1 . نمونه ی شعر از احمد حقی حلی
أنا عصفور الصغیرقَتَلَ الصیادُ أمیلیسَ لی الیوم نصیرأنا فی الغصنِ مقیمٌأنا عَصفورٌ یتیمٌلیتَ لی جَنحاً قویاًلیتنی الآن أطیرمَن تری یَحنو علیایَرسِل الحب الیاإرحَمونی أطعمونی »
« گنجشکی کوچکم ، صیاد مادرم را کشت »
« امروز روز پیروزی من نیست ، من روی شاخه زندگی می کنم »
« پرنده ای یتیم هستم ، ای کاش بال های قوی داشتم »
« ای کاش الان پرواز می کردم ، چه کسی اوج را می بیند »
« عشق مرا به پیش می برد ، به من رحم کنید و به من غذا دهید »
4- 2 . شعر کودکان در کشور عراق
شعر کودکان در عراق در دهه ی بیستم قرن بیستم و متأثر از احمد شوقی که پیشگام حقیقی ادبیات کودک در جهان عرب بود ، ظاهر گشت . و این امر در دیوان او به نام شوقیات به وضوح آشکار است .
« از مطبوعاتی که در زمینه ادبیات کودک اقدام به نشر قصاید خاص این گروه سنی می نمود ، مجله « التلمیذ العراقی » را می یابیم که در سال 1923 م پا به عرصه وجود گذاشت .»
از مهم ترین شاعران عراقی برای کودکان نگاشتند :
« « مصطفی جواد » ، « محمد رضا شبیبی » ، « معروف الرصافی » ، « محمد بهجت اثری» ، « جمیل زهاوی » و « عبدالمحسن کاظمی » یاد می کنیم .
آنطور که پیداست شاعر بزرگ عراقی « معروف رصافی » ، دیوان شعری با نام و عنوان « تمائم التربیة و التعلیم » را به کودکان اختصاص داده ، که حاوی مجموعه ای از قصیده ها و سروده ها و قطعه های شعر کودک با اهداف تربیتی و آموزشی و پرورشی می باشد .
همچنین یاد می کنیم از شاعرانی همچون « محمد باقر سماکه » ، « عبدالرزاق ربیعی» ، « عبدالرزاق عبدالواحد » ، « مالک مطلبی » ، « خیّون دوّای الفهد» ، « سعد جاسم » ، « کریم العراقی » ، « جلیل خزعل » صاحب دیوان « کلمات نُحبُّها » و « صلاح حسن » ، « فاضل عباس الکعبی» و شاعر بزرگ « احمد حقّی حلّی » که دو مجموعه شعری را نتشر کرده که اولین مجموعه تحت عنوان « الأناشید الطفلیه » در مصر چاپ شد . »
هر کس در مطالب حفظ شدنی مدارس عراق یا شیوه ها و نظام آموزشی و قوانین و مقررات مدارس ابتدایی تأمل کند ، مجموعه ای از متن ها و سرودهای آهنگین را می یابد که برای کودکان چه پسر و چه دختر در سطوح مختلف سنی و روحی – روانی به صورت یکسان تألیف و تدوین شده اند .
دو مجله « مجلتی » و « مزمار » نقش مهمی را در تقویت و گسترش ادبیات کودک به طور عام و همچنین در انگیزه دادن به شاعران خلّاق و مبتکر جهت سرودن قصیده ها و ترانه ها به صورت خاص ایفا نمودند .
« اما در دهه ی نود قرن بیستم بسیاری از مطبوعات کودکان در عراق به دلیل شرایط اضطراری در عراق تعطیل شد . و عامل این تعطیلی پیش آمدن جنگ اول خلیج فارس و اثرات ناشی از آن در زمینه های سیاسی ، اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی و ادبی در کشور عراق و سایر کشورهای عربی ، می باشد .
اما در سوی دیگر ، برخی از مطبوعات در کشور عراق یافت می شوند که نشریات خود را به صورت روزانه ، هفتگی ، ماهانه و خاص ادبیات کودک ، فعال نگه داشته و کار خود را ادامه داده اند که روزنامه « صباح » و « طریق الثعلب » نمونه ای از آنها می باشند . »
4-3. داستان های کودکانه در کشور عراق
« آنطور که پیداست ادبیات کودک در عراق در سطح داستان سرایی و قصه گویی و روایت و حکایت در اواخر قرن بیستم آشکار شد و در مراحل آغازین خود ، مطبوعات کودکان ؛ به داستان هایی که کودکان را مجذوب می ساخت ، نمی پرداختند و میزان اهتمام به ادبیات داستانی بسیار اندک بود و قصه و داستان کودکانه با ویژگی های امروزی خود در دوره زمانی اخیر ، ظاهر شد . بطوریکه پیش از آن ادبیات داستانی به شکلی که چارچوب اصلی آن را حوادثی تشکیل می دادند به روشی شبیه مقاله داستانی ، ساخته می شدند . و این حوادث و وقایع که قوام اصلی ادبیات داستانی را تشکیل می دادند برخی از آنها اتفاقاتی تازه و نو هستند و برخی دیگر در طول تاریخ امتداد و ادامه دارند . و در کنار این وقایع ، داستان های بومی و محلی و نیز داستان های ترجمه شده و برگرفته از زبان های دیگر ماده اصلی ادبیات داستانی آن زمان را تشکیل می داد .
در این دوره شاعران و نویسندگان بسیاری پا به عرصه ی ادبیات کودک عراق گذاشتند . از جمله این شاعران و نویسندگان می توان به « محمد جواد کاظم » ، « جلیل خزعل » ، « محمد فاضل ضرغام » ، « ذکری لعیبی » و . . . اشاره کرد . »
« « جلیل خزعل » متولد سال 1960م در بغداد است . او کارشناسی ارشد خود را در رشته ی روانشناسی ، آموزش و پرورش اخذ نمود و از همان زمان به نوشتن و سرودن برای کودکان عراقی پرداخت . برخی از نوشته های او در قالب طنز است . جلیل خزعل تا کنون شصت کتاب برای کودکان به نگارش درآورده است . او همچنین ریاست باشگاه عمومی نویسندگان ادبیات کودک عراق را نیز به عهده دارد . شعرهای کودکانه خزعل شصت کتاب برای کودکان به نگارش درآورده است . او همچنین ریاست باشگاه عمومی نویسندگان ادبیات کودک عراق را نیز به عهده دارد . و در سال 1995 م برنده جایزه جشنواره شعر کودک بحرین شد .
« محمد فاضل ضرغام » از نویسندگان بنام ادبیات کودک عراق ، در سال 1963 م در شهر حبانیه استان انبار متولد شد. او دوره ابتدایی را در همان شهر گذراند و برای تکمیل تحصیلاتش به بغداد رفت و دیپلم هنر را از مؤسسه ی هنرهای زیبا گرفت . او علاقه زیادی به نوشتن شعر ، قصه ، نمایشنامه ، فیلمنامه و ... برای کودکان داشت . از همین رو به کارگردانی فیلم های کودکان پرداخت . از کارهای او می توان « غرور مردان » ، « زمین یافته شده » ، « تجربه یک شیوه جدید » ، « علی بابا و چهل دزد » ، « شیر و خرگوش » ، « شوالیه فرات » ، « سندباد ملوان » و ... نام برد .
« ذکری لعیبی » از دیگر نویسندگان و شاعران ادبیات کودک عراق است . که تا کنون داستان های زیادی در حوزه ادبیات کودک عراق نوشته است ؛ داستان هایی با شخصیت های حیوانی ، گیاهان ، اشیاء بی جان و ... که بیشتر در برگیرنده جنبه های علمی ، آموزشی ، اخلاقی هستند .
4-3-1 . نمونه ای از داستان ذکری لعیبی
داستان « طاووسی که دُم خود را فروخت » یکی از داستان های خواندنی ذکری لعیبی است :
در قلمرو حیوانات طاووسی زندگی می کرد . طاووسی با دُمی زیبا و خوشرنگ ، به طوری که همه او را دوست داشتند و برای دیدنش سر از پا نمی شناختند. درختان وقتی او را می دیدند خوشحال می شدند و پرندگان روی شاخه آواز می خوانند .
تا اینکه روزی طاووس از خانه بیرون آمد ، به کنار صخره ها در نزدیکی رودخانه رفت . روباه او را دید و گفت : به خاطر دُمت چقد از خود راضی شده ای ؟
طاووس گفت : من از خود راضی نیستم گناه من چیه که دمم زیباست ؟!
روباه گفت : چرا ناراحتی ؟
طاووس گفت : چیزی در خانه ندارم به دنبال غذا برای بچه هایم آمده ام !
روباه گفت : اگر غذا می خواهی باید دمت را بفروشی .
طاووس شگفت زده از روباه پرسید : چه کنم ؟
روباه گفت : دمت را به من بده تا همه به من نگاه کنند.
طاووس گفت : اما این دُم را خدا برای من آفریده هر کدام از ما باید دُم خود را داشته باشیم .
روباه گفت : پس من غذایی به تو نمی دهم .
پس طاووس گفت : نه نه ! غذا برای من و بچه هایم بیشتر ارزش دارد . دُمم را به تو می دهم .
طاووس به یاد بچه هایش افتاد و به خانه برگشت . در آن هنگام دوستانش او را برای این فداکاری تشویق کردند در حالیکه روباه از کار خود شرمنده و نا امید بود و همه به او می- خندیدند وقتی می دیدند که او به جای دم خودش ، دُم طاووس را گذاشته است . »
« «دکتر عمر محمد طالب » در تحقیقی تحت عنوان « داستان های کودکان در عراق بعد از انقلاب 17 تموز » اشاره می کند که در دوره ی 1969 تا 1976 م نتایج درخشانی در زمینه داستان های کودکان به دست نیامد ؛ اما انتشارات « اداره فرهنگ کودک » در پشت سرگذاشتن بسیاری از نکته های منفی آن زمان ، کمک قابل ملاحظه ای نمود .
عمر محمد طالب یکصد داستان که برای کودکان عراق در سال های 1971 تا 1979م نوشته شده بود را بررسی کرد و به حقایقی دست یافت که این هنر در عراق آنطور که باید و شاید از لحاظ کمی و کیفی ، شکوفا نشد مگر بعد از انقلاب 17 تموز 1968م که به لطف تشویق دولت ، رونق گرفت . »
این پژوهش بیان می کند که نویسندگان عراقی از فرهنگ داستانی گذشته و سنتی عراقی بهره برده اند . و اینکه داستان های کودکان در عراق سرگرمی و آموزش را در کنار هم دارا بوده و بر هنر رسم و نقاشی متکی بوده و کودکان را به حقایق و واقعیت های زندگی خود پیوند می دهند و قصه سرایان و قصه نویسان برای کودکان به کار خود آشنا بوده و در به کار بردن همه عناصر و بخش های قصه جهت انتقال مضامین و مفاهیم خود موفق عمل کرده اند .
اما علیرغم اهمیت این پژوهش ، « دکتر محمد انقار » آن را خالی از مبالغه و گذاشتن از برخی حقایق ، نمی یابد .
از قصه هایی که در آن زمان پا به عرصه وجود گذاشت ؛ داستان های حیوانات و گیاهان و جمادات و نیز داستان های شگفت انگیز و هیجان انگیز و نیز داستان های تاریخی و علمی و انسانی و داستان پهلوانی با معنای فداکاری و ایثار و از خود گذشتگی که با قضیه فلسطین اشغالی مرتبط است .
« و از مهم ترین داستان نویسان و راویان و حکایت نویسان برای کودکان در عراق برای مثال « جاسم محمد صالح » را ذکر میکنیم که مجموعه ای از کارهای داستانی کودکان مانند روایات مصور و غیر مصور از قبیل « حمید البلام » ، « اللیرات العشر » ، « الحصار » ، « الصفعه » ، « السیف » ، « الفأس » ، « صالح الخراشی » ، « ملکه الشمس » و « منقذ الیعربی » را تألیف نمود .
علاوه بر آن بسیاری از مجموعه های داستانی کودکانه همچون « الشجره الطیبة » ، « السمکة الملونة » و « الحصان الأبیض » را پدید آورد .
و می توان نویسندگان دیگر را از قبیل « میسون هادی » ، « صالح مهدی » ، و « جعفر صادق محمد » مؤلف کتاب « قصص الأطفال فی العراق » و نیز « حنون مجید » نویسنده قصه « مغامره فی لیل الغابه » را نام برد .»
و در کنار آنها نویسندگان عراقی زیادی وجود دارند که در زمینه ادبیات کودک اثرهای ارزشمندی از خود بر جای گذاشتند .
4-4 . نمایش کودکانه در کشور عراق
مشهور است کشور عراق نمایش های مدرسه ای و آموزشی ، نمایش های کودکانه ، دلقک ها ، عروسک ها و نمایش های جشن ها ، محافل و عروسی ها را به خوبی شناخته و با آنها آشنا شده است .
« از مهم ترین نویسندگان نمایشنامه برای کودکان در عراق می توان به « حقی الشلبی » ، « طارق الربیعی » ، « ضیاء منصور » ، « انور حیران » ، « عمو زکی »، « عیسی عزمی » ، « رئوف توفیق » ، « عبدالستار القره غولی » ، « عبدالقادر در رحیم » ، « یوسف العالی » ، « طارق الحمدانی » و ... و نویسنده نمایشنامه « حنان عزیز » ، « فاضل عباس » ، « خمیس نوری » و « جاسم محمد صالح » که مجموعه ای از نمایشنامه های کودک همچون « فرح و فرح » ، « بیت للجمیع » الأصدقاء الطیبون » و « اصدقاء الشمس » را به قلم خود نگاشت .»
و همه این آثار و چهره های فعال در این زمینه گویای شکوفایی چشمگیر نمایش کودک عراق در دهه های اخیر می باشد و این موفقیت در تمام زمینه ها ، اعم از نوشتن نمایشنامه ، تجربه ، تشخیص ، اجرا و کارگردانی بوده است .
4-5 . مطبوعات کودکان در کشور عراق
« در سال 1932م قیومت انگلیس به پایان رسید . کشور عراق به استقلال دست یافت و به عضویت سازمان ملل متحد درآمد . در این دوره نشریات دیگری در زمینه ی ادبیات کودک عراق منتشر شدند . مجموعه های زیادی از مطبوعات اعم از مجلات و روزنامه های خاص ادبیات کودک در عراق منتشر شده و از مهم ترین آنها به روزنامه معروف « التلمیذ العراقی » که در سال 1923 انتشار یاقت و زیر نظر نویسنده معروف « سعید فهیم » اداره می شد ، اشاره می کنیم این روزنامه در واقع اولین روزنامه در کشور عراق است که به طور خاص به ادبیات کودک می پرداخت . علاوه بر روزنامه « التلمیذ العراقی » روزنامه دیگری با عنوان « الکشاف العراقی » در سال 1924 م پدید آمد که ریاست آن را « محمود ندیم » بر عهده داشت .
پس از آن مجله « المدرسه » در سال 1926م و در پس آن روزنامه « التلمیذ » در سال 1929 م انتشار یافتند . »
« علاوه بر موارد فوق ، روزنامه و مجلات دیگری همچون مجله « الطلبه » در سال 1932م و نیز مجله « الفتوه » در سال 1934م و مجله « دنیا الأطفال » که صاحب آن « زکی حسین » معروف به عمو زکی ، می باشد در سال 1945 م پدیدار شدند .
همچنین مجله « جنة الأطفال » را عمو زکی در سال 1960م منتشر کرد . مجله « سند و هند » در سال 1958م و مجله « صندوق الدنیا » که ناشر آن « حمید المحل » است در سال 1959 منتشر کرد .
مجله « الجیل الجدید » در سال 1968م و مجله « روضة الأطفال » که صاحب و سرپرست آن « توفیق علی ثروت » است و بطور پراکنده طی سالهای دهه ی چهل و پنجاه از قرن بیستم انتشار می یافت پا به عرصه ظهور گذاشتند .»
« در دوران جنگ سرد عراق به یکی از متحدین نزدیک اتحاد جماهیر شوروی تبدیل شد . در سال 1968 م حزب بعث در یک کودتا ، قدرت را به دست گرفت و در سال 1979 م صدام رئیس جمهور عراق گردید. در این زمان ادبیات کودک عراق طیف وسیعی از برنامه و طرح های سوسیالیستی را برای کودکان عراق در زمینه های اجتماعی ، آموزشی ، ادبی و علمی دنبال می کرد . اما رویکرد این برنامه ها بیشتر جنبه ی سکولار داشت که در برنامه ها ، فعالیت ها و کتاب ارائه می شد.
پس از آن ، دو مجله « مجلتی » از انتشارات وزرات فرهنگ و تبلیغات عراق ، در سال 1969م و مجله « مزمار » در سال 1970م منتشر شدند که از لحاظ چاپ و نویسندگی و انتشار و پخش و توزیع و تدارکات همه زیر نظر « دکتر جمال عتابی » بود و در این زمینه دستیارانی دیگر همچون چهره شاخص « دکتر صادق » را در کنار خود داشت .
ضمن اینکه این مجله های قدیم و پیشتاز در عراق و جهان عرب ، بعدها با موانع و مشکلاتی به سبب اوضاع و شرایط سیاسی و نتایج جنگ اول خلیج در دهه 90 از قرن بیستم مواجه می شوند . »
« اما پس از این دوره مجموعه ای هفته نامه ها و روزنامه ها پا به عرصه ظهور می گذارند که صفحات یا پیوست ها یی را به ادبیات کودک اختصاص داده بودند ؛ به عنوان مثال روزنامه « الصباح » ، « طریق الشعب » ، « صفحة جیل الجدید » و « مجلة المیسرة » را می توان نام برد. مجله جدیدی نیز وجود دارد که در حال حاضر در بغداد منتشر می شود . این مجله که شرایط کودکان عراقی را زیر نظر دارد و در این زمینه فعالیت می کند « حبیبی » نام دارد و بر کودکان 12 تا 14 ساله تمرکز نموده و در این زمینه سرشار از قصه ها و داستان های مصور و فیلم نامه ها می باشد .»
مجله ی « مزمار » به دلیل کیفیت خوبش به سرعت جای خود را در میان مجلات دیگر باز کرد و شهرت و اعتبار زیادی را در داخل و خارج از عراق کسب نموند . ادبیات کودک عراق در این سال ها با حضور نویسندگی و شاعرانی چون « عبدالرزاق عبدالواحد » ، « فاروق سلوم » ، « نبیل یاسین » ، « محمد جبار حسن » ، « جاسم محمد صالح » ، « عبدالرزاق الربیعی » ، و ... جایگاه ویژه ای یافت .
« « عبدالرزاق عبدالواحد » در سال 1980م به ریاست کتابخانه ملی منصوب و همچنین مدیر کل بخش ادبیات کودکان در وزارت فرهنگ عراق شد . عبدالواحد یکی از بنیان گذاران اولیه اتحادیه ی نویسندگان عراق است . او ده کتاب شعر برای کودکان منتشر کرده است . نخستین مجموعه شعر او برای کودکان در سال 1950م به چاپ رسید . عبدالواحد جوایز بسیاری برای نوشته هایش دریافت کرده است . از جمله مدال پوشکین در جشنواره ی بین المللی شعر پترزبورگ 1976 ؛ مدال طلایی شعر جشنواره ی جهان شاعرانه ی استرکا در یوگوشلاوی 1986؛ جایزه ی اول جشنواره شعر بین المللی یوگسلاوی 1999م و ... بود. »
« « فاروق سلوم » در سال 1948م متولد شد . او دانش آموخته ی رشته ادبیات و زبان انگلیسی است که کار خود را به عنوان مترجم و نویسنده در مطبوعات عراق آغاز کرد . فاروق کتاب های متعددی برای کودکان عراق با نام های « رنگین کمان » 1977م ، « آهنگ اسب» 1980م ، « حماسه گیلگمش » 1980م و ... نوشت . او به خاطر مجموعه اشعارش برای کودکان جایزه سازمان عربی آموزش و پرورش در سال 1982م ، جایزه عالی شایستگی در سال 1992م و جایزه خلاقیت در سال 1997م را دریافت کرد .
« نبیل یاسین » از دیگر شاعران و نویسندگان ادبیات کودک عراق که در سال 1950م در بغداد به دنیا آمد . پس از گذراندن تحصیلات دوره مقدماتی و عالی ، در سال 1986 م دکتری خود را در آکادمی علوم مجارستان به پایان رساند و از همان زمان شروع به نوشتن کتاب های شعر و داستان برای کودکان عراق کرد . اشعار او تا به امروز به چندین زبان ترجمه شده است. کتاب شعر او به نام « آهنگ نبیل » در سال 2006 م به زبان انگلیسی به چاپ رسید.
4-5-1 . نمونه شعر از یاسین نبیل
الشتاء ( زمستان )
قالَ الشتاءُ ماذا فی حقیبتیقلتُ له البردَ ، المطرَفقالَ : ماذا تَفعلُفب البردِ و المطرِقلتُ له أواصِلُ الحیاةَو النَظَرُ لِهدفییَملوَّنی الحاضرُ و المستقبلُفقالَ : هل تَقبَعُفی البیتِ مِنَ الریاحِ قلتُ له :أواصِلُ السیرَ علی الطریقِحتی الاقی الشمسَ فی الشروقِیَملوَّنی الأملَفکلُّ مَن صارَ علی الدَربِ وَصل »
« زمستان گفت : چه چیزی در کیف من است ؟ »
« گفتم : سرما و باران »
« گفت : در سرما و باران چه کار میکنی ؟ »
« گفتم : با در نظر گرفتن هدف حال و آینده ام زندگی می کنم »
«گفت : چرا از سرما و سوزش باد در خانه نمی مانید ؟»
« گفتم : من تا زمانی که طلوع خورشید را می بینم »
« امیدوارانه راه می پیمایم و به راه رفتن در جاده ی زندگی ادامه می دهم .»
« « جاسم محمد صالح » در سال 1949 م در بغداد متولد شد پس از اتمام تحصیلش به کار معلمی پرداخت و همچنین مبادرات به نوشتن برنامه درسی ( آموزش تخصصی زبان عربی ) کرد . « محمد صالح » همچنان علاقمند به نوشتن برای کودکان بود . از آثارش می توان به کتاب « درخت خوب » مشتمل بر چندین داستان کوتاه ، برای کودکان در سال 2006 م « ماهی های رنگارنگ » 2007 م و ... اشاره کرد . محمد صالح در ادبیات کودک موفق به دریافت جایزه انجمن فرهنگی عراق در سال 2005 م شد .
« عبدالرزاق ربیعی » از دیگر نویسندگان و شاعران ادبیات کودک عراق است که در سال 1961 م در بغداد به دنیا آمد . مدرک کارشناسی ادبیات و زبان انگلیسی را از دانشگاه بغداد در سال 1987م دریافت کرد . او تا کنون چندین کتاب با نام های « میهن زیبا » 1986م ، « شب ستاره » 1988م و ... برای کودکان نوشته است . »
« در سال 1980 م جنگ عراق و ایران با حمله غافلگیرانه صدام به مرزهای ایران آغاز شد که تا سال 1988 م ادامه یافت . به دنبال تهاجم ارتش عراق به کویت و جنگ خلیج فارس ، ایالات متحده آمریکا و هم پیمانانش در سال 2003م حکومت صدام را سرنگون کردند . در این دوره ادبیات کودک عراق به کندی پیش می رفت . این روند به دلایل سیاسی و جنگ های پی در پی در این کشور برای سال ها ادامه یافت .
چاپ و نشر بسیاری از نشریات ادبیات کودک متوقف شد و با توجه به شرایط اضطراری سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی نشر کتاب های کودک در عراق به صورت محلی و منطقه ای نیز مختل شد ، تا اینکه با روی کار آمدن دولت جدید در کشور عراق ، ادبیات کودک این کشورنیز راه خود را از سر گرفت . »
4-6. لغت نامه ها و دایره المعارف خاص کودکان
« در عراق مجموعه ای از کتب معارف و کتاب های هنری و واژه نامه ها خاص کودکان منتشر شده است . کتاب « الطاقه الشمسیه » و « سلسلة الکتاب الذهبی » که محتوی کتاب سفرهای سندباد دریایی است و کتاب « دایرة المعارف پرندگان » نمونه ای از این کتاب ها هستند که همگی از تالیفات انتشارات فرهنگسرای کودک در بغداد می باشد .
بسیاری از کتاب های دیگر خاص کودکان نیز همچون کتاب های درسی در میان اقوام مختلف و در رشته ها و گرایش های متفاوت صرفنظر از واژه نامه ها و قاموس ها و دایره المعارف ها و کتاب های علمی و ادبی و دینی و اخلاقی در کشور عراق منتشر می شدند .»
4-7 . نقش مراکز انتشاراتی در توسعه ادبیات کودک
تعداد زیادی از مراکز چاپ و انتشارات وجود دارد که آثار و ابداعات خاص کودکان را به چاپ رسانده و منتشر می کنند . و بیشتر این چاپ خانه ها و مراکز انتشاراتی در بغداد می باشند . و از میان این موسسات فعال در زمینه ادبیات کودک برای مثال فرهنگسرای کودک که در دهه 70 از قرن بیستم در شهر بغداد تاسیس شد را نام می بریم که تعدادی از افراد فرهنگی و نخبه از نویسندگان ادبیات کودک از جمله « محمد شمسی » ، « عبدالاله رئوف » ، « شفیق مهدی الحداد » ، « فاروق یوسف » و « عبدالرزاق المطلبی » آن را تاسیس نمودند .
« علاوه بر آن ، سرا خانه های قصه کشور عراق نیز فعال بوده که « محمد رشید » در سال 1999 م آن را جهت فعالیت در همه گونه های ادبی از جمله مطبوعات ادبیات کودک راه اندازی نمود .
هنرهای تجسمی مرتبط با کودکان در عراق به لطف دولت و همت و تلاش هنرمندان و نوآوران عراقی شاهد پیشرفت زیاد و رشد و نمو چشمگیری بود . از چهره های برجسته ابتکار نمودند و آثار فراوانی خلق کرده و تابلوها و نقاشی های زینتی زیبایی رسم کردند می توان « طالب مکی » ، « ادیب مکی » ، « حنان شفیق » ، « موید نعمه » ، « عبدالرحیم یاسر » ، « نبیل یعقوب » و « علی المندلاوی » را نام برد .»
4-8 . ترانه های کودکانه
در عراق می توان از یک حرکت هنری نو و پویا در زمینه ترانه کودک سخن گفت و در این زمینه می توان از « حسین قدوری » که پیشگام ترانه های کودک و موسیقی کودکان در عراق است ، یاد کرد که مجموعه ( دایره المعارف ) موسیقی بزرگ و متنوعی که با نُت های موسیقی علمی همراه شده است را تالیف و تدوین نمود که سه بخش بزرگ که شامل بازی ، سرگرمی و ترانه های کودکان است ، آن را تقویت می نماید .
او در زندگی هنری خود بیش از سیصد ترانه برای کودکان سروده که از طریق رادیو بغداد و رادیوهای کشورهای عربی پخش می شد . ایشان نیز آهنگساز داستان منظوم کودکانه برای صدا و سیمای عراق بود . و پنج نوار کاست برای مراکز مختلف که برای کودکان ترانه های محلی و سنتی تهیه می کردند ، ضبط نمود .
علاوه بر آن برای شانزده نمایشنامه کودکانه آهنگسازی نمود و این از « حسین قدوری » چهره ای مهم و پیشتاز در زمینه ترانه و موسیقی کودک نه تنها در عراق بلکه در کل جهان عرب ساخت .
« از این گذشته آثار او جوایز ارزشمند دیگری از جمله جایزه بهترین ترانه کودک را با سرودن ترانه « تحیا بلادی » در سال 1976 م و نیز رتبه اول بهترین ترانه کودک « دن دان » در گردهمایی انجمن رادیو های کشورهای عربی در دمشق در سال 1978م و نیز جایزه مقام نخست بهترین ترانه کودک « الأم » در سال 1980 عراق را از آن خود کرد . همچنین او جایزه رتبه اول جایگاه موسیقی کودک در نهمین دوره سیمینار موسیقی عربی در سال 1985م را به خود اختصاص داد .
علاوه بر آنها دهها تقدیرنامه و مدال و نشان لیاقت از سیمینارهای علمی عربی و از صنف نویسندگان عراق و وزارت فرهنگ و ارشاد و ... دریافت نمود . و بر این منوال « حسین قدوری » بیش از پانصد ترانه کودکانه سرود که فرهنگ سنتی و کلاسیک را با فرهنگ معاصر پیوند می داد .
از مهمترین ترانه های کودکانه او می توان : « الزهور » ، « تعال نلعب » ، « عندی حکایة» ، « دولاب الهواء » ، « جاء المطر » ، « أمی » ، « صفنا أحسن الصفوف » و ... را نام برد.
از جمله هنرمندانی که برای کودک ترانه سرودند می توان به چهره برجسته فن و هنر و سفیر ترانه های عربی « کاظم الساهر » اشاره کرد . او با ترانه معروف خود به نام « تذکر » برنده جایزه یونسکو در بخش شعر و ترانه کودک شد . این ترانه به هجده زبان زنده دنیا ترجمه شد . و از جمله کسانی که در زمینه تکمیل و شکوفایی ترانه کودک در عراق ، خدمت های ارزنده ای داشتند از ؛ « عمو زکی » ، و « نجم عبدالله » ، « محسن فرحان »، « محمد ضیاء الدین » و بسیاری از چهره های دیگر یاد می کنیم که در زمینه تألیف ، تدوین ، آهنگسازی و ترانه سرایی برای کودکان در عراق فعالیت های ارزنده ای داشتند . »
4-9 . ادبیات کودک در عراق ، تجربه ای بدون مطالعه دقیق و برنامه ریزی صحیح
بیشتر اوقات به ادبیات کودک به دیده ی یک متن ساده که برای ذهن های ساده تألیف می شود نگریسته می شود ؛ اما علیرغم این نگاه ، در سال 1970م میزان توجه و اهتمام جهانی به ادبیات کودک افزایش یافت و تحقیق ها و پژوهش های فراوانی در زمینه مشکلات و مسائل ادبیات کودک و وسعت و رژفای آن و موضوع های زیر بنایی آن منتشر شد و ادبیات کودک یکی از پدیده ها و نشانه های تمدن و فرهنگ نوین تلقی می شد .
و شاید این امر به این دلیل باشد پنداشته شود که ادبیات کودک فقط کودک را مورد خطاب قرار می دهد و کودکان را خوانندگانی بی تجربه و به معنای دقیق تر افرادی ناتوان در فهم مفاهیم و تعابیر عالی شمار می روند .
«« حاج علوان کریم » صاحب کتابخانه و فروشنده کتاب و مجله می گوید : ادبیات کودک به شکل گسترده ای پیشرفت نمود و کتاب های نقاشی و کتب عکس دار نقش بسیار مهمی در ارائه یک نگرشی یا عرضه یک داستان مصور با ابعاد فنی بالا و مفاهیم و مضامین عالی بود ؛ زیرا با پیدایش تکنولوژی چاپ و نشر در اواخر قرن بیستم که بر کامپیوتر متکی بود انقلاب بزرگی در این زمینه بوجود آورد . و با انجام عملی بزرگ و خارق العاده و با صرف هزینه های فراوان تحول بزرگی در ادبیات کودک به وقوع پیوست . بطوریکه با استفاده از چاپ رنگی ، اکنون می توان هر قصه ای را از هر زبانی به عربی ترجمه نمود و آن را در قالب کتابی رنگی چاپ کرد . این تغییرات در تکنولوژی و چاپ و هزینه ها ، اهمیت و ارزش زیادی در پیشرفت ادبیات کودک داشتند .
حاج علوان کریم می افزاید : داستان های کودکان علاوه بر آشکار نمودن زیبایی های زبانی و نوشتاری ، وسیله ای است که به کودکان کمک می کنند تا خود و جهان پیرامون خود را بشناسند ؛ زیرا کودکان به هنگام خواندن داستان های تخیلی یا اشعار و داستان های منظوم یا زندگی نامه و شرح حال ها در مورد دیگر شخصیت های داستان واکنش نشان می دهند و بدین ترتیب دید عمیقی از فرهنگ و تمدن و ارزش های اخلاقی حاکم بر جامعه در کودک ایجاد می شود .
او همچنین از نبود کتابخانه عمومی ویژه کودکان در عراق یا انحصار وجود این کتابخانه ها در بغداد را علیرغم ضرورت وجود آنها در شهرها و مناطق مختلف ، انتقاد می کند و اعتقاد دارد این کتابخانه ها نقش بسیار مهمی در رشد و پرورش شخصیت کودکان دارند .
4-9-1 . تدریس کتب مدارس
متولیان و کارشناسان مسائل آموزش و پرورشی به نقش و اهمیت ادبیات کودک واقف- اند . و افراد با تجربه و فعال در این زمینه غالبا به استفاده از داستان های کودکانه جهت ایجاد انگیزه و تشویق و ترغیب کودکان به مطالعه و آموختن مطالب مفید ، سفارش می کنند . خانم « آلاء غیدان » کارشناس مسائل تربیتی می گوید : با اینکه ادبیات کودک نقش بسیار ارزشمندی در آموزش کودکان دارد اما با این وجود در مدارس فقط به آموزش کتاب های درسی پرداخته می شود در حالیکه در زمان های گذشته ، درس انشا جهت فراهم آوردن و ارائه داستان های جالب و مورد پسند کودکان و دادن فرصت لازم به کودکان جهت گفتگو و بحث و تبادل نظر با گروه همسالان خود در کلاس ، به کار گرفته می شد . چه بسا با این روش به اهمیت تأسیس صنف خوانندگان پی ببریم تا به کودکان کمک کنیم به خواندن و مطالعه روی آورند و افرادی کتابخوان در تمام دوران زندگی خود باشند .
آلاء غیدان می افزاید : در کتاب های مدرسه ای عراق ، قید و محدودیت هایی وجود دارد ؛ زیرا که این کتاب ها فقط جهت آموزش پاره ای از علوم و موضوع های محدود و معین ، طراحی و تدوین شده اند و همه مطالب و محتوای این کتاب ها از زیر فیلترهایی همچون انجمن های حکومتی و دستگاه های نظارتی می گذرند و آنها مطالب را به دقت زیر ذره بین برده تا از ارائه مطالب بحث انگیز جلوگیری نمایند .
ضمن اینکه آموزش ادبیات عمومی در هر کشوری با کشورهای دیگر تفاوت دارد ؛ زیرا که هر کشوری معیارها و ملاک های خاص خود را دارد و آموزش و پرورش و کتب درسی خود را در جهت تحقق و تقویت آن آرمان ها سوق می دهند .و افزون بر آن ، اینکه بعضی از مدارس ، ادبیات را نوعی رفاه بشمار می آورند و نسبت به آن میل و رغبت چندانی به عمل نمی آورند ؛ زیرا آن را مساله ای غیر ضروری و تنها در صورت تأمین و ازدیاد آسایش و رفاه ، پرداختن به آن را مجاز می دانند .
4-9-2 . از بین بردن درک و خیال کودک عراقی
محقق و ناقد ادبی « حسن السلمان » از مشاهده ی وضعیت موجود ابراز تأسف می کند و می گوید : امروزه ادبیات کودک به تمام معنای کلمه در تمام زمینه ها و فعالیت های ادبی در زمینه های ابداع و نوآوری و فرهنگی و تربیتی در کشورمان نمی یابیم .
جز مقدار اندک و ناچیز و به شکل آموزشی در محدوده ی مشخص و کم وسعت که از لحاظ تربیتی و پرورشی کم ارزش بوده و مجالی برای پیشرفت و تکامل آن نیست و با علاقه ها و تمایلات و قوای ذهنی کودکان سازگار نیست .
با توجه به اهمیت ادبیات کودک و حساسیت مرحله ی کودکی آثار و فعالیت هایی که حاصل نوآوری و ابداع مولفان و مربیان باشد و در نوع خود بی نظیر باشد ، هنوز تألیف و تدوین نشده است و خلاقیت و ابتکار در زمینه تولید چنین کارهایی به کار نرفته است .
فعالان در زمینه ادبیات کودک باید محو در شخصیت کودک شوند ، مثل او فکر کنند و عمل نمایند . اسباب خوشی و شادی کودک را بشناسند . با دنیای کودک زندگی کنند تا در زمینه انتقال مفاهیم و پیام ها به کودک فاصله ای بین فرستنده و گیرنده نباشد .
پس به حکم کودک فراموش شده و مورد بی توجهی قرار گرفته ما و به دلیل کودک محکوم به آداب و رسوم و عادات نادرست که نتیجه فرهنگ و برخی اعتقادات کهنه و قدیمی است ؛ لذا می بینیم که غالبا عنان و لجام قدرت تفکر ، خلاقیت و ابتکار کودک را کشیده و انگیزش و ابداع و در نتیجه مهارت ها و توانایی های او را سرکوب کرده اند .»
4-10 . نتیجه فصل
از آنچه گفته شد نتیجه می گیریم که ادبیات کودک در عراق از اوایل قرن بیستم و به طور دقیق از سال های دهه بیستم قرن بیستم تا دهه شصت آن آغاز گردید و در دهه های هفتاد و هشتاد از قرن بیستم پیشرفت قابل ملاحظه و شکوفایی فراوانی به خود دید ؛ اما در سال های دهه 90 و سال های هزاره سوم به سبب نتایج جنگ اول خلیج فارس و آثار و تبعات جنگ دوم خلیج فارس ، ادبیات عرب در عراق شاهد عقب ماندگی و رکودی آشکار گردید.
و علیرغم آن پستی و بلندی ها و موانع پیش آمده در مسیر ادبیات کودک در عراق ، فعالیت هایی در این زمینه از جانب حکومت و دولت عراق مشاهده می شود و بدین منظور دولت اقدام به تدوین برخی زیر ساخت ها نمود و بسیاری از پروژه ها را جهت توجه به ادبیات کودک و توسعه آن ، راه اندازی نمود . و در کنار آن جوایز و هدایایی را برای تشویق و ترغیب ادبیات کودک در همه بخش ها و فعالیت های ادبی زیر مجموعه ادبیات کودک نخصیص نمودند .
از جانب دیگر موسسات فرهنگی و انتشارات کتاب های ادبیات کودک همچون فرهنگسرای کودک و مرکز قصه و داستان کودک تعداد زیادی جایزه را در زمینه های قصه و حکایت و نمایش و سینما و نقاشی و بمنظور بالا بردن سطح ابداع و نوآوری کودکان و ایجاد انگیزه در کودکان و ایجاد حرکت و پویایی بیشتر در بخش آثار کودکان در همه سطوح و زمینه ها اختصاص دادند .
هنر نویسندگی برای کودکان و پی بردن به محدوده آرمان ها و آرزوهایشان نیازمند درک نیاز آنها به شناخت اشیاء موجود در محیط پیرامون خود می باشد و نیز نیاز آنها به یافتن پاسخ های ساده و توضیح های متناسب با سطح درک و فهم آنها با در نظر گرفتن سن و سال و توانایی های فکری و رعایت آنچه در نوشتن برای کودکان باید رعایت شود . تا آنها از شبهات و اوهام و سؤالات پیچیده و متوالی که با این مرحله از زندگی و رشد و نمو آنها همراه است برهاند و به سؤالات آنها پیرامون اتفاقات خانه و مدرسه و محله پاسخ دهد . و البته تجربه ها و روش های جوامع و اقوام و ملل مختلف پیرامون نوع تربیت کودک با یکدیگر تفاوت دارند و بر حسب زمان و مکان و فرهنگ و آیین با هم اختلاف و تفاوت هایی دارند ، ولی آنچه مورد اتفاق اقوام و ملل مختلف است این که تربیت انسانی به معنای اجتماعی خود بر ضرورت رشد و پرورش کودکان و رها کردن آنها از گرایش های فردی که بر محور ذات فرد استوار است و سبب خودخواهی و تعصب و حمیت جاهلانه می شود ، تاکید می کند.
و کشور عراق از این امر مستثنی نیست ؛ لذا ضروری است که به کودکان اهمیت بیشتری داده شود و فضاهای مناسب را جهت تربیت آنان فراهم کرد و بدین منظور ابتدا باید امنیت کافی و ثبات و استقرار لازم در جامعه و محیط پیرامون کودک را فراهم کرد و سپس تک تک نیازهای آنان را پاسخ گفت . و محیط های مناسب اعم از مهد کودک و مدرسه و دیگر نیازهای تعلیم و تربیت آنان را تأمین کرد .در این راستا تألیفات خاص کودک اعم از مجله ها و روزنامه ها و کتب داستان و دیگر تألیفات کودکانه جزیی از برنامه کاری مؤسسات مرتبط با تربیت کودکان گردید .
ادبیات کودک عراق راهی به درازای تاریخ این سرزمین دارد و برگرفته از تمدن و تاریخ پربار آن است ؛ راهی که در دهه بیست تا شصت قرن بیستم ، ادبیات مدرن کودک عراق را پایه ریزی می کند ؛ راهی که در دهه ی هفتاد تا نود میلادی دوره بالندگی ادبیات کودک را پدید می آورد . راهی که با آغاز هزاره سوم میلادی دوره درون گرایی ادبیات عراق را رقم می زند ، راهی که نشانگر آینده ای روشن و درخشان است .
و آنطور که پیداست ادبیات کودک در عراق به شکل فعال و حقیقی خود ، در اواخر دهه شصت از قرن بیستم با انتشار مجله ی « مجلتی » و به دنبال آن مجله « مزمار » شکل گرفت که شهرت و آوازه ی بزرگی هم در داخل و هم در خارج از کشور عراق داشتند .
از این دوره بود که ادبیات کودک دوران پیشرفت خود که همراه با فراز و نشیب هایی متناسب با شرایط اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و اجتماعی بوده را آغاز نمود .
و با این منوال ، ادبیات کودک در عراق مراحلی را همچون مرحله ترجمه و مرحله اقتباس و تألیف و ابتکار و فن آوری و مرحله شکل گیری و دیگر مراحل رشد خود را طی نمود . همچنین می توان گفت که ادبیات کودک در عراق به دنبال یک سری مراحل تاریخی پدیدار شد که عبارتند از : مرحله آغاز و تأسیس که از دهه بیست تا دهه شصت از قرن بیستم می باشد و مرحله پیشرفت و شکوفایی که از دهه ی هفتاد تا دهه ی نود و مرحله بازگشت به عقب که همراه با سال های هزاره سوم می باشد .
نتیجه گیری
این پژوهش در چهار فصل تنطیم شده که فصل اول به تعریف ادبیات کودک و انواع و اهداف آن و تفاوت آن با ادبیات بزرگسالان ، چگونگی پیدایش ، پیشرفت و سیر تکاملی آن در سه کشور مصر ، سوریه ، عراق پرداخته است . و نتایجی که از این فصل به دست آمد این بود که ادبیات کودک شاخه جدیدی از ادبیات است که به منظور رشد و تربیت کودک و بارور نمودن استعدادهای او و به فعلیت رساندن آنها و همچنین ایجاد اعتماد به نفس در کودک و تقویت مهارت های او بوجود آمده است .
این نوع جدید از ادبیات که شامل قصه ، شعر ، موسیقی ، فیلم و ... است ، ابتدا در کشورهای غربی و کشورهای پیشرفته بوجود آمد و بعدها کشورهای دیگر نیز به پیروی از آنها ، ادبیات خاص کودکان خود را بوجود آوردند .
کشورهای عربی از جمله مصر ، سوریه و عراق از جمله کشورهایی بودند که خیلی دیر به این ادبیات روی آوردند . در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم با اعزام جوانان و ادبیان عربی و بویژه مصری جهت ادامه تحصیل در اروپا و بخصوص فرانسه ، این افراد با این نوع جدید ادبیات آشنا شدند و پس از بازگشت به وطن خود به تقلید از ادیبان فرانسوی و با الگوگیری از کارهای آنان اقدام به خلق آثاری خاص کودکان نمودند و به این ترتیب ادبیات کودک در کشورهای عربی بوجود آمد که مصر آنها را در این زمینه پیشتازی می نمود .
در فصل دوم این پژوهش که به سیر تاریخی ادبیات کودک در مصر می پردازد ، مصر را به عنوان پیشگام کشورهای عربی در پرداختن به این نوع جدید از ادبیات معرفی کرده است و چنین بیان شد که ادبیات کودک در مصر ، ابتدا به صورت ترجمه آثار غربی ها و اقتباس از کارهای آنان بود و تنها شامل شعر و قصه کودکانه بود که به صورت بسیار محدود تنها در اختیار دانش آموزان مدارس قرار می گرفت و بیشتر در بردارنده مفاهیم تربیتی و دینی بود . و به ندرت مشاهده می شد که مجله ای خاص کودکان با یک کتاب غیر درسی برای کودکان چاپ و منتشر شود و نهایت تلاش آنان در حد اختصاص مطالبی برای کودکان در روزنامه ها و ضمیمه نمودن چند برگ حاوی ادبیات کودک در مجله های آن زمان بود .
اما کم کم با ظهور چهره های برجسته و ادیبان بنام و فعالیت در این زمینه ، ادبیات کودک رشد و گسترش یافت ، کتب و مجلات و آثاری خاص کودکان بوجود آمد و دائره ادبیات کودک توسعه چشمگیری نمود به طوریکه مجلات خاص کودکان با شماره های بالا چاپ و منتشر می شد و نمایشنامه ها و فیلم های خاص کودکان تولید شد .
داستان ها و افسانه های بومی و سنتی و اشعار و ترانه های کودکانه محلی و داستان هایی از کتب عربی همچون سفرنامه سندباد و داستان های علاء الدین و ... به ادبیات کودک ورود پیدا کرد و باعث گسترش و غنای آن گردید .
در فصل سوم این پژوهش که به سیر تاریخی این نوع جدید از ادبیات در کشور سوریه می پردازد ادبیات کودک در این کشور در ابتدا محدود به فعالیت های شعری و خاص دانش آموزان مدارس دانسته که مضامین و محتوای آن را اغلب مسائل تربیتی و اخلاقی تشکیل می دهند . در این فصل از پیشگامان ادبیات کودک سوریه می توان به رزق الله حسون ، زکریا تامر ، دلال حاتم و عادل ابوشنب اشاره کرد که در زمینه ی قصه ادبیات کودک و ترویج این نوع ادبیات و معرفی آن به فرهنگ عمومی جامعه نقش ارزنده ای داشته اند اما شعر کودک در سوریه بر قصه پیشتاز بوده است ؛ زیرا شعر در سایه تعلیم و تربیت رشد کرده و اکثر کسانی که به آن روی آوردند ، معلمان و مسؤولان آموزش و پرورش بودند . آنها از شعر برای بهبود روشهای تعلیمی بهره جسته اند که برای القاء کردن ارزش های تربیتی مرتبط به ارزش های روحی و روانی تلاش می کند .
در فصل چهارم که به بررسی سیر تاریخی ادبیات کودک در عراق می پردازد و چنین آمده است که ادبیات کودک در عراق به شکل فعال و حقیقی خود ، در اواخر دهه شصت از قرن بیستم با انتشار مجله ی « مجلتی » و به دنبال آن مجله « مزمار » شکل گرفت که شهرت و آوازه ی بزرگی هم در داخل و هم در خارج از کشور عراق داشتند .و دارای مراحل و دوره های مختلف و متفاوت معرفی کرده که به علت رویدادهای منطقه ای شاهد فراز و نشیب هایی بوده است . ادبیات کودک در این کشور که در ابتدای قرن بیستم به آن پرداخته شد به دلیل فعالیت چهره ها و شخصیت های بنام در این حیطه ، شاهد پیشرفت چشمگیری بود به طوریکه آثار مکتوب و تألیفات گرانقدری اعم از روزنامه و هفته نامه و مجلات صاحب عنوان در اقصی نقاط این کشور در دسترس کودکان قرار می گرفت و مؤسسات فرهنگی و مراکز انتشاراتی از جانب دولت مورد حمایت قرار می گرفتند و این اهتمام ادیبان و شاعران و مربیان از اهم موارد پیشرفت و گسترش ادبیات در این کشور بود اما از سوی دیگر بدلیل عدم ثبات در این کشور و وقوع جنگ های فراوان در ادوار مختلف و نتایج برجای مانده از این جنگ ها و نا آرامی ها ، ادبیات کودک با رکود و عقب ماندگی آشکار مواجه شد . با این حال ادبیات کودک در کشور عراق کلیه مراحل رشد تدریجی خود را اعم از مرحله ترجمه ، اقتباس ، تألیف ، ابتکار و فن آوری و مرحله شکل گیری و دیگر مراحل رشد و تکامل خود را طی نمود .
با افزایش فعالیت های مربیان و ادیبان و تنوع و گستردگی فعالیت ها ، ادبیات کودک در این سه کشور رونق فراوانی یافت و از محدودیت مفاهیم تربیتی و دینی خارج شد و به همّت ادیبان و مربیان و ابداع و نوآوری نویسندگان آثاری نو و متناسب با درک و فهم کودک و در عین حال سرگرم کننده و لذتبخش برای کودکان ، خلق شد و به طور عام در اختیار تمام کودکان کشورهای عربی قرار گرفت . غنای فرهنگ اصیل اسلامی و وسعت زبان عربی ، در کنار ذوق و خلاقیت ادیبان و فعالان در عرصه ادبیات کودک عامل اصلی رشد و شکوفایی و رونق گرفتن ادبیات کودک در کشورهای عربی می باشند .
فهرست منابع و مآخذ
الف . منابع فارسی
قرآن کریم انوری ، حسن ، فرهنگ بزرگ و سخن ، تهران : انتشارات سخن ، چ اول ، (1381 هـ . ش )ایاغ ، ثریا قزل ، ادبیات کودکان و نوجوانان و ترویج خواندن ، تهران : انتشارات سمت ، چ اول (1383 هـ . ش ) پولادی ، کمال ، بنیادهای ادبیات کودک و نوجوان ، ، تهران : کانون پرورش فکری کودکان و نوجوان ، چاپ دوم ، (1389هـ.ش ) حجازی ، بنفشه ، ادبیات کودک و نوجوانان : ویژگی ها و جنبه ها ، تهران : انتشارات روشنفکران ، چ اول ، ( 1374هـ . ش )سلاجقه ، پروین ، از این باغ شرقی : نظریه های نقد شعر کودک و نوجوان ، اسکندریه : مؤسسة الثقافة الجامعیة شعاری نژاد ، علی اکبر ، ادبیات کودک و نوجوانان ، تهران : انتشارات اطلاعات ، ( 1387 هـ .ش )علی پور ، منوچهر ، آشنایی با ادبیات کودک و نوجوانان ، تهران : رامین هاشمی نسب ، صدیقه ، کودکان و ادبیات رسمی ایران ، تهران : سروش ، چاپ اول ،( 1371 هـ . ش )
ب . منابع عربی
احمد طعیمه ، رشدی ، أدب الأطفال فی مرحلة الأبتداییة : النظریة و التطبیق، القاهره : دار الفکر العربی ،1998م ) ابن حبیب ، المنمق فی أخبار قربش ، حیدر آباد ، (1982 م ) ابن عبد ربّه ، العقد الفرید ، لبنان : دار الکتب العلمیة ابومعال ، عبدالفتاح ، ادب الأطفال دراسة و تطبیق ، اردن : دار الشروق ، چ 2 ، ( 1998م )الموسی ، انورعبدالحمید ، أدب الأطفال ... فن المستقبل ، بیروت : دار النهضة العربیة ، ( 2010 م ) الموسی ، فاروق ، اللغة فی ادب الأطفال ، الوردی ، علی ، تاریخ العراق ، ج اول ، مترجم : هادی انصاری ، تهران : شرکت چاپ و نشر بین الملل ، ( 1389) ، الهیتی ، هادی نعمان ، أدب الطفل فلسفته فنونه وسائطه ، بغداد ، ( 1986م ) الهیتی ، هادی نعمان ، أدب الطفل فلسفته و فنونه وسائطه ، القاهره : الهیئة المصریة العامة للکتاب، ( 1986م ) الهیتی ، هادی نعمان ، ثقافة الأطفال ، کویت : عالم المعرفة ، ( 1998م ) الهیتی ، هادی نعمان ، صحافة الأطفال فی العراق ، وزراة الثقافة و الفنون العراقیة ، دار الرشید للنشر ، شماره 176 ، ص 143. الهيتي ، هادي نعمان ، ثقافة الأطفال ، عالم المعرفة ، العدد 133 المجلس الوطني للثقافة والفنون والآداب. الكويت 1988انقار ، محمد ، قصص الأطفال فی المغرب ، مغرب : انتشارات دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی ، چ 1 (1998م )أبوسعد ، احمد ، أغانی ترقیص الأطفال ، بیروت : دار العلم للملایین ، ط2، ( 1982 م ) آصف ، عبد الله ، أدب الأطفال تاریخیا و واقعا من خلال المنهاج الدراسیة ، مجلة الموقف الأدبی ، العدد 422 ، حیزران (2006م ) بریغش ، محمد حسن ، ادب الأطفال اهدافه و سماته ، بیروت : مؤسسة الرسالة ،چ 2 ، ( 1996م ) جاسم جواد ، قحطان ، من اروقه الفن ... حسین قدوری ، مجله الأتحاد ، یازدهم ، (2002م )جوینی ، مصطفی الصافی ، حول أدب الأطفال ، اسکندریه : منشأة المعارف ، ( 1985م )حاتم ، دلال ، « أنظر بعيني للطفل إلى ما يحيط بي وأكتب » ، مجلة الموقف الأدبي ، العدد 208 ـ 209 ـ 210 ، دمشق ( 1988م ) حداد ، عبدالقادر ، اناشید الأطفال فی شعر عبدالقادر الحداد ، المجله العربیه ، العدد316، 2000م ،ص 16.حدیدی ، علی ، فی أدب الأطفال ، قاهره : مکتبة آنجلو المصریة ، ( 1982م ) حسن عبدالله ، محمد ، قصص الأطفال و مسرحهم ، قاهره : دارقباء ، ( 2001 م )حطیط ، فادیا ، ادب الأطفال فی لبنان ، بیروت ، دار الفکر اللبنایی ، چ1 ، ( 2001م ) حلاوة ، محمد السید ، أدب القصصی للطفل ، مضمون اجتماعی نفسی ، اسکندریه : مؤسسة الحورس الدولیة ، ( 2000 م ) حلبی ، ابن عدیم ، تذکره الآباء ( الدراری ) ، محقق : علاء عبدالوهاب محمد ، قاهره : مکتبة التوعیة الإسلامیة ، ط 1، (1984م )حمداوی ، جمیل ، ادب الأطفال فی العراق ، نشریه دیوان العرب ، اوت ، ( 2009م)حمداوی ، جمیل ، أدب الأطفال فی العراق ، مجله المثقف العربی ، ص 3 حموی ، یاقوت ، معجم البلدان ، ج1، بیروت : انتشارات الحیاء التراث العربی ، چ اول ، (1997 م )خضیر ، سعود خضیر ،المرشد التربوی لمعلمات ریاض الأطفال بدول الخلیج الفارسی ، مکتب التربیهة العربیة لدول الخلیج ، ( 1407 هـ) داوود ، انس ، أدب الأطفال فی البداء .. کانت الأنشودة ، قاهره : دار المعارف ، ( 1994م ) دسوقی ، عمر ، فی أدب الحدیث ، ج 1 ، بیروت : دار الفکر ، (1973م ) دیاب ، مفتاح محمد ، مقدمة فی ثقافة و أدب الأطفال، قاهره : دار الدولیة للنشر و التوزیع ، چ 1، ( 1995م ) روحی الفیصل ، سمر ، الشکل الفنی لقصة الأطفال فی سوریة ، دمشق : اتحاد کتاب العرب ،( 1988م )زرکلی ، خیر الدین ، الأعلام ، ج6 ، بیروت : دار العلم للملایین ، چ 6 ، (1980م ) زکریا سعید ، نقوش ، خرافات لافونتین فی أدب العربی ، اسکندریه : مؤسسه الثقافة الجامعیةزلط ، احمد ، أدب الأطفال بین احمد شوقی و عثمان جلال ،قاهره : دارالوفاء ،چ 1 ، (1994م ) زلط ، احمد ، أدب الطفولة أصوله ومفاهیمه و رواده ، سکندریه : شرکت النشر و التوزیع ، ط2، ( 1994 م ) سلوم ، فاروق ، الشعر الأطفال التربیة و الفن ، مجلة الکاتب العربی ، شماره 18 ،( 1987م )، ص 9 سوید ، محمد نور ، منهج التربیه النبویه للطفل ، جده : دار المجتمع للنشر و التوزیع ،چ 2،( 1988م ) سویلم ، احمد ، اطفالنا فی عیون الشعراء ، مصر : دارالمعارف ، ط1 ، ( 1985م ) شافعی ، دیوان الشافعی و حکمه ، محقق : محمود بیجو ، لا مطبعة ،چ1، ( 1998 م )شریحه ، هیفا ، أدب الأطفال و مکتباتهم، عمان : المطبعة الوطنیة و مکتبتها ، ط 2 ،( 1983م ) شماس ، عیسی ، أدب الأطفال بین الثقافة و التربیة ، دمشق : وزارة الثقافة ، ( 2004م ) ضیف ، شوقی ، شوقی شاعر العصر الحدیث ، قاهره : دار المعارف ، ( 1953م ) طرابیشی ، مروت محمد کامل ، مدخل الی صحافة الأطفال ، قاهره : دار الفکر العربی ، چ 1 ،( 2003م ) عبدالفتاح ، اسماعیل ، حکایات المداد لعبده خال : رؤیه نقدیه، ج3 ،جده ( 1994م ) عبدالله ، محمد حسن ، قصص الأطفال و مسرحهم ، قاهره : دار قباء ، ( 2001 م ) عثمان الصمادي ، امتنان ، زکریا تامر و القصۀ القصیرة ، عمان : المؤسسۀ العربیۀ للدراسات ، ( 1995 م) عمرو ، محمد جمال ؛ کمال حسین عبدالغافر و خالد جادالله صبح ، المدخل إلی أدب الأطفال ، اردن : دار البشیر للنشر و التوزیع ، چ1، ( 1990م ) عیسی ، سلیمان ، دیوان الاطفال ، دمشق : دار الفکر، ط1 ، ( 1999 م ) عیسی ، فوزی ، ادب الأطفال : الشعر ، مسرح الطفل ، القصة ، اسکندریه ، ( 1998م ) غباشی ، شعیب ، صحافة الأطفال فی الوطن العربی ، قاهره : عالم الکتب ، چ 1 ، ( 2003م ) فتوح ، عيسى ، أدب الأطفال في سورية : نشأته وتطوره ، ليبيا : مجلة الناشر العربي ،( 1988)فکری ، علی ، السمیر المُذَّهب ، ج 4 ، بیروت : دار الکتب العلمیه ، ( 1952م )قرانیا ، محمد ، بدایات قصة الأطفال فی سوریة ، مجلة الموقف الأدبیة ، العدد 414 ، حزیران ، (2005 م) قرانیا ، محمد ، شعر الأطفال فی سوریة ، دمشق : اتحاد کتاب العرب ، چ1 ،( 1996م ) قرانيا ، محمد ، قصائد الأطفال في سورية ، دمشق : اتحاد الكتاب العرب ، ( 2003م ) کعبی ، فاضل ، دراما الأطفال : دراسة لتجربة مسرح الأطفال فی العراق ، بغداد (2003م ) کنعان ، احمد علی ، أدب الأطفال و القیم التربویة ، دمشق : اتحاد الکتاب العرب ، ( 1999م ) کنعان ، احمد علی ، أدب الأطفال و القیم التربویة ، دمشق : دار الفکر ، ط 2 ، ( 1999م ) کیلانی ، کامل ، دیوان کامل الکیلانی ، مصر : نشر الهیئة المصریة الحاقة للکتاب کیلانی ، نجیب ؛ یوسف عبدالتواب ، ضمن کتاب عبداتواب یوسف و أدب الطفوله كيلاني ، لينا ، « ممر إلى القلب » ، مجلة الموقف الأدبي ، العدد 208 ـ 209 ـ 210 ، دمشق( 1988)محمد ، زین العابدین بن تاج العارفین ، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر ، ج 6 ، مصر: مکتبة التجاریة الکبری ، ط 1 ، 1356 هـ .ش )محمد طالب ، عمر ، شعر الأطفال فی العراق ، مجله الجامعه ، شماره 3 ، کانون الأول( 1979م )، ص 59 محمد طالب ، عمر ، قصص الأطفال فی العراق بعد ثورة تموز ، مجلة الجامعة ، شماره 3 ، کانون الأول /1979م ، ص 56-45محمدعامر ، عبدالحمید ، ادب الأطفال فی لیبا ، طرابلس : منشورات الشعبیة العامة للثقافة و الأعلام ،(2004 م )محمود الأسروش ، محمد ، جامع احکام الصغار ، محقق: عبدالحمید عبدالخالق البیزلی ، بغداد ، چ 1 (1982م )مقالح ، عبدالعزیز ، الوجه الضائع : دراسات فی أدب الطفل العربی ، بغداد ، ط2( 1986م )نجیب ، احمد ، أدب الأطفال علم و فن ، القاهره : دار الفکر العربی ، 1991م ) ، ج 4 هراوی ، محمد ، السمیر الصغیر ، مصر : دار الکتب المصریه ،چ 1 ، (1926م ) هلال ، محمد غنیمی ، أدب المقارن ، قاهره : دار نهضه مصر ، چ3 ، ( 1973م ) هلال ، محمد غنیمی ، فی نقد المسرحی ، بیروت : دار العوده ،( 1975م ) یوسف ، عبدالتواب ، کتب الأطفال فی عالمنا المعاصر ، الهئیة المصریة العامة الکتاب
Abstract :
Children's literature is a new branch of literature has special features that make it distinct from adult literature . this literature has a principles and rules to achieve specific goals. Taking into consideration that every country has a special literature this research will study in four chapters the children,s literature in three country Egypt , Syria, and Iraq . we studied the historical development of this literature and studied how it born and take form. taking our research into consideration and Based on the reliable sources and reference and the gathering information there were few of tangible results and they are ; the children,s literature in the three country arise in the end of 19 century and the beginning of 20 by the influence of the European countries and it start in the schools only in the school, book then it arise separate in form of magazines, poetry, music, stories , then this literature flourished by mixing fullness of Arabic language and creativity of the writers.
key words : literature – child – Egypt – Syria - Iraq