صفحه محصول - مبانی نظری و پیشینه تحقیق دانش کسب و کار

مبانی نظری و پیشینه تحقیق دانش کسب و کار (docx) 18 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 18 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

152400571500 2125980-777240 دانشگاه پيام نور دانشکده علوم انساني عنوان پايان‌نامه: بررسي اثر بخشي دوره هاي اموزشي كار افريني بر روي دانش كسب و كار ،انگيزش و رغبت شغلي دانشجويان دانشگاه پيام نور همدان در سال 1389 نگارش : فاطمه عاقلان استاد راهنما: دکتر مجتبي رفيعي استاد مشاور: دکترنصراله عرفاني پايان نامه براي دريافت درجه کارشناسي‌ارشد در رشتۀ مديريت اجرايي (MBA) بهمن 89 دانش کسب و کار: مجموع اطلاعاتي ميباشد که به شخص جوياي کار کمک ميکند تا بامحيط اقتصادي وشرايط کسب وکار پيرامون خود آشنا شود وبهتر بتواند در فضاي جامعه به شغل مورد نظر خود بپردازد، اين اطلاعات ميتواند در زمينه قوانين تجارت،قوانين مالياتي،مديريت مالي وحسابداري واصول ثبت شرکت و ساير فنون و قوانين باشد. دانش کسب و کار 2-3-1-دانش به عنوان منبع چالش جديد پيش روي اقتصاد دانان منبع تلقي كردن دانش است. دانش را بايد همانند ساير عوامل توليد، منبع ورودي براي توليد محصولات و خدمات در نظر گرفت. اين چالش از آنجا نشئت ميگيرد كه اگر از هر منبعي بيش از يك حد معيني استفاده شود قانون بازده هاي نهايي نزولي بر آن جاري مي شود اما دانش را با مخارج بالا مي توان توليد كرد در حالي كه اشاعه آن مخارج كمي نياز دارد. برخلاف كالاهاي فيزيكي كه هنگام استفاده مصرف مي شوند و در طي زمان بازده هاي نزولي پيدا مي كنند هر ميزان از دانش بيشتر استفاده شود، بازده هاي صعودي بوجود مي آورد. هر اندازه كه بتوان از دانش در بنگا ههاي اقتصادي بيشتر استفاده كرد، برارزش آن افزوده مي شود و چرخة بالندگي بوجود مي آورد(کلارک مترجم حمیدی زاده ، 2001) ويژگي فرآيندهاي پويا، دانش را منبع كميابي معرفي مي كند که به سرعت ترميم پذيراست و قابليت گستردگي بالايي دارد، همچنين سرعت انتقال آن هم بالا است و مي تواند در اشكال محسوس و غير محسوس نشر يابد. به هر حال، دانش جنبه منحصر بفردي دارد وهنگاميکه در اختيار كسي قرار گيرد قدرت رقابت پذيري بالايي پيدا مي كند. هنگام اكتشاف و نشر دانش،مخارج نهايي آن اساساً براي كاربران تا حد صفر تنزل مي كند. ( استگليز ، 1999) در هر صورت دانش تنها ظرفي است كه هرچه بر درون آن افزوده شود، گسترده تر مي شود. اگر چه دانش ضمني تعلق به افراد دارد و قابل رؤيت نيست اما از طريق يادگيري قابل رشد است و ميتوان با صرف مخارج آن را همانند زمان و ديگر منابع در توليد بكار گرفت و محصولات فيزيكي يا خدمات ارزشمند با آن توليد كرد. در اين نوع كسب و كار دانش محور، حضور دانش در فرآيند توليد كالاها و خدمات گسترده مي شود و در تجارت نميتوان براي آن ارزشي قايل شد. اگرچه آهن و آلياژهاي آن به معادن ذغال سنگ تعلق دارند اما زيربناي توليد و نصب كارخانه هاي پتروشيمي،كارخانه هاي توليد خودرو و سازمانهاي هوا و فضا و ديگر كارخانه ها را شكل مي دهند. ليكن بدون دانش اين كارخانه ها، قابليت هاي توليدي نخواهند داشت. از اين رو، دانش بازرگاني همانند نرم افزاري عمل مي كند كه با استفاده از آن مي توان از فرآيندهاي پيچيده، مينياتوري، پردازشي و يكپارچه گرا با ايده هاي متنوع سرافزار بيرون آمد. ( کامر ، 2003 و فدرال ريورس ، مترجم حمیدی زاده، 2001) 2-3-2-دانش و قابليتها كسب و كار دانش محور مبتني بر نشر و اشاعه و استفاده از اطلاعات، علم، عقل ودانش و نيز خلق آن است. تعيين عوامل موفقيت براي بنگاه هاي اقتصادي و نظام تجارت ملي بيشتر در چارچوب دستيابي به اثربخشي ، گردآوري و استفاده از دانش است (البينيو ، 2004 و کلارک 2001) . فناوري و توانمنديها در تعامل با يكديگر رشد و توسعه مي يابند و تسهيم آنها در زير گروه ها و شبكه ها براساس ميزان دانستنيهاي افراد حايز اهميت ميشود.كسب و كار الكترونيكي سلسله مراتبي از شبكه ها است كه بر سرعت تغييرات و يادگيري مي افزايد. آنچه كه خلق مي شود در جامعه به صورت شبكه اي است و بايد دريافت در كجاها فرصتها و قابليتها در دسترس قرار مي گيرند. روابط نزديك دانش و يادگيري، موقعيت اجتماعي اقتصادي اشخاص و بنگاه هاي اقتصادي را تعيين مي كند. در كسب و كار دانش محور بايد به تبيين و مدلسازي توليد دانش ،تحقيق و توسعه دانش جديد، غني سازي دانش درآموزش و پرورش و توسعه انساني، انتقال دانش ،نشر و اشاعه دانش و نوآوري پرداخت. در كسب وكار دانش محور دانش براساس نوع دانستيها، چرايي دانستنيها، چگونگي دانستنيها و كسانيكه آن را مي دانند به انواع مختلف تفكيك مي شود. اگرچه بعضي از انواع دانش در ارتباط بسيار نزديكي با بازارهاي مختلف است اما بخشي ديگر از دانشها در ارتباط با فناوري و افراد دانشمند هستند و اين نوع دانش هم جنبه ضمني دارد و هم جنبه آشكار، سنجش دانش ضمني به سختي صورت مي گيرد.(حميدي زاده ، 1384) امروزه، توسعه و تسهيم دانش به حدي در بنگاه هاي اقتصادي نوين رشد شتابنده دارد كه موجب شده نوآوري به صورت مدلهاي پيچيده و غيرخطي و نمايي رشد يابند. ( يانگ ، 2004). محيطهاي نوآور معمولاً در عرصه هاي زير با ديگر محيطها تفاوت مي كنند: رشد تعداد بخشهاي بازار، ظرفيت توليد دانش جديد، پردازش، اشاعه و انتقال دانش، آزمون حيطه هاي كاري، تبديل دانش به اهرمهاي توانمندساز محوري بنگاه اقتصادي. توانمنديهاي محوري را ميتوان نظام تعاملي چند بعدي دارائيهاي دانشي دانست كه فرآيند و محتواي آن را در بر گرفته است و در طي زمان شكل ميابد در حالي كه هم اكنون آماده تكثير يا انتقال نيست و بر ارزشهاي مشترك استوار است. اين قابليتها مزيت رقابتي را با حمايت از عملكرد و نوآوري فرآيندها يا خطوط توليد بوجود مي آورند.( لونارد، 1999 و ريما 2001). 2-3-3-حوزه هاي دانش کسب و کار حوزه هاي دانش تعريف کننده آن ميباشند که از طرفي يک فرد شاغل در تحليل کسب و کار چه چيزهايي را بايد درک کرده و آشنا باشد و از طرف ديگر بايد توانايي انجام چه وظايفي را داشته باشد. توجه به اين نکته حائز اهميت است که حوزه هاي دانش به عنوان فازهاي يک پروژه مورد استفاده قرار نمي گيرند بلکه آنها به عنوان حوزههاي کمکي در جهت دسته بندي منطقي وظايفي که يک تحليلگر کسب و کار بايد در طول مدت زمان اجراي پروژه خود انجام دهد مورد استفاده قرار ميگيرند. موسسه بين المللي کسب و کار يک موسسه علمي و غيرانتفاعي است که بصورت بينالمللي در حوزه تحليل کسب و کار و مباحث مرتبط با آن فعاليت مي نمايد. هدف اصلي اين موسسه گسترش دانش روز دنيا در زمينه تحليل کسب و کار و حرفه تحليلگر کسب و کار ميباشد که توانسته است در مدت کوتاهي به علت اهميت موضوع و کاربرد آن در حوزههاي مختلف صنعتي و غير صنعتي شعبات را (شامل بيش از 80 شعبه اصلي و 50 شعبه درحال آماده شدن) در کشورهاي مختلف دنيا راهاندازي نمايد تا علاوه بر گسترش دانش تحليل کسب و کار، بحث بومي سازي آن نيز مطابق با شرايط و فرهنگ کاري هر کشور صورت پذيرد. از ديدگاه اين موسسه 6 حوزه دانش در کسب و کار مي توان تعريف نمود: .نظارت و برنامه ريزي تحليل کسب و کار : Business Analysis Planing and Monitoring 2. استخراج اطلاعات : Elicitation 3. تحليل سازماني : Enterprise Analysis 4. تحليل نيازمندي ها : Requirements Analysis 5. اعتبار سنجي و ارزيابي راه حل : Solution Assessment and Validation 2216155924556. ارتباطات و مديريت نيازمندي ها : Requirements Management and Communication 2-6- پيشينه تحقيق 1- تحقيقات ديويد بريچ در سال 1979 در خصوص روند اشتغال زايي واستخدام در ايالات متحده در طي سالهاي 1962 تا 1976 مبني بر اينكه 81 درصد مشاغل جديد توسط شركتهايي كوچك با حداكثر 100 كارمند ايجاد شده اند،توجه به مفهوم كار آفريني وارد مرحله تازه اي شد، چراكه نتيجه اين تحقيق نشان داد كه شركتهاي كوچكتر با بهره گيري از آموزش هاي كارآفريني توانسته اند سهم بيشتري در رشد اقتصادي امريكا داشته باشند.(مقيمي،1380) 2-در ژوئن 1985 ميلادي دانشگاه كالگري در ايالات متحده به ارزيابي نتايج برگزاري يكي ازدوره هاي آموزش كارآفريني خود در فاصله ژوئن 1984 تا دسامبر 1984 پرداخت، نتايج اين تحقيق شگفت انگيز بود و نشان مي داد كه سرمايه گذاري به نسبت كوچكي حدود 75000 دلار در اموزش كارآفرينان داراي كسب وكارهاي كوچك، منجر به ايجاد ارزش افزوده در حدود 175000 دلار گرديده و تاثير زيادي نيز در ايجاد فرصتهاي استخدام وتسهيل در گردش سرمايه داشته است. .(همان منبع) 3-مطالعات دانشگاه بابسون،مدرسه بازرگاني لندن وبنياد كالمن در سال 1999 در 20 كشور دنيا به نتايجي ختم شد كه يكي از انها "نقش اساسي اموزش در كار آفريني جوامع ميباشد" 4- در پژوهشهاي انجام شده توسط سازمان بين المللي كار كه درسال 2002 ميلادي صورت گرفت، اين طور نتيجه گيري شد كه آموزشهاي كار آفريني بر ميزان رشد، اشتغال و سود آوري بنگاههاي كوچك تاثير جدي بر جاي مي گذارد و بسياري از كساني كه آموزش ديده اند، آموزشهاي ياد شده موجب بهبود كسب و كارشان شده است. 5- پايان نامه اي با عنوان "اثربخشي آموزش مهارتهاي كار آفريني بر نگرش نسبت به بازار كار و خود پنداره شغلي افراد مراجعه كننده به ستاد كار آفريني شهرداري تهران" در 1385با هدف بررسي اثربخشي آموزشها در ستادكارآفريني شهرداري تهران انجام شد.نتيجه اين تحقيق نشان داد افراد مورد آزمايش پس از آموزش مهارتها ي كارآفريني، تفاوت معنا داري را در تغيير نگرش و خود پنداره شغلي نشان دادند.(احمدي پور ، 1387) 6- در مقاله با عنوان كارآفريني دانشگاهي و تجاري‌سازي نتايج تحقيقات بربررسي عوامل تاثيرگذار در رويکرد دانشگاه ها به دانشگاه کارآفرين را بررسي مي کند و مصاديق فعاليت هاي کارآفريني دانشگاهي را روشن مي سازد. سپس يافته هاي مطالعه موردي فعاليت هاي کارآفريني و تجاري سازي نتايج تحقيقات در هفت دانشگاه مهم کشور را ارائه مي دهد. مطالعه شامل بررسي وضعيت نهاد عامل ، پرسنل تخصيص يافته به آنها ، فرآيند کاري تعريف شده و نهايتاً عملکرد سال 85 در مورد چهار فعاليت زير است : ثبت و حفاظت حقوقي از نتايج تحقيقات ، ليسانس دهي و انتقال حقوق مالکيت نتايج تحقيقات ، تشکيل شرکت هاي انشعابي دانشگاهي ، انجام تحقيقات مشترک و قرار دادي با صنعت و ديگر سازمان ها. فعاليت هاي انتخاب شده به عنوان مصاديق کارآفريني دانشگاهي و فعاليت هاي ذي ربط با تجاري سازي نتايج تحقيقات مورد اتفاق نظر صاحب نظران و محققان اين زمينه مي باشند . نتايج حاصله نشان مي دهد که در دانشگاه هاي مورد پژوهش انجام تحقيقات مشترک و عقد قرارداد با صنعت از وضعيت تثبيت ده برخوردار بوده و به ثبت و حفاظت حقوقي از نتايج تحقيقات به تازگي توجه شده است ولي ديگر فعاليت ها نظير ليسانس دهي و انتقال حقوق مالکيت نتايج تحقيقات و تشکيل شرکت هاي انشعابي دانشگاهي هنوز رايج نيستند.(فکور و حسيني ، 1387) 2-7- جمع بندي كارآفرينان‌ نقش‌ كليدي‌ در توسعه‌ اقتصادي‌ و تحولات‌ اجتماعي‌ دارند. كارآفرينان‌ به‌ عنوان‌ عناصر اصلي‌ در تسريع‌توسعه‌ كشورهاي‌ در حال‌ توسعه‌ و در تجديد حيات‌ و استمرار توسعه‌ كشورهاي‌ صنعتي‌ مورد توجه‌ و مطالعه‌ بوده‌اند.مطالعات‌ نشان‌ مي‌دهد كه‌ از نظر برخي‌ از اقتصاددانان‌ و صاحبنظران‌ و دانشمندان‌ مديريت‌، موتور حركت‌ و رشد اقتصاديك‌ جامعه‌ كارآفرينان‌ هستند كه‌ در محيطي‌ رقابتي‌ و در شرايط‌ عدم‌ تعادل‌ (و نه‌ تعادل‌ ايستا) جامعه‌ را به‌ حركت‌ در مي‌آورندو توسعه‌ مي‌بخشند. كليد موفقيت‌ كارآفريني‌، يافتن‌ روشهاي‌ خلاقانه‌اي‌ است‌ كه‌ با بكارگيري‌ تكنولوژيهاي‌ جديد يا بازاريابي‌بهتر، سريعتر و كم‌ هزينه‌تر كالاهاي‌ جديد، خواسته‌هاي‌ بشري‌ را به‌ نحو احسن‌ برآورده‌ مي‌سازند. اين‌ به‌ معناي‌ توليد كالاهاي‌موجود با هزينه‌هاي‌ كمتر يا ارتقاء كيفيت‌ آنها و يا به‌ معناي‌ ايجاد بازارهايي‌ براي‌ كالاهاي‌ كاملاً جديد است‌. تعاريفي‌ كه‌ از كارآفريني‌ ارائه‌شد، مبين‌ آن‌ است‌ كه‌، كارآفرين‌منتظر سرمايه‌گذاري‌ و ايجاد شغل‌ ازطرف‌ دولت‌ نيست‌. او خود با شناخت‌ صحيح‌ از فرصتها و استفاده‌ ازسرمايه‌هاي‌ راكد امكاناتي‌ را فراهم‌نموده‌ و با سازماندهي‌ و مديريت‌مناسب‌ منابع‌، ايدة‌ خويش‌ را عملي‌مي‌نمايد. او تنها خودش‌ شاغل‌نمي‌شود، بلكه‌ بدون‌ اتكاء به‌ دولت‌،در بخش‌ غيردولتي‌ براي‌ تعدادديگري‌ نيز شغل‌ مي‌آفريند و علاوه‌ برآن‌ نقش‌ مهمي‌ در توليد و«اشتغال‌ مولد» دارد. اين‌ امر سبب‌ كاهش‌ نرخ‌ بيكاري‌ بدون‌ نياز به‌ سرمايه‌گذاري‌ دولت‌ براي‌ ايجاد اشتغال‌ مي‌گردد. البته‌ دولت‌مي‌تواند با ارائه‌ تسهيلات‌ و پيگيري‌ سياستهاي‌ مناسب‌، حركت‌ كارآفرينان‌ را شدت‌ و شتاب‌ بخشد. در شرايط‌كنوني‌ اقتصاد كشورمان‌ كه‌ با مسائل‌ و نارساييهاي‌ مهمي‌ نظير فرار مغزها، بيكاري‌ يا كم‌كاري‌ به‌ ويژه‌ فارغ‌التحصيلان‌ دانشگاههاو نيروي‌ انساني‌ متخصص‌، كاهش‌ سرمايه‌گذاري‌ دولت‌، عدم‌ تحرك‌ و رشد اقتصادي‌ كافي‌ روبروست‌، پرورش‌ و آموزش‌كارآفرينان‌ از اهميت‌ مضاعفي‌ برخوردار است‌. حال‌ اين‌ پرسش‌ مطرح‌ شده‌ است‌ كه‌ با استفاده‌ از دانش‌ مديريت‌ و ساير علوم‌ اجتماعي‌ و اقتصادي‌ تا چه‌ حد مي‌توان‌ فرآيندانتخاب‌ و پرورش‌ كارآفرينان‌ را آسان‌تر، كم‌ هزينه‌تر و اثر بخش‌تر از جريان‌ سعي‌ و خطا كرد.پرسش‌ فوق‌ موضوع‌ پژوهشهاي‌ متعددي‌ در دانشگاهها و مراكز پژوهشي‌ كشورهاي‌ صنعتي‌ بوده‌ است‌. در نتيجه‌ همين‌ پژوهشها اكنون‌ آزمونهايي‌ براي‌ سنجش‌ و پيش‌ بيني‌ قابليت‌هاي‌ كارآفريني‌ داوطلبان‌ ايجاد كسب‌ و كار و نيز برنامه‌هاي‌آموزشي‌ براي‌ ارتقاء قابليت‌هاي‌ كارآفريني‌ افراد مستعد تدوين‌ و تنظيم‌ شده‌ است‌.             گرچه‌ خصايص‌ ذاتي‌ و موروثي‌ افراد مانند هوش‌، خلاقيت‌، عزم‌ و اراده‌ و جسارت‌ و خطر پذيري‌، سهم‌ مهمي‌ در شخصيت‌ وعملكرد افراد داشته‌ است‌، ليكن‌ اينگونه‌ نيست‌ كه‌ هر كس‌ داراي‌ اين‌ ويژگيها باشد حتماً يك‌ كارآفرين‌ است‌. بلكه‌ او يك‌كارآفرين‌ بالقوه‌ مي‌باشد. تحقيقات‌ بسياري‌ تاييد مي‌كند كه‌ فرآيند و برنامه‌هاي‌ آموزشي‌ خاصي‌ مي‌تواند با تغيير بينش‌ و فرهنگ‌ افراد و تجهيز آنها به‌دانش‌ و مهارت‌هاي‌ خاص‌، راهي‌ را كه‌ آنها احتمالاً با سعي‌ و خطا و گذشت‌ زمان‌ طولاني‌ به‌ آن‌ مي‌رسند بسيار كوتاه‌ نموده‌ و به‌سرعت‌ يك‌ كارآفرين‌ بالقوه‌ را به‌ يك‌ كارآفرين‌ بالفعل‌ تبديل‌ كند. لذا بدليل‌ اهميت‌ و نقش‌ كارآفرينان‌ در دو دهة‌ گذشته‌،برنامه‌هاي‌ آموزشي‌ ويژه‌اي‌ و به‌ شكل‌هاي‌ متنوعي‌ براي‌ آموزش‌ و پرورش‌ كارآفرينان‌ در دانشگاههاي‌ كشورهاي‌ پيشرفته‌ و درحال‌ توسعه‌ ارائه‌ مي‌گردد كه‌ از جمله‌ مباحث‌ اين‌ دوره‌ها مي‌توان‌ به‌ موضوعاتي‌ از قبيل‌: آشنائي‌ با كارآفريني‌ و خود اشتغالي‌،بازاريابي‌ و فرصت‌هاي‌ بازار، اصول‌ امكان‌سنجي‌ اقتصادي‌، آشنائي‌ با قوانين‌ تجارت‌ و ايجاد شركت‌ خصوصي‌، مقررات‌ مالي‌ وعمليات‌ بانكي‌، مقررات‌ مالياتي‌، مديريت‌ منابع‌ مالي‌، اصول‌ سازمان‌ و مديريت‌، مديريت‌ منابع‌ انساني‌، آشنايي‌ با كارآفرينان‌موفق‌ و تجارب‌ آنها و... اشاره‌ نمود. درشرايط کنوني،ايجاد فرصتهاي شغلي براي انبوه بيکاران کشور به ويژه فارغ التحصيلان بيکار و تصميم گيران کلان کشور است و به عبارت ديگر ،مسئله اشتغال دانش آموختگان طي سالهاي اخير در ايران به عنوان يکي از چالشهاي اساسي اقتصادي،اجتماعي وفرهنگي ودر زمره مهمترين تهديدهاي امنيت و توسعه ملي مطرح شده است. ارتباط نزديک با دانشجويان و حمايت واقعي از طرح ها وپژوهشهاي دانشجويي با هدف پايدار سازي فعاليت هاي دانشجويي در زمينه ي توسعه کسب وکار ،ارتباط نزديک و موثربين مرکز رشد وکارآفريني به عنوان دو حلقه مهم و تاثير گذار در زنجيره ارزش آفريني از يافته هاي تحقيقاتي دانشگاه وتلاش براي برون سپاري اموري که توسط فارغ التحصيلان و دانشجويان دانشگاه قابل انجام است و اجراي دوره هاي آموزشي موثر در جهت ارتقاي مهارت هاي کارآفريني دانشجويان از سياست هاي کليدي حاکم بر مرکز کارآفريني دانشگاه مي باشد. منابع فارسي احمدپور دارياني، محمود عزيزي ، 1388، کارآفريني ، موسسه فرهنگي و انتشاراتي محراب قلم اخوان صراف احمدرضا، آراسته مجيد ، 1387، توسعه کارآفريني سازماني بر مبناي نظام پيشنهادات ، تهران ، اولين همايش کارآفريني اميري نادر سيد، گلکار مصطفي ، 1387، اهميت فرهنگ در توسعه کارآفريني ، مرکز کارآفريني پرديس قم دانشگاه تهران آقازاده ،هاشم، رضازاده، حسين ، 1383، كارآفرينان سازماني ،مجله تدبير شماره 152 برقي اسماعيل ، 1388، انگيزش شغلي را بالا ببريم ، درسايت روزنامه همشهري بهمن فکور ، حجت اله حاجي حسيني ، 387کارآفريني دانشگاهي و تجاري سازي نتايج تحقيقات در دانشگاه هاي ايران ، فصلنامه علمي پژوهشي سياست علم و فناوري تاجري بيوک ، 1389، آزمون رغبت سنجي چيست ، در سايت HYPERLINK "http://pooyamoshavereh.persianblog.ir/post/77" http://pooyamoshavereh.persianblog.ir/post/77 جهانيان مهدي ، 1376، کارآفريني ، انتشارات علوم رايانه حسين آذري ، 1388، کارآفرين کيست و کارآفريني چيست در سايت http://fa.wikipedia.org/wiki حقيقي ايمان ، 1386، کارآفريني و توسعه نقش اقتصادي بخش خصوصي ايران ، در فصلنامه راهبر ياس شماره 8 دفتر امور توسعه کارآفرینی ، 1386 ، سازو کار توسعه کارآفرینی در کشور ، تهران وزارت كار و امور اجتماعي معاونت برنامه ريزي منابع انساني و توسعه كارآفريني دکتر تورج صادقي - سميه حناچيان ، 1387، چارچوب كارآفريني سازماني در آدرس HYPERLINK "http://www.tafahomnews.com/Sections-req-viewarticle-artid-2835-page-1.html" http://www.tafahomnews.com/Sections-req-viewarticle-artid-2835-page-1.html ساعتچي محمد ، 1388، روان‌شناختي در کار،  سايت سازمان و مديريت شهركي پور، بني سي ( 1384 ). جايگاه كارآفريني در دانشگاه ها، همايش كارآفريني شهيدي، مهدي. تجارت الكترونيكي ابزاري براي كاهش شكاف ديجيتالي، عصر ارتباط، 22 تيرماه 1382 طالبي کامبيز ، زارعي يکتا محمد رضا ، 1387 ، آموزش كارآفريني دانشگاهي و نقش آن در ايجاد و توسعه شرکت هاي متوسط و کوچک ، نشريه توسعه کارآفريني ، شماره اول پاييز 1387 علي حسيني خواه، 1387، مي توان کارآفريني را آموزش داد ، اولين همايش کارآفريني ، تهران گروه صنعتي بهبود ، 1388، آشنايي بامنافع اقتصادي کارآفريني دانشگاهي، در سايت http://www.isanat.com/fa/index.php?option=com_content&view=article&id=81:economic-interests-entrepreneurship&catid=29:articles&Itemid=33 لقمان احمدي پور ، 1387، اثربخشي آموزش مهارت‌هاي كارآفريني بر نگرش نسبت به بازاركار و خودپنداره شغلي افراد مراجعه‌كننده به ستاد كارآفريني شهرداري تهران ، پايان نامه كارشناسي ارشد دانشگاه: علامه طباطبايي مرکز کارآفريني دانشگاه تبريز ، 1388 ، کارآفريني چيست در سايت http://techmart.ir/fa/?c=content&id=7 مريدي، سياوش – (فرصتها و محدوديتهاي کار آفريني در اقتصاد ايران) – ماهنامه تدبير – شماره ۱۰۹- دي ۱۳۷۹ مقيمي، سيد محمد – (نقش آموزش کارآفريني در بهبود دانش صاحبان کسب و کار کوچک) – ماهنامه تدبير – شماره ۱۱۳ تير ماه ۱۳۸۰ مقيمي،سيد محمد،1380 ، نقش کار افريني در بهبود دانش صاحبان کسب و کارهاي کوچک،ماهنامه تدبير ،تيرماه1380،شماره113 ملاحسيني ,علي ,بررسي عوامل موثر بر انگيزش شغلي کارشناسان سازمان برنامه و بودجه کشور براساس سلسله مراتب نياز هاي مازلو,سال 1377 , پايان نامه موسوي ، 1386، کارآفريني چيست ، در سايت HYPERLINK "http://karafarinpo.blogfa.com/" http://karafarinpo.blogfa.com/ موسوي، سيد محمود. نقش کارآفريني در توسعه صنعتي و اقتصادي، مجله رهيافت، شماه 29، بهار 1382 منوریان ، عباس ، عسگری ناصر ، آشنا مصطفی ، 1386 ، ابعاد ساختاری و محتوایی سازمانهای دانش محور ، تهران ، اولین کنفرانس مدیریت دانش منابع لاتين Albino, V. et al (2004), “Organization & Technology in knowledge transfer” Bench marking: An international J. Vol 11, No. 6, pp. 584-600 Block, Z. & Stumpf, S.A. (1992). Entrepreneurship education research:Experience and challenge. In D.L. Sexton & J.D. Kasarda (Eds), The state of the art of entrepreneurship (pp. 17-45). Boston: PWS-Kent Publishing. Carlke, T. (2001). “The knowledge economy”, Education + Training, Vol. 43, Nos. 415, pp.189-196. Jensen, R., & Thursby, M. C. (2001). Proofs and prototypes for sale: the licensing of university inventions. American Economic Review, 91,240–259. john E.jones and J.William Pfeiffer, the annual hand book for group facilitators,san diago:university associates,1973,pp.43-45 Kumar, V. (2003), Int’l Marketting Research, Prentice-Hall of India, New Delhi. India Mintzberg, Henry. 1979. The structuring of organizetion. Englewood Cliff, NJ: prentice-Hall Pinchot, G (1985). Intrapreneuring. New York: Harper & Row. Pryor, A.K. (1993). Growing the business with entrepreneurs. Business Quarterly,57(3), 42-47. Rima, I.H. (2001), Development of Economic Analysis, Routledge Taylor & Francis Groups, New York Schumpeter, j.a..1934 . the theory of economic development , oxford university press london Siegel, D.,Waldman, D., & Link, A. (1999). Assessing the impact of organizational practices on the productivity of university technologytransfer offices: an exploratory study. National Bureau ofEconomic Research Working Paper No. 7256, July and in press,Research Policy. Stevenson H. and Gumbert DE,1985 “The Heart of entrepreneurship”, Harvard Business Review, No 2 March/April pp85-94. Stevenson, H. H. and Jaarillo, J.C (1990) “A ‍Paradigm of Entrepreneurship, Entrepreneurial Management”, Strategic Management Journal, 11, 17- 27 Stigilitz N.E. (1999), Public Policy for a knowledge Economy, Department of trade and industry, London. Yang, Jen-Te(2004), “Job-related knowledge sharing: Comparative case studies, Journal of knowledge Management, Vol.8,No.3,pp.118-126

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروش کتاب و تحقیقات و پاورپوینت دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید