صفحه محصول - چارچوب نظری و پیشینه پژوهش نظریه های سازگاری اجتماعی

چارچوب نظری و پیشینه پژوهش نظریه های سازگاری اجتماعی (docx) 30 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 30 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

-19050-28575000 دانشگاه آزاد اسلامی واحد بندرعباس گروه روانشناسی پایاننامه جهت دریافت مدرک کارشناسی ارشد رشته روانشناسی بالینی عنوان: مقایسه ی مؤلفه های بهزیستی روان شناختی ، شادکامی و میزان سازگاری اجتماعی در زنان دارای همسر بیمار روانی و عادی استاد راهنما: دکترکوروش محمدی نسرین بدیعی زمستان 1392 فهرست مطالب عنوان صفحه TOC \o "1-3" \h \z \u چکیده PAGEREF _Toc18743499 \h 3 1-6- تعریف واژه ها و اصلاحات PAGEREF _Toc18743500 \h 1 1-6-1- تعاریف مفهومی PAGEREF _Toc18743501 \h 1 1-6-2- تعاریف عملیاتی PAGEREF _Toc18743502 \h 1 2-3- مبانی نظری سازگاری اجتماعی PAGEREF _Toc18743503 \h 13 2-3-1- تعریف سازگاری اجتماعی PAGEREF _Toc18743504 \h 14 2-3-2- نظریه های سازگاری اجتماعی PAGEREF _Toc18743505 \h 15 2-3-2-1- نظریه ی روان پویشی PAGEREF _Toc18743506 \h 15 2-3-2-2- نظریه ی یادگیری PAGEREF _Toc18743507 \h 17 2-3-2-3- نظريه ي يادگيري شناختي اجتماعي PAGEREF _Toc18743508 \h 18 2-3-2-4- نظریه ی پدیدار شناختی PAGEREF _Toc18743509 \h 19 2-3-2-5- نظریه ی تحولی PAGEREF _Toc18743510 \h 20 2-4-مبانی نظری شادکامی PAGEREF _Toc18743511 \h 21 2-4-1- روان شناسی بالینی شادکامی PAGEREF _Toc18743512 \h 22 2-4-2- تعیین کننده های شادی و رضایت از زندگی PAGEREF _Toc18743513 \h 27 2-4-3- وضعیت تأهل و شادکامی PAGEREF _Toc18743514 \h 30 2-4-4- محیط و شادی PAGEREF _Toc18743515 \h 31 2-4-5- روابط اجتماعی و شادکامی PAGEREF _Toc18743516 \h 31 2-4-10- وضعیت سلامتی و شادکامی PAGEREF _Toc18743517 \h 32 2-4-6- شادکامی و امید PAGEREF _Toc18743518 \h 32 2-4-7- جنسیت و شادکامی PAGEREF _Toc18743519 \h 33 2-5- پیشینه تحقیق PAGEREF _Toc18743520 \h 34 2-5-1- پیشینه داخلی PAGEREF _Toc18743521 \h 34 2-5-2- پیشینه خارجی PAGEREF _Toc18743522 \h 38 چکیده پژوهش حاضربا هدف مقایسه ی مؤلفه های بهزیستی روان شناختی ، شادکامی و میزان سازگاری اجتماعی در زنان دارای همسر بیمار روانی و عادی انجام گرفته است . این پژوهش به لحاظ هدف از تحقیقات کاربردی است که به روش علی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه آماری متشکل از زنان دارای همسر بیمار روانی و زنان دارای همسر عادی بوده است که حجم نمونه پژوهش ،تعداد 100 زن (50 زن دارای همسر بیمار روانی و 50 زن دارای همسر عادی) که به شیوه داوطلبانه از میان نمونه های در دسترس انتخاب شدند. نتایج آماری نشان داد که در مولفه های بهزیستی روانشناختی تفاوت معناداری بین زنان دارای همسر بیمار روانی و زنان دارای همسر عادی در سطح اطمینان 99 درصد (001/0p=) وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین دو گروه به لحاظ شادکامی در سطح اطمینان 99 درصد (001/0p=) وجود دارد. مقایسه سازگاری اجتماعی زنان دارای همسر بیمار روانی و زنان دارای همسر عادی نیز نشان داد که تفاوت بین دو گروه در سطح اطمینان 99 درصد (001/0p=) معناداری است. نتایج بیانگر این بود که بیماری روانی همسر بر بهزیستی روانشناختی، شادکامی و سازگاری اجتماعی زنان تأثیر گذار است. کلید واژه ها: بهزیستی روانشناختی- شادکامی- سازگاری اجتماعی- زنان دارای همسر بیمار روانی- زنان دارای همسر عادی 1-6- تعریف واژه ها و اصلاحات 1-6-1- تعاریف مفهومی تعریف مفهومی بهزیستی روان شناختی : به کلیه فرایندهایی که باعث رضایت کلی فرد از زندگی شود تا فرد روحیه بهتری داشته و با آرامش زندگی کند.بهزیستی روان شناختی به معنای قابلیت یافتن تمام استعدادهای فرد است . داشتن نگرش مثبت نسبت به خود، پذیرفتن جنبه های مختلف خود ، و داشتن احساس مثبت نسبت به زندگی گذشته خود است (بهاری، 1388). تعریف مفهومی شادکامی : ، شادکامی یکی از شش هیجان بزرگ یعنی تعجب، ترس، خشم، شادکامی، تنفر، و نگرانی است. آیزنک (1945) شادکامی را به عنوان برون گرایی پایدار در نظر گرفت. تعریف مفهومی سازگاری اجتماعی : سازگاري اجتماعي به معني سازش شخص با محيط اجتماعي است كه اين سازگاري ممكن است به وسيله وفق دادن خود با محيط يا تغيير محيط اطراف جهت ارضا ي نيازها وانگيزش هايش ايجاد شود(کمپل،2009). 1-6-2- تعاریف عملیاتی تعریف عملیاتی بهزیستی روان شناختی : براساس نمره ای که هر آزمودنی از پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف، به دست آورده است. تعریف عملیاتی شادکامی: نمره ای که هر آزمودنی براساس پاسخگویی به پرسشنامه شادکامی آکسفورد به خواهد آورد دست آورده است. تعریف عملیاتی سازگاری اجتماعی : براساس نمره ای که هر آزمودنی از پرسشنامه سازگاری اجتماعی SAS ، به دست آورده است. فصل دوم مبانی نظری تحقیق 2-3- مبانی نظری سازگاری اجتماعی سازگاري فرايندي است در حال رشد و پويا كه شامل توازن بين آن چه افراد مي خواهند و آن چه جامعه شان مي پذيرد است . به عبارت ديگر سازگاري يك فرايند دو سويه است ، از يك طرف فرد به صورت مؤثر با اجتما ع تماس برقرار مي كند و از طر ف ديگر اجتماع نيز ابزارهايي را تدارك مي بيند كه فرد از طريق آن ها توانايي هاي بالقوه ي خويش را واقعيت مي بخشد. در اين تعامل فرد و جامعه دستخوش تغيير و دگرگوني شده و سازشي نسبتاً پايدار به وجود مي آيد. به طور كلي سازگاري به تسلط فرد بر محيط و احساس كنار آمدن با خود اشار ه دارد. هر يك از ما به محيط و تغييراتي كه در آن روي مي دهد پاسخ مي دهيم. از اين رو سازگاري مهارتي است كه بايد آموخته شود و كيفيت آن مانند ساير آموخته ها، بستگي به ميزان علاقه و كوشش فرد براي يادگيري آن دارد. محيط خانواده ، مدرسه و وسايل ارتباط جمعي در فراهم ساختن امكان يادگيري سازگاري با محيط نقش و مسئوليت مهمي بر عهده دارند . سازگار شدن با محيط مهم ترين منظور و غايت تمام فعاليت هاي ارگانيزم است ، به طوري كه تمام افراد در تمام دوران زندگي خود، در هر روز و هر ساعت سرگرم آن هستند كه خود دگرگون شده و دگرگون نشده را با محيط دگرگون شده و دگرگون نشده سازگار كنند. در واقع زندگي كردن چيزي جز عمل سازگاري نيست(خدایاری فرد و همکاران، 1385). 2-3-1- تعریف سازگاری اجتماعی روان شناسان ، سازگار ي فرد را در برابر محيط مورد توجه قرار داده اند و ويژگي هايي از شخصيت را بهنجار تلقي كرده اند كه به فرد كمك مي كنند تا خود را با جها ن پيرامون خويش سازگار سازد، يعني با ديگران در صلح و صفا زندگي كند، و جايگاهي براي خود به دست آورد(عسگری ، 1381). در اين ميان سازگاري اجتماعي انعكاسي از تعامل فرد با ديگران ، رضايت از نقش هاي خود و نحوه ي عملكرد در نقش هاست كه به احتمال زياد تحت تأثير شخصيت قبلي ، فرهنگ ، و انتظارات خانواده قرار دارد. سازگاري اجتماعي معمولاً در اصطلاحات نقش هاي اجتماعي ، عملكرد نقش ، درگير شدن با ديگران ، و رضايت با نقش هاي متعدد مفهوم سازي شده است.گاه واژه هاي اجتماعي شدن ، جامعه پذيري و رفتار جامعه پسند را مترادف با سازگاري اجتماعي مي دانند(علی پور ،1381). از آن جايي كه سازگاري اجتماعي مفهوم عام و گسترده اي مي باشد، تعريفي كه مورد اتفا ق نظر اكثريت محققان باشد وجود ندارد. اما از عمده ترين تعاريف سازگاري اجتماعي مي توان به تعاريف زير اشاره كرد: خدایاری فرد و همکاران (1385) ، معتقدند كه سازگاري تمايل ارگانيزم براي تغيير فعاليت خود در راستاي انطباق با محيط است كه در واقع پاسخي به تغييرات محيط پيرامون مي باشد. اين ويژگي تعامل و سازگاري فرد با ديگر افراد و ساختارهاي ارزشي در واقع مهارت اجتماعي است كه تعامل پيوندها و مناسبات او را با ديگران و جنبه هاي ارزشي جامعه اي كه در آن زندگي مي كند را تأمين مي كند. در جريان سازگاري اجتماعي موضوع ارتباط فرد با افراد ديگر مطر ح مي شود. در اين جريان برخورد انگيزه ها و خواسته هاي فرد با ضروريات سازندگي گروهي نمايان مي شود( اریکسون ، 1975). 2-3-2- نظریه های سازگاری اجتماعی 2-3-2-1- نظریه ی روان پویشی فرويد بر اين باور بود كه شخصيت داراي سه مؤلفه است كه براي ايجاد مجموعه ي وسيعي از رفتارهاي انسان با هم تعامل مي كنند. اين سه جز كليت هاي فيزيكي در بدن نيستند، بلكه برچسب هايي خلاصه براي سه جنبه ازعملكرد شخصيت به شمار مي روند. اين مؤلفه ها، بن ، من و فرامن ناميده مي شوند. نهاد از اصل لذت پيروي مي كند تصوري كه همه ي نيازها بايستي بلافاصله ارضا شوند و از تفكر فرايند اوليه (كه ابتدايي ، غريزي و جداي از واقعيت است ) استفاده مي كند. من نهايتاً از بن پديدار مي شود، زيرا نهاد نمي تواند به گونه اي مؤثر با خواسته هاي جهان خارج برخورد كند. من از اصل واقعيت پيروي مي كند.تصويري كه رفتار بايستي واقعيت خارج را مدنظر بگيرد.و مراقب است كه تكانش هاي نهاد به شيوه اي واقع گرايانه و مناسب ارضا شود. من از تفكرفرايند ثانويه (مبتني بر واقعيت) استفاده مي كند. فرامن ، سومين مؤلفه شخصيت، تجسم ارزش هاي والدين و اجتماع است. همين مؤلفه است كه تعيين مي كند كه چه چيز درست و چه چيز غلط است ، و بيشتر در پي تكامل است تا در پي لذت. الگوي دقيق قواعد در فرامن از نظام پاداش ها و تنبيه هايي كه والدين به كار مي برند سرچشمه مي گيرد. كودك براي جلب محبت و علاقه والدينش مي كوشد از آنچه والدينش آن را درست مي دانند متابعت كند. كودك براي اجتناب از درد، تنبيه ، و طرد شدن از آن چه كه والدينش آن را خطا مي دانند اجتناب مي كند. گرچه ساير مراجع قدرت نيز مي توانند تأثيري ثانويه بر رشد فرامن داشته باشند، فرويد معتقد است كه فرامن عمدتاً از والدين سرچشمه مي گيرد. فرايند پذيرش يا جذب ارزش هاي والدين (و جامعه بزرگ تر) درون فكني ناميده مي شود. فرامن را باز هم مي توان به دو دستگا ه فرعي تقسيم كرد يكي پاداش دهنده ، يكي تنبيه كننده . آن جنبه از فرامن كه به رفتار پاداش مي دهد من آرماني ناميده مي شود. هر آنچه كه والدين آن را تأييد كنند يا ارج نهند به درون من آرماني جذب مي شود. بدين ترتيب من آرماني معيارهايي متعالي فراهم مي آورد كه مي بايستي در پي آن ها باشد. من آرماني به شما به خاطر رفتارهايي كه مناسب با آن معيارها باشد به وسيله وادار كردن شما به احساس غرور، پاداش مي دهد. جنبه تنبيه كننده ي فرامن وجدان ناميده مي شود. آنچه كه والدين آن را رد كنند يا به خاطر آن تنبيه كنند جذب وجدان مي شود .وجدان با ايجاد احساس گناه در شما، شما را به خاطر اعمال و افكار بد تنبيه مي كند. فرامن داراي سه نقش به هم پيوسته است : اول ، مي كوشد هر نوع تكانش بن را كه جامعه (يعني والدين شما) محكوم مي كند كاملاً منع كند. دوم ، مي كوشد من را مجبور سازد كه بيشتر با در نظرگرفتن ملاحظات اخلاقي عمل كند تا با ملاحظات عقلي ، سوم, سعي مي كند فرد را به سمت كمال مطلق در انديشه ، كلام ، و عمل هدايت كند( کارور و شی یرر، 1375). در ديد آدلر زندگاني در اجتماع از يك سو مستلزم محدوديت هاي متقابل و هدف هاي فردي برتر بلافاصله و فوري است و انسان را مجبور به همياري و همكاري مي نمايد، از سوي ديگر اين چنين زندگاني تنها شكل موجوديتي است كه بتواند "ايمني " وي را فراهم سازد . بدين ترتيب در كنار رنج ها يعني احساسات ناتواني و كهتري ، مرهمي نيز نهاده شده است و آن توحيد كامل با گروه اجتماعي است . به نظر آدلر اين يكپارچگي يا توحيد با گروه در هر فرد سالم بر اثر تمايل عميقي كه ناشي از انگيزه ي اجتماعي زيستن است و انسان را به دوست داشتن و پذيرفتن ديگري و همكاري و تعاون مي كشاند تسهيل مي گردد (منصور، 1371). نظريه اريكسون به نظريه نوپديدآيي معروف شده است . نظريه ي رواني اجتماعي وي تأكيد برتناسب متقابل بين فرد و محيط دارد. يعني از يك سو ظرفيت ارتباطي فرد با محيط پيوسته متغير زندگي كه متشكل از آدميان و نهادهاست ، و از سوي ديگر آمادگي اين مردم و نهادها براي آن كه وي را به صورت بخشي از فرهنگ موجود درآورد(اریکسون ، 1975). 2-3-2-2- نظریه ی یادگیری يادگيري، نگهداري و تغيير رفتار نابهنجار، درست مانند يادگيري رفتار عادي است و رفتار عادي را نيز مي توان يك سازگاري به حساب آورد كه از يك گذشته ي پر از تقويت ناشي شده است (پروین ، 1372). براساس نظريه ي محرك پاسخ كه از سوي روان شناساني چون هال، دالارد و ميلر ارائه شد، هر يادگيري مستلزم برقراري ارتباط بين محرك و پاسخ است . اين ارتباط در نتيجه تقويتي كه بعضاً صورت مي گيرد تحكيم مي شود. به گفته ي دالارد و ميلر نوزاد درمانده و ناتوان انسان با كشاننده هاي اوليه اي چون گرسنگي ، تشنگي و واكنش هايي به درد و سرما به دنيا مي آيد. البته كودك فاقد بسياري از انگيزه هايي است كه موجب تمايز بزرگسالان به عنوان عضو يك قبيله، يك ملت، يك طبقه اجتماعي، يك شغل، و يا يك حرفه مي شود. بسياري از كشاننده هاي مهم مانند ميل به پولدار شدن ، آرزوي هنرمند يا استاد دانشگاه شدن ، و همين طور ترس هاي خاص و احساس گناه در جريان جامعه پذير شدن ياد گرفته مي شوند(پروین ، 1372). 2-3-2-3- نظريه ي يادگيري شناختي اجتماعي با مردود شناختن ديدگاه هايي كه معتقدند انسان با نيروها ي دروني برانگيخته مي شود و يا آن هايي كه انسان را دست بسته در اختيار محيط مي دانند، بر اين باور است كه رفتار انسان را مي توان از طريق تعامل انسان و محيط تبيين كرد، فرايندي كه باندورا آن را جبرگرايي دو جانبه مي نامد . انسان تحت تأثير نيروهاي اجتماعي است ، ولي نحوه ي برخورد با آن ها را، خود انتخاب مي كند. انسان هم نسبت به شرايط محيطي واكنش نشان مي دهد و هم فعالانه آن ها را تفسير كرده و بر موقعيت ها تأثير مي گذارد. هما ن قدر كه موقعيت ها، انسان را شكل مي دهد، انسان نيز موقعيت ها را انتخاب مي كند و همان قدر كه انسان از رفتار ديگران تأثير مي گيرد، در رفتار ديگران نيز تأثير مي گذارد. به طور كلي ، نظريه شناختي اجتماعي ، انسان را به شرط درست عمل كردن ، موجودي كاملاً سازگار مي بيند كه توانايي انطباق با شرايط متغير محيطي را داراست . فرايند مداوم جبرگرايي دو جانبه مستلزم اين است كه فرد به طور فعال از بين هدف ها به انتخاب بپردازد و در بين موقعيت ها باتوجه به مقتضيات آن ها و امكان بالقوه ي دستيابي به نتايج متفاوت ، تميز قائل شود. انسان در مورد توانايي خود در پاسخگويي به مقتضيات متنوع موقعيت ها به قضاوت مي پردازد و وقتي آن عمل را انجام داد، نتيجه را با توجه به پاسخ هاي ديگران و ميزان هاي دروني خودش ارزيابي مي كند. انسان به يك معني ، موجودي مسئله گشاست و به دليل اين است كه چنان رفتار مي كند كه هم پاداش هاي محيطي خود را به حداكثر برساند و هم پاداش هاي دروني را به شكل خود تحسيني دريافت كند(خدایاری فرد و همکاران ، 1381). 2-3-2-4- نظریه ی پدیدار شناختی روان شناسان پديدارنگر معمولاً قبو ل ندارند كه رفتار را تكانه هاي ناهشيار (در نظريه هاي روان تحليل گري ) يا محرك هاي بروني (در رفتار گراي ي) كنترل مي كنند، و به جاي آن معتقدند كه ما بازيچه دست نيروهاي خارج از كنترل خود نيستيم ، بلكه اثرگذاراني هستيم كه مي توانيم سرنوشت خود را كنترل كنيم. از نظر راجرز، انسان ذاتاً ماهيتي مثبت دارد و مسير حركت او در مجموع به سوي خود شكوفايي ، رشد، و اجتماعي شدن است. راجرز بر اين اعتقاد است :« من همواره نسبت به ماهيت انسان خوش بين نيستم و كاملاً آگاهم كه در اثر حالات دفاعي و ترس هاي دروني ، افراد مي توانند به طور غيرقابل تصوري بي رحمانه ، وحشتناك ، تحول نايافته ، واپس رونده ، غير اجتماعي و آزاردهنده رفتار كنند. با وجود اين ، يكي از نيروبخش ترين و روح بخش ترين قسمت از تجربيات من كاركردن با اين افراد و كشف تمايلات بسيار مثبتي است كه در آن ها، مانند همه ي ما، در عميق ترين سطوح وجود دارد» (شولتز ، 1364). 2-3-2-5- نظریه ی تحولی براساس نظريه ي دلبستگي بالبي همه ی كودكان ، دلبستگي به مراقبت كننده راتشكيل مي دهند، اما كيفيت اين دلبستگي كاملاً متفاوت ازيكديگر است . كودكاني كه مراقبت كننده را حساس ، پاسخده و قابل دسترس مي يابند، به دليل برخورداري از عواطف ديگران ، خود را ارزشمند دانسته و اين توقع را به مشاركت كنندگان اجتماعي ديگر گسترش مي دهند. در مقابل ، كودكي كه مراقبت كننده را غيرقابل دسترس ، غيرقابل پيش بيني ، و غير پاسخ ده در مي يابد، اين انتظار را شكل مي دهد كه ديگران نيز قابل اعتماد و قابل دسترس نيستند. توقعات شخص درباره ي خود و ديگران براساس آن چه كه بالبي به الگوهاي شخص و ديگران ارجاع مي دهد بر روي سراسر دوره ي نوزادي ، كودكي و نوجواني ساخته مي شود. كودكاني كه پيوسته مراقبت كنندگان خود را پاسخ ده و قابل دسترس مي يابند، خودشان را براي انجام كنش بر روي محيط موفق دانسته و براي ارتباط با همسالان پيشقدم مي شوند. نظريه بالبي پيش بيني مي كند كه دلبستگي با مراقبت كننده ، كيفيت روابط ديگر و كنش متقابل اجتماعي را زير نفوذ قرار خواهد داد. يك دليل منطقي براي اين ارتباط اين است كه وابستگي والدين ممكن است مجموعه اي از توقعات و انتظارات را درباره ي چگونگي برقراري ارتباط با ديگران و چگونگي تفسير فعاليت ديگران فراهم كند( اصفهانی ،1381). 2-5- پیشینه تحقیق از آنجا که پژوهش های چندان مرتبطی با موضوع مورد نظر صورت نگرفته است بنابراین دراین جا به ذکر محدود نمونه ای از پژوهش های داخلی در رابطه با موضوع پژوهش حاضر پرداخته شده است . 2-5-1- پیشینه داخلی طبق نتایج اکبرزاده آرانی وهمکاران (1391)، در پژوهش تحت عنوان « تأثير آموزش بر سازگاري اجتماعي مادران كودكان عقب مانده ذهني آموزش پذير بر اساس تئوري سازگاري روي» ميانگين نمرات سازگاري اجتماعي مادران كودكان عقب مانده ذهني آموزش پذير در بعد فيزيولوژيك، درك از خود، وابستگي و استقلال، ايفاي نقش و سازگاري اجتماعي كل، قبل و بعد از آموزش اختلاف معني داري را نشان داد. نتايج مطالعه حاضر نشان داد كه آموزش بر اساس تئوري روي بر سازگاري اجتماعي مادران كودكان عقب مانده ذهني مؤثر است. صالحی و همکارانش(1390)، در پژوهشی «مقایسه سلامت عمومی، سبکهاي مقابله اي و شادکامی مادران کودکان معلول جسمی حرکتی و سالم» را بررسی نموده اند و نتایج پژوهش نشان می دهد تفاوت معناداري بین میزان سلامت عمومی و شادکامی دوگروه از مادران وجود داردو بین استفاده از سبکهاي مقابله با بحران در دو گروه مادران تفاوت معنا داري وجود دارد و مادران کودکان سالم بیشتر از واکنش مسئله مدار و مادران کودکان معلول بیشتر از واکنش هیجا ن مدار واجتنابی استفاده می کنند.همچنین، ارتباط معنا داري بین شیوه مقابله مسئله مدار با شادکامی وسلامت عمومی بدست آمد، بدین معنی که با افزایش مقابله مسئله مدار، سلامت عمومی و شادکامی افزایش می یابد. مادران کودکان معلول جسمی حرکتی از میزان سلامت عمومی و شادکامی کمتري برخوردار هستند و در مقایسه با مادران کودکان سالم به منظور مقابله با استرس ها، بیشتر از واکنش هیجان مدار واجتنابی استفاده می کنند. نتایج عظیم زاده پارسی و همکاران(1390)، در پژوهش خود تحت عنوان « بررسی ارتباط بین مؤلفه هاي مدل پنج عاملی شخصیت و شادکامی در دانشجویان» نشان داده است که شادکامی با مسوولیت پذیري همبستگی مثبت و معنادار، و با روان رنجوري همبستگی منفی ومعنادار دارد. حاتملوی سعدآبادی و همکاران(1390)، در تحقیق خود با عنوان « مقایسه بهزیستی روانشناختی و رضامندی زناشویی در گروهی از زنان بارور و نابارور شهر تبریز» با این نتیجه دست یافت که زنان بارور اغلب درویژگی های روانی بالاترند دارند بهزیستی روانشناختی و مؤلفه‌های آن چون پذیرش خود، رابطۀ مثبت با دیگران، خودمختاری، زندگی هدفمند، تسلط بر محیط و رشد شخصی، بالاتر از زنان نابارور بوده‌اند. عسگری و همکاران (1389)، نتایج پژوهش خود «رابطه پذيرش اجتماعى و نقش جنسيتى (آندروژنى) با بهزيستى روانشناختى دردانشجويان دختر» را این گونه نشان دادند که نشان داد كه بين پذيرش اجتماعى با بهزيستي روانشناختي دانشجويان دختررابطه مثبت معناداري وجود دارد و بين آندروژنى با بهزيستي روانشناختي در دانشجويان دختررابطه مثبت معناداري وجود دارد. همچنين يافته ها نشان داد كه پذيرش اجتماعى وآندروژني به ترتيب پيش بينى كننده بهزيستى روانشناختى مى باشند. نتایج پژوهش علی محمدی و آذربایجانی (1388)، تحت عنوان «بررسي رابطة بين شادكامي اسلامي و شادكامي روان‌شناختي در دانشجويان دانشگاه قم» نشان می دهد که بين شادكامي اسلامي و شادكامي روان‌شناختي رابطة معنادار مثبت وجود دارد. بنابراين، اين نتايج، مي‌توان بر اساس منابع معتبر اسلامي ابزاري ساخت كه شادكامي افراد مذهبي و غيرمذهبي را بسنجد. مرادی (1388)، در «بررسی ارتباط خوشبینی با بهزیستی روان شناختی و سبک های مقابله ای در دانشجویان» به این نتیجه رسیده است که خوش بینی با استفاده از سبک های مقابله ای مساله مدار حل مدبرانه مساله و ارزیابی مجدد مثبت رابطه مثبت و با سبک مقابله ای هیجان مدار گریز- اجتناب همبستگی منفی معنا داری دارد. بهزیستی روانشناختی نیز با استفاده از سبکهای مقابله ای مساله مدار ارتباط مثبتی دارد. همچنین راهبردهای مقابله ای ارزیابی مجدد مثبت و گریز- اجتناب و مؤلفه های شادی و ارتباط مثبت با دیگران از بهزیستی روانشناختی به عنوان عوامل پیش بینی کننده خوش بینی مشخص شدند. از دیگر نتایج بدست آمده در این پژوهش اینست که بین میزان خوشبختی دانشجویان دختر و پسر در گروه های تحصیلی مختلف تفاوت معنا داری وجود ندارد. بهاری فرکیش (1388)، پژوهشی با عنوان رابطه بین هویت فردی، سبک های دلبستگی با بهزیستی روان شناختی در جوانان را در سال 1388 با هدف شناسایی رابطه بین هویت فردی، سبک های دلبستگی با بهزیستی روان شناختی جوانان دانشجوی شاغل به تحصیل در دانشگاه آزاد و همچنین میزان تأثیر محل اقامت بر هویت یابی و بهزیستی روانشناختی آنان انجام داده اند. در تبیین نتیجه ی این پژوهش می توان گفت که خوشبختی و خوشی از طریق رویارویی و مواجهه با چالش های زندگی، مشکلات و نیازها به دست می آید نه از طریق تفریح کردن و عدم داشتن هرگونه کشمکش و تعارض ونه با داشتن یک زندگی یکنواخت و بدون تغییر پستی و بلندی، در حقیقت بهزیستی انسان در گرو تعامل و همراهی مقولات متضاد مثل درد و لذت، بلندپروازی و امیدواری در مقابل رنج و نا امیدی است. در این میان همانگونه که از نتایج این پژوهش بدست آمده محل زندگی، خود دارای رابطه ی مثبت معنادار بالایی با میزان احساس بهزیستیش است. زیرا احساس تعلق به محیط و توانایی اداره ی زندگی در محیط بر احساس بهزیستیش تأثیر گذار است. در پژوهش کوهسالی و همکارانش(1386)، در بررسی«مقايسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب‌مانده ذهنی آموزش‌پذير با مادران دختران عادی شهر کاشان» نتايج نشان داد که بين سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب‌مانده ذهنی با سازگاری اجتماعی مادران دختران عادی تفاوت معنی‌داری وجود دارد. آناليز واريانس و همبستگی نشان داد که بين سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب‌مانده ذهنی با متغيرهای دموگرافيک سن کودک، سن مادر، ميزان تحصيلات،‌ طول مدت ازدواج، تعداد فرزندان وترتيب تولد فرزند عقب‌مانده ذهنی ارتباط معنی‌داری وجود ندارد. در مجموع مادران دارای دختر عقب‌مانده ذهنی نسبت به مادران دختران عادی سازگاری اجتماعی کمتری دارند. مهرابی زاده و همکاران (1380) ، در پژوهشی تحت عنوان مقایسه سلامت روانی والدین کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی به نتایج دست یافتند که بین سلامت روانی والدین کم توان ذهنی و والدین کودکان عادی تفاوت معنا داری وجود دارد. 2-5-2- پیشینه خارجی موللی و نعمتی (2009)، در پژوهشی مروری نشان دادند که میزان سلامت روانی مادران کودکان ناشنوا در مقایسه با مادران کودکان عادی کمتر است. میشل و هاسر کرم (2008)، دریافتند که مادران نوجوانان مبتلا به ناتوانی‏های رشدی، بهزیستی روانی کمتر و افسردگی بیشتری از خود نشان می‌دهند. همچنین نریمانی و همکاران (2007)، نشان داده‏اند که مادران کودکان کم‏توان ذهنی و ناشنوا از سلامت روانی کمتری نسبت به مادران کودکان عادی برخوردارند و میزان پرخاشگری در مادران دارای کودک ناشنوا بالاتر از سایر گروه‌هاست. ویدهایا وراجو(2007)، تفاوت هاي بین خانواده هاي داراي فرزند معلول و داراي فرزند سالم را مطالعه کردند. نتایج تحقیق نشان داد که والدین داراي کودك معلول رضایت کمتر از زندگی زناشویی، حمایت هاي اجتماعی کمترو احساس شادکامی کمتري را گزارش دادنند. دوندي وانی و ابود (2005)، نشان داده اند که میزان سلامت روان و شادکامی مادران کودکان معلول جسمی حرکتی در مقایسه با گروه بهنجار به طور معناداري کمتر است. در پژوهشی که توسط بارلو (2002)، در مورد میزان شادکامی مادران داراي کودك معلول جسمی انجام شد، نشان داد که این دسته از مادران در معرض خطر خلق افسرده و اضطراب هستند. منابع - آل علی، فرشته (1388). ناگفته های شادی ،نشریه سلامت،شماره249. - اسدالهی ق، عباسعلی زاده (1372). راهنمای خانواده های اسکیزوفرنیا. انتشارات معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اصفهان. - اصفهاني اصل ، مريم (1381). مقايسه سازگاري فردي و اجتماعي و عملكرد تحصيلي دانش آموزان شاهد و غيرشاهد هدايت شده به اولويت هاي پنج گانه طبق برنامه هدايت تحصيلي. طرح پژوهشي اجرا شده با همكاري اداره كل بنياد شهيد انقلاب اسلامي خوزستان. - اکبرزاده ، حسین ؛ حقیقی ، فریبا (1386). مدیریت شادی در مدرسه ، کاشان : انتشارات مرسل. - آذر ، ماهیار و همکاران (1388).روش های غلبه بر افسردگی و رموز شادزیستن ، چاپ 11. تهران، انتشارات ما و شما. - براتی سده ، فرید(1390). سلامت روانی و مؤلفه های آن، پایان نامه دکتری روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی بالینی تهران . - بياني، علي اصغر؛ گودرزي، حسنيه؛ محمد كوچكي، عاشور(1386). رابطة ابعاد بهزيستي روان شناختي و سلامت عمومي در دانشجويان دانشگاه آزاد اسلامي واحد آزاد شهر، مجله دانش و پژوهش در روان شناسي ، شماره سي وپنجم و سي وششم. - پروين ، لارنس . اي( 1372).روان شناسي شخصيت. ترجمه محمدجعفر جوادي و پروين كديور، تهران :رسا. - حسین نژاد، محمد (1375).« بررسی و مقایسه میزان فشارروانی و سازگاری زناشویی والدین کودکان عقب مانده ذهنی آموزش پذیر و کودکان معلول جسمی و حرکتی باوالدین کودکان عادی شهر تهران » . پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی ، دانشگاه علامه طباطبایی. - خدایاری فرد، محمد(1385)، بررسي عوامل مؤثر بر سازگاري اجتماعي دانشجويان شاهد و غيرشاهد، طرح پژوهشی بنياد شهيد انقلاب اسلامي و دانشگاه تهران. - خداياري فرد، محمد؛ نصفت، مرتضي ؛ غباري بناب ، باقر؛ شكوهي يكتا، محسن و به پژوه ، احمد (1381). عوامل مرتبط با سازگاري اجتماعي فرزندا ن جانباز و غيرجانباز شهر تهر ن. گزارش نهايي طرح پژوهشي زير نظر بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامي. - ذوالعدل ، محمد ؛ شریف، فرخنده؛ غفرانی پور،فضل الله؛ کاظم نژاد، انوشیروان، اشکانی،حمید(1384). بررسی پدیدار شناختی تجربه های مشترک خانواده های دارای بیمار روانی، مقاله جهت ارائه پایان نامه کارشناسی ارشد پرستاری ، دانشگاه تربیت مدرس تهران. - رحمانی انارکی، حسین ؛ محمودي، غلام رضا ؛ آسایش، حمید؛ روحی، قنبر؛ نصیري، حسین؛ رخشانی ، حسین(1391). وضعیت سلامت عمومی مراقبین بیماران نرولوژیک و رابطه آن با برخی عوامل، مجله توسعه پژوهش در پرستاري و مامایی، دوره نهم، شماره دو. - زنجانی طبسی ، ر(1383). ساخت و هنجاريابي مقدماتي آزمون بهزيستي روان شناختي، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشكده روان شناسي و علوم تربيتي دانشگاه تهران. - شولتز ، دوان(1364). روا ن شناسي كمال. ترجمة گيتي خوشدل ، تهران : نشرنو. - صالحی ،مهدیه ؛ کوشکی، شیرین؛ حق دوست، نرگس (1390). مقایسه سلامت عمومی، سبکهاي مقابله اي و شادکامی مادران کودکان معلول جسمی حرکتی و سالم،پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران. - علي پور، محبوبه (1381). بررسي سازگاري اجتماعي كودكا ن شاهد از طريق آزمو ن ترسيم خانواده. پايان نامه كارشناسي دانشكده علوم اجتماعي و روان شناسي دانشگاه آزاد اسلامي، واحد تهران مركزي. با همكاري اداره كل تحقيقات بنياد شهيد انقلاب اسلامي. - عسگري ، اكرم (1381) ،بررسي ازدواج مجدد همسران شهدا و تأثير آن بر وضعيت رواني اجتماعي،سازگاري و مشكلا ت تحصيلي فرزندا ن شاهد. طرح پژوهشي با همكاري دفتر تحقيق وپژوهش بنياد شهيد انقلاب اسلامي ، اداره تحقيقات و مطالعات. - علی محمدی ، کاظم ، آذربایجانی مسعود(1389). بررسي رابطة بين شادكامي اسلامي و شادكامي روان‌شناختي در دانشجويان دانشگاه قم، مجله دانش پژوه، سال دوم، شماره سوم. - علي‌محمدي، كاظم و جان‌بزرگي، مسعود(1387).«بررسي رابطه بين شادكامي با جهت‌گيري مذهبي و شادكامي روان‌شناختي و افسردگي»، روان‌شناسي در تعامل با دين، ش 2، سال اول. - فرامرزی ،سالار ؛ همايي، رضا؛ ايزدي، راضيه(1390). اثربخشي آموزش گروهي شناختي- رفتاري مهار تهاي زندگي بر سلامت رواني زنان داراي همسر معلول، فصلنامة علمي پژوهشي رفاه اجتماعي، سال يازدهم، شماره 40. - کارآمد، علی (1386). بهزيستی روانی  چيست  و از کجا می آيد؟ هفته نامه - بهداشت و روان جامعه بخش جامعه. - كارور، چارلز، اس . شي ير، مايكل ،اف(1375). نظريه هاي شخصيت. ترجمه احمد رضواني ، مشهد:معاونت فرهنگي آستان قدس رضوي. - کوهسالی،معصومه ، ميرزمانی ،سيد محمود ؛ محمدخانی، پروانه ؛ کريملو، مسعود(1386). مقايسه سازگاری اجتماعی مادران دختران عقب‌مانده ذهنی آموزش‌پذير با مادران دختران عادی شهر کاشان،ویژه نامه توانبخشی در بیماران و اختلالات روانی، دوره 8،شماره2. - میلانی فر بهروز(1372)، بهداشت روانی. تهران ، نشر قومس. - مجرد كاهاني، اميرحسين؛ قنبري هاشم آبادي، بهرامعلي؛ مدرس غروي، مرتضي(1391). اثربخشي مداخلات آموزشي رواني گروهي بر ارتقاي كيفيت زندگي و كيفيت روابط درخانواده بيماران مبتلا به اختلالات دوقطبي، مجله تحقيقات علوم رفتاري ، دوره 10 ، شماره 2. - منصور، محمود (1371) .احسا س كهتري. تهران : دانشگاه تهران. - مرادی، علی محمد (1388). بررسی ارتباط خوشبینی با بهزیستی روان شناختی و سبک های مقابله ای در دانشجویان، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشکده روان شناسی دانشگاه سمنان. - مرادي، مريم(1384). «شادماني و شخصيت»، تازه‌هاي علوم شناختي، ش 2، سال7. - نصوحي دهنوي، مریم (1383). «رابطه بين ميزان شادماني و عوامل آموزشگاهي دانش آموزان دبيرستاني»، دانش و پژوهش در روان‌شناسي، ش 19. - هرشن سن، دیوید بی . پاور، پال دبلیو(1374)، مشاوره بهداشت روانی . ترجمه محمد تقی منشی طوسی. مشهد، مؤسسه چاپ و انتشارات آستان قدس رضوی. - هاشم ورزی ، محمود رضا(1389). بررسی اپیدمیولوژیک اسکیزوفرنیا در استان اصفهان ، پایان نامه کارشناسی ارشد ، دانشکده روان شناسی بالینی ، دانشگاه اصفهان . - هاشمی نصرت آبادی ، تورج؛ باباپور خیرالدین، جلیل؛ بهادري خسروشاهی، جعفر(1391). نقش سرمایه روانشناختی در بهزیستی روانی با توجه به اثرات تعدیلی سازگاری اجتماعی، پژوهش هاي روانشناسی اجتماعی، دوره 1، شماره 4. - هادی نژاد، حسن ؛ زارعی ، فاطمه (1388). پايايي، اعتبار، و هنجاريابي پرسشنامه شادكامي آكسفورد، پژوهش های روان شناختی ، دوره 12، شماره یک و دو. Abraham‚adam(2002).On ‘Kindliness’ and ‘Godliness‚ Modeling the Great Power Within’‚ebook. www.phaelos.com/afm.html). Barlow,h(2002) Maternal stressor Maternal well bing in the context of juvenile idiopatic arthritis.Early child development.vol,172. - Carver PR, Yunger JL, Perry DG. Gender identity and adjustment in middle childhood. Sex roles 2003; 49(3-4): 95-109. - Crooker, K. J., & Near, J. P. (1998). Happiness and satisfaction: Measure of affect and cognition? Social Indicators Research, 44: 195-224. - Demotteo. What Are The Differences Between Happiness And Self-Esteem? Springer Netherlands, 2005, 362-404. - Duvdevany I, Abboud S.(2005). Stress, social support and well-being of Arab mothers of children with intellectual disability who are served by welfare services in northern Israel. , University of Haifa. - Diener, E. (1984). Subjective well-being. Psychological Bulletin, 95, 542-575. - Erikson, E.H.(1975). Life history and the historical moment. New York: W.W Norton. Ehrlich , B. Scott and. Isaacowitz, Derek M(2002). Does Subjective Well-Being Increase with Age?. Perspectives in Psychology,Vol. 131, No. 8, 21–25. Fujita, F (1990). Gender differences in negative affect and well-being: The case for emotional intensity. Journal of Personality and Social Psychology, 61: 427-434. - Goldsmith, A. Veum, J., Darity, W. (1997). Unemployment, Joblessness, Psychological Well-Being and Self-Esteem: Theory and Evidence. Journal of Socio-Economics, 26, 133-158. George, L. K. (2006). Perceived quality of life. In R. H. Binstock and L. K. George Gove, Walter R., Briggs S., Carolyn, and Hughes, Michael (1990). "The Effect of Marriage on the Well-being of Adults: A Theoretical Analysis." Journal of Family Issues 11: 4–35. Horwitz, Allan V., McLaughlin, Julie and White, Helene R. (1997). “How the Negative and Positive Aspects of Partner Relationships Affect the Mental Health of Young Married People. ” Journal of Health and Social Behavior39: 124–136. - Kaplan HI. Synopsis of psychiatry 16 th ed, Baltimore William and Wilkins 1991; 8:431-4 Kamvar, S. , Mogilner , C. , Aaker, J.(2009). The Meaning(s) of Happiness , Research Paper No. 2026.Stanford University. Lyubomirsky S, King L, Diener E.( 2005) . The benefits of frequent positive affect:does happiness lead to success?. Psychological Bulletin , Vol. 131, No. 6, 803–855. Lyubomirsky, S., Sheldon, K. M., & Schkade, D. (2005). Pursuing happiness:The architecture of sustainable change. Review of General Psychology, 9, 111–131. Lyubomirsky, S.( 2001).Why are Some People Happier than Others? The Roleof Cognitive and Motivational Processes in Well-being, American Psychologist 56, pp. 239–249. - Movallali G, Nemati Sh. Difficulties in parenting hearing-impaired children. Audiol. 2010;18(1):1-11. Persian. - Mitchell DB, Hauser-Cram P. The well-being of mothers of adolescents with developmental disabilities in relation to medical care utilization and satisfaction with health care. Res Dev Disabil. 2008;29(2):97-112. Norberg ‚Johan(2005). the scientist’s pursuit of happiness‚ policy‚Vol. 21‚ No. 3‚9-13. - Narimani M, Aghamohammadian HR, Rajabi S. A comparison between the mental health of mothers of exceptional children and mothers of normal children. J Fundam Ment Health. 2007;9(33-34):15-24. Persian. - Ryff , CD , & Keyes , C.L. ( 1995 ). The structure of psychological well – being revisited. Journal of personality and social psychology.69 , 119 – 129. Ryff, C. D. (1989). Happiness is everything, or is it? Explorations on the meaning of psychological well-being. Journal of Personality and Social Psychology, 57, 1069–1081. - Seligman, M. E. P. Can Happiness Be Taught? Daedalus, 2004,V 133, Issue: 2 Stevenson, B. & Wolfers, J. (2008). Happiness inequality in the United States. Journal of Legal Studies, 37: S33-S79. Sampson‚ Edward E. (2003). Unconditional Kindness to Strangers ‚Sage Publications. Vol. 13(2): 147–175. Stevenson, B. & Wolfers, J. (2008). Happiness inequality in the United States. Journal of Legal Studies, 37: S33-S79. Sprott J.C.( 2005). Dynamical Models of Happiness,Nonlinear Dynamics , Psychology, and Life Sciences, Vol. 9, No. 1, 27-36. - Veenhoven, R. (2010). How universal is happiness? In E. Diener, J. F. Helliwell & D. Kahneman (Eds.), International Differences in Well-Being (Chp 11). New York, NY: Oxford University Press. Veenhoven . Ruut and Hagerty Michael(2006). “Rising Happiness in Nations 1946–2004: A Reply to Easterlin,” Social Indicators Research 79, pp. 421–36. Vidhya Ravindranadan and Raju,S.(2007). Adjustment and Attitude of Parents of Children with Mental Retardation.Journal of the Indian Academy of Applied Psychology. , Vol. 33, No.1, 137-141. - Waller, M. A. (2001). Resilience in ecosystemic context: Evolution of the child American Journal of Orthopsychiatry, 71, 290-29. -Wood, A. M., Joseph S., Maltby J.(2008). Gratitude predicts psycholo- gical well-being above the Big Five facets‚ Personality and Individual Differences‚ 46 ‚443–447.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروش کتاب و تحقیقات و پاورپوینت دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید