صفحه محصول - ادبیات نظری و پیشینه تجربی حمایت اجتماعی

ادبیات نظری و پیشینه تجربی حمایت اجتماعی (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

دانشگاه علامه طباطبايي دانشكده علوم اجتماعی پایان نامه کارشناسی ارشد گروه مددکاری اجتماعی موضوع تحقیق : نقش حمایت اجتماعی در میزان سلامت روان کارمندان جوان شهرداری تهران استاد راهنما : آقای دکتر سید احمد حسینی استاد مشاور: خانم دکتر طلعت اللهیاری استاد داور: آقای دکتر حسین یحیی زاده دانشجو: سمانه دودمان فیروزسالاری 1388 فهرست مطالب عنوان صفحه چکیده ................................................................................................................................................... TOC \o "1-7" \h \z \u 1-1تعاریف مفاهیم اصلی پژوهش PAGEREF _Toc9506984 \h 0 1-1-1جوان PAGEREF _Toc9506985 \h 0 سن PAGEREF _Toc9506986 \h 0 1-1-2حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9506987 \h 0 وابستگی PAGEREF _Toc9506988 \h 1 انسجام اجتماعی PAGEREF _Toc9506989 \h 2 خود ارزشمندی PAGEREF _Toc9506990 \h 2 وصلت و پیوند PAGEREF _Toc9506991 \h 2 فرصت رشد و پرورش PAGEREF _Toc9506992 \h 3 راهنمایی و مشورت PAGEREF _Toc9506993 \h 3 1-1-3سلامت روان: PAGEREF _Toc9506994 \h 3 نشانه هاي جسماني(شکایات جسمانی): PAGEREF _Toc9506995 \h 4 اضطراب و بي خوابي : PAGEREF _Toc9506996 \h 5 اختلال در کارکرد اجتماعی: PAGEREF _Toc9506997 \h 6 افسردگی: PAGEREF _Toc9506998 \h 6 1-1-4ميزان تحصيلات PAGEREF _Toc9506999 \h 7 1-1-5ميزان درآمد ماهيانه PAGEREF _Toc9507000 \h 7 1-1-6جنس PAGEREF _Toc9507001 \h 8 1-1-7وضعیت تاهل PAGEREF _Toc9507002 \h 8 2فصل دوم: ادبیات تحقیق PAGEREF _Toc9507003 \h 10 2-1مقدمه: PAGEREF _Toc9507004 \h 10 2-2ادبیات نظری تحقیق PAGEREF _Toc9507005 \h 10 2-2-1حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507006 \h 10 2-2-1-1ابعاد و انواع حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507007 \h 11 2-2-1-2منابع حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507008 \h 14 2-2-1-3کارکردهای حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507009 \h 14 2-2-1-4عوامل مؤثردر بهره مندی از حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507010 \h 15 2-2-1-5 نظریه های حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507011 \h 16 1.5.1.2.2تئوری های شکل گیری روابط PAGEREF _Toc9507012 \h 16 1.1.5.1.2.2 رویکرد های مبادله و انصاف : PAGEREF _Toc9507013 \h 17 در این رویکرد ، معیار حفظ و تداوم روابط، میزان داده ها و ستانده های آنهاست و افراد علاقمند هستند که بین آنچه که در یک رابطه هزینه می کنند و آنچه که از آن دریافت می نمایند ، توازن برقرار باشد . از تئوری های مربوط به این رویکرد ؛ می توان به تئوری وابستگی متقابل کلی و تیبات، تئوری انصاف هاتفیلد و مدل سرمایه گذاری راسبالت اشاره کرد. PAGEREF _Toc9507014 \h 17 1.تئوری وابستگی متقابل کلی و تیبات PAGEREF _Toc9507015 \h 17 2.تئوری انصاف هاتفیلد PAGEREF _Toc9507016 \h 17 3.مدل سرمایه گذاری راسبالت PAGEREF _Toc9507017 \h 18 2.1.5.1.2.2رویکرد رشد مرحله ای رابطه PAGEREF _Toc9507018 \h 18 1.مدل شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و استوک PAGEREF _Toc9507019 \h 19 شکل ‏21 طیف شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و اسنوک PAGEREF _Toc9507020 \h 19 2. تئوری نفوذ اجتماعی آلتمن و تیلور PAGEREF _Toc9507021 \h 19 شکل ‏22 مراحل رشد رابطه آلتمن و تیلور PAGEREF _Toc9507022 \h 20 3.1.5.1.2.2رویکرد علی تعاملی PAGEREF _Toc9507023 \h 20 مدل علی تعاملی زوجی: PAGEREF _Toc9507024 \h 20 4.1.5.1.2.2رویکرد تقویت PAGEREF _Toc9507025 \h 21 مدل شرطی سازی کلاسیک لات و لات: PAGEREF _Toc9507026 \h 21 5.1.5.1.2.2رویکرد هماهنگی شناختی PAGEREF _Toc9507027 \h 21 1.تئوری سازماندهی شناختی هایدر PAGEREF _Toc9507028 \h 22 2.تئوری توازن نیوکامب PAGEREF _Toc9507029 \h 22 2.5.1.2.2 تئوری های حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507030 \h 22 1.2.5.1.2.2مدلهای مربوط به میزان تغییر در اندازه و جهت حمایت اجتماعی در دوره های زندگی PAGEREF _Toc9507031 \h 23 1.تئوری کناره گیری از رابطه PAGEREF _Toc9507032 \h 23 2.تئوری بانک حمایتی PAGEREF _Toc9507033 \h 23 3.مدل کمبود PAGEREF _Toc9507034 \h 23 شکل ‏23 مدل کمبود PAGEREF _Toc9507035 \h 24 2.2.5.1.2.2مدلهای مربوط به پیامدهای حمایت اجتماعی بر سلامتی PAGEREF _Toc9507036 \h 24 1.مدل تأثیر مستقیم( کلی) حمایت PAGEREF _Toc9507037 \h 24 شکل ‏24مدل تأثیر مستقیم PAGEREF _Toc9507038 \h 25 2.مدل تأثیر غیر مستقیم حمایت( فرضیه سپر/ضربه گیر) PAGEREF _Toc9507039 \h 25 3.2.5.1.2.2 مدلهای مربوط به نحوه کسب حمایت اجتماعی بر حسب اولویت در رابطه ، جایگزین های روابط از دست رفته یا توافق در روابط PAGEREF _Toc9507040 \h 25 1.مدل سلسله مراتبی- جبرانی PAGEREF _Toc9507041 \h 25 2.مدل تخصیص وظیفه PAGEREF _Toc9507042 \h 26 3.مدل تخصیص کارکردی PAGEREF _Toc9507043 \h 26 4.مدل هم چینی مناسب استرس و حمایت اجتماعی PAGEREF _Toc9507044 \h 26 شکل ‏25 مدل هم چینی مناسب استرس و حمایت اجتماعی کاترونا PAGEREF _Toc9507045 \h 27 4.2.5.1.2.2مدلهای مربوط به کاهش یا افزایش حمایت اجتماعی ناشی از تغییر در تعداد پیوندها،عضویت ها و هویت های اجتماعی PAGEREF _Toc9507046 \h 27 5.تئوری انسجام اجتماعی PAGEREF _Toc9507047 \h 27 شکل ‏26 مدل انسجام اجتماعی دورکیم PAGEREF _Toc9507048 \h 28 6.فرضیه انباشت هویتی PAGEREF _Toc9507049 \h 28 7.تئوری شبکه PAGEREF _Toc9507050 \h 28 شکل‏27 تیپولوژی مبادلاتی پیوندهای قوی و ضعیف اسپینوزا (1999) PAGEREF _Toc9507051 \h 34 2-2-2سلامت روان PAGEREF _Toc9507052 \h 34 شکل ‏28 ابعاد سلامت PAGEREF _Toc9507053 \h 35 2-2-2-1عوامل مؤثر بر سلامت روان PAGEREF _Toc9507054 \h 35 1.1.2.2.2سن و سلامت روان PAGEREF _Toc9507055 \h 35 جوانان و سلامت روان: PAGEREF _Toc9507056 \h 35 2.1.2.2.2پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سلامت روان PAGEREF _Toc9507057 \h 36 3.1.2.2.2شغل و سلامت روان PAGEREF _Toc9507058 \h 38 4.1.2.2.2تأهل و سلامت روان PAGEREF _Toc9507059 \h 39 2-2-2-2نظریه های سلامت روان PAGEREF _Toc9507060 \h 39 1.2.2.2.2سلامت روان از دید گاه جامعه شناسی PAGEREF _Toc9507061 \h 39 2.2.2.2.2دیدگاههای روانشناسی PAGEREF _Toc9507062 \h 40 دیدگاه روانکاوی: PAGEREF _Toc9507063 \h 40 دیدگاه گشتالتی: PAGEREF _Toc9507064 \h 40 دیدگاه انسان گرایی: PAGEREF _Toc9507065 \h 40 دیدگاه روانی، اجتماعی،زیستی: PAGEREF _Toc9507066 \h 41 دیدگاه شناختی: PAGEREF _Toc9507067 \h 43 2-3ادبیات تجربی تحقیق PAGEREF _Toc9507068 \h 43 2-3-1پیشینه تحقیق در ایران(سوابق پژوهشی داخلی) PAGEREF _Toc9507069 \h 43 2-3-2پیشینه تحقیق درکشورهای خارجی (سوابق پژوهشی خارجی) PAGEREF _Toc9507070 \h 46 2-4چارچوب نظری تحقیق PAGEREF _Toc9507071 \h 46 2-4-1فرضیات پژوهش PAGEREF _Toc9507072 \h 50 پیوست های تحقیق...................................................................................................................127 منابع فارسی...............................................................................................................................................128 منابع لاتین..................................................................................................................................................130 پرسشنامه ..............................................................................................................................................................131 تعاریف مفاهیم اصلی پژوهش جوان تعریف نظری: از دیدگاه جامعه شناسی جوانی به دوره ای از زندگی فرد اطلاق می گردد که با بلوغ جسمی در حدود 13 سالگی آغاز شده و تا 25 سالگی ادامه می یابد و به خاطر همراه بودن با شیوه های رفتاری و نگرشهای خاص در طی این دوره ، دارای اهمیت قابل ملاحظه ای است. مارگارت مید ، انسان شناس امریکایی(1978-1901) نیز دوره جوانی را دوره اگر- آیا تعریف کرده است ، دوره ای که با دو ویژگی خاص مشخص می شود؛ انتظارات گسترده از یک سو و ناکامی های عمیق از سوی دیگر. دوره ای که دستیابی های اقتصادی، اجتماعی و روانی کامل نشده اند ( شفرز ،1383، ص24-22 ) . از دیدگاه روانشناسی، معمولا سالهای 17 یا 18 تا 30 سالگی دوره جوانی در نظر گرفته می شود و آن را مصادف با بلوغ کامل ، ورود به دانشگاه و آشنایی کامل تر با فکر منطقی تلقی می کنند . از خصوصیات دیگر این دوره اقدامات جدی تر برای مقابله با دلواپسی ، آشنایی بیشتر با حقوق ، مزایا و تکالیف و مسئولیت اخلاقی ، عضویت در اجتماع و به طور کلی پابرجاشدن عامل انگیزشی "خود " می باشد (سیاسی،1373: ص212) . تعریف عملیاتی: در این پژوهش افراد در محدوده سنی بین 35- 20 سال به عنوان جوانان مورد بررسی قرار می گیرند. سن عبارت از تعداد سالهاي سپري شده از عمر است که با سوال 2 پرسيده شده و در سطح مقياس فاصله اي قابل سنجش است و به صورت زیر کدگذاری شده است: 24-20 سال با کد 1 29-25 سال با کد 2 35-30 سال با کد 3 حمایت اجتماعی تعریف نظری: حمایت اجتماعی عبارتست از:" مراقبت ، محبت ، عزت ، تسلی و کمکی که سایر افراد یا گروهها به فرد ارزانی می دارند"( سارافينو ،1940:ص 170) . کاپلان (1979) حمایت اجتماعی را این گونه تعریف می کند : هرگونه محرکی که به پیشرفت اهداف فرد حمایت شده ، کمک کند (رابین دیماتئو:ص172) . هاوس حمایت اجتماعی را نوعی مبادله بین فردی تعریف می نماید که پیوندهای عاطفی، کمک های موثر ابزاری ،ارائه اطلاعات و اظهار نظر و ارزیابی دیگران را در بر می گیرد ( دوران، 1383؛24) . چلبی حمایت اجتماعی را روابط و مبادله های نامتقارن گرم در شئونات مختلف زندگی اجتماعی معرفی می کند که ابعاد مختلف امدادرسانی داوطلبانه را در چهار بعد زیر شامل می شود: معرفتی( راهنمایی ، مشاوره و آموزش) مادی( کمک های اقتصادی) عاطفی ( ابراز همدری) منزلتی ( اعاده کرامت انسانی) (چلبی،1375؛ص 158). براندت و وینرت در تعریف از حمایت اجتماعی آن را شامل ایجاد تعلق / صمیمیت ، یکپارچگی اجتماعی، فرصت و امکانی برای رفتارهای مؤثر ، تضمین مجدد ارزش انسانها و ایفا نقش آنان، امکان کمکهای اطلاعاتی،عاطفی و مادی بیان می نمایند (رانکلین و دیگران؛2000) . تعریف عملیاتی: در این پژوهش میزان حمایت اجتماعی از طریق پاسخهایی که فرد به 24 سؤال پرسشنامه حمایت اجتماعی کاترونا و راسل داده است، به دست می آید. بالاترین نمره 120 و پایین ترین نمره 24 است که از مجموع نمرات 6 خرده مقیاس راهنمایی و مشورت، وابستگی، انسجام اجتماعی، خود ارزشمندی، وصلت و پیوند و فرصت برای رشد و پرورش؛ حاصل می شود و می توان آن را در 3 سطح دسته بندی نمود: 55- 24 میزان حمایت اجتماعی پایین 87- 56 میزان حمایت اجتماعی متوسط 120- 88 میزان حمایت اجتماعی بالا وابستگی منظور داشتن احساس امنیت و اطمینان نسبت به دیگران و نیز وجود روابط نزدیک عاطفی با آنهاست که با 4 سؤال 9 ، 18، 24 ، 28 مورد سنجش قرار می گیرد . بالاترین نمره در این بعد 20 و پایین ترین نمره 4 است. 9 . احساس می کنم که من روابط شخصی نزدیکی را می توانم با افراد دیگر داشته باشم. 18 . من روابط نزدیکی دارم که مرا با احساس امنیت عاطفی و بهزیستی حمایت می کند. 24 . من عهد عاطفی محکمی را حداقل با یک نفر دیگر احساس می کنم. 28. من صمیمیتی را با شخص دیگری احساس نمی کنم. انسجام اجتماعی منظوراحساس تعلق داشتن به گروهی است که منافع،دلبستگی ها و سرگرمی های مشترکی با فرد دارند که با 4 سؤال 12 ، 15 ، 21 ، 29 مورد سنجش قرار می گیرد . بالاترین نمره در این بعد 20 و پایین ترین نمره 4 است. 12. کسی هست که از فعالیتهای اجتماعی یکسانی که با من انجام می دهد، لذت می برد. 15 . من احساس می کنم بخشی از یک گروه هستم که عقاید و باورهای مشترک با من دارند. 21. کسی نیست که در علایق و توجهات من سهیم باشد. 29 . کسی وجود ندارد که مایل به انجام کارهایی باشد که من انجام می دهم. خود ارزشمندی منظور اینست که فرد تا چه حد احساس می کند صلاحیتها ، مهارتها و ارزشهای او توسط دیگران ارزشمند و سودمند شمرده می شود که با 4 سؤال 13 ، 16 ، 20 ، 27 مورد سنجش قرار می گیرد . بالاترین نمره در این بعد 20 و پایین ترین نمره 4 است. 13 . دیگران به من به عنوان یک فرد شایسته نگاه نمی کنند. 16 . من فکر نمی کنم که دیگران به مهارتها و توانایی های من احترام بگذارند. 20 . من روابطی دارم که در آنها شایستگی ها و توانایی هایم تشخیص داده شده است. 27 . شخصی هست که هوش و توانایی مرا تحسین کند. وصلت و پیوند منظور اطمینان فرد از اینست که می تواند روی کمک های محسوس دیگران حساب کند که با 4 سؤال 8 ، 17 ، 25 ، 30 مورد سنجش قرار می گیرد . بالاترین نمره در این بعد 20 و پایین ترین نمره 4 است. 8 . کسی وجود دارد که من در مواقع نیاز واقعاً می توانم روی کمک او حساب کنم. 17 . اگر کاری را اشتباه انجام بدهم، کسی برای کمک من نخواهد آمد. 25 . کسی نیست که برای رسیدن به هدفم در مواقع نیاز ، بتوانم به او متکی باشم. 30 . کسی وجود دارد که من در مواقع اضطراری می توانم روی او حساب کنم. فرصت رشد و پرورش منظور اینست که فرد تا چه میزان احساس می کند از سوی دیگران خوشبخت شمرده می شود و دیگران برای بهزیستی و پیشرفت خود به او تکیه دارند که با 4 سؤال 11 ، 14 ، 22 ، 31 مورد سنجش قرار می گیرد . بالاترین نمره در این بعد 20 و پایین ترین نمره 4 است. 11. کسی هست که در مواقع نیازش به کمک من متکی است. 14 . من مسئولیت شخصی برای بهزیستی و رشد افراد دیگر احساس می کنم. 22 . کسی وجود ندارد که برای پیشرفتش حقیقتاً به من اتکا کند. 31 . هیچ کس برای مراقبت ازخود به من نیاز ندارد. راهنمایی و مشورت منظور دسترسی فرد به اطلاعات ، دریافت پیشنهاد و نصیحت از سوی دیگران است که با 4 سؤال 10 ، 19 ، 23 ، 26 مورد سنجش قرار می گیرد . بالاترین نمره در این بعد 20 و پایین ترین نمره 4 است. 10 . هیچ کس نیست که در مواقع فشار و استرس، بتوانم برای راهنمایی گرفتن به او مراجعه کنم. 19 . کسی وجود دارد که می توانم درباره تصمیمات مهم در زندگی خود با او صحبت کنم. 23 . فرد قابل اعتمادی وجود دارد که من می توانم روی پیشنهادات و نصایح او در هنگام مشکلات ،حساب کنم. 26. کسی نیست که من بتوانم با او به راحتی درباره مشکلاتم صحبت کنم. سلامت روان: تعریف نظری: سلامت روان حالتي از سلامتی عاطفی و اجتماعی است كه در آن فرد از توانائي هاي خویش آگاهی یافته و قادر است با استرس و فشار هاي معمول زندگي تطابق حاصل نموده ، به گونه ای مفيد و سازنده به اشتغال پرداخته و به عنوان بخشي از جامعه با ديگران مشاركت و همكاري داشته باشد. سلامت روان شامل افزايش توانايي‌هاي افراد و جامعه و قادرسازي آن‌ها در دستيابي به اهداف مورد نظر مي‌باشد. فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس،سلامت روان را چنین تعریف می کند:" استعداد روان برای هماهنگ ،خوشایند و مؤثر کار کردن،برای موقعیتهای دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خود، توانایی داشتن"( گنجی،1384،ص9). تعریف عملیاتی: در این پژوهش میزان سلامت روان فرد از مجموع نمرات او در 28 سؤال پرسشنامه سلامت عمومي گلدبرگ( شامل 4 خرده‌آزمون نشانه هاي جسماني ، اختلال كاركردي، افسردگي ،اضطراب و بي خوابي ) که به منظور بررسی اختلالات غیر روان گسسته ،طراحی شده است ، به دست می آید . بالاترین نمره 84 و پایین ترین نمره 0 است .هرچقدر نمره پایین تر باشد ، میزان سلامت روان مطلوبتر است.مجموع نمرات را در سه سطح می توان دسته بندی نمود: 27- 0 سلامت روان بالا 55- 28 سلامت روان متوسط 84- 56 سلامت روان پایین نشانه هاي جسماني(شکایات جسمانی): تعریف نظری: بازتاب ناراحتی های برخاسته از ادراک نسبت به اختلال عملکرد جسمانی است . این شکایتها پیرامون قلب و عروق، معده وروده و دستگاه تنفس متمرکز شده است . سر درد،کمر درد و ناراحتی های مربوط به عضلات بزرگ در این مقوله قرار گرفته اند. تعریف عملیاتی: منظور ‌وضعيت سلامت عمومي و علايم جسماني است كه فرد در يك ماه گذشته تجربه كرده است که با 7 سؤال (32، 33، 34، 35 ، 36 ، 37 ، 38 ) مورد ارزیابی قرار می گیرد. 32. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه بعضي وقتها بدنتان داغ یا سرد مي شود؟ 33. آيا از يكماه گذشته تا به امروز كاملا احساس كرده ايد كه خوب و سالم هستيد؟ 34. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه به داروهاي تقويتي نياز داريد؟ 35. آيا از يك ماه گذشته تا به امروز احساس ضعف و سستي كرده ايد؟ 36. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه بيمار هستيد؟ 37. آيا از يكماه گذشته تا به امروز سردرد داشته ايد؟ 38. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس فشار يا سنگینی در سرتان كرده ايد ؟ بالاترین نمره در این بعد 21 و پایین ترین نمره 0 است و در سه سطح می توان دسته بندی نمود: 6-0 نشانه های جسمانی پایین 13- 7 نشانه های جسمانی متوسط 21- 14 نشانه های جسمانی بالا اضطراب و بي خوابي : تعریف نظری: اضطراب احساس بسیار ناخوشایند و اغلب مبهم دلواپسی است که با یک یا چند احساس جسمی همراه می گردد ؛ احساس خالی شدن دل، تنگی قفسه سینه، تپش قلب، تعریق ، سر درد، میل ناگهانی برای دفع ادرار، بی قراری و میل برای حرکت از علایم شایع این اختلال است. بی خوابی نیز اختلالی است که با نشانه هایی نظیر مشکل در به خواب رفتن، عصبی و بد حال بودن و بی دلیل از چیزی ترسیدن همراه است. تعریف عملیاتی: منظور علايم و نشانه هاي باليني اضطراب شديد ، تحت فشار بودن،عصبانیت ودلشوره، بی خوابی و داشتن وحشت و هراس است که با 7 سؤال( 39 ، 40، 41 ، 42، 43 ، 44 ، 45) مورد ارزیابی قرار می گیرد. 39. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه در تمامي مدت عصبي هستيد و دلشوره داريد؟ 40. آيا از يكماه گذشته تا به امروز اتفاق افتاده كه بر اثر نگراني دچار بي خوابي شده باشيد؟ 41. آيا از يكماه گذشته تا به امروز شبها پس از به خواب رفتن ،از خواب بيدار شده اید؟ 42. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه دائما تحت فشار هستيد؟ 43. آيا از يكماه گذشته تا به امروز عصباني و بدخلق شده ايد؟ 44. آيا از يكماه گذشته تا به امروز بدون هيچ دليل قانع كننده اي هراسان و يا وحشت زده شده ايد؟ 45. .آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس کرده ايد كه انجام هر كاري از توانايي شما خارج است؟ بالاترین نمره در این بعد 21 و پایین ترین نمره 0 است و در سه سطح می توان دسته بندی نمود: 6-0 اضطراب و بی خوابی پایین 13- 7 اضطراب و بی خوابی متوسط 21- 14 اضطراب و بی خوابی بالا اختلال در کارکرد اجتماعی: تعریف نظری: گستره توانایی افراد در مقابله با مسائل زندگی روزمره است و چگونگی کنارآمدن آنها را با موقعیت های متداول زندگی نشان می دهد. تعریف عملیاتی: منظور عدم توانایی فرد در انجام کارهای روزمره ، عدم توانایی تصمیم گیری ،عدم احساس رضایت در انجام وظایف، احساس ناکارآمد بودن در زندگی و لذت نبردن از فعالیتهای روزمره است که با 7 سؤال( 46 ، 47 ، 48 ، 49 ، 50 ، 51 ،52 ) مورد ارزیابی قرار می گیرد. 46. آيا از يكماه گذشته تا به امروز توانسته ايد خودتان را سرگرم نگه داريد؟ 47. آيا از يكماه گذشته تا به امروز اتفاق افتاده كه وقت بيشتري را صرف انجام كارها نمائيد؟ 48. آيا ازيكماه گذشته تا به امروز بطور كلي احساس كرده ايد كه كارها را بخوبي انجام ميدهيد؟ 49. آيا از يكماه گذشته تا به امروز قادر بوده ايد از فعاليتهاي روزمره زندگي لذت ببريد؟ 50 . آيا از يكماه گذشته تا به امروز از نحوه انجام كارهايتان احساس رضايت كرده ايد؟ 51. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه نقش مفيدي در انجام كارها به عهده داريد؟ 52. آيا از يكماه گذشته تا به امروز توانايي تصميم گيري درباره مسائل را داشته ايد؟ بالاترین نمره در این بعد 21 و پایین ترین نمره 0 است و در سه سطح می توان دسته بندی نمود: 6-0 اختلال پایین در کارکرد اجتماعی 13- 7 اختلال متوسط در کارکرد اجتماعی 21- 14 اختلال بالا در کارکرد اجتماعی افسردگی: منظور علایم ویژه افسردگی از جمله احساس نا امیدی ،احساس بی ارزش بودن در زندگی، داشتن افکار خودکشی و آرزوی مردن، احساس بی ارزشی و بی کفایتی است که با 7 سؤال( 53 ،54 ،55 ،56 ،57 ،58 ،59 ) مورد ارزیابی قرار می گیرد. 53. آيا از يكماه گذشته تا به امروز فكر كرده ايد كه شخصي بي ارزش هستيد؟ 54. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه زندگي كاملا نا اميد كننده است؟ 55. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه زندگي ارزش زنده بودن را ندارد؟ 56. آيا از يكماه گذشته تا به امروز به اين مسئله فكر كرده ايد كه ممكن است دست به خودكشي بزنيد؟ 57. آيا از يكماه گذشته تا به امروز احساس كرده ايد كه چون اعصابتان خراب است نمي توانيد كاري انجام دهيد؟ 58. آيا از يكماه گذشته تا به امروز به اين نتيجه رسيده ايد كه كاش مرده بوديد و كلا از زندگي خلاص مي شديد؟ 59. آيا از يكماه گذشته تا به امروز اين فكر به ذهنتان رسيده است كه بخواهيد به زندگيتان خاتمه دهيد؟ بالاترین نمره در این بعد 21 و پایین ترین نمره 0 است و در سه سطح می توان دسته بندی نمود: 6-0 افسردگی پایین 13- 7 افسردگی متوسط 21- 14 افسردگی بالا ميزان تحصيلات منظور تعداد سالهايي است که فرد صرف کسب دانش و مهارتهاي عمومي مطابق با نظام رسمي آموزشي نموده اند. در این پژوهش،متغیرمیزان تحصیلات با سوال 3 در سطح مقیاس ترتیبی سنجیده می شود وبه صورت زیر کدگذاری شده است: متوسطه و پایین تر کد1 دیپلم و فوق دیپلم کد2 لیسانس و فوق لیسانس کد3 ميزان درآمد ماهيانه تعریف نظری: عبارت است از مقدار پول دريافتي فرد که در ازاي ارائه خدمات یا حقوق است. تعریف عملیاتی:در اين پژوهش، متغير ميزان درآمد ماهیانه فرد،که در ازای کار یا حقوق دریافت می کند که با سوال 5 و با کدهای زیر در سطح مقياس ترتيبي قابل سنجش است: داراي درآمد تا 400 هزار تومان کد 1 دارای درآمد 401 تا 700 هزار تومان کد 2 دارای درآمدبیشتر از 701هزار تومان کد 3 برای سنجش پایگاه اجتماعی _ اقتصادی مجموعه نمرات کسب شده از سه متغیر تحصیلات، درآمد و سمت شغلی ؛ در سه گروه پایگاه پایین، پایگاه متوسط و پایگاه بالا در نظر گرفته شده است . میزان تحصیلات سواد کم 1 سواد متوسط 2 سواد بالا 3 نوع شغل خدمات 1 کارشناس 2 مدیر 3 میزان درآمد درآمد پایین 1 درآمد متوسط 2 درآمد بالا 3 جنس تعریف نظری: به تفاوت های بیولوژیک میان زن و مرد دلالت دارد و جنسیت ناظر بر ویژگی های شخصی و روانی است که جامعه آن را تعیین می کند و با مرد یا زن بودن و به اصطلاح مردانگی و زنانگی همراه است(گرت،1382 ،9) تعریف عملیاتی : منظور از جنس در این پژوهش،مرد بودن یا زن بودن است که با سوال 1 در سطح اسمی سنجیده می شود. وضعیت تاهل به وضعیت زناشویی فرد اطلاق می گردد که در این پژوهش با سوال 4 در سطح اسمی سنجیده می شود: مجرد(هرگز ازدواج نکرده)با کد1 متاهل با کد2 بی همسر در اثر طلاق با کد3 بی همسر در اثر فوت همسر4 متارکه کرده با کد5 فصل دوم ادبیات تحقيق فصل دوم: ادبیات تحقیق مقدمه: در این بخش ابتدا مفهوم حمایت اجتماعی از دیدگاه پژوهشگران این حوزه تعریف می شود و با توجه به اهمیت نقش روابط در برخورداری از حمایت های اجتماعی ، برخی از تئوری های مطرح شده پیرامون چگونگی شکل گیری ، حفظ و تداوم رابطه بیان خواهد شد و همچنین تئوری های مربوط به حمایت اجتماعی بررسی می شوند . سپس به مفهوم سلامت روان پرداخته می شود و دیدگاههای جامعه شناسی و روانشناسی در این زمینه مورد اشاره قرار می گیرند و نیز پژوهشهایی که تاکنون در حوزه سلامت روانی و حمایت اجتماعی در داخل و خارج از کشور انجام شده اند ، به طور اجمالی مرور خواهند شد . در ادامه با توجه به تئوری های بررسی شده مدل نظری پژوهش تعیین و فرضیات تحقیق جهت آزمون و سنجش مشخص می شوند. ادبیات نظری تحقیق حمایت اجتماعی حمایت اجتماعی به کمک یا مساعدتی اطلاق می شود که دیگران در هنگام مواجهه شخص با استرس ، فشار و مشکلات زندگی در اختیار فرد می گذارند (تاسیگ،1386:ص70) و این مساعدت و حمایت به اشکال مختلفی می تواند صورت بگیرد . در شرایطی به شکل عاطفی و هیجانی از طریق ابراز علاقه و احترام و در شرایطی به شکل ابزاری و از طریق فراهم کردن کمکهای ملموس نظیر پول ، نفوذ و اطلاعات برای فرد ، انجام می پذیرد . سانتراک می گوید:" حمایت اجتماعی، اطلاعات و بازخوردهایی که از عزیزان و اطرافیان محترم و ارزشمندمان می گیریم و قرار گرفتن در شبکه ارتباطی و وظیفه مندی متقابل است (سانتراک ،1383:ص 314) . واکس حمایت اجتماعی را به عنوان شبکه های اجتماعی، رفتارهای حمایتی و ارزیابی های حمایتی تعریف می کند (خیراله پور،1383:ص 84 ) . هاوس حمایت اجتماعی را نوعی مبادله بین فردی تعریف می نماید که پیوندهای عاطفی، کمک های موثر ابزاری ،ارائه اطلاعات و اظهار نظر و ارزیابی دیگران را در بر می گیرد ( دوران، 1383:ص24) . براندت و وینرت در تعریف از حمایت اجتماعی آن را شامل ایجاد تعلق / صمیمیت ، یکپارچگی اجتماعی، فرصت و امکانی برای رفتارهای مؤثر ، تضمین مجدد ارزش انسانها و ایفا نقش آنان، امکان کمکهای اطلاعاتی،عاطفی و مادی بیان می نمایند (رانکلین و دیگران؛2000) . کاپلان (1979) حمایت اجتماعی را اینگونه تعریف می کند: هرگونه محرکی که به پیشرفت اهداف فرد حمایت شده ، کمک کند(رابین دیماتئو،1378:ص172) . ساراسون نیز می گوید: حمایت اجتماعی ادراک فرد است از اینکه مورد محبت و علاقه دیگران می باشد، برای دیگران ارزش دارد و افرادی که در کنار او حضور دارند، آماده همیاری و مساعدت به وی در موقعیت های فردی هستند(دوران، 1383:ص24). چلبی حمایت اجتماعی را روابط و مبادله های نامتقارن گرم در شئونات مختلف زندگی اجتماعی معرفی می کند که ابعاد مختلف امدادرسانی داوطلبانه را در چهار بعد زیر شامل می شود: معرفتی( راهنمایی ، مشاوره و آموزش) مادی( کمک های اقتصادی) عاطفی ( ابراز همدری) منزلتی ( اعاده کرامت انسانی) (چلبی،1375:ص158). به بیانی کلی حمایت اجتماعی عبارتست از:" مراقبت ، محبت ، عزت ، تسلی و کمکی که سایر افراد یا گروهها به فرد ارزانی می دارند"( سارافينو ،1940:ص170) . 2-2-1-1ابعاد و انواع حمایت اجتماعی محققان اجتماعي طبقه بندي هاي گوناگوني را از انواع حمايت هاي اجتماعي ارائه نموده اند ، که در زیر به مهم ترین آنها اشاره می گردد . در یک طبقه بندي باررا و آنلي شش مقوله حمایت اجتماعی را مطرح کرده اند: مساعدت هاي مالي : به شكل پول و يا ساير چيزهاي فيزيكي مساعدت رفتاري : مشاركت فيزيكي در انجام وظايف و امور تعاملات صميمي : رفتارهاي مشورتي غير مستقيم مانند گوش دادن،انجام دادن،درك و تفاهم و احترام به طرف مقابل راهنمايي : ارائه تدبير،راهكار ،پيشنهاد،اطلاعات بازخورد: آماده كردن افراد براي تفكر مجدد در خصوص رفتارها،تفكرات و احساساتشان تعاملات اجتماعي مثبت : درگيري در تعاملات اجتماعي براي تفريح و سرگرمي اساسی ترین ابعاد حمایت اجتماعی در دو بعد طبقه بندی می شود : بعد ساختاری؛ که ویژگی های کمی و عینی منبع حمایت را در بر می گیرد که شامل روابط اجتماعی رسمی یا غیر رسمی فرد با دیگران و تعداد نقش هایی که فرد ایفا می کند؛ می شود. این بعد حمایت اجتماعی ناظر به شبکه روابط اجتماعی فرد با دیگران است و تعداد افراد مورد تعامل ، نوع و میزان ارتباطات مجموعه افرادی را در یک شبکه با هم پیوند دارند، در بر دارد. بعد عملکردی؛که شامل ویژگی های کیفی و ذهنی حمایت می باشد. این بعد به خصایص روابط اجتماعی که فرد برقرار می کند، مربوط است. اهمیت بعد عملکردی از این رو است که روابط اجتماعی فرد تا چه حد می تواند در هنگام مواجه با فشارهای روانی و اجتماعی به مثابه تعدیل کننده و محافظ عمل نمایند . کوب (1976) انواع حمایت اجتماعی را شامل :1) حمایت عاطفی 2)حمایت اعتباری(ارزشی) 3)احساس تعلق داشتن؛ می داند . کاپلان (1977) پیشنهاد نمود که ابعاد کارکردی حمایت اجتماعی، تمام نیازهای اجتماعی اساسی را شامل می شود.نیازهای اجتماعی اساسی ، علاقه و محبت، اعتبار و ارزش و یا موافقت، تعلق ،هویت و امنیت را در بر می گیرد.تعاریف کوب و کاپلان به حمایت عاطفی محدود شده است.اخیراً محققان حمایت ابزاری و اطلاعاتی را هم در تعاریف مفهومی از حمایت اجتماعی وارد کرده اند . به عنوان مثال هوس (1987)حمایت اجتماعی را در 4 دسته وسیع متمایز می کند: 1. حمایت عاطفی که با سهیم شدن در تجارب زندگی پیوند می خورد و توجه ، مراقبت ، علاقه و صداقت را شامل می شود ، 2. حمایت ابزاری که فراهم کردن وسایل و خدمات در دسترسی را برای فرد شامل می شود تا مستقیماً فرد را در برطرف کردن نیازش کمک کند ، این حمایت از طریق دوستان نزدیک ، همکاران ( هم رده ها) و همسایگی ها تأمین می شود ، 3. حمایت اطلاعاتی که حمایت به وسیله نصیحت ، پیشنهاد و اطلاعاتی است و فرد در مواجه با مسائل می تواند از آنها استفاده کند، 4. حمایت ارزیابی که نوعی اعتبار بخشیدن است(نوریس،2009:ص15 ) . براساس تعریف مفهومی کاپلان(1974) ،تویتس (1982)بیان می کند که حمایت اجتماعی باید به وسیله میزان و درجه ای که نیازهای اجتماعی اساسی فرد از طریق تعاملات با دیگران تأمین می گردد ، تعریف شود. بعد از یک بازنگری جامع در مقالات ، تویتس(1982) پیشنهاد کرد که حمایت ابزاری ( مانند فراهم نمودن یاری و کمک محسوس و ملموس از طریق خدمات کاری یا خانوادگی ) و حمایت عاطفی (مانند فراهم نمودن کمک غیر ملموس نظیر علاقه ، نصیحت و اعتبار)، تمام نیازهای اجتماعی اساسی را در بر می گیرد و تمام انواع دیگر حمایت را شامل می شود (نوریس،2009:ص15 ). حمایت عاطفی به میزان و دریافت محبت، مراقبت، همدردی و درک از دیگران ، مرتبط است (تویتس،1995:ص26). حمایت عاطفی معمولاً به وسیله یک محرم( رازدار) و یا شبکه ای از افراد نزدیک صمیمی فراهم می شود(برکمن،2000:ص 25). حمایت ابزاری به کمک و یاری درنیازهای محسوس زندگی روزمره برمی گردد که شامل خرید خانه، پختن وتمیز کردن می شود. به عقیده محققان اساساً 5 نوع حمایت اجتماعی وجود دارد: حمایت عاطفی ؛ ابراز همدردی، توجه ، محبت و علاقه نسبت به فرد را در بر می گیرد، به این معنا که فرد در هنگام فشار روانی احساس می کند که به جایی تعلق دارد و همین حس ، آسایش و آرامش را برای وی فراهم می نماید . می توان گفت منابع این نوع حمایت ، کسانی هستند که فرد برای دلداری ، تسلی و یافتن احساس اطمینان به آن ها رجوع می نماید.از نظر لاندرمن و دیگران ، حمایت عاطفی بعدی از حمایت اجتماعی است که در برگیرنده کاربرد روابط اجتماعی در سهیم شدن عواطف، یافتن تفاهم ، تخلیه یأس و سرخوردگی و افزایش عزت نفس است (قدسی،1382 :ص6) حمایت ارزشی؛ با ابراز احترام ، تشویق و تائید نظرها و احساسات فرد نمود پیدا می کند . این حمایت ، احساس ارزشمندی ، لیاقت و اعتبار را در فرد افزایش می بخشد . حمایت مادی ؛ شامل کمکهای مستقیم به فرد است . حمایت اطلاعاتی ؛ پیشنهاد ، توصیه کردن و کمک به فرد برای فهم یک مسئله و یا مشکل را شامل می شود . اطلاعاتی که فرد بتواند در برابر مسائل شخصی و محیطی از آن ها استفاده نماید ، می تواند به عنوان یک منبع حمایتی محسوب گردد . حمایت شبکه ای؛ فرد به دلیل عضویت در گروهی با علایق و فعالیتهای خاص حمایتی را دریافت می دارد . 2-2-1-2منابع حمایت اجتماعی حمایت اجتماعی از منابع مختلفی می تواند تأمین گردد : خانواده،دوستان، همکاران،مدیران و....هریک از این منابع قادر هستند که فقدان منابع حمایتی دیگر را جبران نماید . این منابع را در دو گروه کلی می توان تقسیم بندی نمود : حمایت های رسمی که غالباً از سوی مؤسسات و نهادهای خصوصی و دولتی ارائه می شود. حمایت های غیر رسمی که از روابط شخصی فرد با خانواده ،دوستان و... به ویژه در هنگام بحران ها و نیازها ناشی می شود. توجه به این نکته ضروری است که بین حمایت های رسمی سیستم های خدماتی و حمایت های غیر رسمی دوستان و خانواده ، تمایز وجود دارد.حمایت های اجتماعی غیر رسمی نسبت به حمایت های رسمی ساختار یافتگی کمتری داشته و به صورت آزادانه انجام می شوند. 2-2-1-3کارکردهای حمایت اجتماعی همه افراد در طول زندگی خود ( در هر سنی ) ، درجاتی از استرس را تجربه می کنند و در صدد کنار آمدن با آن بر می آیند. به فرآیندی که برای مهار ناهماهنگی اداراک شده بین ملزومات و منابع در یک موقعیت استرس زا توسط افراد به کار گرفته می شود؛ کنارآمدن گفته می شود ( سارافینو،1384:ص232) . یکی از راهکارهای کنار آمدن با موقعیت های استرس زا، افزایش حمایت های اجتماعی است و تحقیقات نشان داده اند که حمایت اجتماعی ، به افراد در کنار آمدن با فشار روانی کمک می نماید( سانتراک ،1383:ص 315) و موجب تخفیف شماری از نشانگان درماندگی روانشناختی از قبیل افسردگی ، اضطراب و ناخشنودی می شود (آزاد،1374.ص 160). کاپلان (1974)، کاسل (1974،1976) و کوب (1976) از اولین کسانی بودند که بر نقش حمایت اجتماعی در سلامت روانی تأکید کردند . به طور کلی بیشتر مقالات پیرامون حمایت اجتماعی اشاره داشتند که حمایت اجتماعی به عنوان یک سپر در مقابل تأثیرات زیان آور جسمی و روانی فشارهای زندگی عمل می کند(نوریس،2009:صص15-14). تامپسون (1995) برای حمایت اجتماعی کارکردهای زیر را بیان کرده است: ضربه گیری در برابر استرس ها، دسترسی به اطلاعات، خدمات و منابع مادی، کسب مهارت، مشاوره و ارائه راهکار و راهنمایی، نظارت، کنترل اجتماعی (خیراله پورص78:صص61-59) . کارکردهای حمایت اجتماعی در سه گروه کلی عبارتند از: کمک محسوس : در هنگام فشارهای روانی ، خانواده و دوستان می توانند خدمات و امکانات خوبی را در اختیار فرد قرار دهند. اطلاعات : منابع حمایتی نظیر دوستان و خانواده با ارائه راهکارها و پیشنهاداتی درخصوص فشار روانی ایجاد شده، در مقابل فشار روانی فرد را قادر به مقابله می نمایند . حمایت هیجانی : اطمینان فرد نسبت به این امر که برای دیگران ارزشمند است ، در زمان رویارویی با فشار و استرس که عزت نفس اغلب کاهش می یابد ، به او کمک می کند که با دلگرمی بیشتری با فشار روانی کنار بیاید .اغلب مطالعات و تحقیقات در زمینه حمایت اجتماعی ، تأثیر مبادلات عاطفی را مورد توجه قرار داده اند. این مطالعات نشان می دهند که داشتن رابطه نزدیک و خصوصی با کسی برای کاهش و یا از بین بردن تأثیر عوامل استرس زا ،بسیار اهمیت دارد (تاسیگ،1386:ص70) . 2-2-1-4عوامل مؤثردر بهره مندی از حمایت اجتماعی عوامل متعددی در تعیین بهره مندی از حمایت اجتماعی مؤثرند.بعضی از این عوامل به خود فرد مربوط می شوند (عوامل درون فردی) ؛ به عنوان نمونه خلق و خوی فرد ، تعیین کننده اینست که فرد، گیرنده یا دهنده حمایت باشد (سارافینو،1384:ص 243) . افراد از لحاظ میزان نیاز و علاقه به روابط اجتماعی متفاوت هستند و احتمال برخورداری و نیز ارائه حمایت اجتماعی توسط آنهایی که بیشتر درصدد برقراری ارتباط با دیگران می باشند ، بیشتر است. فردی که اجتماعی نباشد، به دیگران کمک نکند و اجازه ندهد دیگران بفهمند که به کمک نیاز دارد ، احتمالاً از حمایتی برخوردار نخواهد شد. بعضی افراد آنقدر که لازم است، جسارت کمک طلبیدن را ندارند ، یا نمی خواهند مزاحم دیگران شوند ، یا می خواهند مستقل شوند، یا نمی دانند که از چه کسی کمک بخواهند ، یا نمی توانند به کسی اطمینان کنند. یکی دیگر از عوامل تعیین کننده بهره مندی از حمایت اجتماعی، ساختار شبکه اجتماعی فرد ، یعنی پیوندهایی است که فرد با اعضای خانواده و جامعه خود دارد (سارافینو،1384:ص 180) . مطالعات گسترده در مورد حمایت اجتماعی نشان داده است که به طور مشخص خویشاوندان ، دوستان ، همسایگان و همکاران به عنوان منابع مهمی هستند که می توان در صورت نیاز به کمک آنها مراجعه کرد. پیوندهای گوناگون- که از نظر وسعت ، میزان صمیمیت ، تعداد ارتباطات و نزدیکی متفاوت هستند- حمایت های اجتماعی مختلفی را برای اعضای شبکه فراهم می سازند . بنابراین تنوع روابط ، طیف وسیعی ازحمایت های متنوع را برای افراد فراهم می آورد و این حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره زندگی و بحران های زندگی را داشته باشند و به خوبی آنها را سپری کنند. میزان حمایت اجتماعی که افراد دریافت می کنند ، همچنین به جنس و گروه فرهنگی اجتماعی آنان بستگی دارد.برخی شواهد نشان می دهد که زنان در مقایسه با مردان ، کمتر از همسرانشان از حمایت برخوردار می شوند و برای کسب حمایت اجتماعی ، بیشتر به دوستان زن خود تکیه می کنند (سارافینو،1384،ص 181) . تحقیقات نشان داده است ، افرادی که با وقایع استرس زا به خوبی کنار می آیند ،بیشتر امکان دارد که دیگران را به خود جذب کنند و احتمال دوری دیگران از آنها بسیار اندک است. در حالی که آن گروه از افراد که در مقابله با استرس مشکل دارند ،چنین نیستند؛ این بدین معناست که افرادی که بیش از همه به حمایت اجتماعی نیاز دارند، کمتر احتمال دارد که از آن بهره مند شوند. (سارافینو،1384،ص 243) 2-2-1-5 نظریه های حمایت اجتماعی 1.5.1.2.2تئوری های شکل گیری روابط بسیاری از محققان رابطه را به عنوان عنصر مبنایی حمایت اجتماعی می دانند و میزان برخورداری افراد از حمایت اجتماعی را براساس داشتن رابطه با دیگران و درگیری در آن بر حسب شدت رابطه ، ارزیابی می نمایند . از این رو قبل از پرداختن به تئوری های اصلی حمایت اجتماعی ، ضرورت دارد تئوری هایی که چگونگی شکل گیری روابط منتقل کننده منابع اجتماعی را تبیین می کنند، مورد بررسی قرار گرفته شوند. این تئوری ها در یک دسته بندی کلی در 5 طبقه قرار می گیرند ،که عبارتند از: رویکرد های مبادله و انصاف، رویکرد رشد مرحله ای رابطه،رویکرد علی تعاملی، رویکرد تقویت، رویکرد هماهنگی شناختی 1.1.5.1.2.2 رویکرد های مبادله و انصاف : در این رویکرد ، معیار حفظ و تداوم روابط، میزان داده ها و ستانده های آنهاست و افراد علاقمند هستند که بین آنچه که در یک رابطه هزینه می کنند و آنچه که از آن دریافت می نمایند ، توازن برقرار باشد . از تئوری های مربوط به این رویکرد ؛ می توان به تئوری وابستگی متقابل کلی و تیبات، تئوری انصاف هاتفیلد و مدل سرمایه گذاری راسبالت اشاره کرد. تئوری وابستگی متقابل کلی و تیبات در اکثر تئوری های مبادله،اصلی ترین فرض اینست که برای تحقق نتیجه رضایت بخش از یک رابطه، باید پاداش های هر دو طرف رابطه، بیشتر از هزینه هایی باشد که آنها متحمل می شوند. از دیدگاه کلی و تیبات ، افراد برای ارزیابی رضایتبخش بودن رابطه خود با دیگران ، از معیار سطح مقایسه استفاده می کنند . سطح مقایسه معیاریست که منعکس کننده کیفیت نتایجی است که فرد احساس می کند در یک رابطه استحقاق به دست آوردن آنها را دارد و در نهایت براساس همین معیار ، تصمیم به ادامه و یا ترک رابطه را می نماید (پرلمن و فهر : (Perlman and Fehr,1989 کلی و تیبات در ارتباط با احتمال ترک کردن رابطه، اصطلاح وابستگی را بکار می برند.وابستگی تابعی است از نتایج رابطه منهای سطح مقایسه برای جانشین های رابطه. اگر پس از ارزیابی نتایج رابطه کمتر از سطح مقایسه باشد، به احتمال بیشتری فرد رابطه را رها خواهد کرد و هر چه احتمال ترک رابطه بیشتر باشد ، نشان دهنده وابستگی کمتر فرد به آن رابطه خواهد بود(قدسی.1382: ص69). تئوری انصاف هاتفیلد در این تئوری نیز فرض اصلی اینست که افراد در روابطشان سعی می کنند ، حداکثر نتیجه را به دست بیاورند (والستر و دیگران :Walster,et .1978 (.طبق این تئوری افراد علاقه دارند که نتیجه رابطه را برای خود با نتیجه آن برای طرف دیگر رابطه مقایسه کنند."رابطه منصفانه رابطه ایست که در آن فرد احساس کند که نسبت داده/ نتیجه هایش با نسبت داده / نتیجه های طرف مقابل رابطه مشابه باشد"(همان:ص70). به اعتقاد نظریه پردازان تئوری انصاف ، چنانچه یک طرف رابطه به دنبال حداکثر سازی نتایج رابطه برای خود باشد، در طرف دیگر احساس ناخرسندی و کمبود ایجاد خواهد شد.در چنین شرایطی فرد ناراضی از رابطه،به طرق مختلفی از جمله تلاش برای تغییر نتایج رابطه، استفاده از مکانیزم روانی متقاعد کردن و ترک رابطه، درصدد اعاده انصاف بر می آید. مدل سرمایه گذاری راسبالت این مدل در واقع مدل بسط یافته تئوری تیبات و کلی با توجه به مفاهیم تعهد و رضایت است (Rusbult,1980) . راسبالت در چهارچوب رویکرد وابستگی متقابل عنوان می کند که رضایت افراد از یک رابطه در سه حالت افزایش پاداش ها ، کاهش هزینه ها و کمتر شدن انتظارات شخصی آنها ، بیشتر می شود . براساس پیش بینی نظریه پرداز این مدل، اگر فرد جانشین های ضعیفی برای رابطه فعلی خود داشته باشد، به آن رابطه متعهد تر می گردد.راسبالت در مدل خود ، فراتر از تئوری مبادله عنوان می کند که تعهد نیز در رابطه می تواند متأثر از سرمایه گذاری ( منابعی نظیر پول، وقت و انرژی عاطفی ) باشد؛ هرچه سرمایه گذاری در یک رابطه سنگین تر، تعهد فرد به آن بیشتر.از نظر او سرمایه گذاری به علت ماهیتی که دارد و به سادگی قابل جدا شدن از رابطه نیست ، از پاداش و هزینه متمایز می باشد.سرمایه گذاری با فسخ رابطه از بین می رود و یا به لحاظ مقدار به طور قابل توجهی کاهش می یابد . از این رو سرمایه گذاری ها با افزایش دادن هزینه فسخ رابطه ، به حفظ آن کمک نموده و میزان تعهد را افزایش می دهد ( قدسی،1382: ص 72) . 2.1.5.1.2.2رویکرد رشد مرحله ای رابطه در این رویکرد، فرآیند ایجاد و رشد رابطه مورد توجه قرار می گیرد . فرآیند ایجاد رابطه به صورت تدریجی و مرحله ای در نظر گرفته می شود و برای ارتقاء از یک مرحله به مرحله دیگر متغیرهایی را دخیل می کند. از تئوری های مربوط به این رویکرد ؛ می توان به مدل شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و استوک، تئوری نفوذ اجتماعی آلتمن و تیلور اشاره کرد. مدل شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و استوک در این مدل فرض اینست که کلیه روابط در طیفی نظری از عدم رابطه تا رابطه کامل قرار دارند.این طیف مراحل مختلفی را شامل می شود: مرحله صفر: افراد از وجود هم اطلاعی ندارند و هیچ تماس و رابطه ای وجود ندارد. مرحله یک: یکی از طرفین رابطه نسبت به دیگری شناخت و آگاهی دارد، اما هنوز رابطه ای برقرار نشده است . مرحله دو: بین طرفین تعامل و ارتباطی رسمی متأثر از هنجارها و نقشهای اجتماعی وجود دارد . مرحله سه: طرفین رابطه در اثر تعاملاتی که کمتر رسمی هستند،در تجارب یکدیگر سهیم می شوند و اشتراکاتی پیدا می کنند. شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 1 طیف شکل گیری و گسترش رابطه لوینگر و اسنوک در این مدل در سیر مراحل فوق متغیرهایی از جمله همجواری فیزیکی ، نزدیکی اجتماعی ، تشابه نگرش ها ، مکمل بودن نیازها و سطح خود افشاسازی ، دخالت دارند ( قدسی.1382: صص75-74 ) . . تئوری نفوذ اجتماعی آلتمن و تیلور این تئوری بیان می کند که شکل گیری رابطه و ایجاد دوستی، فرآیندی تدریجی است.طبق تئوری نفوذ ، فرد بعد از برقراری تعامل ، نتایج آن را با توجه به انتظارات پیش از تعامل و جانشین های رابطه در دسترس، ارزیابی می نماید و رابطه طی فرآیندی مستمر از ارزیابی و پیش بینی ، رشد می یابد . به نظر آلتمن و تیلور ، پایدارترین و نزدیک ترین روابط ، روابطی اند که به آهستگی و طی تعاملات مکرر رشد کرده باشند(قدسی.1382: ص78). چهار مرحله رشد رابطه که توسط آلتمن و تیلور تعیین شده است ، در شکل زیر دیده می شود: شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 2 مراحل رشد رابطه آلتمن و تیلور در مرحله مبادلات پایدار، طرفین رابطه با توجه به شناخت کامل از یکدیگر ، با هم تعامل خود انگیخته دارند و می توانند احساسات و رفتار احتمالی طرف دیگر را سریعاً تفسیر و پیش بینی کنند . رویکرد علی تعاملی این رویکرد به توضیح وابستگی علی روابط نزدیک می پردازد.در این رویکرد شرایط علی ساختاری مؤثر در رابطه در سطوح محیطهای اجتماعی، فیزیکی و... در نظر گرفته می شود. تئوری مربوط به این رویکرد، مدل علی تعاملی زوجی است. مدل علی تعاملی زوجی: در این مدل که به تبیین روابط نزدیک می پردازد ، این موضوع مطرح می شود که درگیری فرد در روابط نزدیک با همسر ، خویشاوندان و دوستان ، عواطف ، افکار و کنش های او را تحت تأثیر قرار می دهد . در این نوع روابط ، وابستگی متقابل که در برگیرنده اتصالات علی متقابل در عواطف ، افکار و کنشهای طرفین رابطه است، اثر تعیین کننده ای بر جهت دهی رفتار فرد دارد ، به نحوی که رفتار یک طرف رابطه ،بر رفتار طرف مقابل مؤثر است و بالعکس . براساس این مدل رابطه نزدیک مانند دوستی یا ازدواج، رابطه ایست که دارای اتصالات متقابل نسبتاً مکرر ، متنوع ، قوی و با دوام در عاطفه ، افکار و کنش هاست (قدسی،1382: ص73) . سطح بالای نزدیک بودن در یک رابطه دلالت بر این دارد که طرفین رابطه قادر به اثرگذاری عمیق بر یکدیگرند و طرح ها، اهداف و رفتار آنها با هم ارتباط علی بیشتری دارد و توانایی مستقل عمل کردن آنها کمتر است. رویکرد تقویت در این رویکرد ، پاداش به عنوان عامل اصلی ایجاد کننده و حفظ کننده رابطه مورد توجه قرار می گیرد و براساس آن هرچه رابطه ای پاداش دهنده تر باشد، فرد بیشتر خود را در آن رابطه درگیر می نماید . تئوری مربوط به این رویکرد،شرطی سازی کلاسیک لات و لات است. مدل شرطی سازی کلاسیک لات و لات: این رویکرد مبتنی بر اصول شرطی سازی کلاسیک به ویژه روش هول- اسپنس است . فرض اصلی رویکرد اینست که دوست داشتن یک شخص ناشی از شرایطی می شود که فرد، پاداش را در حضور آن فرد، صرف نظر از رابطه بین آن شخص و موقعیت پاداش دهنده، تجربه کند . از این لحاظ فرد ، شخص یا اشخاصی را که در هنگام پاداش گرفتن او حضور داشته اند، دوست خواهد داشت . رویکرد هماهنگی شناختی این رویکرد تشکیل رابطه را مبتنی بر هماهنگی شناختی و عنصر اساسی برای تداوم و حفظ آن را همین توازن شناختی می داند.تئوری سازماندهی شناختی هایدر و تئوری توازن نیوکامب ، مربوط به این رویکرد هستند . تئوری سازماندهی شناختی هایدر فرض اصلی در این تئوری آنست که نگرشهای یک فرد به افراد دیگر و نگرشهای او به اشیاء ، دارای خواص مشابهی است . هایدر به ارتباط بین ادراک کننده P ، شخص دیگر Oو یک شیئ X می پردازد. این سیستم اغلب در یک نمودار مثلثی ارائه می شود که در آن P و O در بالا و X در پائین قرار می گیرند و در میان آنها خطوط ترسیم می شود . از نظر هایدر حالت توازن در این نمودار ، در صورتی که همه خطوط روابط ممکن بین P ، OوX مثبت و یا دو رابطه منفی و یکی مثبت باشد، برقرار می شود.همچنین با این بیان ، تئوری خود را روشن می نماید که اگر P ، O را دوست داشته باشد و O هم X را ، در آن صورت P باید نگرشی مثبت بهX داشته باشد. تئوری توازن نیوکامب در مدل نیوکامب،مؤلفه ها و اجزای تشکیل دهنده مثلث توازن ( که در تئوری هایدر نیز مطرح شده است) به طور انحصاری تعریف می شود . نیوکامب در تئوری خود نه تنها علایم روابط بلکه شدت نگرشها و جاذبه را نیز مورد توجه قرار می دهد. 2.5.1.2.2 تئوری های حمایت اجتماعی در مطالعات ابتدایی پیرامون حمایت اجتماعی ، این واژه بر حسب شمار تماس ها تعریف می گردید (آرمسترانگ،1387: ص109) . بر این مبنا فردی که در هفته ،دارای ده تماس است ، دو برابر شخصی که پنج تماس در هفته دارد، از حمایت اجتماعی برخوردار می باشد.اما برای در نظر گرفتن تعداد تماس ها به عنوان شاخص سنجش میزان حمایت اجتماعی ایراداتی مطرح گردید. تماس ها ی ( روابط ) فرد ممکن است علی رغم متعدد بودن ، از آن صمیمیت و نزدیکی که فراهم کننده حمایت اجتماعی باشد، برخوردار نباشد.ضمن اینکه برخی از پیوند های اجتماعی ممکن است ، منشأ فشار محسوب گردند . بنا براین نظریه پردازان حمایت اجتماعی بر این امر تاکید می نمایند که روابط صرفاً به عنوان منابع حمایت اجتماعی محسوب نمی شوند ، به عبارت دیگر تمام روابطی که فرد با دیگران دارد ، حمایت اجتماعی نمی باشد؛ مگر در صورتی که فرد بتواند آنها را به عنوان یک منبع در دسترس و مناسب ادراک نماید. تئوری ها و مدل های حمایت اجتماعی را براساس فاکتورهای مختلفی می توان دسته بندی نمود که به برخی ازآنها اشاره می شود : 1.2.5.1.2.2مدلهای مربوط به میزان تغییر در اندازه و جهت حمایت اجتماعی در دوره های زندگی تئوری کناره گیری از رابطه کومینگ و هنری این تئوری را در دو سطح کلان و خرد مطرح می کنند . در سطح خرد تئوری کناره گیری از رابطه با در نظر گرفتن سه نوع هنجار، یعنی هنجارهای قانونی( مانند بازنشستگی در سنین خاص) ، هنجارهای اجتماعی ( مانند بها دادن به جوانی) و هنجارهای زیستی( مانند کاهش نیروی جسمانی با افزایش سن) قائل به این مطلب است که افراد با ورود به سنین سالمندی، روابطشان را با اعضای شبکه های اجتماعی شان از دست می دهند و در نتیجه حمایت های اجتماعی کمتری دریافت می نمایند . تئوری بانک حمایتی این تئوری که توسط آنتونوسی(1985) مطرح گردید، میزان ورودی و خروجی حمایت را بر حسب سن توضیح می دهد و بیان می کند که بین جریان گرفتن و دادن حمایت و میزان سن ، توازن های مختلفی وجود دارد . آنتونوسی با توضیح روابط والدینی – فرزندی که به لحاظ توع رابطه ، تعلق و تعهد از حمایتی ترین روابط است ، تئوری خود را تبیین می نماید . بر اساس این نظریه والدین قبل از رسیدن به سنین سالمندی، از فرزندان خود ، حمایت های فراوانی را به عمل می آورند اما با گذشت زمان و پا به سن گذاشتن آنها ، این جریان معکوس می شود و والدین حمایت های بیشتری را دریافت می کنند. مدل کمبود مدل کمبود در صدد است تا رابطه بین حمایت اجتماعی و تنهایی را بر حسب کمبود های فردی که نیاز به حمایت دارد ، توضیح دهد (استیمتر:Stamter,1994). در این مدل سه نوع کمبود که بر توانایی افراد تنها اثر می گذارد تا آنها نتوانند سطوح مناسب حمایت اجتماعی را دریافت کنند ، تشخیص داده شده است. کمبودهای ادراکی : این کمبود موجب می گردد که فرد نتواند در مواقعی که حمایت اجتماعی در دسترس وی قرار دارد ، آن را تشخیص دهد و درک نماید. توجه به این نکته ضرورت دارد که اعتقاد به وجود حمایت اجتماعی( ادراک) نسبت به دریافت واقعی حمایت اجتماعی اهمیت بیشتری دارد. کمبود در تأمین حمایت برای دیگران:این کمبود بر توانایی فرد تنها برای ایجاد روابط معنی دار با دیگران اثر گذارست ، دیگرانی که برقراری تعامل با آنها منجر به دریافت حمایت های اجتماعی از سوی آنها می شود . کمبود در توانایی کسب حمایت از دیگران: این کمبود به تهدید کننده بودن کسب حمایت اجتماعی برای عزت نفس فرد و پر هزینه بودن آن ، مربوط می باشد. شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 3 مدل کمبود 2.2.5.1.2.2مدلهای مربوط به پیامدهای حمایت اجتماعی بر سلامتی پژوهشگران براي تبيين چگونگي تأثير حمايت اجتماعي بر سلامتي، دو مدل را مطرح كرده اند . مدل تأثیر مستقیم( کلی) حمایت براساس این مدل ، سلامتی متأثر از میزان بهره مندی از حمایت اجتماعی است و حمايت اجتماعي صرف نظر از اينكه فرد تحت تأثيراسترس باشد يا نه، باعث مي شود تا فرد ازتجارب منفي پرهيز كند و از اين رو اثرات سودمندي برسلامتي دارد.درگیری افراد در شبکه های مختلف اجتماعی اعم از شبکه های خانوادگی، دوستی و همسایگی ، منابعی حمایتی را فراهم می آورند که فرد با جذب بیشتر در آنها، شرایط مطلوبی را جهت دریافت حمایت کسب می نماید . شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 4مدل تأثیر مستقیم مدل تأثیر غیر مستقیم حمایت( فرضیه سپر/ضربه گیر) این مدل عنوان می کند که حمايت اجتماعي تنها براي افراد تحت استرس سودمند است و چون مانعی در مقابل نفوذ استرس بر فرد عمل می کند . حمايت اجتماعي و حتي ادراك حمايت اجتماعي با پاسخهاي ايمني بدن ارتباط دارد . در این مدل محافظت حداقل به دو طریق صورت می گیرد: 1. ارزیابی شناختی ؛ به این معنا که فرد در زمان مواجه با استرس به پشتوانه منابع حمایتی خود ،موقعیت پیش آمده را استرس زا ارزیابی نمی کند. 2. تعدیل واکنش در برابر موقعیت استرس زا ؛ یعنی منابع حمایتی فرد را از این نکته آگاه می سازند که این موقعیت چندان دشوار و با استرس نبوده است. به اعتقاد لیبرمن(1988) از نظر تئوریکی ، منابع اجتماعی می توانند هم بر وقوع و هم بر اثرات استرس به شیوه های زیر تأثیر بگذارد: کاهش احتمال وقوع موقعیت های استرس زا تسکین یا اصلاح استرس در اثر تغییر ادراک فرد از واقعه به جهت تعامل با دیگران مهم تغییر رابطه بین اهمیت واقعه و استرس ایجاد شده توسط آن نفوذ بر راهبردهای مقابله ای در اصلاح رابطه بین واقعه استرس زا و اثر آن به حداقل رساندن تأثیر وقایع استرس زا بر عزت نفس و احساس تسلط شخصی تأثیرگذاری مستقیم بر سطح سازگاری 3.2.5.1.2.2 مدلهای مربوط به نحوه کسب حمایت اجتماعی بر حسب اولویت در رابطه ، جایگزین های روابط از دست رفته یا توافق در روابط مدل سلسله مراتبی- جبرانی این مدل تأمین حمایت را مبتنی بر اولویت و اهمیت روابطی می داند که افراد با یکدیگر دارند(کانتور:Cantor,1979) . روابط اولیه به لحاظ اهمیت و اولویتی که دارند، ایده آل ترین نوع رابطه حمایتی برای طیف وسیعی از حمایتهایی است که طرفین رابطه می توانند برای یکدیگر فراهم کنند . هنگامی که روابط اولیه ای مثل همسری و فرزندی وجود ندارد ، روابط پائین تر نظیر دوستی می تواند جانشین آن روابط اولیه شود . در این مدل روابط اولیه ، حالتهای مرجع برای حمایت اجتماعی به حساب می آیند و در زمان فقدان پیوندهای اولیه، پیوندهای مرتبه بعد جایگزین می گردند . بنابراین طبق مدل سلسله مراتبی، پیوندها به لحاظ شدت رابطه و حمایتهای حاصل از آن اهمیت سلسله مرتبه ای دارند و فرد در صورت عدم دسترسی به روابط اولیه ، روابط مرتبه پائین را برای جبران آن بکار می برد. مدل تخصیص وظیفه نظریه پردازان این مدل اعتقاد دارند که هر رابطه ای نوع خاصی از حمایت را به دنبال دارد.شبکه های حمایتی فرد هر کدام بنا بر نوع رابطه ای که پیرامون آن رابطه تشکیل شده اند ؛ حمایت ویژه ای را برای فرد فراهم می نماید (لیتواک:Litwak,1985) . مدل تخصیص کارکردی از دیدگاه این مدل، روابط در طی زمان و موقعیت به توافق می رسند (سیمون: Simon,1984) و انتظار می رود که نسبت به این موضوع که حمایتهای مختلف توسط چه کسی فراهم می شود ، تفاوت وجود داشته باشد . هر پیوندی می تواند بسته به اینکه طرفین رابطه به چه نحوی بر روی آن رابطه به توافق رسیده باشند ، نوع خاصی از حمایت یا گروهی از حمایتها را برای فرد تأمین نماید . دوستان و همکاران که براساس مدل تخصیص وظیفه در روابط کارکردهای مصاحبتی و دوستی دارند ، برطبق مدل تخصیص کارکردی می تواند با توجه به توافق دو طرف نسبت به رابطه و تعامل با یکدیگر، دامنه وسیع تری از حمایت ها را در برگیرد. مدل هم چینی مناسب استرس و حمایت اجتماعی این ایده که نوع حمایت های اجتماعی دریافتی باید متناسب با زمینه و نوع استرس تجربه شده باشد، توسط کاترونا و همکارانش مورد توجه قرار گرفت(کاترونا و راسل:,Cutrona and Russell, 1990کاترونا و شور:,1992 .(Cutrona and Shur استرس های خاص نیازهای حمایتی ویژه ای را اقتضا می کند و هر نوع حمایتی با هر نوع استرسی تناسب ندارد . کاترونا در مدل اولیه خود ، عامل تعیین کننده مناسب ترین نوع حمایت را تنها به ویژگی های استرس نسبت می دهد (کاترونا:, 1990 Cutrona) . بهترین خصیصه مورد نظر در ارتباط بین استرس و حمایت اجتماعی ، به اعتقاد کاترونا و شور ، قابلیت کنترل موقعیت استرس زاست.از این رو دو نوع استرس در این مدل مشخص شده است. استرس قابل کنترل : در رویدادهایی که امکان حذف،کاهش و جلوگیری منبع استرس وجود دارد؛ حمایت های تسهیل کننده کنش از نوع حمایت اطلاعاتی و ابزاری مناسب هستند. استرس غیر قابل کنترل: حمایت های تشویق کننده از نوع حمایت عاطفی و شبکه ای باید برای فرد فراهم گردد. شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 5 مدل هم چینی مناسب استرس و حمایت اجتماعی کاترونا 4.2.5.1.2.2مدلهای مربوط به کاهش یا افزایش حمایت اجتماعی ناشی از تغییر در تعداد پیوندها،عضویت ها و هویت های اجتماعی تئوری انسجام اجتماعی به اعتقاد دورکیم مشکل اصلی جوامع جدید رابطه فرد با جامعه است و خودکشی را به عنوان یکی از پیامدهای تضعیف این رابطه مطرح می کند. از نظر دورکیم تفاوتهای موجود در میزانهای خودکشی ، منطبق است بر میزان انسجام اجتماعی .در گروههایی که از نظر اجتماعی منزوی هستند ،میزان بالایی از خودکشی دیده می شود و میزان پایین خودکشی بیانگر وجود پیوندهای قوی اجتماعی در میان گروههاست. در نتیجه امکان وقوع خودکشی در هنگام تضعیف پیوندها و مشارکت های اجتماعی بیشتر خواهد بود. شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 6 مدل انسجام اجتماعی دورکیم فرضیه انباشت هویتی تویتس هماهنگ با نظریه پردازان کنش متقابل نمادی این فرض را مطرح می کند و قائل به اینست که هویت های افراد با نقش های اجتماعی شان پیوند دارد . نقش های اجتماعی به عنوان مجموعه انتظارات رفتاری از محیطهایی که شخص در آنها با دیگران تعامل دارد، ناشی می شود . افراد از طریق برآوردن انتظارات نقشی فرصت می یابند تا عزت نفس شان را ارتقا دهند . هویت های نقشی برای افراد در معنایی وجودی ، اطلاعاتی را درباره اینکه آنها کیستند ، فراهم می نماید . همچنین نقش های اجتماعی ایجاد کننده اهداف در زندگی نیز هستند . تئوری شبکه این تئوری در واقع به دنبال تئوری انسجام اجتماعی دورکیم آمده ، اما تفاوت اصلی آن با تئوری دورکیم در واحد تحلیل آنست . در تئوری شبکه ، توجه معطوف به روابط اجتماعی ، پیوندهای اجتماعی و شبکه پیوندهای فرد است ، حال آنکه تئوری دورکیم تحلیل در سطح کلان بوده و با میزانهای اجتماعی مشخص می شود . در تئوری شبکه ، بخشهای انتزاعی جامعه- مذهب، خانواده، اقتصاد- عرصه های عملکرد شبکه های شخصی هستند و افراد با مشارکت در این عرصه ها به جامعه وصل می شوند (پسکوسولیدو و جرجیانا: Pescosolido and Gorgianna,1989). شبکه اجتماعی از یک طرف به لحاظ پیوندها و روابطی که در عرصه های چندگانه افراد را به هم متصل می کند،با تئوری انسجام اجتماعی هماهنگ است و از طرف دیگر به لحاظ منابعی که در طی این پیوندها منتقل می شود، به تئوری های حمایت اجتماعی مربوط می شود. اکثرطبقه بندی های ارائه شده از شبکه های اجتماعی فردی آن را به دو نوع شبکه رسمی و شبکه غیر رسمی تقسیم نموده اند: الف. شبکه های رسمی: اجتماعات حرفه ای،اتحادیه ها ،کلوپ،احزاب سیاسی، حکومت ها ب. شبکه های غیر رسمی: خویشاوندان ، دوستان و همسایه ها اعضای شبکه های غیر رسمی: خانواده و خویشاوندان :اغلب خویشاوندان، درصد بالایی از اعضای شبکه های فردی را تشکیل می دهند می باشند و به طور کلی،از کل روابط فعال موجود در شبکه،درصد روابط خویشاوندی از روابط غیر خویشاوندی بیشتر است. مطالعات نشان داده که خویشاوندان از نظر اجتماعی معمولا صمیمی ترین و نزدیک ترین عضو یک شبکه می باشند. روابط خویشاوندی فعال ،از خویشاوندان نزدیک(والدین،خواهر،برادر،همسر و فرزندان خانواده)ناشی می شود و بیشتر خویشاوندان نزدیک ، دوستان صمیمی هم می باشند و بیشتر دوستان صمیمی فرد خویشاوندان نزدیک او هستند ؛ مثل افراد همسن خانواده و خواهران و برادران. علی رغم اینکه افراد مجموعه های وسیعی از خویشاوندان را در اختیار دارند ، اما الگوی معمول حفظ روابط قوی،تنها با مجموعه کوچکی از خویشاوندان نزدیک می باشد و روابط با خویشاوندان دورتر،تنها برای مواقع خاص و صورت لزوم مثل مهاجرت همچنان حفظ می شود . ولمن معتقد است ارتباطات درونی خویشاوندی از یک طرف کنش متقابل را افزایش و از طرفی محدود می کند. محدودیت های ناشی از تعداد معدود و کم خویشاوندان در دسترس برای اعضای شبکه می باشد،اما از طرفی پیوندهای خویشاوندی،تماس های مکرری را با بسیاری از افرادی که شخص از طریق دیگری نمی توانست با آنها ارتباط و ملاقات داشته باشد افزایش می دهد. دوستان: تقریباً نیمی از شبکه های فعال و صمیمی افراد را دوستان تشکیل می دهند وآنها می توانند دامنه وسیعی از حمایت های اجتماعی را برای افراد فراهم سازند . اگر چه بیشتر پیوندهای دوستانه از نظر کیفیت نسبت به رابطه والدین و فرزندان ارشد ، حمایت های کمتری را ارائه می دهند ، اما کمیت و تنوع حمایت دوستان همانند پیوند خواهر - برادری می باشد . با این وجود دوستی نسبت به خویشاوندی شکننده تر و آسیب پذیر تر است ؛ چرا که این رابطه معمولاً منسجم ، پراکنده و نا متراکم است بدون اینکه تعهدی برای حمایت از دیگری وجود داشته باشد . از آنجا که پیوندهای دوستانه،بیشتر داوطلبانه و ناپیوسته هستند ، این امر موجب می شود که دریافت کنندگان حمایت احساس کنند ، نظارت اندکی روی روابط دارند و حمایت را به عنوان هدیه دریافت می دارند.دوستان به علت خصوصیات و ارزش های مشترک با اعضای شبکه،منبع مهم و برجسته ای از مصاحبت و همراهی با آنها در رسیدگی به وظایف غیر تکنیکی می باشند و همچنین منبع ممتازی از کمک ابزاری موثر و عاطفی محسوب می گردند. همسایگان: امروزه در دنیای مدرن علی رغم اینکه روابط فرامرزی شده است ،اما هنوز هم مجاورت و همسایگی از اهمیت برخوردار می باشد و پیوندهای همسایگی در شبکه روابط فردی نقش مهمی را ایفا می نمایند . این پیوندها بر خلاف پیوندهای دوستانه که داوطلبانه و ارادی صورت می گیرند ، کمتر ارادی هستند . مجاورت و نزدیکی مکانی با همسایه؛تماس مکرر و ارتباطات منسجم انبوه،آگاهی متقابل از مشکلات و نیازها و کمک کردن را ایجاب می کند . همسایگان منبع اصلی و مهم دوستی ، مصاحبت ، همراهی،کمک برای نگهداری و مواظبت از بچه و خانه هستند . آنها تامین کنندگان اصلی حداقل کالا و خدمات،مصاحبت ،امنیت،کسب اطلاعات،حمایت عاطفی و گاهی مالی می باشند. تحقیقات نشان داده است که زنان به دلیل مسئولیت اصلی شان در خانه داری ،بیشتر از مردان ، تمایل دارند تا با همسایگان شان در ارتباط باشند . در زندگی مدرن امروزه ، ارتباط با گروههای خویشاوندی و همسایگی کمتر شده است و فقدان ارتباط با همسایگان به عنوان مشخصه زندگی شهری مطرح می شود. در شهرها ، همسایگان آشنایی مبهم وضعیفی با هم داشته و به ندرت هم را می شناسند و این مسئله حمایت مادی،اجتماعی و احساسی را کاهش می دهد . به عقیده فیشر در شهرها به علت گسترش شبکه های مختلف دیگرمثل انجمن ها ، کلوپ ها و مکانهای تفریحی(شبکه های رسمی) ، افراد کمتر با همسایه ارتباط پیدا می کنند. همکاران: معمولا تعداد کمی از پیوندهای موجود در شبکه های فردی در مقایسه باخویشاوندان،دوستان و همسایگان به همکاران مربوط می شود . همکاران تأمین کنندگان حمایت در زمینه شغلی ، کسب اطلاعات در زمینه تسهیلات و امکانات شغل ، حمایت مالی و مصاحبتی به ویژه برای مردان می باشند. روابط با همکاران ممکن است تنها محدود به ساعات کاری نبوده و بعد از ساعات کاری نیز تداوم یافته و حتی به رفت و آمدهای خانوادگی نیز منتهی می گردد . از سوی دیگر از آنجا که همکاران کار،اهداف و منافع مشترکی دارند ، بهتر می توانند نیازها و مشکلات یکدیگر را رفع نموده و انواع مختلف حمایت ها را برای یکدیگر فراهم نمایند. ولمن (نظریه پرداز تئوری شبکه) برای تبیین ماهیت شبکه های فردی سه مدل ارائه نموده است: الف)مدل اجتماع گمشده: این مدل بیان می کند که ، در دنیای مدرن امروز اجتماعات در اثر تغییرات عظیم و گسترده ای نظیر شهرنشینی ، صنعتی شدن ، سرمایه داری،بورکراسی ، جهانی شدن و توسعه تکنولوژی های ارتباطی از بین رفته ، سبک زندگی افراد تغییر کرده و روابط آنها غیر شخصی،زودگذر و ضعیف شده است . ب)مدل اجتماع حفظ شده: براساس این مدل هنوز هم اجتماعات همانگونه در اجتماعات سنتی و کوچک وجود داشتند ، به طور منسجم منبع مهم تأمین حمایت محسوب می گردند و تغییرات اجتماعی نتواسته است اثری منفی بر پیوندها و ارتباطات اجتماعی افراد در دنیای مدرن داشته باشد.این اجتماعات در محله ها قابل مشاهده است. ج) مدل اجتماع رها شده: به اعتقاد این مدل که در واقع رویکرد تحلیل شبکه است ، در دنیای مدرن روابط بین افراد در شهرها حالت پخش و پراکنده دارد ، یعنی روابط نه مانند اجتماع گمشده کاملا از بین رفته و نه همچون اجتماع حفظ شده شکل روستایی و محله ایی دارد . در اجتماع رها شده افراد بر مبنای علاقه خود در گروههای مختلف عضویت دارند. در بیانی کلی دیدگاه تحلیل شبکه معتقد است ، تغییرات عظیم اجتماعی تنها تغییراتی را در الگو و ساختار روابط ایجاد نموده اند، بدون اینکه اجتماع را کاملا از بین ببرند و تنها شکل آن را از حالت همسایگی و محله ای به فرامرزی، پراکنده، متراکم و کمتر مرزبندی شده تغییر داده است(wellman,1999) اجتماعمتغیرهارها شدهحفظ شدهگمشدهاندازه شبکهبزرگبزرگکوچکقوت پیوندهاقویقویضعیفدرصد خویشاوندانپایینبالاپاییندرصد همسایگانپایینبالاپاییندرصد دوستانبالاپایینبالاچندگانگیپایینبالاپاییندرصد پیوندهای داوطلبانهبالاپایینبالاتراکم شبکهمتوسطبالاپایینتماس رودروپایینبالاپایینتماس تلفنیبالامتوسطپایینتجانسنامتجانسمتجانسنامتجانسحمایت اجتماعیمتوسطبالاپایین جدول 2- STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ جدول \* ARABIC \s 1 1 تیپولوژی ( نوع شناسی ) اجتماع ولمن (wellman,1999:52) روابط اجتماعی را بر حسب میزان صمیمیت نهفته در آن به لحاظ شدت رابطه می توان در طیفی از پیوندهای ضعیف تا قوی در نظر گرفت. گرانووتر دیگر نظریه پرداز تئوری شبکه،شبکه های اجتماعی را بر همین اساس در دو گروه دسته بندی نموده است: الف)پیوندهای ضعیف:این پیوند مربوط به کسانی می شود که شخص به ندرت با آنها تعامل دارد ؛ میزان صمیمیت در روابط کم و احساس مسئولیت ،تعهد و علاقه به رابطه پائین است. ب)پیوندهای قوی :این پیوند مربوط به خویشاوندان ،همسایگان و همکاران می شود که شخص به طور مداوم با آنها در ارتباط و تعامل است؛ میزان احساس صمیمیت در روابط زیاد و احساس مسئولیت ، تعهد و عبلقه به رابطه بالاست. گرانووتر (1973) چهار بعد را در ارتباط با سنجش شدت و میزان پیوند – قوی یا ضعیف – بیان می نماید: (Bian, 1999) 1.میزان زمان صرف شده در رابطه 2 . شدت یا عمق عاطفی 3 . صمیمیت 4. خدمات متقابلی که مشخصه پیوند است. ولمن،ورتلی و گولیا (از پژوهشگران تحلیل روابط بین شخصی)، ویژگی پیوندهای قوی را در سه مشخصه چنین بیان می کنند:(ولمن و گولیا Wellman and Gulia ,1999:.ولمن و ورتلی: Wellman and Wortley,1990) الف) احساس صمیمیت و خاص بودن رابطه ، میل به مصاحبت با شریک پیوند و سرمایه گذاری داوطلبانه در پیوند ب ) علاقه به ارتباط مداوم و مکرر در طول دوره ای طولانی از طریق تعاملات در زمینه های اجتماعی گوناگون ج ) احساس تقابل در رابطه توأم با شناخت و حمایت از نیازهای شریک پیوند پیوندهای ضعیف و قوی: روابط اجتماعی حاصل درگیری افراد در پیوندهای اجتماعی قوی و ضعیفی است که افراد در محیطهای مختلف اجتماعی با هم دارند . پیوندهای اجتماعی امکان دسترسی به همه منابع را می دهد ( اسپینوزا Esinoza,1999: ). از نظر پژوهشگران پیوندها در دوسطح خرد و کلان برای افراد و جوامع اثرگذارند.در سطح خرد عموماً آثار پیوندها به کسب منابع اجتماعی برای افراد معطوف است . در سطح کلان ، پیوندهای ضعیف در برگیرنده انسجام اجتماعی برای جامعه هستند و پیوندهای قوی انسجام درونی را برای گروههای داخل جامعه به همراه دارند. گرانووتر نظریه پرداز پیوندهای ضعیف ، این پیوندها را دارای دو کارکرد خرد و کلان می داند: کارکرد خرد : انتشار اطلاعات،اخبار ، ایده ها وآگاهی ها در بین افراد و گروههای مختلف جامعه کارکرد کلان : انسجام اجتماعی از طریق اتصالات ضعیف (آشنایی ها) بین افراد و گروهها (گرانووتر: ,1982 Granovetter) در جامعه مدرن پیوندهای ضعیف مهمترین مولد تقسیم کار هستند و برای ادغام افراد در جامعه جنبه پر اهمیتی دارند . این پیوندها افراد را به محیطهای مختلفی وصل می کنند و بنابراین پیوند ضعیف بین هر فردی با آشنایان خود صرفاً یک پیوند آشنایی کم اهمیت محسوب نمی گردد بلکه پل مهمی بین دو دسته از دوستان نزدیک و صمیمی است . در صورتی که این اتصالات ضعیف وجود نداشته باشند، افراد و گروههای دارای پیوند قوی به صورت مجموعه های بسته و در خود فرو رفته باقی می مانند. پیوندهای قوی(Guanexi) دلالت بر اتصال و پیوند قوی دوتایی و تعهد به مبادله کمک بین دوطرف درگیر پیوند دارد. زمینه های ساختاری خاصی که بستر ایجاد شبکه های پیوندی قوی هستند ، حدود و گستره ی بهره گیری افراد را از این پیوندها مشخص می نماید. اسپینوزا (1999) تیپولوژی مبادلاتی پیوندهای قوی و ضعیف را براساس جوامع امریکای لاتین و مطالعه ی پیمایشی از شیلی، مطرح می کند که در برگیرنده طبقه بندی کلی مبادلات بر حسب شدت پیوند و نوع روابط اجتماعی می باشد . براساس این طبقه بندی، چهار زمینه رابطه ای وجود دارد که تبادل منابع حمایتی از طریق آنها صورت می گیرد: پیوندهای قوی خویشاوندی : مجموعه ای از مبادلات حمایتی را از کمک های مالی تا مراقبت از کودکان تأمین می کند . این مبادلات که مربوط به خویشاوندان نزدیک و بلافصل می شود به علت نزدیکی و مجاورت فیزیکی اعضای خانواده ، دسترسی به کمک را به سهولت ممکن می سازد. پیوندهای قوی دوستی: این پیوندها مربوط به دوستان نزدیک فرد می گردد، یعنی افرادی که به طور منظم با فرد در تماس و از او مطلع هستند و در هنگام برخورد با مشکلات ، به عنوان منابع حمایتی او محسوب می شوند. پیوندهای ضعیف خویشاوندی:مبادلاتی که فرد با خویشاوندان گسترده خود که در مجاورت با آنها زندگی نمی کند، دارد . این نوع پیوندها در قالب پیوندهای خفته ، افراد خویشاوند را در مواقعی همچون مرگ و میر، حوادث اضطراری و... در تماس با یکدیگر قرار می دهد . پیوندهای خفته قابلیت فعال شدن در مواقع اضطراری را برای فرد دارند. پیوندهای ضعیف دوستی: این پیوندها در برگیرنده آشنایی هاست. در این نوع پیوند ، افراد براساس علایق ابزاری خود در مبادلات اقتصادی با هم درگیر می شوند و بر حسب نیازشان در طول مبادلات برابر ، منابع را به دست می آورند. پیوندهای قویخویشاوندیدوستی پیوندهای خانوادگیکمک متقابلهمبستگی سازمان یافته Organized Soliderity پیوندهای ضعیف پیوندهای خفته Latent Tiesپیوندهای ابزاری(مبادلات اقتصادی) شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 7 تیپولوژی مبادلاتی پیوندهای قوی و ضعیف اسپینوزا (1999) سلامت روان بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی (WHO) سلامت حالتى است که بیانگر بهزیستی کامل جسمانى ، روانى و رفاه اجتماعى است و فقط بر فقدان بیمارى یا نقص جسمانى دلالت ندارد ؛ سلامت در دیدگاهی کل نگر از جنبه های روانی- اجتماعی - فیزیکی و نیز در ارتباط با محیط مورد توجه قرار می گیرد (خدا رحیمی، 1374 ، ص 26). شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 8 ابعاد سلامت مفهوم سلامت روان شامل رفاه ذهني، احساس خودتوانمندي، خودمختاري، كفايت، درك همبستگي بين نسلي و توانائي تشخيص استعدادهاي بالقوه هوشي وعاطفي درخود است. سلامت روان حالتي از سلامتی عاطفی و اجتماعی است كه در آن فرد از توانائي هاي خویش آگاهی یافته و قادر است با استرس و فشار هاي معمول زندگي تطابق حاصل نموده ، به گونه ای مفيد و سازنده به اشتغال پرداخته و بعنوان بخشي از جامعه با ديگران مشاركت و همكاري داشته باشد . سلامت روان شامل افزايش توانايي‌هاي افراد و جامعه و قادرسازي آن‌ها در دستيابي به اهداف مورد نظر مي‌باشد. 2-2-2-1عوامل مؤثر بر سلامت روان 1.1.2.2.2سن و سلامت روان رابطه بین سن و سلامت روانی را از دیدگاههای زیر می توان بررسی نمود: بررسی خط سیر آشفتگی در طول زندگی فرد : تحقیقات پیمایشی میروفسکی و راس (1989) نشان می دهد که رابطه بین سن و سلامت خطی صاف نیست . بلکه به صورت یک منحنی ، سطوح آشفتگی به تدریج با عبور از مرحله جوانی و ورود به دوران میانسالی ،تا حدود سن پنجاه سالگی کاهش می یابد (تاسیگ.1386:ص81) . بررسی عوامل تنش زا و امکانات مختص مراحل زندگی در نظر گرفتن سن به عنوان یک شاخص و بررسی چگونگی انباشته شدن حوادث و فشارهای روحی در طول زندگی جوانان و سلامت روان: میزان آشفتگی های روانی جوانان بین سنین 20 تا 35 سال، در حد نسبتاً بالایی گزارش شده است (تاسیگ ،1386:ص88). در این مرحله از زندگی افراد با تغییرات و رویدادهای گوناگونی نظیر اتمام تحصیلات ، اشتغال ، ازدواج، تولد اولین فرزندان و... روبه رو می شوند که نیاز به سازگاری قابل توجهی دارد . به تدریج و با افزایش سن،جوانان پایگاهها و نقشهایی کسب می کنند که برای آنها منابعی را فراهم می سازند و به تبع امکان دسترسی بیشتر به منابع ، غلبه بهتری بر مشکلات و استرس ها صورت می گیرد و میزان آشفتگی های روانی کاهش می یابد . میروفسکی و راس(1989) دریافته اند که میزان افسردگی و اضطراب با بالا رفتن سن ، کاهش پیدا می کند. 2.1.2.2.2پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سلامت روان رابطه بین پایگاه اجتماعی – اقتصادی و سلامتی(SES) و بیماری روانی مدتهاست که مشخص شده است . اورتگا و کورزین (1990) شصت تحقیق را که بین سالهای 1972 تا 1989 در این زمینه انجام گرفته بود ، بررسی نمودند و گزارش دادند که در چهل و شش مورد از این مطالعات ، ثابت شده است که اشخاص با پایگاه اجتماعی – اقتصادی پایین تر دارای میزان پایین تری از اختلالات روانپزشکی بوده اند ؛ به بیان دیگر پایگاه پایین تر اجتماعی که به وسیله درآمد،سطح تحصیلات و اشتغال اندازه گیری می شود ، با نرخ بالاتری از اختلال و آشفتگی روانی مرتبط هستند (تاسیگ.1383:ص60- 58). گزارش میروفسکی و راس(1989) نشان می دهد نمره میانگین افسردگی افرادی که درآمد سالاته زیر 7500 دلار دارند، دوبرابر کسانی است که بیش از 45 هزار دلار در سال کسب می کنند . میروفسکی و راس همچنین گزارش مشابه ای را در مورد سطح تحصیلات افراد ارائه کرده اند که بیان می کند ، افسردگی در اشخاصی با میزان تحصیلات کمتر از هشت کلاس ، تقریباً دوبرابر تحصیلکردگان دانشگاهی شیوع دارد . کسلر و همکارانش(1996) نیز نتایج مشابه ای را مبین ارتباط بین سطح تحصیلات و درآمد با اختلالات و آشفتگی های روانی در افراد گزارش کرده اند.ترنر،ویتون و لوید (1995) گزارش می کنند که میزان افسردگی در افرادی که حرفه های " مهم " دارند ، تنها در حدود 65 درصد نمره آنهایی است که در مشاغل و موقعیتهای نیمه تخصصی یا غیر تخصصی قرار دارند.(همان:ص60) دو تبیین جهت تعیین رابطه ببین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و اختلال روانی مطرح شده است ، که هر کدام بنا به نحوه مرتبط دانستن ساختار جامعه و پایگاه اجتماعی با بیماری و یا آشفتگی روانی، دارای تفاوتهایی هستند (همان:ص61). فرضیه انتخاب/ اتفاق : طبق این تبیین پایگاه اجتماعی علت بیماری روانی نیست ، بلکه بالعکس این بیماری روانی است که علت پایگاه اجتماعی می باشد . از آنجا که افراد بیمار(جسمی یا روانی) کمتر قادر به رقابت جهت دستیابی به منابع اجتماعی از قبیل تحصیلات، درآمد و شغل هستند ، بنابر این از صحنه رقابت برای کسب پایگاههای اجتماعی بالاتر ، بیرون رانده می شوند.علت اینکه میزان بالاتری از اختلالات روانی و افسردگی در طبقات اجتماعی- اقتصادی پایین دیده میشود ، اینست که این افراد تنها به سطوح پایین تر مطلوبیت دسترسی دارند. فرضیه انتخاب معتقد است که بعضی از افراد ، فاقد سلامت روانی لازم برای شرکت در رقابت جهت کسب سطوح بالای اجتماعی- اقتصادی هستند و این به منزله نوعی معلولیت زیستی بنیادی است که آنها را همیشه از رسیدن به پایگاه اجتماعی بالا ، باز می دارد (همان:ص62) . براساس فرضیه اتفاق ، ابتلاء به بیماری روانی می تواند باعث شود که افراد سابقاً موفق به علت بیماری و عدم توان رقابت جویی، پایگاه اجتماعی خود را از دست بدهند. نکته قابل تأمل اینست که تبیین فوق به عنوان یک الگوی جامعه شناختی واقعی محسوب نمی شود ، اما استدلالهایی که درباره این الگو صورت گرفته است، تقریباً به طور قطع صحت دارند (همان) . الگوی علیت اجتماعی:الگوی علیت معتقد است که پایگاه اجتماعی- اقتصادی علت بیماری روانی است . این الگویی است که عملاً برای توصیف رایطه بین درآمد ، شغل ، تحصیلات ، سلامتی و رفاه به کار برده می شود (همان:ص63) .در این الگو افراد معمولاً از طریق کسب تحصیلات و موفقیت در شغل و کسب درآمد، به سطح متناسبی از پایگاه اجتماعی- اقتصادی می رسند. افرادی که دارای پایگاه اجتماعی- اقتصادی پایین تری هستند، اغلب در محیطی زندگی می کنند که شرایط استرس زای بیشتری را برای آنها ایجاد می نماید و به علت عدم دسترسی آنها به منابع مالی و حمایتی و فقدان منابع شخصی، آنها را در مواجه با تنش ها آسیب پذبر تر می سازد. در تئوری علیت اجتماعی اعتقاد بر اینست که افراد با پایگاه اجتماعی پایین( تحصیلات پایین، درآمد کم) ، در مقایسه با افراد دارای تحصیلات و درآمد بالا ، چالشهای بیشتری را در زندگی روزمره خود و برای کنارآمدن با تغییرات ، خواهند داشت که سلامتی آنها تهدید می نماید. محققان در بررسی رابطه بین پایگاه اجتماعی- اقتصادی و سلامت روانی هر دو رویکرد انتخاب/ اتفاق و علیت اجتماعی را مورد توجه قرار می دهند.(همان:ص64) 3.1.2.2.2شغل و سلامت روان کار جنبه ای محوری از مفهوم هویت برای بزرگسالان و منبع اولیه ای برای رفاه مادی است و از این رو کیفیت آن بر روان افراد اثر گذار می باشد . مطالعات مؤید این مطلب است که هر اندازه فرد نظارت بیشتری بر کار خود داشته باشد، آرامش خاطر بیشتری را احساس خواهد کرد (تاسیگ،1383:ص160) . امروزه شغل به ویژه در جوامع صنعتی تبدیل به یک واقعیت اجتماعی شده است . بی شک نه تنها جامعه شناسان بلکه افراد عادی نیز شغل را به عنوان شاخص جایگاه اجتماعی در نظر می گیرند.شغل دسته ی واقعی طبقه بندی اجتماعی است که معنی آن رابطه مستقیمی با منزلت و طبقه دارد و می تواند شاخص خلاصه شده ای برای دیگر خصوصیات طبقاتی به خصوص درآمد و تحصیلات باشد . ارتباط بین شغل،درآمد و تحصیلات بسیار زیاد است ، به طوری که برای طبقه بندی افراد یکی از این موارد یا هر سه مورد حائز اهمیت است (ریزمن و انگویتا .1383 : صص155-154). وارنر در تئوری خود تأکید کرده است که مشاغل شاخص معتبری برای طبقه به شمار می آیند . همچنین در تئوری مارکس ملاک شناسایی طبقه ی بورژوازی و طبقه ی کارگر، شغل محسوب می شد . وبر نیز در تئوری خود با صراحت بیشتری ، شغل را به عنوان یک نماد و تعیین کننده منزلت معرفی کرده است (همان) . این مطلب ثابت شده است که ساختار شغلی تأثیرات قابل توجه ای بر آشفتگی های روانی دارد. شغلهایی که ضرورتهای کاری بسیاری برای فرد ایجاد کرده و آزادی عمل وی را محدود می سازد، سلامت روان را تهدید می کند (تاسیگ،1383: ص168) . اغلب افراد نسبت به ثبات شغلی خود حساس هستند ، بنابراین هرگاه امنیت شغلی سست و متزلزل گردد ، میزان اضطراب بالا می رود . افراد در محیط کار معمولاً با همکاران و مدیران خود، روابط شایان توجهی دارند . فرصت تعامل با همکاران نیازی کلی برای اجتماعی شدن را برآورده می سازد ، کنشهای متقابل با همکاران و مدیران برای فرد این امکان را فراهم می کند تا در هنگام رویارویی با فشار و آشفتگی های روانی از سوی آنها حمایت شود و راهنمایی های لازم را در زمینه های مختلف ( شغلی و حتی خانوادگی) کسب نمایند . وجود فرصتهایی برای دوستیابی و کسب حمایت اجتماعی از همکاران و مدیران در کار، می تواند بر سلامت روان فرد و آرامش خاطر او اثر مثبت داشته باشد (تاسیگ،1383:ص149) . 4.1.2.2.2تأهل و سلامت روان محققان اجتماعی تا پیش از دهه 1960 اعتقاد داشتند که مردان متأهل در مقایسه با مردان مجرد به دلیل نیازهای اقتصادی خانواده خود و مسئولیت مالی در قبال تأمین این نیازها، فشارها و استرسهای زندگی روزمره بیشتری را متحمل می شوند . اما تحقیقات و بررسی های اجتماعی آشکار ساخت که افراد متأهل کمتر از مجردها دچار آشفتگی های روانی می گردند و البته نشان داد که در زمینه اثرات ازدواج بر سلامت و آرامش روانی، تفاوتهای جنسیتی نقش مهمی دارند.به طور کلی زنان متأهل کمتر از مردان متأهل در نتیجه ازدواج ، به سلامت عاطفی می رسند ( همان: ص 118) . پرلین (1975) دریافت که ارتباط زناشویی صمیمانه و مستحکم ، از زوجین در برابر فشارهای خاص زندگی حفاظت می کند ( همان: ص119) . نتایج تحقیقات نشان می دهد که افراد متأهل در مقایسه با مجردها ، به دلیل حضور یک شریک زندگی مطلوب و دوست داشتنی ، از لحاظ سلامت روانی- عاطفی در وضعیت بهتری قرار دارند ؛ در مقابل این نکته نیز مورد تأئید است که ازدواج نکردن و مجرد ماندن ، از ازدواجی که در آن حمایت عاطفی ، علاقمندی ، توجه و روابط برابر وجود ندارد ؛ بهتر است (همان:ص119-118) . 2-2-2-2نظریه های سلامت روان 1.2.2.2.2سلامت روان از دید گاه جامعه شناسی امیل دورکیم و جورج هربرت مید ، عدم سلامت روانی فرد را نتیجه فروپاشی احساس اجتماعی دانسته اند و معتقدند که سلامتی بشر الزاما متضمن نوعی نظم ثابت اجتماعی است و احساس گوشه گیری و بیگانگی مردم از جامعه به همان اندازه بی ثباتی نظم جامعه حائز اهمیت است . دورکیم اصطلاح بی هنجاری را به احساس تنهایی اطلاق می کند ؛ او تلاش می نماید تا نشان دهد که خودکشی تابعی از فروپاشی پیوندهای اجتماعی است(خدا رحيمي،1373:ص123). به اعتقاد جامعه شناسان به چندین طریق می توان به موقعیتهای بی هنجاری پاسخ داد : کناره گیری از فرایند اجتماعی و نشان دادن واکنشهای منفعلانه نظیر: اعتیاد دارویی، اختلالات اسکیزوفرنیک و... اختلالات روان تنی(خدا رحيمي،1373:ص124). 2.2.2.2.2دیدگاههای روانشناسی دیدگاه روانکاوی: در نظریه روانکاوی و از دیدگاه فروید(1856) ويژگيهاي خاصي براي سلامت روان شناختي ضرورت دارد و نخستين ويژگي خود آگاهي است. يعني هر آنچه که ممکن است در ناخود آگاه اختلالی را ایجاد کند بايد خودآگاه شود.از نظر فرويد معيار نهايي سلامت رواني،بيگانگي منطقي از علاقه مندي ها و اشتياقات عمومي مي باشد(خدا رحيمي،1373: صص31-30) . تئوریسین های روانکاوی ، سلامت روانی را به معنای نبود علایمی می دانند که دلالت بر اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب می کند (بنی جمالی ،1373:ص27) . دیدگاه گشتالتی: در این دیدگاه و از نظر کورت لوين (1890 ) سلامت و کمال روان شناختي موجب افتراق و تمايز يافتگي بيشتر شخص و محيط روان شناختي او مي شود و استحکام و استواري مرزهاي سيستم رواني فرد به وجود مي آورد . به اعتقاد او فرد سالم کسی است که بين خودش و محيط روان شناختي خود تمايز و افتراق قائل مي شود (خدا رحيمي، 1373:ص84). دیدگاه انسان گرایی: در دیدگاه روانشناسان انسان گرا علامت سلامت روانی عبارت است از :"رشد کامل استعدادهای بالقوه به عنوان یک انسان منحصر به فرد "(بنی جمالی ،1373:ص26) . در نظریه آلپورت ، مفهوم "خویشتن" جایگرین واژه "خود" شده است . خویشتن به چیزی گفته می شود که متعلق و منحصر به یک فرد است و خود و تمامی مسائل و پویشهای شخصی و مهم و منحصر به فرد را در بر می گیرد . این خویشتن طی هفت مرحله و از خردسالی تا دوران بلوغ پرورش می یابد : 1) خود جسمانی 2 )تشخیص هویت خود 3) احترام به خود 4) گسترش خود 5 )تصور از خود 6 ) خود چون حریفی معقول 7) تلاش اختصاصی . به اعتقاد او تجارب کودکی در رشد و پرورش شخصیت سالم اهمیت خاصی دارد و شرط لازم برای شخصیت سالم، طی شدن هماهنگ این مراحل است (شولتس، 1383: صص 25-21) . در نظريه کارل راجرز (1902) هر چه انسان از سلامت روانی بيشتر بهره مند باشد آزادي عمل و انتخاب بيشتري را احساس و تجربه مي کند . از نظر راجرز انسان سالم موجودي بدون محدوديت فکر و عمل مي باشد (خدا رحيمي، 1373: ص66). از نظر مازلو ،نیازهای انسان بر اساس سلسله مراتبی قرار گرفته اند و شرط اولیه دست یافتن به خود (عالی ترین مرتبه نیاز) ، ارضای چهار نیازی است که در سطوح پایین این هرم قرار دارند و عبارتند از: 1) نیازهای جسمانی یا فیزیوژیک 2 )نیازهای ایمنی که امنیت ، ثبات ، حمایت ، نظم و رهایی از ترس و اضطراب را در بر می گیرد. 3 )نیازهای محبت و احساس تعلق 4 )نیاز به احترام که شامل احترامی می شود که دیگران به فرد می گذارند و نیز احترامی که خود فرد به خودش می گذارد ؛ البته احترام گذاشتن دیگران به فرد مقدم بر احترام او به خودش است (شولتس، 1383: صص93-92) . دیدگاه روانی، اجتماعی،زیستی: در نظريه رواني، اجتماعي و زيستي ، از نظر اريکسون (1963) سلامتی در کمال است که گاه به صورت تمامیت ، وحدت ، و یا کمال "خود " تعریف شده است (بنی جمالی ،1373،ص26) . در دیدگاه او ویژگی های خاصي برای سلامت روان وجود دارد که فرد داراي سلامتي روان شناختي را از کسي که فاقد اين عنصر است متمايز مي سازد . به نظر او اين صفات در اجتماع معني مي يابد و فردي که در جامعه زندگي مي کند ، در صورتي داراي سلامت روان است که با تعارض روبرو نباشد ، از استعداد و توانايي بارزي استفاده کند و در نهايت در مورد فرايند زندگي نظريه معنوي روشن و قابل درکي داشته باشد (خدا رحيمي ، 1373: ص49). همچنین از نگاه آدلر (1870) ، سلامت روان يعني داشتن اهداف مشخص و فلسفه محکم در زندگي، روابط خانوادگي و اجتماعي مطلوب و پايدار ، مفيد بودن براي هم نوعان ، جرأت و شهامت ، قاطعيت ، کنترل داشتن بر عواطف و احساسات ، داشتن هدف نهايي کمال و تحقق نفس ، پذيرفتن اشکالات و تلاش جهت حل اشتباهات (خدا رحيمي، 1373:ص45 ). به اعتقاد آدلر ، افراد پس از تولد و ورود به محیط انسانی، نه تنها نسبت به محرکهای محیطی عکس العمل نشان می دهند ، بلکه نقش فعالی را در جهت اثرگذاری بر دنیای اطراف خود به ویژه دنیای اجتماعی افراد مهم ایفا می کنند . آنها می آموزند که در رابطه با آن دنیا چه چیزی مؤثر است و نیازهای دیگران و خودشان را برطرف می نماید و بدین گونه شخصیت افراد از طریق فرایندهای رشد روانی یا اجتماعی شکل می گیرد . در این میان خانواده فراگیرترین و با نفوذ ترین اثر را بر روی رشد شخصیت افراد داراست . اگر کودک در فرآیند رشد خود نسبت به رابطه با دیگران و دنیای پیرامونش احساسات نامطمئنی را تجربه و حفظ کند ، رفتارهای ناسازگارانه و اختلالات روانی در او ایجاد خواهد شد ( شیلینگ ،1374:صص 91- 89 ). در رویکرد آدلر علاقه اجتماعی ملاکی برای تشخیص سلامت روان بوده است . این مفهوم دربرگیرنده علاقه به دیگران و نیز علاقه به علاقه مندی های دیگران است و به معنای تمایل به همکاری با دیگران می باشد . علاقه اجتماعی از طریق آموزش قابل گسترش است و در قالب مهارتهای واقعی همکاری و کمک، درک و همدلی می تواند بیان گردد ( شیلینگ ،1374:ص 84 ). اریک فروم اعتقاد دارد که سلامت روان بیش از آنکه امری فردی باشد، مسئله ای اجتماعی است و عامل اصلی در سلامت روان اینست که جامعه تا چه حد نیازهای انسانی را بر آورده می کند ، نه اینکه فرد خودش را تا چه اندازه با جامعه سازگار می نماید. فروم مؤثرترین عامل را در شخصیت انسان ، نیازهای روانی می داند. او پنج نیاز را که ناشی از دوگانگی میان آزادی و ایمنی است،اینگونه مطرح می نماید:1) وابستگی 2)استعلاء 3) ریشه داشتن 4) حس هویت 5) موازین جهت گیری (شولتس، 1383، ص69-61) به عقیده کارن هورنای ، محیط و فرهنگ در رشد و گسترش شخصیت و سلامتی و نا سلامتی انسان تأثیر به سزایی دارد.به اعتقاد او انسان نیازهای ده گانه ای دارد که عبارتند از نیاز به : محبت و تصدیق، حمایت و پشتیبانی ، محدود ساختن زندگی، قدرت ، بهره برداری از دیگران ، حیثیت و آبرو ، تحسین و تمجید ، پیشرفت ، استقلال و خود کفایی، کمال و انتقاد پذیری ( خدا رحيمي، 1373، ص50-49 ). دیدگاه شناختی: از دیدگاه گلاسر که با رویکرد واقعیت درمانی خود در گروه نظریه پردازان شناختی قرار می گیرد ؛"هویت" ، هسته مرکزی و ضروری زندگی تمام انسانهاست. هویت یا به صورت موفق است یا به صورت شکست.به نظر او افراد دارای هویت موفق دو خصوصیت دارند که عبارتند از:1) مطمئن هستند که فرد دیگری در این دنیا وجود دارد که آنها را طوری که هستند و به خاطر خصوصیاتی که دارند، دوست می دارد. 2) این افراد احساس ارزشمندی می کنند و حداقل یک نفر در دنیا آنها را با ارزش می داند؛ بیماری انسان نتیجه عدم توانایی او برای تحقق نیازهایش ، یعنی نیاز به محبت و نیاز به ارزشمندی است (خدا رحيمي، 1373، ص107) . بر طبق این دیدگاه هنگامی که افراد نتوانند یکی یا هر دو نیاز خود را ارضا نمایند، درد روانی ( اضطراب ) را تجربه می کنند. بر اساس نظر گلاسر (1965) انسانها به طور غریزی از طریق درگیری با دیگران در جستجوی کاهش این درد هستند. چنانچه در ایجاد و حفظ درگیری با دیگران موفق شوند، اضطراب کم می شود و در غیر این صورت درد روانی افزایش می یابد.( شیلینگ،1374، صص 173 – 172) ادبیات تجربی تحقیق پیشینه تحقیق در ایران(سوابق پژوهشی داخلی) رابطه میان میزان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با میزان سلامت عمومی دانشجویان ؛دکتر عباس بخشی پور و همکاران 1384 در این پژوهش رابطه میان میزان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با میزان سلامت عمومی دانشجویان ورودی سال 82-81 دانشگاه تهران مورد بررسی قرار گرفته شده است.جامعه آماری پژوهش 3261 نفر بودند که تمام آنها پرسشنامه پژوهش را تکمیل نمودند.فرضیه پژوهش اعلام می داشت که میان رضایت از زندگی ومیزان حمایت اجتماعی با سلامت روانی رابطه معنا دار آماری برقرار است.یافته های این تحقیق که با استفاده از فرم GHQ-12 (سلامت عمومی -12 سوالی)، پرسشنامه TSWLS(رضایت از زندگی) و فرم SSS-12 (حمایت اجتماعی-12 سوالی) به دست آمده و از طریق تحلیل رگرسیون چندگانه و تحلیل واریانس چند متغیره آنالیز شده است؛ نشان می دهد که 1) رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی به شکل معناداری ، سلامت روان را پیش بینی می کند. 2) تأهل نیز رابطه معناداری با بهداشت روانی بالاتر ، رضایت از زندگی و احساس حمایت اجتماعی بیشتر ، دارد(بخشی پور،1384) . مقایسه سلامت عمومی ، عزت نفس و حمایت اجتماعی در بیماران خود سوز و غیر خودسوز بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی چرومی شهرستان گناوه؛ دکتر میر صلاح الدین عنایتی و همکاران 1384 این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی 60 نفر از بیماران ( 30 نفر خودسوز و 30 نفر غیر خودسوز ) انجام گرفت . داده های گردآوری شده از طریق پرسشنامه سلامت عمومی GHQ ، حمایت اجتماعی فیلیپس و عزت نفس کوپر اسمیت ، با استفاده از شاخص های توصیفی و آزمونهای آماری تحلیل واریانس چند متغیری، t و ضریب همبستگی پیرسون تحلیل گردید.یافته ها نشان داد که بیماران غیر خودسوز از نظر حمایت اجتماعی و مؤلفه های آن وضعیت بهتری دارند و میزان سلامت عمومی و حمایت اجتماعی افراد به طور معناداری با خودسوزی ارتباط دارد(عنایتی، 1385،صص92-83). بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر؛ دکتر غلامحسین قائدی و دکتر حمید یعقوبی 1386 در این پژوهش تحلیلی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر دانشگاههای تهران و علامه بر روی سه نمونه دانشجویی( با روش نمونه گیری در دسترس) مورد بررسی قرار گرفت . داده های این بررسی با استفاده از مقیاس حمایت اجتماعی زیمت (12ماده ) ، بهزیستی اجتماعی(33 ماده) ، رضایت مندی از زندگی دینر(5 ماده) ، عواطف مثبت و عواطف منفی مورزوک و کولارز (12 نشانه )، طی سه مرحله گردآوری و به روش تحلیل رگرسیون چندگانه،تحلیل شد . یافته ها نشان داد که 1) وجوه مختلف حمایت اجتماعی ادراک شده ،پیش بینی کننده های بهتری برای رضایت مندی از زندگی و بالانس عاطفی در دختران نسبت به پسران هستند .2) بهزیستی روان شناختی و اجتماعی حاصل از حمایت اجتماعی در دختران بیشتر به وسیله خانواده و در پسران بیشتر از طریق دوستان تأمین می گردد (قائدی،1387) . رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روانی در میان دانشجویان دانشگاه تهران؛ علیرضا محسنی تبریزی و اشرف راضی ، 1386 در این پژوهش پیمایشی 136 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه تهران مورد مطالعه قرار گرفته اند.به منظور آزمون فرضیه های تحقیق ، آزمودنی ها پرسشنامه 23 سؤالی حمایت اجتماعی واکس و همکاران و نیز پرسشنامه سلامت عمومی28 سؤالی (GHQ)را تکمیل نمودند . نتیجه آزمون فرضیه ها با استفاده از آزمونr پیرسون نشان داد که : 1 ) بین حمایت اجتماعی و سلامت روانی رابطه معنی داری وجود دارد . 2 ) از بین منابع حمایتی ، حمایت اجتماعی خانواده تأثیر بیشتری نسبت به حمایت دوستان و سایر افراد دارد .3 ) در میان ابعاد سلامت روانی ، حمایت اجتماعی بیشترین رابطه را با افسردگی دارد . 4 ) بین وضعیت اجتماعی و اقتصادی از یک سو و حمایت اجتماعی و سلامت روان از سوی دیگر رابطه معنی دار وجود ندارد.( محسنی تبریزی ، 1386) بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی؛ علی محمد قدسی،1382 در این رساله دکتر علی محمد قدسی به بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی در میان کارمندان اداره آموزش و پرورش شهر مشهد پرداخت.آزمون فرضیه های تحقیق با استفاده از پرسشنامه 90 سؤالی محقق ساخته و پرسشنامه 21 سؤالی افسرگی بک نشان داد که: 1) در بین منابع ساختاری حمایت ،شبکه اجتماعی و پیوند قوی با افسردگی رابطه معکوس و معنی داری ، دارد. 2) عضویت اجتماعی در گروهها با افسردگی رابطه معنی دار ندارد. 3 ) حمایت عاطفی (کارکردهای حمایتی) بیشترین رابطه معکوس و معنی دار را با افسردگی دارد . سلامت روانشناختی نوجوانان و جوانان شهر تهران؛دکتر اسماعیل بیابانگرد و فاطمه جوادی(1383) .....در این مطالعه سلامت روانی 464 نفر از نوجوانان و جوانان 30- 15 ساله شهر تهران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای از مناطق 22 گانه شهرداری تهران انتخاب شدند و با استفاده از پرسشنامه 28 سؤالی سلامت عمومیGHQ ، میزان سلامت روان آنها مورد سنجش قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می داد که: 1) 3/29 درصد پاسخگویان ، بیمار یا مشکوک به بیماری روانی هستند .2) اختلال در کارکرد اجتماعی شایع ترین اختلال در بین جوانان است .3 )میزان سلامت روان مردان نسبت به زنان و افراد مجرد نسبت به متأهلین بیشتر است. 4) دانش آموزان از بیش ترین سلامت روانی و افراد بیکار و خانم های خانه دار از کم ترین سلامت روانی برخوردار هستند(بیابانگرد،1383). پیشینه تحقیق درکشورهای خارجی (سوابق پژوهشی خارجی) پ‍‍ژوهش و مطالعه پيرامون اهميت نقش روابط فرد با جامعه و ارتباط آن با وضعيت سلامت از هنگام مطالعه معروف دوركيم در زمينه خودكشي مورد توجه قرار گرفته است. در شيكاگو ، فاريس و دونهام (1939) ،در كانادا ليتون (1959) و اسرول (1962) در منهتن امريكا ، مطالعاتي را در خصوص تبيين ارتباط بيماريهاي رواني با تضعيف انسجام اجتماعي و گسستگي روابط بين افراد انجام داده اند . يافته هاي اين پ‍ژوهشگران نشان مي داد كه جوامع دچار نظام گسيختگي هايي شده اند و در روابط خانوادگي ، دوستي، همسايگي و محلي نيز تغييراتي به وجود آمده است . براساس اين مطالعات، هنگامي كه تغيير وتحولات اجتماعي- اقتصادي- صنعتي در جوامع پديد آمد و عواملي نظير تخريب محله ها، تحركات جغرافيايي و... افراد را از محيطهاي اجتماعي شان دور كرد ، روابط افراد با خويشاوندان، دوستان، همسايگان دستخوش دگرگوني گرديد و در اين شرايط بيماريهاي رواني در افراد بروز بيشتري نمود. اغلب پژوهشهايي كه از دهه 1970 در حوزه مطالعات مربوط به حمايت اجتماعي انجام گرفته است ، رابطه آن را با حوزه سلامت و در ارتباط با بيماريهاي مختلف ،مورد بررسي قرار داده اند . طبق مطالعه بركمن(1984) و لازاروس و فوكمن (1984) حمايت اجتماعي مي تواند به عنواني عاملي در جهت تسكين و كاهش پيامدهاي فيزيكي و رواني موقعيت هاي استرس زا عمل نمايد و اثرات پيشگيرانه و درمان كننده داشته باشد.كمك گرفتن از منابع رسمي و غير رسمي حمايت اجتماعي ، هنگام مواجه با استرس بر توانايي فرد در مقابله با موقعيت ،مي تواند اثرگذار باشد. چارچوب نظری تحقیق بر پایه الگویی که وایس(Weies) در زمینه حمایت اجتماعی ارائه می نماید ، شش شرط متکی بر روابط اجتماعی ، افزایش دهنده میزان دریافت این حمایت ها هستند (زکی،1387) .این ابعاد عبارتند از: 1) راهنمایی و مشورت؛ آمادگی افراد برای به دست آوردن اطلاعات( آگاهی) و یا دریافت پیشنهادها از سوی دیگران. 2) وصلت و پیوند با دیگران؛ توانایی حساب کردن روی کمک های محسوس دیگران . 3 ) خود ارزشمندی؛ ارزش قائل شدن نسبت به صلاحیت ها ، مهارت ها و توانمندی های خود و ارزشمند محسوب شدن این توانایی های نزد دیگران توسط دیگران . 4) وابستگی؛ احساس امنیت و اطمینان نسبت به دیگران و داشتن روابط نزدیک عاطفی. 5) انسجام اجتماعی؛ داشتن روابط اجتماعی متکی بر منافع و دلبستگی های مشترک. 6)فرصت برای رشد و پرورش ؛ داشتن این احساس که فرد از سوی دیگران خوشبخت شمرده می شود ، امکان رشد و پیشرفت دارد و دیگران برای بهزیستی و پیشرفت خود به وی تکیه می کنند. با توجه به الگوی وایس و بررسی دیدگاههای متعددی که پیرامون سلامت روان وجود دارند، نقش ابعاد حمایت اجتماعی که وایس آنها را مطرح کرده است، در این دیدگاهها به وضوح دیده می شود. بر طبق نظریه راجرز، نخستین شرط پیدایش شخصیت سالم ، دریافت توجه مثبت نامشروط در دوره شیرخوارگی (یعنی ابراز عشق و محبت مادر بدون در نظر گرفتن چگونگی رفتار کودک) است.کودکی که با چنین احساسی پرورش یابد، در هر شرایطی خود را ارزشمند می داند (شولتس، 1383: ص47) . این نظریه در واقع نشان دهنده ارتباط بعد وابستگی و عاطفی حمایت اجتماعی با سلامت روان است . از دیدگاه مازلو ، اگر چنانچه چهار نیاز سطح پایین (نیازهای جسمانی ، نیازهای ایمنی ، نیازهای محبت و احساس تعلق، نیاز به احترام ) برآورده شود، آنگاه امکان تحقق خود (کمال نهایی ، کاربرد همه توانایی ها و محقق شدن قابلیتها ) میسر می گردد؛ چنانچه انسان در تلاش خود جهت ارضای این نیاز نهایی با شکست روبرو شود، احساس ناکامی و بیقراری می کند و از لحاظ روانی سالم نخواهد بود (شولتس، 1383: ص95). این دیدگاه رابطه ابعاد وابستگی ،پیوندهای قابل اطمینان با دیگران و انسجام اجتماعی را با سلامت روان تبیین می نماید. فروم ، ویژگی شخصیت سالم (بارور) را داشتن رابطه مسئولانه با دیگران ، عشق ، مشارکت ، توجه، احترام و شناخت می داند (شولتس، 1383: ص83) و آدلر اعتقاد دارد که فرد دارای سلامت روان روابط خانوادگی صمیمی و مطلوبی داشته و جایگاه خودش را در خانواده و گروههای اجتماعی به درستی می شناسد (خدا رحیمی، 1373، ص83) . اعتقاد آلپورت نیز اینست که شخصیت سالم متوجه دیگران است و به هیچ وجه خود مدار نیست.شخص بالغ با کسی یا چیزی فراسوی خود ، فعالانه درگیر است . این شخص می تواند عشق بورزد و خود را در روابط مهرآمیز با دیگران گسترش دهد(شولتس، 1383: ص35) . این دیدگاهها نیز چنان که در بالا اشاره شد، مبین ارتباط ابعاد حمایت اجتماعی (وابستگی،انسجام اجتماعی ، پیوند با دیگران، خود ارزشمندی و فرصت برای رشد و پیشرفت ) با سلامت روان است. همچنین توجه به انگیزه های روانی که به اعتقاد روانشناسان در حفظ ثبات ، نگهداری و انسجام شخصیت فرد و کنش مؤثر وی در برخورد با مسائل و محرکهای محیط نقش دارند، می تواند تأکیدی براهمیت ابعاد حمایت اجتماعی در سلامت روان افراد باشد. این انگیزه ها عبارتند از: 1) کفایت ، شایستگی و امنیت: نیاز انسان به احساس توانایی در انجام امور و امنیت داشتن در زندگی ؛ 2 ) تعلق،پذیرش ،تأئید ؛ 3) محبت و وابستگی :نیاز به محبت کردن و مورد محبت واقع شدن برای رشد شخصیت و عمل سالم فرد.این نیاز در سراسر زندگی فرد تداوم دارد و به ویژه در مواقع بحرانی یا استرس های شدید اهمیت بیشتری می یابد ( آزاد،1384؛ص69) ؛ 4 ) عزت نفس ، ارزش داشتن و هویت : نیاز فرد به داشتن احساس خوب نسبت به خودش و مورد احترام قرار گرفتن از جانب دیگران ، که به احساس کفایت و تأئید اجتماعی بسیار نزدیک است ؛ 5 )ایجاد رابطه غنی با دنیا:خودمحوری یا توجه زیاد به خویشتن ، نوعی محدودیت انرژی و ضعف در زندگی شخصی را ایجاد می نماید.اما افرادی که روابط گرم و معنی داری را با دیگران دارند یا به خاطر بهبود زندگی دیگران از نفع خویش می گذرند، احساس رضایت عمیقی را به دست می آورند (آزاد ،1384: ص73) . از سوی دیگر پژوهشگران با استفاده از فرضیه های دورکیم ، کوشیده اند که رابطه میان حمایت اجتماعی و ابتلاء به بیماری را بیابند. آنها این گونه استدلال می کنند که اگر یگانگی اجتماعی ضعیف باشد، در این صورت افراد از حمایت اجتماعی بی بهره می شوند و بنابراین بیشتر در معرض بیماری قرار خواهند گرفت (آرمسترانگ،1387:ص107) . کوبزانسکی ، برکمن و سیمن(2000) اعتقاد دارند که حمایت اجتماعی تعهدات متقابلی را پدید می آورد که در آن شخص احساس دوست داشته شدن ، مراقبت ، عزت نفس و ارزشمند بودن دارد (زکی ،1387) . براساس تئوری علیت اجتماعی افراد با پایگاه اجتماعی پایین( تحصیلات پایین، درآمد کم) ، در مقایسه با افراد دارای تحصیلات و درآمد بالا ، چالشهای بیشتری را در زندگی روزمره خود و برای کنارآمدن با تغییرات ، خواهند داشت که تهدید کننده سلامتی آنها خواهند بود . نتایج تحقیقات نشان می دهد که افراد متأهل به دلیل حضور یک شریک زندگی مطلوب و دوست داشتنی،در مقایسه با مجردها ، سلامت روانی- عاطفی بهتری دارند و ارتباط زناشویی صمیمانه و مستحکم ، از زوجین در برابر فشارهای خاص زندگی حفاظت می کند . همچنین رابطه تأهلی به علت وجود هنجارهای قانونی و اجتماعی توأم با علاقه و دلبستگی زوجین، یک منبع بنیادی حمایت اجتماعی محسوب می شود و پیامدهای حمایتی زیر را شامل می گردد: افراد روابط اجتماعی بیشتری برقرار می نمایند و همین شبکه های اجتماعی ، گستره دسترسی به منابع حمایتی را وسعت می بخشد. تأهل ، افراد را در مقابل مجموعه ای از بیماری های روانی و جسمانی مقاوم تر می سازد. در مقابله با استرس ها و فشارها، همراهی حداقل یک شخص دیگر را برای افراد ایجاد می نماید. تأهلابعاد عدم سلامت روانابعاد حمایت اجتماعی تأهل 291084062865 -5360670119380 پايگاه اقتصادي- اجتماعي شکل STYLEREF 1 \s ‏2 SEQ شکل \* ARABIC \s 1 9 مدل نظري اثر گذاري متغيرهاي مستقل (ابعاد حمايت اجتماعي ، تأهل و پايگاه اقتصادي-ااجتماعي) بر متغير وابسته (سلامت روان) فرضیات پژوهش بین میزان حمایت اجتماعی جوانان با میزان سلامت روان آنها رابطه مثبت وجود دارد . بین میزان سلامت روان جوانان از نظر تعلق داشتن به پایگاههای اقتصادی- اجتماعی مختلف، تفاوت وجود دارد. بین میزان سلامت روان جوانان از نظر وضعیت تأهل تفاوت وجود دارد. بین میزان حمایت اجتماعی جوانان متأهل و غیر متأهل تفاوت وجود دارد. بین میزان حمایت اجتماعی با میزان افسردگی جوانان رابطه منفی و معکوس وجود دارد. بین میزان حمایت اجتماعی با میزان اختلال کارکرد اجتماعی جوانان رابطه منفی و معکوس وجود دارد. بین میزان حمایت اجتماعی با میزان نشانه های جسمانی جوانان رابطه منفی و معکوس وجود دارد. بین میزان حمایت اجتماعی با میزان اضطراب و بی خوابی جوانان رابطه منفی و معکوس وجود دارد. منابع و مآخذ منابع فارسی: ال.بیکر ، ترز . مترجم: هوشنگ نایبی، نحوه انجام تحقیقات اجتماعی آرمسترانگ،دیوید (1387) ؛ مترجم:محمد توکل؛ جامعه شناسی پزشکی، چاپ دوم ، انتشارات دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی- مرکز تحقیقات اخلاق و حقوق پزشکی آزاد،حسین(1374). مجموعه مقاالات اولین سمینار استرس و بیماریهای روانی،چاپ اول، اتنشارات دانشگاه علامه طباطبایی آزاد،حسین(1384).آسیب شناسی روانی(1)، چاپ هشتم، انتشارات بعثت باچر،جیمز- مینکا ، سوزان- هولی،جیل(1387)؛ ترجمه: یحیی سید محمدی؛آسیب شناسی روانی( جلد اول) . چاپ اول ،نشر ارسباران ببي، ارل. (1381).ترجمه: رضا فاضل؛روشهاي تحقيق در علوم اجتماعي. ج. 2. تهران: سمت بخشی پور رودسری،عباس و همکاران(1384)؛ بررسی رابطه میان رضایت از زندگی و حمایت اجتماعی با سلامت روان در دانشجویان . فصلنامه اصول بهداشت روانی، سال هفتم ، پاییز و زمستان ، شماره 27و 28 بنی جمالی،شکوه السادات- احدی،حسن(1373) ؛ بهداشت روانی و عقب ماندگی ذهنی،چاپ سوم ،نشر نی بیابانگرد،اسماعیل؛ جوادی،فاطمه(1383) . سلامت روان شناختی نوجوانان و جوانان شهر تهران، فصلنامه علمی و پژوهشی رفاه اجتماعی، سال چهارم ، شماره 14 تاسیگ،مارک؛ میکلو،جانت؛ سوبدی، سری(1386) ؛ترجمه:دکتر احمد عبداللهی؛جامعه شناسی بیماریهای روانی،چاپ اول، انتشارات سمت تقوي، سيد محمدرضا. (1380). «بررسي روايي و اعتبار پرسشنامه سلامت عمومي». مجلة روان‌شناسي، سال پنجم، شماره 20. ص 381-398. چلبی ، مسعود(1375). جامعه شناسی نظم: تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی،نشر نی حسینی،سید ابوالقاسم (1380) ."تفکر سیستمی " به عنوان شالوده علمی و اساسی برای فعالیت بهداشت روانی، فصلنامه علمی و پژوهشی اصول بهداشت روانی، سال سوم، شماره 13- 11. خدارحيمي، سيامك(1373) ؛ مفهوم سلامت روان شناختي،چاپ اول ، انتشارات جاودان خیراله پور،اکبر(1383).بررسی عوامل اجتماعی موثر بر سلامت روانی با تأکید بر سرمایه اجتماعی"مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی" پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شهید بهشتی دوران، بهزاد ؛پیشنهاد برای حل مسأله اعتیاد به مواد مخدر با اتکا بر شبکه ارتباطات کامپیوتر واسط، فصلنامه ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات دو واس، دی. ای. (1376). ترجمه هوشنگ نایبی؛ پیمایش در تحقیقات اجتماعی. تهران: نشر نی. دیماتئو ،ام رابین(1378) ؛ترجمه:محمد کاویانی و همکاران؛روانشناسی سلامت؛ جلد اول، انتشارات سمت رفیع پور، فرامرز(1383).کند و کاو ها و پنداشته ها،چاپ چهاردهم ،شرکت سهامی انتشار ریزمن، لئونارد - انگویتا،ماریانو اف (1383) ؛ ترجمه:محمد قلی پور؛ جامعه شناسی قشرها و نابرابری های اجتماعی کلاسیک - مدرن ، چاپ اول ، انتشارات آوای کلک و نشر مرندیز زکی،محمد علی (1387) . پایایی و روایی مقیاس حمایت اجتماعی در دانشجویان دانشگاههای اصفهان ، مجله روانپزشکی و روانشناسی بالینی ایران ، سال چهاردهم ، شماره 4 ، زمستان سارافینو، ادوارد .پ(1384)؛ ترجمه: سید علی احمدی و همکاران؛ روانشناسی سلامت؛ ، چاپ اول ، انتشارات رشد شولتس ،دوان (1383)؛ ترجمه: گیتی خوشدل ؛ روانشناسی کمال :الگوهای شخصیت سالم،چاپ یازدهم ، نشر پیکان شیلینگ،لوئیس(1374)؛ترجمه:سیده خدیجه آرین.نظریه های مشاوره( دیدگاههای مشاوره) ،چاپ دوم،انتشارات اطلاعات عاطف وحید، محمد کاظم و همکاران(1379)؛تأثیر استرس شغلی بر خشنودی شغلی و سلامت روان:اثر تعدیل کننده سر سختی و حمایت اجتماعی. مجله اندیشه و رفتار، سال ششم ، شماره 2و3، پاییز و زمستان عنایتی، میر صلاح الدین و همکاران(1385) ؛ مقایسه سلامت عمومی ، عزت نفس و حمایت اجتماعی در بیماران خودسوز و غیر خود سوز بستری در بیمارستان سوانح و سوختگی چرومی شهرستان گناوه ؛ مجله ارمغان دانش- دوره 11- شماره 1- بهار قائدی،غلامحسین- یعقوبی،حمید(1387)؛ بررسی رابطه بین ابعاد حمایت اجتماعی ادراک شده و ابعاد بهزیستی در دانشجویان دختر و پسر، مجله ارمغان دانش، دوره 13، شماره 2، تابستان قدسی،علی محمد(1382). بررسی جامعه شناختی رابطه بین حمایت اجتماعی و افسردگی،رساله دوره دکتری جامعه شناسی، ،دانشکده علوم انسانی دانشگاه تربیت مدرس گنجی، حمزه(1384)،بهداشت روانی،چاپ ششم، نشر ارسباران محسنی تبریزی، علیرضا- راضی، اشرف(1386) ؛رابطه حمایت اجتماعی و سلامت روانی در میان دانشجویان دانشگاه تهران،فصلنامه مطالعات جوانان، شماره 10 و 11 ، پاییز و زمستان 1386 مسعودی، مژگان- فرهادی ،علی (1384)؛ میزان حمایت اجتماعی خانواده از افرادHIVمثبت و مبتلایان به ایدز.فصلنامه علمی- پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی لرستان، دوره هفتم ، شماره 3و 4 ، پاییز و زمستان ، مسلسل 26 معتمدی شلمزاری، عبد ا... - آزاد فلاح، پرویز و همکاران(1381)؛بررسی نقش حمایت اجتماعی در رضایتمندی از زندگی ، سلامت عمومی و احساس تنهایی در بین سالمندان بالاتر از 60 سال مجله روانشناسی22، سال ششم ، شماره 2 ، تابستان منابع لاتین : Yona Lunsky.( 2008). The impact of stress and social support on the mental health of individuals with intellectual disabilities; salud pública de méxico / vol. 50, suplemento 2 de 2008 Claire Norris.( 2009). EFFECTS OF NETWORK CAPITAL AND SOCIAL SUPPORT ON MENTAL HEALTH BY RACE AND CLASS; December Sylvia Reitmanova.( 2006).Diana L. Gustafson; Social Determinants of Mental Health and Well-Being of St. John’s Immigrants ,Memorial university; December 2006 Antonucci,T., and Aklyama,H.C.(1987).social networks in adults life and a preliminary examination of the convey model.journal of Gerontology,42, 519-527 Bian,Yanjie.(1999).Getting a job through a web of Guanxi in China.In Wellman ,Brry.(Ed.),Networks in the Global Village.Westview Press. Litwak,B.(1985).Helping the elderly:The complementary roles of informal networks and formal systems.New York:Guilford. Perlman,Danial;fehr,Beverly.(1989).Theories of friendship: The analysis of interpersonal attraction.In Derlega,Valeriam,J., Winsstead ,Barbara.A.(Eds),friendship and social interaction.New York:Springer-Verlag.9-40. Stamter,w.(1994). Unsupportive relationships:Deficiencies in the supportive-giving skills of the lonely persons in communication of support . Edited by Burleson,B.R.,et .al.,sage publications. Pescosolido,B.A.,and Goergianns,S.(1989).Durkheim,Suiside,and religion:Toward a network theory of suicide.American sociological review.54,43. Simons,R.L.(1983-1984).Specificity and substitution in social networks of the elderly.International Jpournal of Aging and Human Development,18,121-139. Cantor,M.(1979).Neighbors and friends :An overlooked resource in the informan support system.research on aging ,1,434-463.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

فروش کتاب و تحقیقات و پاورپوینت دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید